روزگاری بود که داماش به عنوان یک تیم آسانسوری شناخته میشد. لقبی که اگرچه از اطلاقش خوشمان نمیآید اما فرم تیمی را نشان میداد که اگر می افتاد، دوباره بر میخاست. تیمی که میدانستیم بعد از هر سقوط، حتما صعود دوبارهای را تجربه خواهد کرد. اما چرا سالهاست داماش از صعود کردن از هر لیگی عاجز است؟!
آخرین صعود داماش به دسته بالاتر به فصل لیگ یک ۹۰-۱۳۸۹ برمیگردد. اما پس از اینکه داماش در سال ۱۳۹۳ از لیگ برتر سقوط کرد، دیگر توان بازگشت مجدد پیدا نکرد. حاصل آن سقوط، دو فصل حضور در لیگ یک برای آن تیم بیمار بود که یک فصل به بقا و یک فصل به سقوط منجر شد. در دوران مدیریت حاجیپور نیز در حالی که همه معتقد بودند نام داماش بزرگتر از لیگ دو است و باید به راحتی بالا بیاید اما نتیجه عملکرد داماش، دو ناکامی در مرحله نهایی لیگ دو و یک شکست در آن پلی آف کذایی برابر نیروی زمینی بود تا حضور داماش در فصل آینده لیگ یک، نه با یک صعود فوتبالی و بلکه با خرید امتیاز باشد. آن فصل لیگ یک هم داماش از صعود به دسته بالاتر بازماند که البته با تمام حواشی موجود، قابل پیش بینی بود.
حال که مجموعهای از هنرنماییها و شیرین کاریها داماش را به لیگ سه رسانده است، این تیم در رتبه چهارم لیگش قرار دارد و گرچه جزو مدعیان به شمار میرود اما از شانس صعود مستقیم کمی دور شده است. سوال اینجاست که چرا داماش از سالهای اخیر تاکنون همواره در قدمهای آخر کم آورد و قافیه را باخت؟
حقیقت این است که هر چقدر سطح لیگ پایینتر باشد، نظارت و برخورد کمتر خواهد بود و این مجال را برای تیمهایی فراهم می کند که جدا از داشتن تیم نسبتا خوب در داخل زمین، روی تیم بیرون زمینشان سرمایه گذاری ویژه ای انجام می دهند تا مسیر صعودشان شاید از طریق داوران و تیم هایی که میتوانند از همکاری با آنان، پاداشی بگیرند هموار شود. در تمام این سالها همواره شک و شبهه هایی در مورد نحوه نتیجه گیری تیمهای مدعی لیگ دو مانند کارون اروند خرمشهر و به خصوص خوشه طلایی ساوه وجود داشت؛ در مورد خوشه طلایی، حتی یکی از اعضای کادر این تیم بابت اتهام تبانی دستگیر شده بود. البته آنها در نهایت کار خودشان را کردند و با نتایج شبهه دار و البته لغزش داماش، به لیگ دسته اول راه یافتند. مسلما این فصل هم با کمی بررسی، میتوان به شک و شبهه هایی در مورد نتایج برخی تیم های بالانشین گروه دوم رسید. مخصوصا که عدم حضور سردار بوکان در دیدار هفته اخیر برابر پانیک و یا داوری بسیار مشکوک در دور رفت مقابل یکی از همین بالانشینها به این شبههها دامن می زند.
حال آیا داماش باید سال دیگری را هم به ناکامی بگذراند چون تیم های دیگر هزینههای جانبی انجام داده اند؟ اینکه مجموعه داماش فکر کند میتواند با تکیه بر برند داماش راه صعودش را هموار کند، فکر ساده لوحانه ای است. نام تیم باعث صعود نمیشود و داماش این فصل، چه به لحاظ مهره و چه نتیجه گیری، مقتدرترین داماش فصول اخیر نیست. در عین حال، عدم صعود داماش آن هم از لیگ سه، به عنوان یک سابقه شرم آور در تاریخ این تیم ثبت خواهد شد.
در واقع داماش از چند جهت تحت فشار است. به لحاظ مهره ترکیب ناقصی دارد و مدیران باشگاه قطعا بدون هیچ بهانهای در این زمینه کم گذاشته اند. تمام حریفان و بازیکنان انگیزه دارند عملکرد خوبی در برابر تیم شناخته شده داماش داشته باشند و همچنین فشار عدم صعود تیمی مانند داماش آن هم از لیگ سه، می تواند بازتاب ناخوشایندی داشته باشد و حتی روی آینده تیمداری نیز تاثیر بگذارد. از دیدگاه هواداری نیز داماشی که نتواند از سطح چهارم صعود کند، شاید وجود نداشته باشد بهتر است.
شاید چاره این باشد که داماش هم به مانند رقیبانش رفتار کند. نه اینکه دست به ناپاکی زده شود بلکه با رفتارهای ناپاک پشت پرده به مانند خود آنها رفتار شود و به اصطلاح ضد ضربی صورت بگیرد. لیگ سه دیگر جایی نیست که بخواهیم ادای کارهای فرهنگی و پرستیژ و مکتب داماشی را در بیاوریم. اینجا همه دنبال نتیجه گیری هستند. اینجا جایی نیست که بگوییم “نباید با خوک ها کشتی بگیریم چون ما کثیف میشویم و آنها لذت می برند.” اگر موفقیت این تیم در کشتی گرفتن با خوک های این لیگ باشد، باید این خوک ها را خاک کرد. داماش باید به یاد بیاورد که قبلا چگونه صعود میکرد و یاد بگیرد چگونه دوباره صعود کند.
به هر قیمتی و با هر ترفندی، داماش “باید” صعود کند. شاید بقای این تیم به صعود وابسته باشد. داماش و هوادارانش دیگر تحمل ننگ ناکامی در لیگ سه را ندارند.
نویسنده: علی رهبر
منبع: vareshsport.com
وارش اسپرت – رسانه هواداران داماش گیلان
ثبت ديدگاه