ورزش ایران مدتهاست که به خاطر برخی محدودیتها و البته مشکلات ناشی از تحریم در مشکلات قرار گرفته است.
به باور بیشتر کارشناسان، نبود دانش مدیریتی در عرصه ورزش و عدم دانش بودجه ریزی در این بخش مشکلاتی را برای بازیکنان و تیمهای ملی ایجاد کرده است.
نگاهی به مشکلات ورزش کشور در یک دهه اخیر و قبل از آن نشان میدهد پاشنه آشیل ورزش ایران مشکلات زیرساختی و فرهنگی و مربوط به سیاست زدگی در این حوزه است، زیرا به نظر میرسد مدیران ورزشی تاکنون، اصول حرفهای را آماتور گونه هدایت کردهاند.
از سوی دیگر نگاهی به ناکارآمدی در برخی رشتهها نشان میدهد ورزش کشور هنوز به بلوغ حرفهای نرسیده این در حالی است که بدون اینکه به این بلوغ به خصوص در عرصه مدیریتی برسد، برخی به ناچار و از روی تعارف، عنوان تحمیلی مدیریت حرفهای را برای ورزش ایران انتخاب کردهاند اما واقعیت این است که حرفهای شدن در این ساختار، نیازمند بسترسازی و امکانات است.
>ناکارآمدی از گذشته تا امروز
نگاه ما در این گفتوگو بیشتر حول محور مدیریت در باشگاههای ورزشی است با نگاهی به گذشتههای دورتر درمییابیم که این ناکارآمدی که از گذشته آغاز شده و به امروز رسیده، این امر در حالی است که وقتی صحبت از مدیریت حرفهای ورزش در کشور میشود جای خالی تدبیر و درایت در سازماندهی تیمها بیشتر به چشم میآید اما واقعیت مسلم اینکه مدیر کارآمد، از دانش روز، تجربیات غنی و شناخت کافی نسبت به سازمان، سازماندهی و برنامه ریزی باید برخوردار باشد، ولی مدیرانی که تا به امروز در عرصه مدیریت ورزش بودهاند تنها شعار این ویژگیها را سر دادهاند و در حقیقت مجهز به دانش علمی روز نیستند.
یک بُعد ماجرا بر میگردد به ادبیاتی که در فوتبال و مدیریت آن خودنمایی میکند که ضعف ساختار فرهنگی در این بخش را نشان میدهد. ادبیات صحیح مدیران، مربیان و ورزشکاران در جریان مسابقات به خصوص زمانی که داور اشتباهی مرتکب میشود، در فرهنگسازی اخلاق خوب یا بد تاثیر بسزایی دارد که قطعا بازخورد آن بر روی هوادار دیده میشود. البته فوتبال کشور آنقدر آماتور گونه است که نتوانسته سبب شادی و نشاط جامعه شود وبه عرصههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کمک کند.
ضعف دانش روز و تسلط اندک به زبان خارجی، یکی دیگر از مشکلاتی است که آسیبهای زیادی به مدیریت باشگاههای ورزشی زده است از جمله اینکه مدیران ورزشی باشگاهها چون بعضا از چهرههای سیاسی با نفوذ بودهاند در چینش مدیران میانی و گروههای فنی چندان قوی عمل نمیکنند و به علت استیلاء رابطه به جای ضابطه، افراد قوی در ساختارهای اجرایی گزینش نمیشوند.
به باور بیشتر کارشناسان، متاسفانه چنین رویکردی در تمام ساختار فوتبال وجود دارد در حالی که میتوان از ورزش حرفهای استفادههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کرد چرا که بخش قابل توجهی از اقتصاد دنیا توسط اقتصاد ورزش اداره میشود این در حالی است که فوتبال ایران برای رسیدن به این هدف نیازمند برنامهای مدون، مدیران کارآمد و برنامههای حرفهای است.
>نبود شفافیت و جولان واسطهها
به روز نبودن اطلاعات و همچنین نبودحسابرسی دقیق و شفافیت مالی در باشگاهها از جمله مهمترین مشکلاتی است که طی سالهای اخیر مشکلات زیادی را برای فوتبال ایران ایجاد کرده است. از جمله اینکه تیمها به علت مشکلات مالی توانایی حضور در مسابقات خارجی را پیدا نکردند یا با هزینه شخصی و فروش خانه و اتومبیل خود پا در میدان رقابتهای پرهزینه خارجی گذاشتهاند.
