وارش اسپرت – تارنمای هواداران داماش گیلان: کافی است به بازی داماش و پرسپولیس نزدیک شویم، حواشی خودشان راهشان را پیدا می کنند و پی داماش می آیند!

در این برهه تیم شهرباران ، نه اسپانسر و نه سرمربی حلقه به گوشی داشت و نه قرار بود کسی خودکشی کند! و البته داماشی ها با پیگیری های قبلی هیات فوتبال گیلان برای بازی در استادیوم عضدی هم دیگر مانعی نداشتند، اما نیز با نزدیک شدن به بازی با پرسپولیس حاشیه های یکی پس از دیگری به سراغ رشتی ها آمد…

 

سکانس اول: محرومیت، بر اساس گزارش کدام ناظر؟!

باز هم کمیته انضباطی و باز هم داماش؛ اما این بار با چاشنی لابی پرسپولیس!

در کمتر از سه هفته و بعد از خوش رقصی کمیته انضباطی برای استقلالی ها و به لفظ عامیانه ماست مالی کردن حرکت شنیع دروازه بان استقلال، این بار نوبت خوش رقصی برای دیگر دردانه ی فدراسیون نشینان شد، اما هدف…

 

متن کامل در ادامه مطلب

هدفی بهتر و مظلوم تر از داماش پیدا نکردند… تا تنها سرمایه ی داماش را از تیم شهرباران بگیرند؛ سرمایه ای که اگر اراده کند هر غیرممکنی را ممکن می کند و می تواند ساق های بازیکنان داماش را در این روزگار بی پولی شارژ کند.

پرونده ای که همه تصور می کردند به دلیل تخلفات ناظرین و داور مسابقه مختومه شده، به یکباره و بعد از ماه ها به روی میز آمد تا با یک تیر دو نشان زده شود: 1- هموار کردن مسیر سقوط داماش به دسته اول 2-کمک به قهرمانی تیم لابی باز پرسپولیس!

 

نکته قابل توجه در این رای اشاره به گزارش ناظر بازی است…

باید پرسید آقای حسن زاده از گزارش کدام ناظر می گویند؟ از گزارش ناظری که بعد از داربی گیلان به دلیل افشاگری عابدینی از فدراسیون اخراج شد و در تکمیل آن هم داور آن مسابقه به صورت خودجوش(!) از داوری انصراف داد!؟ و آیا ناظری که تخلفش محرز شده و متولد انزلی است و می گوید استادیوم رشت را به آتش می کشم ؛ می تواند در گزارش خود انصاف و صداقت را رعایت کند؟!

همه این ها به کنار ، چرا بعد از انصراف عابدینی از مدیرعاملی داماش این حکم اعلام شد؟ تا داماش مظلوم تر از گذشته در گله ی گرگ ها تنها بماند؟!

 

این روزها بیش از پیش، وجود شخصی که بتواند از حق نماینده شهرباران دفاع کند احساس می شود. دلمان برای آن سخن معروف و تاریخی تنگ شده است: "با این ظلم هایی که به تیم رشت شده است من دیگر نمی توانم در چشم هوادار رشتی نگاه کنم و از نظر ما دیگر مسابقه بدون تماشاگر نداریم! ما درهاى ورزشگاه را باز مى‌گذاریم ببینیم کسى مى‌تواند جلوی هواداران‌مان را بگیرد!"

چه زیبا فرمودند امام صادق (ع) در مورد بی عدالتی احکام : "پشیمان ترین شخص در روز قیامت ، کسی است که برای مردم از عدالت سخن بگوید ، اما خودش به دیگران عدالت روا ندارد"

 

سکانس دوم: فرار از ملغمه با مصاحبه های پوپولیستی!

 

مصاحبه های پوپولیستی و سفارشی غیرفوتبالی ها شروع یک حاشیه سازی برنامه ریزی شده بود که جای بسی تامل دارد.

مصاحبه هایی که قرار بود به نوعی جو را بر علیه باشگاه داماش و مدیرعاملش که طی ماه های اخیر به شدت مورد انتقاد هواداران داماش بود کند اما به دلیل اشتباهات فاحشی که در شیوه به راه انداختن این مصاحبه ها ، انتخاب اشخاص و نوع گفتار داشتند ، نتیجه ی معکوس برای مشاوران عالی رتبه و جوان این پروژه به ارمغان آورد!

