این فصل هم تمام شد و پایان بازی با شهرداری بندرعباس فرار از سقوط را جشن گرفتیم…!
استرس و کابوس سقوط، آن هم از لیگ یک، دل هر هواداری را لرزاند. دیگر اتفاق تلخی نمانده بود که برای هواداران داماش دور از انتظار به نظر برسد تا آنکه ضربه ی پنالتی محمد رستمی خیال همه را آسوده کرد که البته آن هم پس از برخورد با تیرک دروازه بود تا داماش به شکل دراماتیکی در لیگ یک بماند، اگرچه که برای ما معنای "دراماتیک" و "در لیگ ماندن" در این دو سال خیلی تغییر کرده باشد.
با اینکه شاید دلیل اصلی شرایط نابسامان داماش بلاتکلیفی مالکیتی و مدیریتی و همینطور مسائل مالی عنوان شود، اما اینبار قصد داریم به چند مورد از مسائل فنی پیرامون داماش اشاره کنیم…
پیش از آغاز فصل، گرچه سونامی تغییرات در داماش نشان از فصلی پر فراز و نشیب و نه چندان امیدوار کننده می داشت، اما به لطف شروع نسبتا زود هنگام تمرینات و جمع آوری بازیکنانی چون رستمی، قربانزاده، تیزرو، کیانی، عسگرخانی در کنار بازیکنان به مانند سهرابی، لایقی فر، نوری، فرزام پور، مرتضوی و… و همچنین بازگشت آقای گل رشتی ها، می شد انتظار رونمایی از یک تیم جسور و جنگنده و بی ادعا را داشت. اما در کمتر از یک هفته به آغاز مسابقات با زیاد شدن اختلافات و کنار گذاشتن نظر محمدی شوک بزرگی به تیم وارد شد. این اتفاق باعث شد حتی کسانی که به هر لحاظ مخالف حضور نظرمحمدی بر نیمکت داماش بودند، نیز این نوع کنار گذاشتن را نپسندند.
به هر روی فصل با پیروزی شیرین خارج از خانه مقابل شهرداری تبریز آغاز شد تا امیدها نسبت به این تیم زنده شود. تیمی که در عین کمبودهای مالی به واقع کاملا شجاعانه بسته شده بود، مطابق انتظار جسورانه هم بازی کرد.
جسارتی که البته پیشتر در زمان مربیگری کوتاه امید هرندی در دو فصل پیش نیز دیده بودیم که گل سرسبد آن بازی ها، همان بازی مورد علاقه ی هرندی بود. شکست پرسپولیس با 10 نفر!!
اما هر چه از ابتدای فصل دور شدیم، نه تنها چنین روحیه ای در تیم احساس نشد، بلکه با برخی صحبت ها و مصاحبه ها و القای آن به تیم شاهد تضعیف روحیه ی جنگندگی داماشی ها و نادیده گرفتن قدرت و جسارت جوانی این تیم بودیم. همان نکته ای که می توانست تبدیل به نقطه ی قوت داماش شود، در نطفه از بین رفت و طوری القا شد که مهم این است که فصل با ماندن داماش به پایان برسد و نه هیچ چیز اضافه دیگری…!
رفته رفته داماش شرایط نامناسب تری پیدا کرد و نمودار روند نتیجه گیری تیم نیز به شکلی عجیب شیب تند سقوط به خود گرفت و در این بین اصرار بر عدم استفاده از تجربه مهاجم کهنه کاری به نام افشین چاوشی که مدت ها بود مصدومیت را پیشت سر گذاشته بود نیز نکته ای بسیار تامل برانگیز بود.
همچنین تعداد بالای مصدومان داماش در هر بازی (که یکی از عوامل مهم عدم نتیجه گیری داماش در این فصل بود) نیز نکته ی قابل توجهی است که خود جای تحلیل و بررسی دارد و شاید بتوان بخشی از پاسخ به این مسئله را در نوع تمرینات داماش پیدا کرد…
با ادامه نتایج ضعیف، صدای اعتراض هواداران بالا گرفت اما باشگاه داماش اعتقادی به کنار گذاشتن مربی نداشت که بیشتر بیانگر لجبازی با هواداران و اصرار بر انتخاب اشتباه اول فصل بود، اما در نهایت کسب نتایج نا امید کننده و نزدیکی داماش به منطقه ی سقوط و همچنین بالا گرفتن این اعتراضات منجر به استعفای هرندی شد.
با رفتن امید هرندی و ایجاد چند تغییر کوچک و قابل انتظار، داماش توانست امتیازات نسبتا خوبی جمع کند که همین امتیازات باعث بقای داماش در لیگ یک شد. داماش در دو مقطع ابتدائی و پایانی فصل نتایج قابل قبولی مقابل حریفان گرفت که بیانگر این مسئله است که چطور یک انتخاب اشتباه و اصرار بر آن می تواند یک فصل را از یک تیم بگیرد…
هر چند پس از جدایی هرندی شاهد تغییر آنچنانی و ارائه ی بازی فوق العاده نبودیم اما داماشی ها نشان دادند که با پتانسیل موجود هم می توانستند به جای مشاهده جشن قهرمانی سیاه جامگان ، خود در مشهد جشن صعود به لیگ برتر بگیرند.
به هر ترتیب این فصل به پایان رسید و خوشبختانه فاجعه ای پیش نیامد! اما سوالی که در ذهن هر هواداری مطرح می شود این است: آیا نمی شد بهتر از این تصمیم گرفت؟ آیا نمی شد بهتر از این عمل کرد؟ آیا بهتر نبود همدلی و منافع جمعی جایگزین سناریوچینی و منافع شخصی می شد؟!
در انتها فارغ از هرگونه انتقادی که وارد می شود، به جاست از همه ی کسانی که برای داماش زحمت کشیدند و با وجود شرایط نامناسب مالی در کنار این تیم بودند تشکر کنیم. به امید روزی که بتوانیم با مدیریت اصولی و به دور از کینه ورزی های شخصی و استفاده ی درست از تمام داشته هایمان مسیر موفقیت را طی کنیم و بار دیگر نام زیبای داماش گیلان را بر بلندای آسمان فوتبال ایران ببینیم.
یادداشت: حسام قربانی
منبع: www.varesh-sport.com
وارش اسپرت – تارنمای هواداران داماش گیلان
ثبت ديدگاه