این در حالی است که هئیت مدیره باشگاهها و مدیران فوتبال هیچ تدبیر و استراتژی منسجمی برای حل مشکلات ندارند. از همین رهگذر دلالان و واسطهها جای افراد تحصیلکرده مجهز به دانش را گرفته و سازماندهی تیمها را با سطحی نگری به پیش میبرند و کار در انتها با شکایت طرف خارجی در فیفا به ضرر فوتبال کشور پیش میرود.
به همین دلیل است که نگاهی به پرونده بیشتر باشگاههای ورزشی نشان میدهد حسابرسی دقیقی در باشگاهها صورت نمیگیرد که دلیل آن نبود نظارت لازم از سوی مجمع باشگاهها است که گاهی نیز با استفاده از واسطهها اقدام به جذب بازیکن خارجی میکنند در حالی که مشخص نیست پول بازیکن خارجی از کجا باید تامین شود و عاقبت هم نتیجه این میشود که در نهایت به دلیل پرداخت نشدن مطالبات، بازیکنان خارجی از باشگاه در مجامع بینالمللی شکایت کند. این در حالی است که اگر کارشناسی لازم در امضای قرارداد انجام و بودجه نیز از قبل برای پرداختی به بازیکنان نیز تامین میشد، قطعا فدراسیون جهانی فوتبال بعضی از باشگاههای کشور را به کسر امتیاز، بستن پنجره نقل و انتقالاتی و پرداخت مطالبات بازیکنان محکوم نمیکرد.
وضع به قدری آشفته است که حتی قراردادها در باشگاهها به شکل ابتدایی منعقد میشوند البته نوع قراردادهای باشگاه نیز سنتی است و به روز نیست در صورتی که در تمام دنیا رشتههای ورزشی متحول شدهاند ولی احساس میشود در کشور علاقهای برای ایجاد تحول وجود ندارد تا پس از سپری شدن 17 دوره لیگ حرفهای در فوتبال، شرایط به مانند همان دوران سنتی ادامهدار شود.
به روز نبودن و عدم همگامی با دانش روز ورزش، مشکل دیگری است که در باشگاهها و تیمهای ورزشی وجود دارد. یک بررسی جامع نشان داده است وقتی مربیان لیگ برتری رصد میشوند ملاحظه میشود که بیشتر آنها در پنج سال گذشته اطلاعات خود را به روز نکردهاند. حتی در بدبینانه ترین حالت، هنوز خصوصیسازی باشگاهها کامل نشده است و حرف و حدیثها و ابهامات در این خصوص هنوز وجود دارد.
>کمبود بودجه و منابع در ورزش
در خصوص چرایی ناتوانی مالی برخی تیمها و باشگاهها برای حضور در تورنمنتهای خارجی سوال این است که آیا بودجهای از قبل برای این امور وجود داشته یا خیر؟
پاسخ رفیعی کارشناس امور ورزشی و عضو کمیسیون مدیریت و برنامه ریزی کمیته ملی المپیک به سوال فوق در گفتوگو با آفتاب یزد این است: ببینید وقتی در خصوص باشگاهها صحبت میکنید منظور شما فعالیت در ورزش حرفهای است و در خصوص برنامه وبودجه باشگاهها باید از خودشان سوال کنید اینکه منابع درآمدی و تامین بودجه و اعتبارات آنها از کجاست ؟ اما در خصوص تیمهای ملی باید عرض کنم که بودجه پیش بینی شده در ورزش کشور عملا در دو بخش است؛ یکی در بخش عمرانی و دیگری ورزشی، در بخش اعتبارات ورزشی هم وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک بصورت مستمر نسبت به تامین بودجه مورد نیاز فدراسیونهای ورزشی بر اساس برنامه اعزامها به رقابتهای رسمی اقدام میکند. در سطوح ملی و منطقهای هم در سنوات قبل یعنی چند دهه قبل واقعا این قدر پول در ورزش تاثیرگذار نبود یعنی عملا ورزشکارها به عشق ورزش میآمدند یعنی ورزشکاران و تیمهای مختلف واقعا با هزینههای خیلی کمتر و معقولتر یعنی بدون وعده ریالی در مسابقات حاضر میشدند. البته ما یک سری زیرساختهایی را که از قبل در فضاهای ورزشی وجود داشته در اختیار داشتیم اما باز هم دچار کمبود منابع مالی در حجمی که امروز با آن روبرو هستیم، نبودیم.
