وارش اسپرت – تارنمای هواداران داماش گیلان : دقیقا مرداد ماه سال گذشته بود که داماش ناخواسته وارد پرونده ای پیچیده شد که هیچ گونه نقشی در آن نداشت.

هر روز شرایط سخت تر از روز گذشته می شد و برخی از بازیکنانی که به واسطه ی پول به رشت آمده بودند، پرده از ماهیت حقیقی خود برداشته و شروع به جوسازی علیه تیم کردند. سرمربی تیم و البته اسطوره اخلاق(!) آسیا را از یاد نبریم که از شرایط سخت واهمه داشتند تا مبادا با داماش و رتبه ای پایین فصل را به اتمام برسانند. اما سرانجام خدا به خوبی نشان داد بی معرفتی و تهمت به مردم یک شهر بی جواب نمی ماند.

 

شاید بهتر باشد ذهنمان را مشغول مسائل فوق نکنیم و از آن فقط به عنوان یک تجربه یاد کنیم . فصل گذشته با تمام سختی هایش با رتبه ای خوب به اتمام رسید و فصل نقل و انتقالات شروع شد . داماش نسبت به بضاعتش خوب عمل کرد و در این بین نمی توان از مدیریت خوب مهندس عابدینی و وفاداری بازیکنان داماش به راحتی گذشت که برای خیلی ها تعصب را معنا کردند. آنها با قراردادهایشان نشان دادند تعصب را فقط در حرف نمی دانند تا که بخواهند در دوران افت بازیگری شان بازگردند !

 

لیگ شروع شد و کسی جا نزد…! عابدینی هم تغییر سیاست داد و دیگر نامی از خریداران نبرد تا بعضی تیم های دیگر دوباره هوای فروش تیم به سرشان نزند!

 

متن کامل در ادامه مطلب

سوم مرداد ماه بود که زمزمه هایی از عقد قرارداد با مالک جدید به گوش رسید ؛ با آمدن مدیرعامل شرکت صدرا ، دل ها امیدوار شد اما آرام نگرفت که شاید در این بین کسی بیاید و باز هم…

صبح روز جمعه ششم مرداد ماه اطراف باشگاه حال و هوای دیگری پیدا کرده بود و پرده های وارش اسپرت در سر در باشگاه مژده از روزی خوب و خاطره انگیز می داد.

نیم ساعت پیش از ساعت دقیق فراخوان، عابدینی با کاریزمای مدیریتیش از آسانسور بیرون آمد و در میان صلوت هواداران داماش به میانشان رفت و برای دقایقی مشغول به درد و دل با آن ها شد و گفت کسی که یک سال انتظارش را می کشیدید در حال آمدن است.

 

 

هنوز خورشید به مرکز آسمان نرسیده بود که ناجی روزهای بی پولی و بی کسی داماش با BMW مدل 740 خود در میان تشویق هواداران وارد کوچه باشگاه شد و مهندس عابدینی هم به رسم ادب به استقبالش آمد و نفسی به راحتی کشید .

انتقالی که در شان مردم شهرباران و استان گیلان بود…نه به سراغ خریدار تیم دیگری رفتیم و نه مسئولی قول تسهیلات به خریدار جدید داد و از همه مهمتر داماش مفت واگذار نشد و این پاداش تیم و هواداران بود؛ پس از آن روزهای دشوار …

استقبال هواداران به گونه ای بود که از طرفی باعث تعجب مالک جدید شد و از سویی دیگر ، شان و شخصیت مردم گیلان را خدشه دار نکرد!

فراخوانی که فقط از سوی وارش اسپرت و محیط های هواداری مجازی داماش اطلاع رسانی شد و حتی تا لحظه ی آخر، زمان دقیق آن معلوم نشده بود با استقبال نسبتا خوب صبح جمعه و حضور خیره کننده شب جمعه مواجه شد.

اینجا نیازی نیست که برای حضور هواداران دعوت نامه فرستاده شود، اینجا نیازی نیست برای حضور هواداران از چند روز قبل تبلیغی بشود، و مدیرعامل تیم در برنامه ورزشی حضور پیدا کند و از مردم درخواست حضور کند. اینجا نیازی نیست تا در شهر پرده هایی نصب شود وهوادار به سمت استادیوم خوانده شود!

