وارش اسپرت – تارنمای هواداران داماش گیلان: جناب آقای حسن روحانی رییس جمهور محبوب و مردمی ایران…
این رنج نامه سرگشاده ای است که از طرف یکی از هواداران داماش گیلان برای شما نوشته می شود. این جا گیلان است و من یک گیلانی… رییس دولت محترم و مردمی، این درد و دل را برای شما می نویسم که آن قدر با من صمیمی هستید که پیامک تبریک عید برایم فرستادید! مگر نه این است که بین شما و من که عضوی از جامعه و ملت ایران هستم؛ آن قدر نزدیکی و یکدلی هست که دست در دست هم باید این کشور را بسازیم و از سختی هایی که دشمنان برای کشورمان ایجاد کرده اند عبور کنیم؟ شناسنامه هایمان از میزان مشارکت من و هم استانی هایمان در انتخابات ریاست جمهوری گواهی می دهند و آمار رای ما به دولت شما را خودتان بهتر از همه می دانید.
من یک هوادار تیم فوتبال داماش گیلان هستم. تیمی که به دلیل کم لطفی ها و بی توجهی هایی که شد به دسته یک سقوط کرد. آری ! طبیعی است که یک تیم فوتبال به دسته پایین تر سقوط کند و دوباره تلاش کند بالا بیاید، این روند طبیعی ورزش است؛ اما آن چه مرا بر آشفته و سبب نوشتن این رنجنامه به شما شده، صحبت های مدیر کل ورزش و جوانان استان گیلان آقای رهنما است که در خبرگزاری تسنیم ، منتشر شده است .
من شما را به عنوان دولت اعتدال و امید می شناسم و به اعتدال گرا بودن شما و مجموعه زیر نظرتان امید دارم . امیدی که با یأس پراکنی مدیر کل ورزش و جوانان استان گیلان در مصاحبه شان و حمله به هواداران این تیم مردمی به یأس تبدیل می شود. این رنجنامه را می نویسم چون شما فرمودید که حقوق دان هستید و نه سرهنگ؛ اتفاقا من هم تحصیلات حقوقی دارم و می خواهم دادخواهی ام را در برابر توهین های مدیر کل منصوب دولت شما ابراز کنم.
آقای رهنما در مصاحبه شان چنین فرموده اند که "در این سقوط تماشاگران بی تقصیرند . آن ها همه گونه حمایتی کردند" این اقرار صریح مدیر کل شما در بی تقصیر بودن هوادار های باشگاه و حمایت کامل شان است. آقای رییس جمهور، ایشان راست گفته اند . دوست داشتم شما هم روزی می آمدید به ورزشگاه عضدی رشت، می دانم آرزویی غیر واقعی است اما شک ندارم که چشم و گوش هایی صالح در همه جا دارید که اگر بخواهید اخبار صحیح را به شما می رسانند. من اعتقاد به سالم بودن بدنه دولت شما و وجود افراد صالح و دلسوز در این دولت دارم.
هواداری داماش گیلان فقط مختص شهر رشت نیست و از همه استان این تیم هوادار و تماشاگر دارد. حتی از استان های مجاور هم تماشاگر برای دیدار های این تیم می آید و شاهد مثال من برنامه نود است . مصاحبه ای که با هوادار مازندرانی تیم داماش کرده است! دل من می تپد برای هوادارانی که در گرما و سرما به ورزشگاه رفتند… بارها به چشم دیده ام بی پولی هوادار های جوان داماش شهر باران را که توانایی پرداخت پنج هزار تومان پول بلیط را ندارند و یک نیمه بیرون ورزشگاه می ایستند تا در اواخر بازی که در ورزشگاه باز می شود داخل شوند و چند دقیقه ای بتوانند تیم محبوبشان را تشویق کنند. حمایت همه جانبه هواداران از این تیم بر کسی پوشیده نیست و لازم به ذکر است از هر قشری برای تماشای بازی های این تیم می روند زیرا که فوتبال جزئی از زندگی مردم استان من است. از جانبازان جنگ تحمیلی تا دستفروش خیابان، از دانشجو و وکیل و مهندس تحصیل کرده تا کارگر و سرباز و … برای هربازی به ورزشگاه رفته اند و شریف بودن تمام این اقشار بر هیچ کسی پوشیده نیست. اما مدیر کل منصوب دولت شما در تناقضی عجیب با صحبت های قبلی شان در این مصاحبه با خبرگزاری تسنیم چنین ادامه می دهند. " وقتی شهردار رشت صد میلیون می دهد باید تا آخر از او تشکر کرد! نیازمند باید زبان تشکر داشته باشد و نه توهین آمیز و طلبکارانه ، مگر ما ناموس مان را از سر راه آورده ایم که هرکسی بیاید و به آن توهین کند" ایشان در ادامه می فرمایند:"هرنوع حمایتی در این بخش صورت بگیرد باید تا ابد ممنون باشند نه اینکه بیایند و با توهین به مسوولان هنجار شکنی کنند!" و در ادامه نیز می افزایند :" مدیران و مسوولان استانی در کلام های مدیریت داماش و هوادارانش مظلوم واقع شده اند".