در این مصاحبه ها یکی آمد و از تعصبش به این شهر و استان سخن گفت در حالی که خودش پرچمدار غریبه پرستی است و همه از تعلق خاطرش به سوگولی پایتخت آگاه اند و دیگری از ورشکسته بودن مدیرعامل داماش گیلان سخن گفت، در حالی که با نگاهی به کارنامه این مشاور عالی(!) در عالی بودنش شک می کنیم! کارنامه ای که در آن عزل از مدیریت یک مسافرخانه به دلیل بی کفایتی بیش از پیش به چشم می خورد ! اکنون آیا این مشاور به اصطلاح عالی با چنین کارنامه ای می تواند از مدیری که کارنامه ی درخشانش طی سالیان گذشته در فوتبال ایران از نامش یک برند ساخته است ایراد بگیرد؟

 

در ادامه صف ذوب شدگانِ آقایان تازه بر مسند رسیده ، افرادی برای خودشیرینی سخن گفتند که خود در پرداخت یک پاداش به قهرمانان گیلانی تیم ملی فوتبال ساحلی عاجز بودند یا قبل از آغاز مشکلات مالی داماش ساعت ها پشت درب مدیرعامل منتظر می ماندند تا بعد از تعریف و تمجیدهای فراوان خواسته ی خود را اعلام کنند و یا لوح تقدیر با جملات قصار به عابدینی تقدیم می کردند اما اکنون متفق القول کمک 50 میلیونی اداره کل ورزش و جوانان استان به محبوب ترین تیم گیلان را جفا در حق رشته های دیگر ورزش گیلان قلمداد می کنند.

 

سوالی از این مدافعان حقوق ضایع شده ورزش گیلان(!) پیش می آید ، آیا با سقوط و یا نابودی این باشگاه خصوصی به حقوق ضایعه شده ی ورزش های تیمی و انفرادی گیلان می رسید و با آن 50 میلیون می توانید ده ها تیم ورزشی را در سطح اول ورزش کشور روانه مسابقات کنید؟!

گفتیم خصوصی ، چون در مصاحبه های خود اصرار شدیدی داشتید تا بتوانید با تکیه بر این کلمه از مشکلات این تیم خود را مبرا بدانید! در حالی که همه از ریشه دواندن این باشگاه خصوصی و البته مردمی در قلب جوانان دیار گیل و دیلم آگاهی دارند!

مدیرکل محترم و صومعه سرائی ورزش و جوانان استان گیلان پس از اخراج همشهری اش از سرمربی گری داماش در جلسات حاضر نشد، در حالی که وارش اسپرت و هواداران داماش هم ارادت خاصی برای افشین ناظمی قائل هستند اما قرار نیست به تیم محبوبمان بی توجهی کنیم… زیرا ما ، طرفدار داماش و ایشان ، مدیرکل ورزش گیلان هستند نه رئیس اداره ورزش و جوانان یک شهر!

 

 

داماش نماد اتحاد ورزشی گیلانیان از گردنه حیران تا شهسوار و چالوس از دریای همیشه کاسپین تا درفک و الموت و دیلمان…

پس تصمیمات خود در مورد هویت گیلانیان (شعاری که همیشه اعلام می کنید) را معطوف به یک شهر از این دیار سرسبز نکنید!

 

لازم به ذکر است در هفته ی گذشته گزارشی جامع از نابودی ورزش های تیمی گیلان بر روی خروجی سایت وارش اسپرت قرار گرفت که برای بعضی از نزدیکان مدیرکل آمدن نام داماش خوشایند نبود! این شخص که خود عضو کاراته داماش بود، اگر به دلیل موقعیت شغلی خود دوست یا اجازه ندارد به سرمایه گذاری باشگاه داماش در ورزش گیلان اذعان کند پس بی انصافی نکند و حمایت باشگاه محبوب داماش گیلان از وی در انتخابات شورای شهر رشت را در یاد داشته باشد!

خدمت این عزیزان باید عرض کنیم که اگر اعتقاد داشتید غیر از آن است می توانستید دفاعیه رسمی بدهید و وارش اسپرت نیز ملزم به انتشار آن بود.

شاید هم نتوان گله کرد زیرا عملکردی که جای دفاع ندارد باید هم برای فرار از ملغمه دست به مصاحبه های سفارشی و تهدید مصاحبه کنندگان به تکذیب مصاحبه های خود مبنی بر حمایت باشگاه داماش از ورزش گیلان کرد!

 

نگارنده: محسن تجددی پاسکیابی