در طی دو روز، دو مسابقه بین نماینده های گیلان در جام حذفی برگزار شد. مسابقه دو نماینده از رشت در مقابل دو نماینده از دو شهر دیگر گیلان؛ سپیدرود در برابر ملوان انزلی و داماش در برابر چوکای تالش. هر دو نماینده رشت نیز بنا به قرعه باید در زمین حریف به میدان می رفتند. آنچه که حاصل شد جدای از پیروزی هر دو نماینده رشت، دو رویداد کاملا متضاد بود! یک بازی با حواشی فاجعه بار و دیگری یک مسابقه سالم و بدون درگیری؛ واقعا مشکل از کجاست که دو دربی با این تفاوت اتفاق می افتد؟!
مسابقات تیم های رشت و انزلی سال هاست به طرق مختلف و در رقابت های مختلف برگزار می شود. بازی که هیچ وقت خالی از حاشیه نبوده و احتمالا در آینده نیز نخواهد بود. همواره در سال های اخیر مشاهده شده که پیش از مسابقه ملوان در مقابل داماش یا سپیدرود، چه در شبکه های مجازی و چه در مصاحبه با پیشکسوت ها و مردم، تلاشی بیهوده، با شکل و شمایلی فرمالیته صورت می گیرد تا جو را دوستانه و برادرانه نشان دهند! اقداماتی مثل عکس دو نفر با پیراهن ملوان و تیم رشتی در کنار یکدیگر، صحبت از قدمت و ریشه تیم ها و همچنین مایه گذاشتن از سیروس قایقران و اخلاق پهلوانی اش و داستان خیالی و تکذیب شده سیلی زدن او به ضیا عربشاهی در دفاع از هم تیمی رشتی اش! گویی این تیم ها، سالیان سال است که دوست و برادرند و این اتفاقات پر از خشونت هر ساله، حبابی بیش نیست! اما هر بازی از لحظه ورود هواداران به استادیوم، سیاه نمایی ها جای خود را به حقیقت می دهند و درگیری و حاشیه هر سال به مراتب بدتر از سال پیش رخ می دهد و تا مدت ها نیز اثراتش باقی می ماند.
این سیاه نمایی ها اما به پیش از بازی خلاصه نمی شود؛ پس از پایان مسابقه، اقدامات رسانه ای تکراری ملوانی ها کلید می خورد و تلاش به وارونه نشان دادن حقایق به نفع خودشان با مظلوم نمایی هایی مضحک رخ می دهد. اگر سر هواداران حریف را بشکنند، می گویند سر ما را شکستند، اگر اتوبوس تیم و هواداران حریف را با چوب و سنگ نشانه بگیرند، می گویند به اتوبوس تیم ما حمله شد. اگر از پیش تا پایان بازی فحاشی های بی شرمانه انجام دهند، روی جواب فحاشی ها از سوی هواداران حریف متمرکز می شوند و اگر باز هم نیاز به نام بردن از سیروس قایقران برای مظلوم نمایی باشد، دریغ نمی کنند تا به این شکل افکار عمومی را همسوی خودشان کنند و شاید از جریمه سنگین فرار کنند… اقدامی که در بازی اخیر در برابر سپیدرود نیز انجام دادند و سعی دارند تا شکست خانگی در برابر سپیدرود را با صحبت متوالی از سر شکسته و آسیب دیدگی هوادارانشان کمرنگ کنند.
انتظار دارند باور کنیم همان تک سکویی که هواداران سپیدرود در آن نشسته بودند، توانستند خیل عظیم هواداران ملوان که به سمت آنان یورش بردند را زخمی کنند و به این گونه که هواداران ملوان با دست خالی و بدون سنگ (!) صرفا سکوی هواداران سپیدرود را محاصره کردند تا آنها را تماشا کنند و سپیدرودی ها هم به سمت آنان سنگ انداختند. شاهدشان عکس های گاها تکراری و دستکاری شده از بازی های گذشته…!