جناب آقای روحانی شما رییس جمهور پاسخگو من هستید . آیا روی سخن مدیرکل ورزش و جوانان شما با هواداران داماش است یا نه؟ این چه پارادوکسی در کلام مدیر زیر مجموعه دولت شماست؟ من هوادار تحصیل کرده یا آن جانبازی که با ویلچر می آید و یا آن کارگر و … بی تقصیریم یا مقصر و قابل مجازات؟ قدیمی ها مثال خوبی می آوردند قسم حضرت عباس را قبول کنیم و یا دم خروس را؟ شما مشخص کنید این تشکر ما از زیر مجموعه دولت شما چقدر باید باشد؟ حد ابد این تشکر چقدر است؟ آیا دولت شما و مدیران کلش خدمتگزار مردمند یا ما مردم نیازمند و خدمتگزار مدیران دولت شما؟ این چه تفرعنی است که در برخورد با مردم اعمال می شود؟ اینجا چه کسی مظلوم است و آیا اساسا ظالمی وجود دارد؟ چند درصد هواداران در ورزشگاه توهین می کنند که ایشان همه را یکجا جمع می بندند و به یک چوب می زنند؟ و امروز دوباره نامه مولا علی به مالک اشتر را تورق کردم…
آقای مدیرکل ورزش و جوانان گیلان صحبت از هنجار و هنجار شکنی می کنند؟ این هنجار ها را چه کسی ایجاد می کند و شکستن این هنجار ها با چه مقیاس و معیاری است؟ آیا جز این است که فرهنگ سازی در میان جوانان تا حد زیادی به عهده وزارت ورزش و جوانان است؟! چه حرکتی مدیر کل شما آقای رهنما و مدیران قبلی در این زمینه انجام داده و فرهنگ سازی نموده اند که چنین بر مردم گیلان می تازد؟ :"حتی اگر در داماش مخاطبانش صد در صد جامعه را در بر بگیرد ولی هوادارانش با واژه های توهین آمیز هنجار های جامعه را زیر پا بگذارند ما به این نوع تیم ها کمک نمی کنیم"
آقای رییس جمهور صد در صد جامعه چه کسانی هستند؟ میزان مجازاتی که این آقا برای جامعه گیلان در نظر گرفته چقدر است. ایشان مدیر کل ورزش و جوانان استان هستند و یا مجلس شورای اسلامی که قانون برای مجازات جامعه تصویب کنند خودشان اعلام جرم کنند و خودشان مجازات؟ آیا این رسم برخورد با ملت و جمع عظیمی از مردم یک استان است؟ آیا همه مردم ما فحاش هستند؟!
من هنوز صحبت های شما را برای انتخابات ریاست جمهوری به یاد دارم و آسیب هایی را که فرهنگ پرخاش و تهمت به جامعه ما زد را از یاد نبرده ام و نبرده اید و بسیار امید دارم که دولت تدبیر با این معضل برخورد کند. شاهد مثال من این جمله آقای رهنماست:" وقتی از باشگاه داماش ناهار عابدینی را برای او در دهکده ساحلی می فرستند چرا باید به این تیم کمک شود تا بخشی از این پول به جیب او برود! در این صورت اگر به فوتبال ستیزی هم محکوم شویم به داماش کمک نمی کنیم!"
