نظرمحمدی: با کمک یکدیگر، قول می‌دهم لیگ را با سرافرازی تمام کنیم

* آقای ناظمی گفته‌اند که من از یک ماه قبل اخراج شده بودم، یعنی شما یک ماه است که خود را آماده این پست می‌کردید؟

به هیچ وجه. منظور آقای ناظمی از یک ماه قبل اولتیماتومی بود که مهندس عابدینی داده بودند و هدف ایشان این بود که تیم با این اولتیماتوم به خود بیاید. وگرنه تا لحظه‌ای که آقای نقی‌زاده خبر برکناری آقا افشین را نداده بودند من ذهنیتی از این کار نداشتم. ما در اتوبوس بودیم و از قم بر می‌گشتیم که حتی شایعه سرمربی شدن آقای مظلومی را شنیدیم و بعد که حاجی از من مشورت خواستند من هم نام دو مربی دیگر را به ایشان گفتم. ولی در نهایت آقای عابدینی این تصمیم را گرفتند.

* داستان مجید جهانپور چه شد؟

آقای عابدینی به این جمع‌بندی رسیدند که آقای جهانپور به عنوان مدیر فنی و پیشکسوت این تیم و بزرگتر کنار ما باشند و با استفاده از تجربیات ایشان ما بتوانیم مشکلات را پشت سر بگذاریم. اما متاسفانه ایشان تا این لحظه نپذیرفتند. من همین جا دوباره از آقای جهانپور خواهش می‌کنم که بیایند و سایه‌شان بالای سر ما باشد. حتی اگر فکر می‌کنند اگر من باشم ایشان نمی‌آیند من حاضرم که از کادرفنی کنار بروم و ایشان به جمع ما بپیوندند.

* آیا برای شما ریسک بزرگی نبود که در نخستین سال مربیگری‌تان بیایید و قبول مسئولیت کنید؟

نه. چون هدفی که من در مربیگری انتخاب کرده‌ام بزرگ است و برای رسیدن به هدف‌های بزرگ باید خطر کرد. و این را هم باید اضافه کنم که در حال حاضر آبرو و اعتبار نظرمحمدی در برابر آبرو و اعتبار یک شهر اصلا چیز مهمی نیست. در این شرایط این قبول مسئولیت یک وظیفه است و باید برای سربلندی شهرم با دل شیر به جنگ اژدها رفت!

* از دل شیر صحبت کردی، ما را به یاد افشین قطبی انداختی!

من از هر مربی کار بلدی که در زندگی دیدم چیزی یاد گرفتم، از کیروش درس گرفتم که هیچ بازیکنی مهمتر از تیم نیست. از همین آقای قطبی که اسم بردید یاد گرفتم کار با مسایل روحی بازیکنان ارزشش کمتر از کار فنی و تاکتیکی نیست.

* با این وضعیت بد مالی آیا فکر می‌کنید بتوانید ایده هایتان را پیاده کنید؟

وضعیت ما در حالت عادی نیست. دیگر مهم نیست که پول داشته باشیم یا نه. تیم در شرایطی است که بودن و نبودن داماش منوط به این چند بازی حساس است. پس دیگر بهانه‌هایی مانند وضعیت مالی و امکانات در درجه بعدی قرار دارند. ما باید با همه توان‌مان بجنگیم. حتی باید از قدرت روزها و ماه‌های بعدمان هم در امروز استفاده کنیم تا به تیم داماش آسیبی وارد نشود.

* دوستی شما با بازیکنان خوب است یا بد؟

ببنید من همیشه حد و حدود‌ها را در زندگی رعایت کرده‌ام. حالا هم در رابطه با بازیکنان همین رفتار را دارم. من یک خط قرمز در زندگی ورزشی‌ام دارم و آن حفظ داماش است. اجازه نمی‌دهم هیچ کس به داماش آسیب وارد کند. ما همه با هم دوست هستیم و برای یک هدف می‌جنگیم و آن نام بزرگ رشت و داماش است. هر بازیکنی که شرایط حضور در زمین را داشته باشد بازی می‌کند و آنها هم که در میدان نیستند مطمئنم که همدل با سایرین برای موفقیت تیم کمک می‌کنند.

* تا چه حد فکر می‌کنی موفق شوی؟

اگر به موفقیت داماش ایمان نداشتم که نمی‌آمدم. می‌گویند در میان مردمی که برای دعای باران رفته بودند، تنها کسی که به کارش ایمان داشت آن بود که با خود چتر برده بود و من از همین حالا داماش را در لیگ سال بعد و قوی و پویا می‌بینم. برای موفقیت هم روی سه گروه حساب کرده‌ایم؛ اول بازیکنان که مطمئنم سر جلوی توپ می‌گذارند، دوم همکارانم در کادر و مدیریت داماش که با کمک هم می‌توانیم داماش را به ساحل نجات برسانیم و از همه مهمتر هواداران داماش. شما تا درون رشت نباشید و با آنها از نزدیک آشنا نشوید نخواهید دانست که این هواداران چه نعمتی هستند. آنها شاید در برابر مشکلات مالی شخشی خودشان سکوت کنند اما برای مشکلات مالی داماش حنجره پاره می‌کنند و از جان مایه می‌گذارند. داماش بدون این هوادار تبدیل می‌شود به یک تیم کاملا معمولی و درجه دو. من وقتی گفتم در بازی‌های شش امتیازی ماندنمام را قطعی می‌کنیم به این دلیل است که دو مسابقه از این بازی‌ها را باید در خانه برگزار کنیم و به یاری خدا و پشتیبانی پرشور هوادارنمان کار را در رشت یکسره می‌کنیم.

* حرف پایانی؟

من این را باید بگویم که هر نتیجه‌ای بگیریم متعلق به افشین ناظمی است که برای داماش خیلی مایه گذاشت و بازیکنان زحمتکش این تیم و مدیریت باشگاه و البته هواداران؛ من به عنوان عضو کوچکی از داماش به مانند یک سرباز در خدمت تیم محبوب شهرم هستم و بازهم می‌گویم که به کمک همه لیگ را سرافرازانه تمام می‌کنیم.