وارش اسپرت – تارنمای هواداران داماش گیلان : آخرین تصویرى که هواداران فوتبال از اوضاع داماش در ذهن دارند مربوط مى شود به جر و بحث چند دقیقه اى عابدینى و قویدل در آخرین دقایق آخرین نود سال نود و یک که سر انجام فردوسى پور مستاصل به میان مشاجره این دو پرید و پی گیرى داستان را موکول به نخستین برنامه سال نود و دو کرد.
البته این پایان کار نبود، چرا که داستان در رشت همچنان ادامه پیدا کرد.پس از اینکه عابدینى و قویدل در نشستى رو در رو نتوانستند به یک نتیجه گیرى مشخص برسند، این بار نوبت الماس خاله رییس هیات فوتبال بود که در نقش یک حکم وارد ماجرا شود، وى ابتدا در روزهاى چهارشنبه سى اسفند و آدینه دوم فروردین با قویدل مالک باشگاه و طباطبایى مدیرعامل منتخبش در هتل کادوس رشت و دفتر هیات فوتبال جلسه برگزار کرد و همزمان به دیدار عابدینى در دفتر باشگاه داماش در روزهاى دوشنبه بیست و نهم اسفند و دفتر هیات فوتبال در روز شنبه سوم فروردین رفت. الماس خاله با گرفتن این قول از عابدینى به نزد قویدل رفت که اگر وى بدهى هاى گذشته بازیکنان را پرداخت نماید عابدینى بلافاصله حاضر است تمام اختیارات مدیرعاملى را به طباطبایى تفویض نماید( به صورت غیر رسمى استعفا دهد) و پس از پاس شدن چکهایى که قویدل بابت خرید باشگاه به قوه قضاییه پرداخت نموده است، وى به صورت رسمى از داماش کنار خواهد رفت.
اول عابدینی برود، بعد…!
اما طبق گفته هاى الماس خاله در هر دو جلسه قویدل پرداخت هر گونه وجهى به بازیکنان را منوط به کناره گیرى کامل عابدینى کرد و حتا در جلسه روز آدینه که با حضور همه ى بازیکنان و اعضا کادرفنى برگزار شد، قویدل در پاسخ گفته الماس خاله که گفته بود وى به عنوان متولى فوتبال استان در صورت پرداخت مطالبات بازیکنان( چیزى حدود دو میلیارد تومان) تعهد و تضمین مى کند که عابدینى کنار برود، اعلام کرد که حاضر به پرداخت وجهى نخواهد بود، مگر پس از نبودن عابدینى!
از این روست که رییس هیات فوتبال به خبرنگار گل مى گوید: برداشت من این است که قویدل دیگر پولى یا در بساط ندارد و یا حاضر نیست براى فوتبال هزینه کند و گرنه پیشنهاد من همان چیزى بود که قویدل به دنبالش بود. من پس از این چند نشست تقریبا مطمئن شدم که قویدل به دنبال اتلاف وقت است و اینکه گفته بود با پول آمده ام بیشتر یک بلوف بود!وى در ادامه مى گوید: من تحقیق کردم و دیدم چک سیصد و خورده اى تیم کشتى داماش که دست آقاى منصور برزگر بود درست در روز آخر سال برگشت خورد یعنى همان روزى که ایشان هم به من گفتند یک و نیم میلیارد پول آورده ام و هم در نود این حرف را تکرار کرد، خب اگر پول داشت که چکش پاس مى شد! حیف هادى طباطبایى که در این شرایط وارد بازى قدرت شد و امیدوارم که او این وسط نسوزد.
قرارداد عجیب و بازی های پیش رو
حال باید دید علت این تناقض در چیست، چرا قویدل هم دلش با ماندن هست و هم با رفتن؟ پاسخ را باید در ماده سوم و چهارم و ششم متمم قرارداد جستجو کرد، جاهایى که گفته شده خریدار باید هم رقم توافقى براى خرید را بدهد( حدود ۴.۵ میلیارد) و هم بدهى هاى گذشته باشگاه و هزینه هاى جارى آن و البته هزینه بسته شدن تیم براى سال بعد را. و اگر هرکدام از آنها عملى نشد فروشنده مى تواند معامله را فسخ نماید، و لازم به گفتن نیست که زیر نام فروشنده امضاى عابدینى به چشم مى خورد! و البته در صورت فسخ طبق همان متمم باز هم باید خریدار همه ى هزینه هاى جارى و گذشته را پرداخت نماید و سپس برود! یعنى هم پیاز را بخورد و هم شلاق را و هم جریمه را بدهد!
عابدینى تاریخ اظهار نظر قوه قضاییه در این مورد را بیستم فروردین ماه اعلام کرده است. و نباید فراموش کرد که تا آن روز داماش دو بازى حساس یکى در لیگ برابر تراکتور و یکى در نیمه نهایى جام حذفى برابر پرسپولیس خواهد داشت و معلوم نیست تیمى که بازیکنانش در روزهاى انتهایى فصل حدود ٧۵ درصد قراردادشان را هنوز طلبکارند و شب عید با جیب خالى به خانه رفته اند و هر روز یکى مى شود مدیر و یکى سرمربى، آیا تمرکز حضور در این بازى هاى مهم را خواهد داشت!؟ داماش پس از آن هم باید به ترتیب در تهران به مصاف نفت، در رشت با سپاهان و در تهران با استقلال نبرد کند و اگر مى خواهد بدون توجه به عملکرد سایر تیمها ماندنش را قطعى کند،باید سه امتیاز از دوازده امتیاز را دشت کند. کارى که هم سخت است و هم آسان!
خریدار داریم یا نداریم؟
همه را گفتیم اما خبر- شایعه دیگر این است که ظاهرا داماش یک خریدار دست به نقد هم دارد که حاضر است همه ى هزینه هاى نقل و انتقال را پرداخت نماید. وى که از تاجران گیلانى ساکن دبی است که شایعه شده بود که سال گذشته تا پاى معامله خرید سهام یکى از تیمهاى مطرح لیگ برتر انگلستان هم پیش رفته …کسی که البته با توجه به سابقه قبلی بعید است سر قول و حرف خود باشد.
اینکه جنگ در داماش درست در حساس ترین روزهاى حیات این باشگاه مصادف شده با حساس ترین روزهاى لیگ برتر، را معلوم نیست باید به حساب بد سلیقگى طرفین دعوا گذاشت یا بد تالع بودن مردم شهرباران. ولى برنده هر که باشد نباید فراموش کند که یک لغزش کوچک مى تواند همه ى رویاهاى مردم یک شهر را با خود بشورد و ببرد، حتا سیل آساتر از باران هاى شلاقى رشت…. کاش کسى این را درک کند!
نگارنده : رادنی دیدار
سایت گل
ثبت ديدگاه