وارش اسپرت – تارنمای هواداران داماش گیلان : لیگ امسال در حالی به پایان میرسد که دلواپسی های هواداران و دوستداران داماش، در جهتی دیگر، هم چنان ادامه دارد؛ همچون ساعتی شنی که از سمتی می ریزد و از سمتی دیگر پُر می شود!

 

دو سال حاشیه، تنش و مشکلات غیر ورزشی، در کنار نامهربانی ها و ناعدالتی های ورزشی و فوتبالی و در این میان، داماش به کشتی طوفان زده ای می ماند که هر چه می رود به ساحل امن نجات نمی رسد …

در این مجال، قصد ما یادآوری مرارت های گذشته نیست. حرف ما، حرف آینده است. حرف فردا، یک هفته ی در پیش، این ماه و نیم فصل و یک لیگ دیگر هم نه! حرف ما همیشه ی آینده ی داماش است.

 

مخاطب این نوشتار، امیر عابدینی ست، کسی که هواداران با وجود تعصبات و عرق بومی و استانی خود، به وی لقب امیر داماش داده اند و این عنوان که بیش از هر چیز نشان از اعتماد آنان به امیر عابدینی دارد، رسالت وی را به عنوان سکاندار و امانت دار مردم و جوانان استان،صد چندان می نماید.

آن چه قدر مسلم است، اگر عابدینی داماش را مانند فرزند خود دوست نمی داشت و به پایش نمی ایستاد، فریاد حمایت از وی هرگز در عضدی طنین انداز نمی شد. در واقع حمایت از عابدینی، حمایت از پاسداری وی از غرور مردم این شهر بوده است.

اما از آن سو و در عرصه ی مالکیت، داماش هیچگاه روی آرامش به خود ندید. نگاهی به تغییر و تحولات این چند سال فارغ از حاشیه های فوتبالی نشان می دهد که چشم و چراغ شهر باران های نقره ای، همواره گرفتار حواشی غیر فوتبالی و سوء مدیریت ها در بخش مالکیت بوده و داماش، به عنوان تیمی که از حمایت پرشور هواداران و پشتوانه ی مناسب فوتبالی بهره می برد، همواره مورد طمع سرمایه "بازان" و "شبه" سرمایه دارانی بوده که مقاصد غیرورزشی را در سر می پرورانده اند.

 

اگر چه انتفاع مالی از باشگاه به عنوان سرمایه گذار حق مالک است، اما استفاده ی ابزاری از این مالکیت در جهاتی چون پولشویی، کسب شهرت و برند سازی، آفت عمده ی مالکین قبلی داماش بوده است.

اکنون با اشراف کامل به گذشته، همان گذشته ای که امیر عابدینی را به کناره گیری از فوتبال سوق داده است، انتظار می رود در آستانه ی تصمیم گیری برای انتخاب مالک و واگذاری تیم، از یک سوراخ چند بار گزدیده نشویم. چرا که به راستی تاب و طاقت ِ گزشی دوباره در تیم، هوادار و حتی شخص عابدینی نیست!

 

این روزها آن چه موجب نگرانی هواداران شده است، کم و کیف انتخاب مالک است. در حالی که از چند گزینه برای مالکیت داماش نام برده می شد، روند امور به سمت گزینه ی معینی پیش می رود. در چنین شرایطی، انتظار تک تک هواداران از امیر عابدینی، در نظر گرفتن بالاترین استاندارد ها برای انتخاب بهترین گزینه ی نهایی است. شاید بهتر است جای آن که بعدها و پس از تعیین مالکیت، دچار حاشیه شده و به دنبال سوابق کاری، اقتصادی، پیشینه و … افراد باشیم، از هم اکنون علاج قبل از واقعه کنیم.

نکته ی ظریفی که در این میان حائز اهمیت است، بررسی سابقه ی خریداران از حضور و ثبات در عرصه های ورزشی است. ذکر همین نکته کافی به نظر می رسد که "سنگ بزرگ، همیشه علامت نزدن است!!!" و رشد، پیروزی و آسیایی شدن، تنها و تنها در ثبات و نگرشی منطقی نهفته است.

برآورد توان مالی واقعی خریداران و نوع سرمایه گذاری، رعایت تمامی الزامات مالی برای تحقق تعهدات مالی به باشگاه و ثبات در برنامه ریزی و تصمیم گیری، چیزی نیست که از چشم مرد کارکشته ی فوتبال ایران، امیر عابدینی دور بماند.
از عابدینی انتظار می رود صدای هواداران پرشور داماش را به گوش خریداران آن برساند که :
" داماش قالیچه سلیمان نیست "

اگر برای بلند پروازی های منفعت طلبانه ی شخصی آمده اید.

داماش، بافته ی جان و دل اعضای تیم و هوادارانش است که در تار و پود خویش، نشان از خستگی ساق های بازیکنان و اشک و فریاد تماشاگرانش دارد و هیچ کس اجازه ندارد برای رفتن روی سکو، از داماش فرش قرمز بسازد.

 

نگارنده : محمدجواد منفرد

 

 

نظرات خود را فقط از کادر نظرات پایین همین صفحه وارد کنید و پس از تائید مدیریت برای مشاهده آن اینجا کلیک کنید