وارش اسپرت – تارنمای هواداران داماش گیلان: دوازدهم مهر ماه، داماش گیلان ماراتنی نفس گیر برای بازگشتی دوباره را آغاز می کند. تیمی که بعد از گذشت ماه ها از سقوط غم انگیز و بحث انگیزش ، در آستانه آغاز رقابتها دست به تغیر و تحولی اساسی در کادر فنی خود می زند .
*اپیزود اول: خداحافظ مربی!
علی نظر محمدی، مردی که سقوط داماش بر روی کاغذ به نامش نوشته شده بود با چنگ و دندان از متلاشی شدن تیم جلوگیری می کند تا با تصمیم مدیر عامل به اصطلاح مستعفی پایتخت نشین، هدایت تیم را به دیگر دروازبان پر آوازه شمالی واگذار کند. نامه خداحافظی نظر محمدی خود گویای حرفها و درد دلهای بسیاری است که این مربی جوان برای آرامش تیم محبوبش هرگز بر زبان نیاورد. اینکه که کادر فنی داماش نیاز به تقویت داشت، مسئله ای نبود که مورد اعتراض قرار بگیرد چرا که فریاد کمک خواهی نظرمحمدی در هفته های پایانی فصل پیش خود نشان از آگاهی و درایت این مربی جوان داشت؛ فریادی که متاسفانه با مصلحت اندیشی بعضی و دوراندیشی دیگران بی پاسخ ماند.
شاید از همین منظر بتوان کمترین سهم ممکن از سقوط داماش را بر گردن این دروازبان همچنان محبوب رشتی احساس کرد… البته اینکه وجود این تغیرات چرا در آستانه آغاز رقابتها شکل گرفت و اینکه چگونه شامل کسانی نشد که عناوین فنی تیم را در طول فصل یدک می کشیدند خود از نکات مدیریتی مدیری است که سعی می کند تا با استفاده از چهره های آشنا و محبوب استان ضمن رسیدن به اهداف، هواداران داماش را نیز با خود همراه سازد. با همه این احوال علی نظر محمدی در آستانه آغاز لیگ از سمت خود کنار رفت و اگر بگوییم با تلاشها و پایداری و مقاومتی که در برابر متلاشی شدن داماش از خود نشان داد، امروزه می تواند محبوب ترین چهره فوتبالی نزد هواداران داماش گیلان باشد، اغراق نکرده ایم.
*اپیزود دوم : مردی از جنس خاطره
شاید هم نسلان نگارنده فریادهای سنگربان استقلال رشت را برای هدایت خط دفاعیش همچنان در خاطر خود حفظ کرده باشند. مردی که از همان روزها نیز قدرت مدیریت و رهبری خود را به رخ می کشید؛ نام امید هرندی، دروازبان بلند بالای رشتی با تاریخ فوتبال این شهر پیوند خورده، محبوبیتی که نه تنها در روزهای گذشته فوتبال گیلان محبوس نماند بلکه نام و آوازه اش در میان نسل جوان امروز اگر بیشتر از دیروز نباشد، کمتر نیز نیست!
تمایل امید هرندی به مربیگری باعث شد که او با توجه به محبویتش در کنار مردانی مانند ناصر حجازی، اصغر شرفی و مجید جهانپور تجربیات گرانبهایی را نیز کسب کند. تجربیاتی که متاسفانه فوتبال رشت و فرهنگ حاکم بر جامعه فوتبالی آن هرگز ظرفیت بکارگیری آن را در خود نیافت. هرندی البته خرداد ماه سال 88 در آستانه مربیگری داماش قرار می گیرد که در آن زمان مدیر عامل بلند پرواز داماش یک چهره رسانه ای را به یک نیروی بومی و مستعد ترجیح می دهد تا زیان این تصمیم متوجه داماش و هواداران این تیم گردد، اما در سال 91 مدیر عامل مدعی سرانجام سکان تیم بحران زده اش را به وی واگذار می کند.
شخصیت خاص هرندی باعث می شود که این تصمیم با استقبال گسترده هواداران داماش روبرو شود. نتایج نسبتا خوب داماش با وجود بحران مالی بر این محبوبیت می افزاید اما ورود سرمایه گذار جدید و وجود حواشی و نیز در ادامه کسب نتایج سئوال برانگیز مدیر عامل دم دمی مزاج را بر آن می دارد که به شکلی عجیب حکم برکناری او را امضاء کند. برکناری او البته با واکنش منفی هواداران روبرو می شود و داماش به یک مربی رسانه ای دیگر سپرده می شود.
