وارش اسپرت – تارنمای هواداران داماش گیلان: وقتی با 19 سال سن و در اوج جوانی در یک کشور غریبه زندگی کنی قطعا دلتنگ خانواده و دوستانت خواهی شد. علیرضا جهانبخش اما برای پیشرفت، همه این دلتنگی‌ها و سختی‌ها را به جان خریده.

خودش می‌گوید فوتبال حرفه‌ای دلتنگی نمی‌شناسد اما وقتی کمی ریزتر در این باره حرف می‌زند می‌گوید: «دلم برای خانواده‌ام خیلی تنگ شده». او جوانی خود را گذاشته برای پیشرفت در فوتبال. هلند است اما خانواده‌اش ایران. آنجا هم تمرین می‌کند و هم کلاس زبان می‌رود اما تفریحش چیست و چه می‌تواند باشد؟ حرفه‌ای است، پس دوچرخه سواری می‌تواند بهترین تفریح برای اویی باشد که حالا در نایمخن، یک شهروند است و روزگار سپری می‌کند. بهانه ما برای صحبت با علیرضا، دربی هلند، شرایط نایمخن و البته خارج کردن او از دلتنگی بود. خسته شده بود از بس انگلیسی و هلندی حرف زده بود. دلش می‌خواست کمی هم فارسی حرف بزند. تماس با ما انگار دنیا را به او داده بود. یک روز بعد از دربی هلند، صحبت‌های علیرضا می‌تواند جالب باشد. او با هیجان خاصی پاسخ سوال‌های ما را داد و البته در لابلای صحبت، خودمانی‌ها را گفت که در دلمان نگه داریم.

 

*اول از همه اینکه در هلند خوش می‌گذرد؟

خوش که نه. من فقط تمرین می‌کنم و تنها دلخوشی‌ام پیشرفتی است که می‌توانم در آینده داشته باشم. اینجا صبح تا بعد از ظهر در اختیار باشگاه هستم و بیشتر روز را آنجا می‌گذرانم. اگر دو جلسه تمرین داشته باشیم که تا 5 بعد از ظهر باشگاه هستم و اگر تمرین ما یک جلسه‌ای باشد تا 3 در اختیار باشگاه هستم.

 

متن کامل در ادامه مطلب

*روزهایت را چطور سپری می‌کنی؟ بعد از باشگاه خانه می‌روی؟

بیشتر روزها کلاس زبان دارم و می‌روم تا انگلیسی یاد بگیرم. برخی اوقات هم که کلاس ندارم به خانه می‌روم، دوچرخه‌ام را برمی دارم و دوچرخه سواری می‌کنم.

 

*دوچرخه سواری؟

بله. منطقه‌ای که زندگی می‌کنم خیلی خوش آب و هوا است. مردم هم خیلی از دوچرخه استفاده می‌کنند و من هم مثل آنها. اسپانسر باشگاه، کارخانه تولید دوچرخه است و به من هم یک دوچرخه داده‌اند تا اوقات فراغت را با آن سپری کنم.

 

*کمی هم از باشگاه صحبت کنیم. شرایط چطور است؟ با مربی جدید چه می‌کنی؟

خوشحالم که می‌بینم شرایط روز به روز بهتر می‌شود. کم کم عادت می‌کنم به اینجا. به نوع تمرین و شرایط زندگی. کارهای روزمره‌ام روی روال افتاده و رفته رفته بیشتر با شهر و مردم انس می‌گیرم. از مربی جدید هم پرسیدید. باید بگویم خدا را شکر رابطه‌اش با من خیلی خوب است. به بازی‌ام اعتقاد کامل دارد و فوتبال مرا می‌پسندد. ضمن اینکه 2، 3 بازیکن ملی پوش هم جذب کرده‌ایم تا با قدرت بیشتری در لیگ هلند بازی کنیم.

 

*2، 3 ملی پوش هلندی؟!

هلندی نه. وقتی مربی جدید آمد تصمیم گرفت 3 بازیکن جدید به تیم اضافه کند. یک ملی پوش اتریشی به تیم ما آمده و یک بازیکن از تیم ملی اسلوواکی. ضمن اینکه مدافع راست جدید ما هم از منچستر آمده.