آقای رییس جمهور محترم امروز که این مصاحبه بر روی سایت تسنیم رفت، گفتگویی از یک عضو باشگاه داماش را دیدم که در مورد این گفته مدیر کل ورزش و جوانان استان گیلان توضیحاتی داد که وقتی رستوران باشگاه تاسیس شد چنین مجوزی داده شد که هرکس می تواند از رستوران باشگاه غذا بخرد تا برای رستوران در آمد زایی داشته باشد. آقای عابدینی هم به مانند بسیاری دیگر از بازیکنان و یا مردم عادی با هزینه شخصی شان از رستوران خرید نموده اند و پولش را پرداخت نموده اند. آیا چنین تهمت زدن و تشویشی در شان مدیر کل منصوب دولت شماست؟ چه موقع با این فرهنگ مقابله خواهد شد؟ چه سودی برایشان است که تا این حد به در مقابل قرار دادن افکار عمومی با مدیریت باشگاهی وجود دارد و بی اساس و بر پایه شایعات چنین چیزی عنوان شود؟ نکته بسیار تاسف بر انگیز مصاحبه مدیرکل ورزش و جوانان استان گیلان این است که " اگر در آخرین روز لیگ تماشاگران داماش به من تعرض می کردند من هم جلوی باشگاه می رفتم و پاسخ آن ها را می دادم"
درست است که ایشان مربی کاراته بوده اند، اما آیا عرصه مدیریت ورزش استان گیلان رینگ بوکس یا تاتامی کاراته است که اگر کسی به من تعرض کند من هم می روم و جلوی باشگاه پاسخ می دهم؟! این پاسخ چگونه پاسخی است که جلوی باشگاه صورت می گیرد؟! این چه هنجاری است که این متولی ورزش و جوانان استان گیلان ما دارد و از آن دم می زند؟ شما از یک هوادار جوان فوتبال چه انتظاری دارید وقتی این ادبیات مدیر ورزش و جوانان استان گیلان ماست؟!
خانه از پای بست ویران است/ خواجه در فکر کنج ایوان است…
ایشان که زمانی سرمربی تیم ملی کاراته بوده اند به هنگام مدیریت فنی تیم کاراته داماش با تابلوئی از آقای عابدینی تقدیر نموده اند و حالا… همین مدیر کل محترم منصوب دولت محترم شما که چنین فریاد مبارز طلبی سر داده اند!
آیا ایشان باید نگاه کلان مدیریتی داشته باشد و یا خصومت شخصی با هواداران و مدیریت باشگاه؟ چه وقت به این حرف ها رسیدگی می شود و آیا در این استان قحط الرجال است که چنین مدیرانی با چنین دایره واژگان و تفکری باید بر سر کار باشند؟!
نکته بسیار جالب این مصاحبه مقایسه گیلان و مازندران است! ایشان فرموده اند:" مازندران در لیگ برتر تیم ندارد اما سی و سه در صد مدال های کشور را می آورد و جز سه استان برتر کشور است." آیا جز این است که بزرگترین افسوس استان محروم مازندران و هوادارانش تیم نساجی مازندران است که سال ها با مشکلات مالی دست و پنجه نرم می کند؟ ایشان که مدیر ورزش و جوانان گیلان هستند در زمینه ورزش های فردی و تیمی چه کرده اند؟! آیا این عقب ماندگی جز این است که ایشان و مدیران سابق تدبیری در این زمینه نداشته اند و نشان از ضعف عملکرد زیر مجموعه ورزش و جوانان استانی است و شما که مدیر این اداره کل هستید؟ آیا این تاثیر دیدن سریال پایتخت و کشتی گرفتن های نقی معمولی در این سریال است؟ وا اسفا…
آقای رییس جمهور محترم و مردمی ایران جناب آقای حسن روحانی.
شما بهتر از هرکس دیگری با محرومیت های استان گیلان، بیکاری فزاینده و سایر مشکلات این استان آشنا هستید. شما بهتر از هرکسی می دانید جوانان این استان چطور در پشت سرسبزی این استان به فراموشی سپرده شده اند . جوانان و مردم این استان در تمام مراحل این کشور تاثیر گذار بوده اند از زمان مشروطه، گیلان و میرزا کوچک خان پرچم دار آزادی خواهی و استقلال ایران بوده و گیلان دروازه مدرنیته به ایران و اولین کتابخانه ملی ایران نیز در شهر رشت تاسیس شده است .
امثال پرفسور سمیعی و پرفسور رضا و… از گیلان بوده و هستند. در باره فرهنگ مردم گیلان چه بگویم که روشن تر از خورشید است و خود بهتر می دانید و نیازی به گفتن نیست. آیا مردم این استان شایسته چنین مدیرانی هستند؟ سابقه مدیریتی ایشان چقدر است؟ آیا گفته های ایشان در مصاحبه با خبرگزاری تسنیم رویکرد و سخن دولت و وزارت ورزش و جوانان شماست؟ چه کسی پاسخگوی توهین به من هواداری است که یک بار هم در ورزشگاه توهین نکرده ام و حالا با چنین الفاظی متهم شده ام؟ امیدوارم این دادخواهی به گوش شما برسد و به عنوان یک رییس جمهور حقوق دان و معتدل با این مساله برخورد کنید و نه سرهنگ ها، بازجوی دادخواهی دوستانه من هوادار از شما رییس جمهور محترم باشند.
با آرزوی اعتدال و امید
سروش علیزاده
وارش اسپرت – تارنمای هواداران داماش گیلان
ثبت ديدگاه