در حالی که همگان کورسو امیدی داشتند که با رایزنی همچنان داماش را در لیگ یک ببینند، اعلام برنامه مسابقات و حذف نام داماش گیلان ازجدول لیگ یک آب سردی بر پیکر هواداران داماش بود که روزها را با وعده های توخالی متولیان امر در جهت رفع مشکل سهمیه لیگ یکی ‌تیم‌شان گذراندند!
و اکنون در آستانه شصتمین سالرزو تاسیس لاجوردی‌‌پوشان شهرباران(از تاج رشت تا داماش گیلان) پرچمدار بلامنازع تاریخ فوتبال رشت در ورطه انحلال قرار دارد.

*متهم ردیف اول: اسماعیل حاجی‌پور

قطعا متهم ردیف اول این پرونده کسی نیست جز اسماعیل حاجی‌پور! حاجی‌پور پدر و حاجی‌پور پسر در سالیان ابتدایی با اشتیاق و انگیزه ای وصف ناپذیر در پی احیای داماش و تیمداری بودند، اما در عرض یک سال هر آنچه که کاشته بودند را به طور کل بر باد دادند! حالا آنها آیا می توانند با وجدانی بی دغدغه سر بر بالین بگذارند، در حالی که جوانان این شهر شب ها را با کابوس و روزها را با حسرت پشت سر می گذارند؟
اعتقاد و حرفی راجع به شایعات اتهامات مالی منتشره در برخی محافل شخصی یا فضای مجازی نداریم، اما مهمترین انتقاد نابخشودنی به حاجی‌پور را مسئولیت گریزی وی در حساس‌ترین شرایط تیم می دانیم و تلاش های روزهای اخیرش را می توان به نوش دارو بعد از مرگ سهراب تشبیه کرد!
حاجی‌پور با آگاهی از وقوع چنین فاجعه ای، با فروش نافرجام و پر ابهام تیم، تلاشی در جهت شانه خالی کردن از مشکل خودساخته خویش کرد اما به واقع نام او که زمانی به عنوان ناجی داماش ثبت شده بود حالا بلاشک به عنوان نفر اول این فاجعه نوشته خواهد شد.

 

*متهم ردیف دوم: فرامرز الماس‌خاله

رئیس نزدیک به یک دهه گذشته و‌احتمالا سال های آینده هیات فوتبال گیلان، آنقدر سکوت کرد و همه چیز را در میز خود و ساختمان زیر سکوهای عضدی خلاصه کرد که همتای لرستانی‌ اش تنها سهمیه لیگ یکی فوتبال رشت را از چنگ فوتبال دوستان رشتی قاپید!
بر خلاف رئیس هیات فوتبال خوزستان اما از فرامز الماسخاله صدای حق طلبی در رسانه ای شنیده یا دیده نشد تا شاید ادای دینی به بهاروند و طالقانی برداشت شود که انتخابات هیات فوتبال گیلان را در سال گذشته با وجود تمام ابهامات موجود برگزار کردند.

 

*متهم ردیف سوم: مریم بخشی

هر انتقادی یا اتهامی که به مسعود رهنما وارد بود، اما عملکرد و پیگیری های مدیرکل سابق ورزش و جوانان گیلان در اوج انفعال سرکارخانم بخشی مشهود می شود که متاسفانه اقتداری در این سالیان برای ورزش استان به جای نگذاشته است!
انتصاب یک بانو به عنوان مدیرکل ورزش و جوانان گیلان که حتی امکان حضور در جریان خیلی از مسابقات ورزشی را ندارد، حداقل این انتظار را ایجاد می کرد که مدیریتی نوین را برای استان به ارمغان آورد، اما به نظر این موضوع بیشتر برای دولت یک شوی تبلیغاتی بود تا آنکه برآیندی برای ورزش استان داشته باشد!
امتناع وزارت ورزش در خصوص پرداخت حواله تخصیص یافته از سوی دکتر نوبخت که تیر خلاصی بر پیکرش شد و در حالی صورت گرفت که وزیرش روزگاری استاندار گیلان بود و نمک گیر گیلانی هاست!

 

حال سوال از تمامی مسئولین این است که آیا واقعا چند میلیارد برای حفظ هنجاری زیبا و امید جوانان یک شهر در این روزگار پر از دغدغه رقم بالایی بود؟ آن هم سهمیه ای که علاوه بر ارزش معنوی، چند برابر این رقم ارزش ریالی آن بود!