این کارشناس تصریح کرد: متاسفانه با توجه به استفاده نادرست از اماکن ورزشی آن اماکن کم کم به مکانهای غیرقابل استفاده حداقل در ورزشهای حرفهای شده و مضافا اینکه هزینهها چند برابر شده است و متاسفانه با توجه به اینکه در کل کشور با کمبود منابع مالی روبرو شدهایم که در این موضوع ورزش هم مستثنی نیست لذا فکر میکنم که باید در بحث معافیتهای امور مالیاتی راهکاری را مدنظر داشته باشیم که بتوانیم سرمایه گذاران و اسپانسرها را به سمت ورزش جذب کنیم.
>ورزشی که درآمد زا نیست
رفیعی در پاسخ به این پرسش که آیا مدیران باشگاهها ناتوان در جذب اعتبارات یا اسپانسر هستند یا خیر، گفت: من چنین چیزی را نمیگویم.اشکالاتی در این مباحث وجود دارد یکی اینکه سیستم معیوب است که برای رفع این معضل باید بخش خصوصی را ورود بدهیم که قدرالسهم خود را بپردازد. باشگاههای ما فرهنگی- ورزشی هستند و به سمت باشگاهداری صرف میروند در حالیکه اگر آنها ماهیت صنعتی یا بازرگانی داشتند، میتوانستند درآمدزایی خوبی داشته باشند یعنی وارد مقوله کسب و کار و درآمد زایی شوند.
>بحران که بیاید ضعف مدیریتی هم میآید
این کارشناس ورزشی در پاسخ به این سوال که آیا مدیران ورزشی کشور مجهز به دانش نیستند که مدیریت ورزش کشور دچار مشکل شده، افزود: پیشنهاد میکنم کلی گویی نشود، خوشبختانه در سالهای اخیر ما شاهد پیشرفت چشمگیری در اکثر رشتههای ورزشی داشتهایم، با حضور سلطانی فر و صالحی امیری شاهد تعامل همکاری و همگرایی بی نظیر دونهاد مهم متولی ورزش در کشور هستیم که نتیجه آن را در کسب سهمیههای المپیک میبینیم، شما مشاهده میکنید که تیمهای والیبال و بسکتبال موفق به کسب سهمیه المپیک شدهاند اما در همین بخش فوتبال ناموفق بوده است، بنابراین کارنامه ناموفق فوتبال در یک سال اخیر را به پای ضعیف مدیریتی کل سیستم ورزش حساب نکنید، ما مدیران متخصص و کاربلدی در ورزش کشور داریم که به خوبی فدراسیونهای ورزشی را به سمت توسعه و پیشرفت هدایت میکنند. در خصوص فوتبال من اشاره به مدیر خاصی نمیکنم اما هم نبود دانش و هم مشکلات ساختاری در فدراسیون و باشگاهها در این ضعف مدیریتی نقش داشته است. یعنی برخی مدیران دارای کفایت مدیریتی نیستند و در مقابل هم خیلی از باشگاههای ما توانمند هستند و مدیران آنها شیوه مدیریتی قابل توجهی در اداره کردن باشگاه دارند. بطور کلی نمیشود گفت این مدیریت ضعیف است یا قوی اما وقتی چالش و بحران، تحریم و کمبود منابع مالی بروز میکند میتوان گفت ضـــعف مدیریتی هم خود را نشان میدهد.
>ضعف دانش حقوقی در ورزش
وی در پاسخ به این سوال که به نظر میرسد باشگاههای ما در بحث جذب بازیکنان خارجی دچار ضعف دانش حقوقی هستند که نمونهاش مشکلاتی است که اخیرا با استراماچونی یا دیگر بازیکنان پیش آمد و اینکه چرا این مشکلات ایجاد میشود، گفت: بزرگترین چالش پیشروی فوتبال، عدم شفافیت و عدم اشراف بر مسائل حقوقی است، من پیشنهاد میکنم به سرپرست فعلی فدراسیون فوتبال و رئیس آینده فدراسیون فوتبال که حتما یک کارگروه حقوقی تشکیل شود و همه قراردادهای فدراسیون از آن لینک رد شود. عقد قرارداد با یک بازیکن دقیقا همان سرمایه گذاری است باید پول وجود داشته باشد یا محل دریافتی وصولی وجود داشته باشد متاسفانه ما در عرصه مدیریتی مدیریت زمان نداریم مثلا آوردن فلان مربی یا بازیکن خارجی نیاز به نظارت دارد ضمن آنکه برای آنها بودجه پیش بینی میشود در نتیجه وقتی نظارت باشد طبق بودجه پیش بینی شده جذب بازیکن صورت میگیرد البته باید به این نکته توجه داشت که کشور در تمام ابعاد دچار تحریم است و باشگاهها هنگام جذب بازیکن یا مربی خارجی باید به این نکته توجه کافی داشته باشند که عقد قرارداد بدون توجه به شرایط موجود صورت نگیرد چرا که با توجه به تحریم این موضوع اجتناب ناپذیر بود که ما با این خارجیهای میهمان در کشورمان به مشکل بر میخوریم به نظر من در زمانی که قرار بود این قرارداد منعقد شود باید پیش بینی این کار صورت میگرفت که طبق کدام پیش بینی تامین اعتبار آن انجام خواهد شد اگر فدراسیون از یک مشاوره تخصصی در بخش قراردادها استفاده میکرد این مشکلات ایجاد نمیشد پس بهتر بود که در بخش قراردادها از یک کارگروه مسلط بر قراردادهای حقوقی و زبانهای خارجی استفاده میشد.