اینجا هوادار به معنای واقعی خودجوش به استادیوم می آید و در صحنه حاضر می شود…

 

اکنون داماش هم به مانند میرزا به نمادی از ایستادگی و تسلیم ناپذیری تبدیل شده است و اگر هوادارانش در سال های گذشته به این تیم تعصب داشتند اکنون عشقش، قلب و روح شان را فرا گرفته است!

داماش دیگر برای هوادارانش فقط یک تیم و عشق ورزشی نیست،داماش به مانند ارتشی است که یگانگی و اتحاد را برای مردم گیلان به ارمغان آورده است.ارتشی که امیرش جلوتر از سربازانش به قلب مشکلات هجوم برد! امیری که شاید بومی نباشد ولی آزمون خود را به نحو احسن پس داده است و برای تقویت قوای ارتش داماش، از سپر کردن سینه ی خود نیز واهمه نداشت و این چنین بود که محبوبیتی روزافزون در نزد هواداران به دست آورد تا با شایعات رفتنش همه احساس کمبودش را پیش از رفتنش حس کنند .

بازیکنان داماش هم به مانند فرماندهان وفاداراین ارتش از پیشنهادات وسوسه انگیز تیم های دیگر گذشتند تا ارتش عشق گیلانی ها را در این گرداب مشکلات تنها نگذارند که بخواهند بعدها و پس از کسب منفعت های مالی در لیگ، با شعار تعصب به تیم بازگردند …

 

…و اما سربازان جان بر کف این ارتش!

هوادارانی که با دیدن این سختی ها عشق و علاقه شان روز به روز افزوده می شد و آرشیو وارش اسپرت می تواند سندی از ایستادگی و تسلیم ناپذیری هواداران داماش باشد.

و این سختی ها را دیده ایم که می گوئیم:"داماش ارتش عشق است، عابدینی هم امیرش"

 

 

اگر گفتیم "داماش فقط یک تیم نیست؛بلکه هویت و غرور گیلان است" دلایل زیادی دارد. چون علاوه بر مسائل ورزشی، هویت تاریخی و استانی هم به آن گره خورده است. داماش برند تبلیغاتی نیست؛ در واقع نمادی از طبیعت پاک در دیار گیل و دیلم و قلب درفک می باشد و به دور از انصاف بود که به بهانه تبلیغاتی بودن این نام را توجیه می کردند.

 

داماش گیلان ، همان طور که این روزها فاتح قلب های مردمان دیار باران شده است و همان گونه که این مردم، مهندس عابدینی را در گوشه ای از قلب خود جای داده اند، مهندس قویدل هم می تواند با حمایت از داماش در کنار امیرخان در گوشه ی قلب هواداران جای بگیرید.
ایشان هم در قدم اول با احترام نهادن به نظر هواداران و اعلام عدم تصمیم بر تغییر نام زیبای داماش، نوید خوبی از روزهای محبوبیتش در شهرباران های نقره ای می دهد.

اکنون با آمدن مالک جدید، با تجدید قوا این ارتش را به مصاف تیم های لیگ برتری می فرستیم تا فقط به فکر پیروزی تیم محبوبمان باشیم و دغدغه ی مشکلات مالی داماش را در ذهنمان مرور نکنیم.

 

 

مطمئنا در روزهای گذشته مهندس شهرام قویدل، کسی که یک سال انتظارش را می کشیدیم از این شور و تعصب هواداران آگاه شده . در بازیهای امسال به گونه ای از تیم حمایت می کنیم تا دیگر از اصطلاح هواداران کشورهای دیگر برای طرفداران داماش استفاده نکنند، بلکه این داماشی ها هستند که باید برای دیگران به الگویی از صبر و استقامت تبدیل شوند… 

 

پی نوشت:از هواداران داماش و کاربران وارش اسپرت و دنیای مجازی تقاضامندیم که در ادامه لیگ به مانند بازی اول در مقابل فولاد از شعارهای احساسی و توهین به تیم های دیگر خودداری و تمام تمرکز و انرژی خود را برای تشویق تیم داماش گیلان صرف کنند… از فضای سایت به بهینه ترین شکل ممکن در جهت تبادل نظر برای هماهنگی های بیشتر استفاده نمایند و از پرداختن به مسائل برخی تیم ها و افکار هوادارانشان پرهیز کنند .چرا که دیگر زمان وارش ابرهای طوفانی است و به همت تمامی هواداران نیاز…

 نگارنده: محسن تجددی پاسکیابی

 

 

 

نظرات خود را فقط از کادر نظرات پایین همین صفحه وارد کنید و پس از تائید مدیریت برای مشاهده آن اینجا کلیک کنید