یکی از مهمترین دغدغه های هواداران گیلانی در این فصل مسئله والیبال میزبانی والیبال داماش گیلان شده است.والیبالی که باید در دیده بان هواداران پرشور خود بازی کند… حقی که متعلق به دو میلیون و نیم گیلانی است ولی به دلیل مسائلی در نیم فصل اول از این مهم در مسابقات محروم شده است.وارش اسپرت تصمیم گرفت تا نزد کسی برود که نسبت به مسئولین دیگر بیشترین سعی رو کرد تا این حق را برای گیلانی ها به دست بیاورد و حتی در مواردی در مقابل این خیانت ایستادگی کرد.وارش اسپرت چندی پیش نزد دکتر سمیعی سرپرست هیئت والیبال گیلان رفت و مصاحبه ای را با ایشان ترتیب دادیم و حالا خیلی از واقعیت ها را از زبان ایشان میشنوید:
*آقای سمیعی بدون مقدمه شروع میکنیم آیا هیئت والیبال گیلان اعتراض خودش رو به خاطر مسائلی که برای تیم والیبال داماش گیلان بوجود اومده به گوش مسئولین فدراسیون رسونده؟
بله،آقای داورزنی گفتند سهمیه تهران پر است و باید این تیم بیاد رشت و این چند تا بازی هم که در تهران بازی کردند به دلیل نداشتن سالن خوب بوده و باید حتما به رشت برگردند.
*سایپا از تهران به البرز انتقال داده شده،آیا امکان داره مسئولین تهرانی تیم از این امر سواستفاده کنند؟آیا تضمینی هست که تیم توی رشت بمونه؟
وقتی با آقای داورزنی صحبت کردیم گفتند که هیچ تضمینی وجود ندارد تا یه تیمی داخل استان بمونه به جز علاقه مندی صاحبان باشگاه.در کل هم باشگاه داماش هزینه ای از این تیم مستقیما دریافت نمیکنند و فقط دارند از ورزش این استان حمایت میکنند و این ما هستیم که باید از آقای عابدینی و خسروی حمایت کنیم تا در این استان سرمایه گذاری کنند و قانون فدراسیون این رو میگه که میتونند هرجا که دوست دارند تیم رو ببرند.ولی اگه صاحبان باشگاه عرق ورزشکاری داشته باشند باشگاه رو هیچ وقت از گیلان خارج نمیکنند چون تیم باید در مردم ریشه داشته باشه.ما میگیم این داماش یه نونهالی هست که باید در این جا بمونه و در خون و پوست مردم ریشه داشته باشه و هیچ وقت نتونه از اینجا بره.یه ناهال رو میتونی از یه جا ببری و جای دیگه بکاری ولی یه درخت تنومند رو اگه ببری حتما میسوزه.
امروز اختلافی که ما با مسئولین میانی والیبال داریم به دلیل توهینی هست که به مردم گیلان کردند و با بهانه های الکی تیم رو به تهران بردند.حالا آقای معدنی با تیم ملی رفتند در تورنمت های بین المللی بازی کردند و ننر(!) در اومدند.برگردیم به 25 سال پیش،وقتی ما داشتیم با عراق جنگ میکردیم و اون مشکلات وجود داشت.
این ها همش بهانه هایی هست که مردم ما نمیپذیرند و ما به خاطر همین در مقابلشون ایستادگی کردیم.
*الان یکی دیگه از بهانه های مسئولین این هست که چون بازیکنان و کادر فنی و مسئولین تیم تهرانی هستند باید در تهران و در کنار خانوادشون بمونند.آیا اگه پیکان تهران بازیکناشون گیلانی بودند دلیل بر این میشد که تیم به گیلان بیاد؟
دیگه ورزش حرفه ای هست و مکان هم نباید اصلا مورد بحث قرار بگیره.بازیکنی که رفته توی یه شهری قرار داد بسته باید بره توی اون شهر بازی کنه.یا بهانه زمین رو میارن.مگه همین تیم داماش نبود که در این سالن بازی کرد؟
من در یه محفلی از آقای حسن معدنی پرسیدم که:آیا خون بازیکنای ملی پوش از بازیکن های دیگه رنگیتر هست؟
آیا صدماتی که این بازیکنا در سالن تختی رشت میبنند بیشتر است یا در هوای آلوده تهران؟
گفتم شما آقای حسین معدنی هستی نمیخواد بهم جواب بدی برو سازمان بهداشت و از وزیر این سوال رو بکن!
*منظورتون از مسئولین میانی چه کسانی هست؟آقای محمدزاده و اسکویی؟
بله
*این مدیران حتی نمیتونند یه پلاکارد رو در جلوی چشمان خود ببینند چه برسه به اینکه بخوان در جلوی مردم گیلان بازی کنند!