>ضرورت حذف تمرکز بر فوتبال
رفیعی در پاسخ به سوالی در خصوص شرایط ایجاد شده جدید در رابطه با لغو میزبانی تیمهای ایرانی به علت ناامنی به آفتاب یزد گفت: ببینید ورزش ما فقط فوتبال نیست ما چندین رشته ورزشی داریم که در نزدیک به 30 رشته حرف برای گفتن داریم.بنا بر این اگر تمرکز خود را از فوتبال بیرون بیاوریم و نگاه همه جانبه به ورزش داشته باشیم حرفهای زیادی در عرصه بین المللی برای گفتن خواهیم داشت. الان با توجه به سیاست و برنامهای که وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک در چندسال اخیر داشته اند، خوشبختانه گستره تعداد رشتههای ورزشی ما که در المپیک حضور دارند خیلی بیشتر شده، شما میبینید تیمهای ملی بسکتبال، والیبال، شمشیربازی، کاراته و مانند اینها در المپیک حضور خواهند داشت و قطعا باعث عزت و افتخار مردم ایران خواهند شد چون علاقمندان رشتههای ورزشی هم فرق کردهاند به نظر من رسانهها هم باید توجه ی ویژهای بر این قضیه داشته باشند باید از فضای موجود که توجه بیش از حد به فوتبال است فاصله بگیرند و نگاه خود را جدید کنند یعنی شرایط جدیدی را در حمایت و پوشش سایر رشتههای ورزشی ایجاد کنند.
>بزرگنمایی فرار نخبگان؟
این کارشناس امور ورزش درباره خروج نخبگان ورزشی و راهکار بازگرداندن آنها به کشور گفت: من بابت اینگونه اتفاقات متاسف هستم اما این موارد قبلا هم وجود داشته و چیز تازهای نیست این موضوع مهاجرت در حوزههای دیگر هم وجود داشته، شما میدانید که سالهاست برخی نخبگان علمی، فرهنگی و هنری هم بنا بر شرایطی مهاجرت کرده اند، به نظرم در دوره فعلی با توجه به ضریب نفوذ شبکههای اجتماعی فقط قدری بزرگ نمایی شده است ما در گذشته موارد مشابه داشتیم اما الان مسائل سیاسیتر شده این در حالی است که انسان آزاد است در هر کجا دوست دارد زندگی و ورزش کند و حتی میتواند ورزش را کنار بگذارد و البته کیفیت و شرایط این موضوع بسته به تصمیم خود اوست. اما اینکه شخصی که به طور ویژه مورد حمایت بوده است، پس از مهاجرت مواضع سیاسی بگیرد و تمام خدمات و امکاناتی که کشور برای رشد او در اختیارش گذاشته نادیده بگیرد به وطن و مردم خود ظلم کرده است.
وی در خصوص راهکار تقویت مدیریت ورزش کشور گفت: بدون تردید برای داشتن آینده روشن و توسعه یافته در دنیای پررقابت امروزی، نیازمند افزایش بهره وری و استفاده حداکثری از حداقل امکانات هستیم.
دنیا به این نتیجه رسیده که اگر سازمانی بخواهد در امور خود پیشتاز باشد و در عرصه رقابت عقب نماند، باید از نیروی انسانی متخصص، خلاق و باانگیزه بالا برخوردار باشد و ورزش ایران نیز مستثنا نیست و برای توسعه و پیشرفت باید از مدیرانی با دانش به ویژه در سطوح میانی استفاده نمود.
بنده معتقدم مدیریت خط مقدم اجرای استراتژیهاست و به نظرم برای موفقیت در ورزش باید به توسعه ورزش قهرمانی توجه نمود.
