دوباره بحث اعتصاب و دوباره حرف از انحلال! واژگانی آشنا برای فوتبال دوستان رشتی که کابوس روزها و شب های طوفانی شان شده است و اگر همت بازیکنان و تعصب هواداران داماشی در این چهارسال نبود،چه بسا خیلی زودتر از اینها باید فاتحه ای برای روح دردانه ی شهرباران خوانده می شد!

 

از باعث و بانیان این منجلاب هم اگر بگذریم، نمی توان از اتفاقات و داستان های قبل از شروع فصل به راحتی گذشت. داستانی که باعث شد دوباره داماش گیلان بدون هیچ تضمینی به همان شرکت قبلی منتقل شود و این در حالی بود که شرط اول واگذاری به خریدارن امتیاز لیگ یکی داماش گیلان پرداخت بدهی های فصل گذشته و ارایه ضمانت نامه بانکی اعلام شده بود اما برای گروه قبلی خبری از این شرط و شروط ها نبود که هیچ، بلکه برعکس به نوعی این مسئولین کارخانه های امیرمنصور آریا در گیلان بودند که از متولیان فوتبال و ورزش گیلان تضمین خواستند!

 

اما روزها و هفته ها به مانند چهارسال اخیر با بدقولی های مدیران هولدینگ امیرمنصور آریا گذشت تا شایعه عدم علاقه مدیران این شرکت به تیمداری به واقعیت نزدیک شود، تا که امروز هواداران و بازیکنان داماش گیلان در بلاتکلیفی به سر ببرند و بیش از پیش فقدان مدیری مقتدر نظیر ایرج زهرابی را در فوتبال رشت حس کنند. مدیری که از تمام نفوذ خود برای احقاق حقوق فوتبال در حال نزول گیلان استفاده می کرد و از کسی واهمه ای نداشت؛ با مدیری هم پیمان اخوت نمی بست تا فوتبال این شهر را به قهقرا ببرند!!

 

هرچند نباید فراموش شود که عملکرد مدیرکل ورزش و جوانان گیلان پس از پایان فصل گذشته مبنی بر اجبار مدیران باشگاه داماش برای مشخص کردن وضعیت داماش قابل تحسین بود. به واقع می توان گفت که در این سالها رهنما تنها مدیر استانی بود که صراحتا خواهان واگذاری امتیاز داماش به استان گیلان شد، اما به هر حال زیرکی مسئولین باشگاه داماش و برخی همراهانشان در گیلان برای هبه امتیاز لیگ یکی تیم فوتبال داماش گیلان به استان در بدترین موقعیت زمانی نزدیک به لیگ یک، خود بیانگر عمق یک سناریو بود تا زمانی برای جذب اسپانسر یا حامی مالی نباشد!

اینها را نگفتیم تا مسئولین شهری را مبری بدانیم، بلکه مدیران و نمایندگان گیلان در این سالها می توانستند با اتحاد از وضعیت امروز داماش گیلان پیشگیری کنند و دست منفعت طلبان را از تیم محبوب گیلان زمین کوتاه نمایند.

 

آیا واقعا شورای شهر کلانشهر باران نمی تواند به جای درگیری های داخلی به فکر دل خوشی جوانان شهرباران های نقره ای باشد و تا جذب اسپانسر جدید به عنوان سایه ای بالای سر این عشق نیمه جان جوانان رشتی و گیلانی باشد؟! شهرداری رشت چه از شهرداری های اردبیل، تبریز، یاسوج، بندرعباس و … کم دارد؟! در واقع چیزی کم ندارد بلکه فقط درگیر اختلافات داخلی اعضای شورای شهر و شاید عدم تعصب برخی از اعضای آن به تیم فوتبال شهر رشت است تا امروز جوانان رشتی فقط خون دل بخورند و چشمه خروشان داماش کم آب تر از قبل شود و در ورطه خشکی قرار بگیرد!

 

اگر حمایت استانداری استان غیرفوتبالی قم از تیم بدون تماشاگر صبای قم را نادیده بگیریم آیا استانداری گیلان و یا مجمع نمایندگان استان نمی توانند با ارایه تسهیلاتی، شرکت های سود ده استان گیلان نظیر مپنا، فولاد گیلان، فومن شیمی، ایران رادیاتور و … را به تیمداری ترغیب نمایند؟!

آیا غیر از این است که داماش گیلان ریشه در این آب و خاک دارد و متعلق به تمام مردمان دیار گیل و دیلم است؟ پس استانداری گیلان و نمایندگان تمامی شهرستان های گیلان هم در قبال موفقیت این تیم مسئولیت دارند… و اگر چنین پتانسل یا تمایلی در شرکت های استان برای حمایت از تیم محبوب مرکز استان دیده نمی شود و یا وجود ندارد، می توانند با همت و همیتی استانی از معاون رشتی ریاست جمهوری ایران، دکتر محمدباقر نوبخت درخواست شود تا با اثری ماندگار از خود و دولت تدبیر و امید برای ورزش زادگاهش به جای بگذارد…

زیرا ما معتقدیم بر خلاف نظر مدیرعامل سابق (شما بخوانید همه کاره امروز داماش) اگر همت و همیتی در بین مسئولین و نمایندگان گیلان به وجود آید، رفع مشکلات این تیم در پتانسیل مدیران بومی گیلان خواهد بود. در این روزها هر شخص یا نهادی دست این تیم مظلوم دیار میرزاکوچک خان را بگیرد، قطعا برای همیشه در ذهن و قلب هواداران گیلانی حک خواهد شد.

مسئولین محترم استانی؛ زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید، داماش مان هنوز زنده است!

 

 

منبع: www.varesh-sport.com

وارش اسپرت – تارنمای هواداران داماش گیلان