برای تیمی که هواداران، آن را روی چشم خود گذاشته‌اند و سال هاست حتی در فقدان داماش، این عشق ابدی را رها نکرده‌اند چه باید نوشت. پس از سال‌ها برای یک یادداشت کوتاه وامانده‌ایم…

۳ سال تلاش بی‌وقفه داماش برای عبور از لیگ دسته ۲ بار دیگر بی‌نتیجه می‌ماند.
تیمی که در این فصل، هر حریفی را شکست داد و به فینال جام حذفی صعود کرد؛ تیمی که در هر بازی ۱۰ هزار تماشاگر را به ورزشگاه کشاند و موجی از هیاهو و شور فوتبالی ایجاد کرد؛ تیمی که هرگز در قامت لیگ دو نبود؛ تیمی که حد و حدود و معیارهایش فراتر از لیگ‌های دو و یک بود…

داماش با تمام دغدغه‌هایی که داشت همواره نگاهش به فردای فوتبال کشور بود. تیمی که نبودن را نپذیرفت. با انحلال جنگید و هوادارانش با فریاد‌هایی از ته دل اعلام حضور کردند. شکست ناباورانه این تیم در رشت مقابل نیروی زمینی برای داماشی‌ها یک فاجعه است، اما فاجعه‌بار‌تر آنجاست که تیم داوری، گل سالم داماش (گل دوم) را آفساید اعلام کرد. آرزوی بزرگی که باز هم در روز آخر رنگ باخت و داماش به لیگ یک نرسید…

بیش از این نمی‌دانیم برای مظلومیت داماش و آه و حسرت هوادارانش چه بنویسیم؛ فقط می‌توانیم بگوییم حیف از این انرژی نهفته در شهر رشت که به این سادگی سوخت؛ بد به حال فوتبال ما که داماش، این‌گونه در شهر خودش مظلوم واقع شد.