 

*از تیم اصلی منچستر؟

فکر می‌کنم برای تیم ب منچستر بازی می‌کرده. با حضور این بازیکنان اسکلت تیم قویتر شده.

 

*با حضور بازیکنان جدید، اوضاع برای تو خطرناک نمی‌شود؟

چرا خطرناک؟ مربی به بازی‌ام اعتقاد کامل دارد. در دربی هلند که همین یکی دو روز پیش برگزار شد قرار بود بازی کنم اما دو تعویض اجباری این اجازه را به من نداد. یکسری اتفاقات غیر قابل پیش بینی نگذاشت دست مربی برای بازی دادن به من باز بماند.

 

*مگر چه اتفاقاتی افتاد؟

بازی ما با ویتسه خیلی حساس بود، هم برای باشگاه و هم برای هواداران. در این بازی دو تعویض اجباری انجام دادیم. یکی به خاطر مصدومیت مدافع راستمان و دیگری هم به دلیل آسیب دیدگی هافبک دفاعی مان. همین مسائل باعث شد نتوانم در این دربی حساس بازی کنم اما با شرایطی که می‌بینم خیلی امیدوارم به آینده.

 

*مربی جدید شما کمک همان مربی قبلی است؟

کمک‌های او در تیم حضور دارند اما این سرمربی، جدیدا به تیم ما آمده. او از بازیکنان سابق نایمخن بوده و سال‌ها برای این تیم بازی کرده. باشگاه ما معمولا مربیانی انتخاب می‌کند که قبلا در نایمخن بازی کرده‌اند.

یک چیزی شبیه به ملوان در ایران. اینها کلا از بازیکنان سابق خود در کادر فنی استفاده می‌کنند. خیلی کم پیش می‌آید که از بیرون نایمخن، کسی را به‌عنوان مربی انتخاب کنند.

 

*بازی مقابل ویتسه را به یک دربی تشبیه کردی. واقعا دربی است؟

بازی ما با ویتسه که همین یکی دو روز پیش برگزار شد مهم‌ترین دربی هلند است و شاید یکی از مهم‌ترین دربی‌های دنیای فوتبال. بین تماشاگران خیلی کری است و آنها روز بازی، ورزشگاه را پر می‌کنند، طوری که جای سوزن انداختن باقی نمی‌ماند. با شرایطی که 3، 4 روز قبل از بازی، رسانه‌ها و هواداران داشتند مشخص بود که بازی حساس و زیبا از آب در می‌آید. این دربی شبیه دربی شمال بین داماش و ملوان است. ویتسه با نایمخن یک ساعت فاصله دارد. درست مثل رشت و انزلی. البته کری بین تماشاگران شان بیشتر از دربی شمال است. فقط در همین حد از کری‌های‌شان بگویم که فصل قبل، دربی هلند 4 اخراجی داشت.

 

*با توجه به این کری‌ها به نظر می‌رسد هواداران شما بعد از باخت حسابی ناراحت شده‌اند…

دقیقا. متاسفانه دربی را 3-2 باختیم و هواداران هم از این نتیجه خیلی ناراحت شدند.

 

*با تو حرفی نزدند یا اینکه تو را جایی، مثلا خارج از زمین ندیدند که چیزی بگویند؟

اتفاقا همین شنبه یکسری از هواداران را دیدم که خیلی عصبانی بودند. می‌گفتند تو چرا بازی نکردی؟ گفتم که ما دو تعویض اجباری داشتیم که دست مربی ما را بست. او هم تقصیری نداشت، مجبور شد که دو بازیکن‌مان را به دلیل آسیب‌دیدگی از زمین بیرون بکشد. این تماشاگران خیلی دوست داشتند که بازی کنم اما این اتفاق نیفتاد.

