در ادامه مصاحبه با پیشکسوتان فوتبال رشت این بار به سراغ برادران قوی پنجه رفتیم و گفتگویی دوستانه را با هر دوی آنها داشتیم که در قالب یک مصاحبه و در این مطلب خواهید خواند.

فریبرز قوی پنجه برادر بزرگتر و متولد 1342 است و فرامرز سه سال کوچکتر و متولد 1345. نکته جالب اینکه هر دوی آنها تقریبا در یک زمان به استقلال رشت پیوستند و در یک زمان نیز از این تیم جدا شدند!

 

vareh-sport.com: در ابتدا خودتان را بیشتر معرفی کنید و بگویید که از کجا فوتبال را آغاز کردید؟

فریبرز: فوتبالم را از تیم نصر آستانه آغاز کردم که پس از مدتی به برق تغییرنام پیدا کرد. با همان تیم بود که وارد مسابقات استانی شدیم . پس از آن به همراه فرامرز به استقلال رشت پیوستیم. با آن تیم که در لیگ استان حضور داشت قهرمان شدیم و در مسابقات زیرگروه نیز توانستیم اولین سهمیه فوتبال رشت در رقابت های کشوری را پس از 20 سال بدست بیاوریم.

 

 

 

فرامرز: من در نوجوانان سپیدرود عضویت داشتم و اگر اشتباه نکنم سال 64 یا 65 و در زمانی که آقا مجید جهانپور سرمربی بودند ابتدا من به استقلال رشت آمدم و پس از مدتی کوتاه در همان سال فریبرز هم آمد. هر دوی ما 6-7 سال را در استقلال رشت بودیم و پس از آن فریبرز به سپیدرود رفت و من هم دو سالی را در ملوان بودم. آخر فوتبالمان را هم در صنعت چای لاهیجان گذراندیم و توانستیم این تیم را چهارم گیلان کنیم.

 

 

vareh-sport.com: از منتخب گیلان بگویید…

فریبرز: آن دوره ما 5 بازیکن ثابت ملی پوش داشتیم. بازیکنانی مثل امیر افتخاری، حمید منصوری، زنده یاد قایقران، سید علی محمدی وممی احمدزاده و امید هرندی و… به تیم ملی دعوت می شدند که من از استقلال رشت انتخاب شده بودم.

سرمربیان آن دوره منتخب گیلان هم آقایان مجید جهانپور و غفورجهانی بودند. لازم است که اینجا یک پرانتز باز کنم و این را حتما بنویسید که من هر چه دارم اول از خدا و بعد ازآن آقای مجید جهانپور است. اگر امروز مدرسه فوتبالی دارم و بازیکنانی ملی پوش و بزرگ معرفی کرده ام به خاطر ایشان است. آن انضباط، دیسیپلین، رعایت بزرگتری و کوچکتری و بحث های فنی و همه و همه را من از ایشان یاد گرفته ام و امیدوارم هرجا که هستند خدا به ایشان سلامتی بدهد.

در مرحله اول 75 بازیکن گیلان برای منتخب گیلان انتخاب شدند. واقعیتش این است که وقتی آمدم و بازیکنان خوب سپیدرود، استقلال رشت و ملوان را دیدم گفتم اینجا با این همه بازیکن خوب جای من نیست و چطور قرار است که انتخاب شوم!؟

بالاخره مرحله به مرحله و هفته به هفته این تیم غربال شد و آخرش دیدم که من جز 11 نفرم!

 

در اولین بازی مقابل منتخب ایلام قرار گرفتیم و با 4 گل این تیم را شکست دادیم که گل ها را حمید منصوری، سیاوش ناصح و حسن حبیب زاده به ثمر رسانده بودند. اولین باری که آقای جهانپور به من میدان داد در بازی با منتخب استان فارس در شیراز بود که کاپیتانش محمد عباسی از مربی های فعلی خود شیراز است. آن بازی من 90 دقیقه بازی کردم و یک برصفر پیروز میدان شدیم.

بعد از آن بازی آقای زهرابی به داخل رختکن آمدند و همانجا به نفرات اصلی 1300 تومان و نفرات ذخیره 500 تومان پاداش دادند.

 

vareh-sport.com: رقیبان تان در آن دوره چه بازیکنانی بودند؟

فریبرز و فرامرز: فرهاد پورغلامی، سید علی محمدی، محمد نبی نیا، بهروز فداکار، پیمان دلخوش و…

 

 

vareh-sport.com: ما که در آن دوره حضور نداشته ایم و فقط شنیده ایم. این قضیه درست است که بازیکنان بین دو شهر رشت و انزلی به طور مساوی تقسیم می شدند ودر این بین یکی دوبازیکن مثل شما هم از شهرهای دیگر انتخاب می شدند؟

فریبرز: در اولین سال تشکیل منتخب گیلان که اساتید من آقایان بهمن صالح نیا و احمد صومی سرمربی بودند، تقریبا به این شکل بوده و بازیکنان بین رشت و انزلی تقسیم می شدند اما وقتی آقای جهانپور آمد این سد شکسته شد.