و امروز هرندی ، یکبار دیگر در آستانه آغاز لیگ یک با حکم همان مدیر عامل که البته این روزها صفت مستعفی را بدوش می کشد به کار در داماش دعوت می شود، داماشی که حال و هوای بسیار متفاوتی با آن روزها دارد!
*اپیزود سوم : هرندی و چالش ها
نیمکت داماش یکبار دیگر به دستان یک نیروی بومی سپرده می شود؛ تصمیمی که بیشتر از آنکه نشان از تمایل و سیاست این باشگاه به جذب نیروی بومی باشد نشان از فشار و عدم پذیرش یک مربی تحمیلی به این تیم بوده…
بازگشت امید هرندی اگرچه مورد توجه بسیاری از هواداران داماش گیلان قرار گرفت، اما خود هرندی بهتر می داند که این آمدن متفاوت با زمانی است که او برای اولین بار هدایت داماش را بر عهده گرفت!
شیوه برکناری نظر محمدی و زمان انجام اینکار و تصمیمات مدیریتی که امروزه با تردید به آن نگریسته می شود و در کمترین حد محبوبیت قرار دارد، باعث شده که تردیدی غیر قابل انکار در بین هواداران بوجود بیاید… تردیدی که مهمترین وظیفه هرندی از بین بردن آن و قانع کردن هوادار برای اعتماد به کادر جدید می باشد؛
بدون شک راهکار غلبه بر این چالش نه تخریب طرف مقابل بلکه هم صدایی و ایجاد اتحاد در میان باشگاه و هواداران داماش است. بدون شک هرندی خود از قدرت و تعصب هواداران تیمی که روزی آن را تیمی مردمی و تاج شهر رشت خطاب کرده باخبر است و می داند که اگر نتواند اتحاد مابین هواداران و باشگاه را ایجاد کند، داماش بزرگترین بازنده آن خواهد بود. مسئله دیگر قبول داماش با شرایط موجود بوده، شاید باید در ابتدای فصل امید هرندی به هوادار داماش این اطمینان را بدهد که با آگاهی و سنجش شرایطی که از او انتظار است هدایت داماش را برای نجات این تیم پذیرفته و مسلما هرگز از او پذیرفته نخواهد بود که عدم دسترسی به نتایج مطلوب را بر نبستن تیم از جانب خود عنوان کند!
شرایط داماش این روزها بر همه هواداران روشن بوده و انتظار است که ایشان با دیدی همه جانبه و با شناخت نرم افزاری و سخت افزاری گام به این عرصه گذاشته باشد. اما چالش بعدی ارتباط وی با مسئولان استانی است، امری که شاید مستقیما برعهده سرمربی یک تیم نباشد اما وضعیت خاص داماش شرایطی را بوجود آورده که ایجاد یک ارتباط سازنده از سوی او مورد انتظار است و سرانجام بزرگترین چالش وی مردی است که این روزها در سایه حرف اول داماش را می زند! سابقه کار کردن با امیر عابدینی بدون شک شناخت کافی نسبت به شخصیت وی برای ایشان بوجود آورده و اینبار دیگر وجود مصاحبه های احتمالی (مانند آنچه که بعد از حکم اخراج در مطبوعات درج شد) برازنده شخص امید هرندی نیست چرا که او این بار بهتر می داند که چه حواشی و مشکلاتی در اطراف تیم به کمین نشسته است و اگر نتواند بر این حواشی غلبه کند حوادث تلخ گذشته بار دیگر تکرار خواهد شد.
کلام آخر اینکه گروه هایی از هواداران داماش گرچه شاید هنوز از بعضی از صحبتها و حرفهای امید هرندی بعد از ترک داماش دلگیر باشد، اما هیچ چیز به اندازه موفقیت داماش در کنار یک مربی بومی خوشحالش نمی کند .
نگارنده: مجید محمدی
منبع: www.varesh-sport.com
وارش اسپرت – تارنمای هواداران داماش گیلان
ثبت ديدگاه