وارش اسپرت – تارنمای هواداران داماش گیلان : داماش در هفته بیستوهشتم مقابل ذوبآهن یازدهمین باخت این فصلش را هم متحمل شد، که البته هشتتای آن در زمان مربیگری حمیدخان درخشان رقم خورده است.
او روزی که آمد هزاران وعده و وعید داده بود مبنی بر انجام یک رنسانس در فوتبال رشت! البته شاید خیلی هم بدقولی نکرده باشد حمیدخان؛ چرا که رنسانس یعنی دگرگونی، زیر و رو کردن، بدعتی تازه بنا کردن، و تقریبا همه را درخشان توانست در این چندماهه انجام دهد. اول اینکه موجب شد حرف عابدینی دو تا شود، اینکه عابدینی گفته بود که اگر یک مربی در 5 بازی 7 امتیاز نگیرد باید برود و حمیدخان البته مدتهاست که از این قانون عابدینی رفوزه شده است.
دومین رنسانس درخشان به وجود آوردن یک جو تفرقه و دشمنی در فضای تیم است که در مقایسه با آن همدلی و یکرایی سال گذشته حسابی کارستان کرده است. سال پیش داماش نه یک تیم 11نفره که یک اراده یکمیلیون نفری بود به اندازه همه جمعیت شهر رشت. سال پیش بازیکن سکو نشین و فیکس و نیمکتنشین تفاوتشان نزدیک به صفر بود و البته اختلافشان هم همینطور. هنوز کدخدای داماش دو نفر نشده بود که یکی فرمان حمله بدهد و دیگری دفاع! یکی بگوید برو و دیگر دستور ایست دهد. عابدینی وقتی فهمید دینورزاده نمیتواند، قاسمپور را آورد و تا ناز و عشوههای ابو را دید شبانه تارتار به رشت سفر کرد.
اما امروز درخشان شادمان از این تشتت آرا هر چه دلش میخواهد میکند و هر چه دوست دارد انجام میدهد. اینکه تیمش بد بازی میکند و بدتر نتیجه میگیرد اصلا مهم نیست. اینکه داسیلوا را چرا به داماش آورد که امروز حمیدخان حتی جراتش را ندارد که در لیست 18نفره بگذاردش! اینکه باز هم دلالهای دوستمان، یک بازیکن مصدوم و اوراقی را به فوتبال ما انداختند، اصلا جای سوال ندارد؛ کبه را میگوییم حمیدخان. راستی افشین چاوشی اینقدر بازیکن سطح پایینی است که حتی نمیتواند به جای برخی گلنزن ها و کبهی مادامالعمر مصدوم به زمین بیاید؟
معیارتان برای آوردن نیکبخت چه بود؟ این همان انصاریان شاهین بوشهر است؟ چقدر کارهای درخشان در شاهین و داماش شبیه به هم است! آنجا بازیکن مصدوم به تیم قالب کرد و اینجا هم! آنجا بازیکن از رده خارج آورد و اینجا هم! آنجا در آن بازار آشفته و بیپولی تنها کسی که همهٔ پولش را گرفت درخشان بود و اینجا هم! بله درست شنیدید حمیدخان تقریبا همه قراردادش را گرفته! تمام و کمال! در جایی که بازیکنان هنوز از قرارداد سال پیش طلبکارند و از امسال تنها سی چهل درصد را گرفتهاند!
راستی کسی هست که درباره بار فنی محمد مومنی به عنوان دستیار مادامالعمر درخشان در همهٔ تیمهایی که میرود، برای مردمان شهر باران توضیح دهد؟ این یار غار آقای درخشان! اینکه تیمی که مساوی میخواهد در در دقیقه ۹۱ یک تعویض دارد و تا آخر انجامش نمیدهد تا در همان دقایق گل بخورد نمیدانیم جز وظایف کمک است یا سرمربی و البته حالا دیگر خیلی فرقی نمیکند برای ما.
درخشان در مصاحبه مطبوعاتی پس از بازی با ذوب گفته اخراجش شایعه است و استعفایش محال! اینجا هم حمیدخان راستش را گفته است. چرا که قویدل درخشان را کرده محلی برای لج و لجبازیاش با عابدینی و مردم رشت. استعفا هم که خب هرگز! کدام عقل سلیمی است که حاضر باشد از سیصد چهارصد میلیون پول بیزبان بگذرد؟ اما درخشان حساب یک جای کار را نکرده است. روزی که ایشان به داماش آمد، خبرنگاری در جلسه معارفهاش به او از وقایع بوشهر مثال آورد و اینکه آن داستان البته برای جامعه فوتبال همچنان باز است، به درخشان گوشزد کرد که رشت مجالی است برای اثبات بیگناهی یا گناهکاری او.
و امروز تقریبا همه چیز در حال روشن شدن است. یک بار دیگر با هم مرور کنیم: بازیکن مصدوم، بازیکن تمامشده ایرانی، بازیکن رده بیستم خارجی، گرفتن تمام و کمال حق و حقوق در اوج بحران مالی، به وجود آوردن جو دودستگی در تیم، نتایج افتضاح و بد. و البته سقوط! اما به یقین یک جای این داستان با قسمت قبل کاملا متفاوت خواهد بود؛ پس از این هرگز هیچ مدیر باشگاهی در هیچ کجای ایران نامی از درخشان نخواهد آورد، چراکه او این افتخار را داشته که دو باشگاه پرطرفدار ایران را به منجلاب نابودی بکشاند. امری که در بوشهر اتفاق افتاد و در رشت هم چیز به انجامش نمانده است.
آقای عابدینی! این که مالک باشگاه نمیگذارد شما درخشان را برکنار کنید برای اهالی فوتبال یک عذر بدتر از گناه است. اینکه عابدینی مشکل را میداند و کاری نمیکند یا نمیتواند بکند برای کسانی که شما را میشناسند به طنز میماند. لطفا بین محافظهکاری و آبرویتان یکی را هر چه سریعتر انتخاب کنید! فرداروز، مردم قویدل را خیلی زودتر از حد تصور فراموش میکنند، همانطور که امروزه کسی از مالک پورا و بهمن و… چیزی در خاطرش ندارد اما همهٔ فوتبالدوستان داستان آن گاف فرهاد کاظمی در بهمن و رسیدن فاصله 12 امتیازی پرسپولیس را به بهمن همچنان مثال میزنند. برای نجات داماش و آبروی خود امروز اقدام کنید تا مردم در ذهن داشته باشند که تفاوتی است بین مدیر فوتبالی با غیر. داماش و هوادارانش بزرگتر از آن هستند که محل مناقشات جنگ قدرت واقع شوند.
نگارنده : رادنی دیدار
ثبت ديدگاه