من زیاد در جریان این پلاکارد نیستم…فقط اگه این کار بچه های گیلانی کردن باید بگم که واقعا گوشزد خوبی کردند مطمئنا لذتی نداشت که اون پرده رو کندند..
…
*پارسال در یه برنامه تلوزیونی آقای محمدزاده و حسین معدنی گفتند ما برای استان گیلان یه برنامه ریزی چندین ساله داریم چه طور شد که پارسال این حرف رو زدند و امسال هم بازیکنای بومی رو به کمترین حد ممکن رسوندند؟ و یا اگر میخواستند سالن کارگران رو درست کنند میتونستند خیلی زودتر دست به کار بشن.چون استاندار هم دستور هر گونه همکاری رو داده بود.آیا فکر نمیکنید این کارها هدف دار باشه؟
این مسئولین به هزار و یک بهانه این چند تا بازی رو در تهران انجام دادند و اگه فشارهای استاندار قهرمانی و هیات و تربیت بدنی و هوادارا و خود شما که توی سایت ها گوشزد میکنید نبود چه بسا تیم داماش تا آخر مسابقات در تهران میموند!
این ها با خودشون فکر میکردند چون تیم (منظور بازیکنان ملیپوش است) در آسیا نائب قهرمان شده نیاز به هوادار ندارد و این قدر به خودشون مغرور شده بودند که رفتند در تهران.امیدوارم که این شکل نباشه چون برای ورزشکار اینجور افکار تاسف بر انگیز هست.
ما با آفای عابدینی صحبتی که داشتیم با همت استاندار تصمیم بر این شده که سالن تختی رو به مدت 4 سال در اختیارشون قرار بدیم و سالن رو طبق استاندارهای بین الملی درست کنند و فقط مختص والیبال باشه و اقای عابدینی گفتند ما سالن کارگران رو به فوتسال اختصاص میدم چون میخوایم در همه رده ها تیم داشته باشم با استعدادهای گیلانی ها!یه نکته هم باید اشاره کنم که مسئولینی که تیم رو بدون هواداران پرشور گیلانی بخوان مطمئن باشید یه تیم غیربومی رو ترجیح میدن!
باشگاه داماش باید یه تغییراتی در تفکرات مسئولین میانی تیم داشته باشه و باید این طرز تفکر به کل ریشه کن بشه.اگه سالن شش هزار نفره سردار هم داشتیم با روحیه ای که توی این تیم بود میرفتن تهران!این رو فقط بهانه قرار داده بودند تفکر تیم داماش این نبود که در ابتدای فصل بیان رشت.
*آیا مهندس عابدینی مقصر نیست در این قضایا؟
نخیر،چون دوست نداره تیمش بدونه تماشاگر باشه.
*آیا یه تیم که توی گیلان هست باید یه سرپرست(!)تهرانی داشته باشه؟!
وقتی کسی میاد توی گیلان باید دربست در اختیار گیلان باشه و اگر این آقایون یه مقدار در وجودشون حس ورزش دوستی و مردانگی وجود داشت این کار رو نمیکردند!مدیریت باشگاه هم روزی این ها رو متوجه میشود ولی مهم زمانش هست چون با طول کشیدن زمان به ما ضربه زده میشه.
*دلایل اصلی رو به ما میگید؟
فقط این رو میتونم بگم که زیر ساخت های رشت مشکلی نداشت.مشکل داخل باشگاه و در بین مدیران میانی بود.باید شما از آنها بپرسید!!!!آقای معدنی در روز 14 آذر با روزنامه خزر یه مصاحبه تلفنی کرد و گفت ما فقط در رشت بازی میکنیم.این یک دروغ بزرگ به مردم گیلان بود و یا آقای زرینی گفت من فقط میتونم در رشت بازی کنم و …این ها فقط یه دروغ بود و من به آقای سراوانی هم این رو گوشزد کردم!
*دلیل این دروغ ها چی بود؟
وقتی اینا دیدند هواداران، استاندار و هیئت والیبال و … دارند سعیشون رو میکنند تا تیم رو در رشت نگاه دارند اومدند با این جور مصاحبه های دروغین مردم گیلان رو خلع سلاح کنند و گفتند ما داریم میایم که شما دیگه نیازی نداره اعتراض کنید که!
*یه بحثی که با سرپرست تیم وجود داشت در اول فصل با لحن تمسخر آمیزی گفتند که سلام ما رو هم به سالن کارگران برسونید و …
شما نگران محمدزاده و اسکویی ها نباشید چون مهم این هست که تیم باید بیاد رشت و مهندس عابدینی هم به این امر واقف هست چون مردم این تیم رو میخوان.
ادامه این مصاحبه را در روزهای آینده بخوانید…
مصاحبه از : آّبراره با تعصب ، میثم ، مهرداد
ثبت ديدگاه