(حد فاصله هواداران داماش و چوکا)
صد البته که حاشیه از هر سمت و سو رخ دهد محکوم است، اما تمامی این سیاه نمایی های تکراری ما را به سمت بازی می برد که ۲۴ ساعت پس از بازی ملوان و سپیدرود برگزار شد؛ جایی که داماش در تالش میهمان چوکا بود. باز هم یک نماینده از رشت و این بار حریفی غیر از نماینده بندر انزلی. آنچه که رخ داد ۱۲۰ دقیقه فوتبال سالم و ضربات پنالتی بود که به نفع داماش به اتمام رسید و هواداران میزبان به رغم شکست، واکنش نامتعارفی از خود نشان ندادند.
تالشی ها در طول بازی فرهنگ بالای خودشان را به رخ کشیدند و بر خلاف ملوانی ها با هم استانی هایشان همچون دشمن خونی برخورد نکرده و مهمان نوازی شان را به نحو مطلوب نشان دادند. در این بین البته همراهی، سعه صدر و تشویق همراه با آرامش از سوی داماشی ها نیز به این جو مطلوب کمک کرد.
در ابتدای بازی هم هواداران چوکا و هم هواداران داماش یکدیگر را تشویق کردند، در طول بازی نیز هر دو به تشویق تیم خودشان پرداختند و در پایان بازی نیز مجددا هر دو تیم توسط هواداران تشویق شدند. چه قبل و چه بعد از بازی، نه درگیری رخ داد، نه سری شکست و نه اتوبوسی نابود شد. همه چیز به خیر و خوشی تمام شد. اگر مشکل از رشتی ها بود و آنها طالب حاشیه و درگیری بودند، احتمالا قلعه عقاب ها هم به میدان جنگ تبدیل می شد. اما به همه ثابت شد مسابقه بین تیم های گیلانی، می تواند به طور عادی برگزار شود اگر که یکی از دو تیم ملوان نباشد! به استثنا یکی از مسابقات داماش و شهرداری فومن که جو آن مسابقه را هم یک بازیکن سابق ملوان به اسم حسن اشجاری و چند هوادار ملوان در میان فومنی ها خراب کردند. که البته در انتها و در آخرین بازی دو تیم که نه اشجاری و نه هواداران ملوان حضور داشتند، بازی بدون کوچکترین حاشیه ای به اتمام رسید و همه دریافتند مشکل از کجاست.
سال ها درگیری با هواداران اکثر تیم های کشور، درگیری با بازیکنان مختلف و حتی بازیکنان خودشان گواهی بر این موضوع است که جمع قابل توجهی از هواداران ملوان (و نه تمام آن ها) به دنبال مسائلی فراتر از فوتبال از هواداری تیم خود هستند. آن ها تمامی این اتفاقات را پشت قدمت تیمشان، جام های چند دهه پیش و البته مرحوم سیروس قایقران مخفی می کنند. همان قایقرانی که تا وقتی زنده بود، نمی گذاشتند در انزلی هدایت تیمی را بر عهده بگیرد و پس از فوتش، اسطوره و پهلوان اخلاق شد! شاید بهتر باشد جای مخفی شدن پشت اسم ها و سیاه نمایی، نگاهی به خودشان و وضعیت تیمشان بیندازند. بفهمند که شرارت و بی اخلاقی همیشه کارساز نیست و گاهی نتیجه اش این می شود که با دست خودشان، تیمشان را بازنده کنند. چه بازنده مسابقه و چه بازنده مطلق اخلاق!
باید اذعان داشت، برنده دو دربی اخیر گیلان، تیم های رشتی، هواداران رشتی و صد البته هواداران چوکای تالش بودند. اما سوال این است که ملوانی ها چه زمانی از این خواب زمستانی غفلت بیدار می شوند؟!
نگارنده: علی رهبر
منبع: وارش اسپرت – تارنمای هواداران داماش گیلان
ثبت ديدگاه