سیاوش ناصح از چاف لنگرود یا حسن حبیب زاده از شلمان لنگرود و من از آستانه انتخاب شده بودم و اینکه من میگویم همه چیز را از آقای جهانپور یاد گرفته ام به همین علت است.

 

 

vareh-sport.com: از استقلال رشت هم تعریف کنید؛ چطور شد به اینجا آمدید و اولین تجربه کشوری تان چطور بود؟

فرامرز: من مدت کوتاهی را در نوجوانان سپیدرود بودم و بعد از مدتی امیر افتخاری هر دوی ما را به استقلال رشت معرفی کرد و به این تیم پیوستیم. البته من بعد از سربازی که در فجرسپاه بودم به استقلال رشت پیوستم اما در همان زمان با برنامه ریزی که با آقای افتخاری انجام دادیم، تمریناتم را در استقلال رشت انجام میدادم و از آنجا بود که آقای جهانپور من را پسندیدند.

یادش بخیر…آن دوره ما همزمان در سه جام بازی می کردیم، جام حذفی، لیگ گیلان وهم لیگ برتر یا دسته اول و یادم است.

 

فریبرز: یادم است که یک بازی با پرسپولیس در آزادی داشتیم که بد هم باختیم. آن زمان تمام بازیکنان پرسپولیس ملی پوش بودند و این تیم در اوج قرار داشت. ما فکر می کردیم قرار است امید هرندی دروازه بایستد اما نمیدانم که چطور شد که آقای جهانپور، هادی طباطبایی جوان را در درون دروازه قرار داد.

مربی پرسپولیس علی پروین بود و بازیکنانی مثل فرشاد پیوس، کریم باوی، رضا عابدیان، محسن آشوری، مجتبی محرمی، محمد پنجعلی و… همه بازیکنان بزرگی بودند که در حضور 70 هزار تماشاگر بازی میکردند، در حالی که ما تازه آمده بودیم لیگ کشوری و باید در سه جام هم بازی می کردیم. از طرفی تمام بازیکنانمان هم جوان و بی تجربه بودند و اکثرا بین 20 تا 23 یا 24 سال داشتند. تمام بازیکنان آن تیم ما می توانست 7-8 سال در کنار هم بازی کنند و پشتوانه این شهر و استان باشند.

متاسفانه ما همان 30 دقیقه اول بازی با تیزهوشی فرشاد پیوس 3 گل دریافت کردیم و یک جورایی فقط دنبال این بودیم که سوت پایان بازی بخورد.

 

فرامرز: با آنکه من در آن بازی در زمین مسابقه نبودم، اما کاملا حرف های فریبرز را تائید می کنم. اصلا بازیکنان پرسپولیس می دانستند که در کجای زمین باید چطور حرکت و بازی کنند در حالی که تیم ما برای اولین بار در زمین آزادی و لیگ اول ایران بازی می کرد.

 

فریبرز: اما آن نتیجه بد برعکس اینکه فکر کنید تیم ما را کوچک یا ترسو نکرد، بلکه باعث شد که تبدیل به تیم خوبی شویم و در هفته های بعد بتوانیم نتایج بسیار خوبی را هم بدست بیاوریم. مثلا در برابر استقلال در تهران در حالی که یک بر صفر با گل اکبر فرضی پیش بودیم به تساوی یک بر یک رضایت دادیم یا همان پرسپولیس تهران در رشت خودش را کشت تا توانست به سختی ما را با نتیجه دو بر یک شکست دهد که گل ما را هم امیر افتخاری به ثمر رسانده بود. این در حالی بود که آن سال ها اکثر تیم ها برابر آن پرسپولیس قدرتمند چند تا چند تا گل می خوردند.

 

 

vareh-sport.com: از خاطرات خوب و بدتان در استقلال رشت بیشتر برایمان بگوئید..

فرامرز: بهترین خاطره ام مربوط می شود به سانتری که در بازی استقلال رشت برابر تیم ملی شوروی فرستادم و آقای قلی پور توپ را گل کرد و بدترین خاطره ام هم مربوط می شود به بازی جنوب اهواز که در آزادی انجام شد و دو بریک باختیم و در نهایت ازدسته یک (لیگ برتر) به دسته دو سقوط کنیم.