توجه شما و سایر همکاران رسانهای شما را به تفاوت ورزش حرفهای و قهرمانی جلب میکنم، هیچ کجای دنیا دولت برای ورزش حرفهای هزینه نمیکند، شما رسانهها در این خصوص باید در خصوص آگاهسازی کمک کنید، به ویژه در تمرکز زدایی از فوتبال و هزینه دولتی در آن، الان ما میبینیم از تیمهای فوتبال تهرانی تا خیلی از تیمهای فوتبال شهرستانی با حمایتهای دولتی فعالیت میکنند و اصلا به سمت درآمدزایی و جذب منابع حامیان مالی پیش نمیروند و به محض کم یا قطع شدن حمایتهای مالی دولت، شدیدترین تخریبها را به سمت وزیر و مقامهای دولتی روانه میکنند.
باید توجه داشت که ورزش قهرمانی یکی از مهمترین ارکان توسعه ورزش در کشور است. پیشرفت ورزش قهرمانی در هر کشور پیش زمینه کسب موفقیت در رقابتهای جهانی و المپیک است. در چند دهه گذشته رقابت بین کشورها برای بردن مدالها در رقابتهای بین المللی شدت بالایی گرفته است. این امر منجر شده است که دولتها و سازمانهای ورزشی کشورها در سراسر جهان میزان بودجه اختصاصی به ورزش قهرمانی را افزایش دهند. به منظور موفقیت بینالمللی، سیستمهای ورزش قهرمانی کشورها همگن شدهاند و همه آنها تقریباً از سیستمهای واحدی پیروی میکنند. بسیاری از کشورها نشان دادهاند که افزایش بودجه ورزش قهرمانی و نه حرفهای میتواند منجر به افزایش کسب مدالها در بازیهای المپیک شود به نظر من زمانی که سازمان تربیت بدنی به وزارت ورزش تبدیل شد سلطانی فر به عنوان قوی ترین مدیر ورزشی بوده که وارد عرصه شده و مشغول فعالیت است.
یک دلار هزینه در ورزش یعنی 3 دلار سود!
در گذشته تصور میشد مشکل اصلی ورزش به مسایل فیزیولوژی و علم تمرین برمیگردد اما در حال حاضر بیتوجهی به دانش مدیریت مشکل اصلی ورزش است و پس از آن نیز کمتوجهی به مسایلی نظیر علم و دانش ورزشی مشکلساز است چرا که این ابعاد در ورزش ما روز به روز در حال ضعیف شدن است.
ورزش در جهان پدیدهای مهم است. پیشرفت ورزش در جهان امروز به جایی رسیده که میتوان از ورزش به عنوان زبان مشترک ملتهای مختلف نام برد. ورزش در ایران با توجه به بحث اوقات فراغت، ظرفیتهای بالای فرهنگی و تربیتی دارد و اهمیت بخش ورزش در پر کردن اوقات فراغت و کاهش هزینههای ملی چشمگیر است به طوری که تحقیقات نشان داده است که اگر یک دلار به توسعه ورزش کمک شود، سه دلار از هزینههای درمان کم میشود.
اینکه کارشناسان از اهمیت مدیریت در ورزش حرف میزنند به دلیل نقش بی چون و چرای ورزش در شکل دهی به ساختار اقتصادی و اجتماعی است چرا که تولید و اقتصاد ملی متاثر از ورزش است، به طوری که در آمریکا بخش مهم اقتصاد را ورزش تشکیل داده و بیش از دو درصد از GDP (تولید ناخالص داخلی) در بسیاری از کشورها به ورزش برمیگردد.
متخصصان و عالمان علم ورزش، ورزش را دروازه گفتوگوی ملتها و تمدنها میدانند. این پدیده انزوا و محدودیت کشور را از بین میبرد و ارتباط با دنیا را فراهم میکند بنا بر این بهاءدادن به علم مدیریت ورزش از هر لحاظ حائز اهمیت است.
در حال حاضر تبدیل ورزش به صنعت باعث توسعه ورزش شده است و قاعده «هزینه – فایده» در ورزش از اهمیت زیادی برخوردار شده است. با این حال به نظر میرسد ادارهکردن ورزش به سازماندهی، ساختار سازمانی و مدیریت سازمانی به مفهوم جدی نیاز دارد. اداره کردن ورزش شاید مهمتر از وزارت نفت و آب و… باشد اما باید یک نگاه سازمانی و تخصصی قوی به این پدیده وجود داشته باشد.
منبع: روزنامه آفتاب یزد
ثبت ديدگاه