 

*تا اینجای کار چند بازی برای نایمخن انجام داده ای؟

تا اینجای لیگ که 8 هفته از آن گذشته 4 بازی. یکی از آنها 70 دقیقه‌ای بود، دو تا 15 دقیقه‌ای و یکی هم یک نیمه ای. البته 20 دقیقه هم در جام حذفی بازی کردم که یک گل هم زدم. کلا شرایطم روز به روز بهتر می‌شود. باز هم می‌گویم اگر تعویض‌های اجباری انجام نمی‌شد در دربی هلند هم بازی می‌کردم.

 

*چقدر به آینده ات در نایمخن امیدواری؟

خیلی. اولین سالی است که آمده‌ام اینجا اما شرایطم روز به روز و هفته به هفته آرمانی‌تر می‌شود. خیلی امیدوارم به آینده و مطمئن باشید به اهدافم در فوتبال اروپا خواهم رسید.

 

*دلت برای ایران تنگ نشده؟

برای ایران که چرا. مگر می‌شود بگویم نه. دلم تنگ شده برای ایران. من اینجا تنها زندگی می‌کنم اما فوتبال حرفه‌ای، زندگی و دلتنگی نمی‌شناسد. دوست دارم هر چه زودتر خانواده‌ام را ببینم و البته دوستانم را. مطمئنا دوری از خانواده برایم خیلی سخت است اما فوتبال حرفه‌ای، پیشرفت و اهدافی که دنبالش می‌کنم مجبورم می‌کند که اینجا بمانم و آینده خودم را بسازم.

 

*در این مدت لیگ ایران را هم دنبال کرده‌ای؟

بیشتر بازی‌ها را می‌بینم اما بعضی وقتها نه. البته وقتی هم نمی‌توانم بازی‌ها را ببینم پیگیر نتایجش هستم، به خصوص نتایج داماش.

 

*زبان هلندی را یاد گرفتی؟

زبان هلندی در حد اینکه بتوانم در فوتبال، تمرین یا زمین از آن استفاده کنم. به قول خودمان دست و پا شکسته بلدم اما فعلا انگلیسی کار می‌کنم و کلاس هم می‌روم. کلاس‌هایی که باشگاه برای من در نظر گرفته. از طرفی کلاس‌های دیگری مثل آمادگی جسمانی هم در برنامه‌های من هست.

 

*آمادگی جسمانی؟

منظورم یک برنامه کلی است. یکسری کلاس‌ها برای برنامه غذایی، بدنسازی و مکمل‌هایی که باید استفاده کنم. این برنامه‌ها را به ما می‌دهند و بعد از مدتی چک مان می‌کنند تا ببینند در چه شرایطی قرار داریم.

 

*یک وقت با نایمخن به دسته پایین‌تر سقوط نکنید…

من شنیدم که نایمخن همیشه همینطور نتیجه گرفته. بعد از تعطیلات زمستانی، نتایج نایمخن زمین تا آسمان با قبل فرق می‌کند. از طرفی تیم ما خیلی جوان است و 7، 8 تا از بازیکنان ما که فیکس هم بازی می‌کنند اولین بار است که در لیگ هلند به میدان می‌روند. خیلی از بازیکنان سال قبل از تیم رفته‌اند و جوان‌ها جای آنها را گرفته‌اند. به همین دلیل کمی طول می‌کشد تا آنها کسب تجربه کنند و در بازی‌ها موفق ظاهر شوند. ضمن اینکه اگر در نتایج ما ریز شوید می‌توانید تغییر را حس کنید. هفته‌های اول مدام می‌باختیم اما در طول هفته‌های قبل نتایج بهتری کسب کرده‌ایم. مثلا روبروی فاینورد 3-2 جلو بودیم اما در دقیقه آخر گل تساوی را دریافت کردیم و بازی 3-3 شد. یا مثلا در همین دربی هلند، نتیجه بازی 2-2 مساوی بود اما دقیقه 92، گل سوم را دریافت کردیم و بازی را باختیم. تیم ما کمی کم تجربه است اما مطمئن باشید می‌توانیم در لیگ بمانیم و در آینده نتایج بهتری کسب کنیم.

 

 

 

نظرات خود را فقط از کادر نظرات پایین همین صفحه وارد کنید و پس از تائید مدیریت برای مشاهده آن اینجا کلیک کنید