 

فریبرز: بهترین خاطره من هم مربوط می شود به زمانی که توانستیم به همراه استقلال رشت سهمیه بگیریم. سال 68 با مربیگری آقای جهانپور توانستیم در کرمانشاه تیم این شهر را شکست دهیم و نهایتا صعود کنیم.

 

فرامرز: قبل از آن ماشین سازی را در رشت شکست داده بودیم و شب قبلش هم به دیدار آیت الله احسانبخش رفته بودیم که یادش بخیر 100 تومان هم به ما عیدی داده بودند.

 


 

vareh-sport.com: پس از اینکه به استقلال رشت پیوستید با توجه به اینکه رشتی نبودید، برخورد تماشاگران و بازیکنان با شما چگونه بود؟

فریبرز: باز هم آقای جهانپور در این بحث نقش انکار ناپذیری را داشتند. اگر ایشان در تمرینات و بازی ها به ما توجه نمی کردند یا کم توجهی می کردند خوب ما به شهر غریب آمده بودیم و می سوختیم اما ایشان عدالت را رعایت می کردند و اینطور رفتار باعث شد که بازیکنان رشتی و تماشاگران هم ما را پذیرفتند.

بروید از آقایان جهانپور و الطافی که واقعا انسان های با شخصیتی هستند و همینطور قدیمی های دیگر بپرسید که ما هیچ وقت برای فوتبال رشت کم نگذاشتیم و با تمام وجود بازی کردیم و همین بازی های خوب ما باعث شد که بنده به منتخب گیلان دعوت شوم و در بازخورد هم تماشاگران برخورد بسیار عالی و خوبی داشتند.

 

vareh-sport.com: لقب خاصی هم داشتید؟

هر دو می گویند: نه لقب خاصی نداشتیم و به اسم خودمان تشویق می شدیم. معمولا در فوتبال پست هایی مثل مهاجم یا دروازه بان با القاب تشویق می شوند و مثلا به سید رضا بهشتی میگفتند بهشتی شیلاچی.

 

 

vareh-sport.com: حتما در این هفت سالی که در استقلال رشت حضور داشتید دربی های زیادی را هم باید تجربه کرده باشید. چه بین رشت و انزلی و چه بین دو تیم شهر رشت. از این بازی ها اگر خاطره ای دارید بگوئید…

فرامرز: اگر اشتباه نکنم سال 69-70 بود که شاید نزدیک به 20 سال می شد، ملوان در انزلی به تیم های رشتی نباخته بود اما با دو گل شبیه به هم و شوت عیسی هاشمی توانستیم این تیم را در انزلی ببریم. این بازی یکی از شیرین ترین و خاطره انگیز ترین بازی هایی بود که در دوران فوتبالم داشتم. اصلا بعد از آن برد همه گریه می کردند، هم تیم آنها هم تیم ما چون کسی انتظار نداشت این بازی به این شکل رقم بخورد.

در تیم استقلال و در آن بازی، اسماعیل زاهد ویشگاهی، اکبر فرضی، امید هرندی، امیر افتخاری، بهزاد داداش زاده، مهدی تنهایی، امید هرندی، محمد قلی پور، حسن پاکدل، رضا بهشتی و…حضور داشتند.

 

vareh-sport.com: جو آن بازی و کلا بازی های آن دوره چطور بود؟

فریبرز: خوب همیشه در بازی ها رشت و انزلی درگیری و دعوا و ناسزا بوده است.

 

vareh-sport.com: یعنی فحش هم بود؟

فریبرز: آره تا دلتان بخواهد.

 

vareh-sport.com: پس چرا اسم میگذارید که آن موقع فحش نبود و فقط الان فحش است؟!

(همه می خندند) خب به این هماهنگی الان نبوده است.

فریبرز: البته آن موقع حساسیت بین سپیدرود و ملوان بیشتر بود و در بازی های این دو تیم، درگیری ها و فحاشی ها بیشتری بوجود می آمد. آن موقع محمد بوقی ، لیدر پرسپولیس می آمد و برای سپیدرود بوق می زد.

 

 

vareh-sport.com: آقا فریبرز شما هم از خاطرات دربی ها بگوئید…

فریبرز: در آن زمان برای بازی های استقلال رشت و سپیدرود غوغا می شد! اصلا همه بازی ها را میباختی، حتی به یک تیم محلی می باختی اما به سپیدرود نباید می باختیم. تا این حد این بازی برای دو تیم حساسیت داشت…

یادش بخیر زنده یاد خوشکلام همیشه قبل از این بازی ها می آمد و با آن صدای پرجذبه اش چنان تذکراتی می داد که من یکی از او می ترسیدم.

آن تیم سپیدرود را با بازیکنانی مثل علی ناصح، منصوری، ایرج خوالی، سید علی محمدی و علی رخچکا و… را ما با تک گل مهدی تنهایی بردیم.

دقیقه 75-80 آن بازی سپیدرود روی فشاری که آورد، توانست یک پنالتی بگیرد. نمی توانید تصور کنید که ما چه حرارتی برای پیروزی در این بازی داشتیم… علیرضا رخچکا رفت پشت توپ و زود و امید هرندی توپ را به خوبی گرفت… باور نمی کنید من از شادی نمیدانستم دارم چه کار می کنم؛ دویدم سمت امید و دوتا کشیده مشتی به صورت امید زدم (با خنده) ! امید داد زد گفت فریبرز چرا من را میزنی؟! گفتم اصلا نمی دانم دارم چه می کنم (می خندد) .

یک خاطره بد هم از این دربی دارم که آن ها در یک بازی هرگل که پیش می افتادند ما گل تساوی را می زدیم تا سه بر سه شد اما متاسفانه دقیقه 93 بود که علی ناصح با ضربه سر گل چهارم را زد و این بدترین خاطره ام از آن بازی بود. بعد از آن همیشه ما سپیدرود را یا می بردیم یا مساوی می کردیم.

 

vareh-sport.com: چطور شد که از استقلال رشت آن هم هر دو با هم جدا شدید؟!

فریبرز و فرامرز: سال های اول دهه هفتاد تیم به مشکلات مالی خورده بود و حتی صحبت از این شده بود که تحت پوشش تیم کشاورز تهران قرار بگیرد که این قضیه منتفی شد و استقلال برای دو سال شد گاز و بعد از آن هم تحت پوشش شهرداری رشت قرار گرفت که ما دیگر با این تیم همکاری نداشتیم. در واقع مشکلات مالی باعث جدایی مان شد.

 

vareh-sport.com: در حال حاضر فعالیت فوتبالی هم انجام میدهید؟

فرامرز: من هر از چند گاهی با تیم پیشکسوتان بازی هایی را انجام میدهم اما در کار مربیگری یا آکادمی فوتبال به صورت جدی کاری انجام نمی دهم و فقط کمک فریبرز در مدرسه فوتبالی که دارد، هستم.

فریبرز: همانطور که فرامرز گفت حدود 14 سال است که در آستانه مدرسه فوتبال دارم و بازیکنان خوبی را هم حتی در سطح ملی پایه یا بزرگسال معرفی کرده ایم که می توان به حسین ابراهیمی که در حال حاضر در تیم نفت تهران است، اشاره کنم یا مرتضی کاسب زاده که به همراه تیم ملی نوجوانان برای روسیه هم رفته است.

 

 

vareh-sport.com: صحبت از حسین ابراهیمی شد، چطور شد که از مدرسه فوتبال شما جذب پگاه شد او را چطور شناسایی کردند؟

مربی نوجوانان پگاه در آن زمان حسن پاکدل بود که من حسین را به وی معرفی کردم. به حسن گفتم که اگر اینجا (مدرسه فوتبال) بماند، دیگر می سوزد چون میدیدم این بچه چه استعدادی دارد. ناگفته نماند که من خودم در دوره ای که آقای قاسمپور سرپرست بودند، استعدادیاب داماش بوده ام.

 

vareh-sport.com: حرف پایانی.

صحبت مشترک: یک تیم جوانانی در آستانه داشتیم که همان تیم تبدیل به بزرگسالان شد. وقتی این اتفاق افتاد مسئولان آستانه به لحاظ مالی توجهی به این تیم نکردند و با این وجود، تیم یک سال در لیگ برتر گیلان دوام آورد ولی امسال از لیگ خارج شد. خواهش ما این است که مسئولین و شورای شهر آستانه به فوتبال این شهر کمک کنند، چون استعدادهای زیادی در این شهر وجود دارند که متاسفانه به دلیل کمبود امکانات و مشکلات دیده نمی شوند.

در مورد داماش هم باید بگوییم که امسال با چنین شرایطی امیدوارم که تیم حفظ شود. مربی این تیم آقای هرندی هم که استادمان هستند، مطمئن هستیم که تمام تلاشش را کرده که در تیم رفاقت ایجاد کند و امیدواریم که تماشاگران هم همچنان پشت این تیم بایستند.

 

مصاحبه : مهرداد ثابت – مازیار اصغرزاده

منبع : www.varesh-sport.com

وارش اسپرت – تارنمای هواداران داماش گیلان