وارش اسپرت – تارنمای هواداران داماش گیلان:
تیم داماش…
بله، باید گفت تیم داماش، چون داماش تیم بودن را ثابت کرده است… به خوبی نشان داده با آنکه هر سال ستاره هایش به باشگاه های دیگر مهاجرت می کنند، اما چون یک تیم است همچنان سرپا می ماند.
تیم بودن به این معنا است که با رفتن چند بازیکن یا مصدوم و محروم شدن بازیکنان اصلی، باز هم در مقابل تیم های چندین و چند میلیاردی سینه سپر کنی و به مانند سرمربی تیم بگوئی "ما داماش گیلانیم" یا به قول مدیرعامل باشگاه "با این شرایط یقه تیم های بزرگ را میگیریم"
آری، داماش هستیم ، هم از لحاظ فوتبالی و هم اقلیمی ریشه در این آب و خاک داریم که اگر غیر از این بود مشکلاتش را با دل و جان حس نمی کردیم.
نتایج این روزهای داماش بیانگر عملکرد صحیح و هوشیارانه ارکان اصلی باشگاه داماش گیلان است؛ ارکانی که اگر اهدافشان یکی نبود ، نتیجه ی این روزها شکل نمی گرفت. از هوادار فوتبال فهم داماش گرفته تا سرمربی محجوب رشتی ها و همچنین سنت شکنی و حمایت عابدینی یک تشکیلات را باید دید.
متن کامل در ادامه مطلب
هوادارانی که در فصل قبل و پس از اخراج حمید درخشان، در جلسه با مدیرعامل باشگاه از انتخاب کاپیتان اسبق و مربی محجوب شهرباران حمایت کردند و در شرایط سخت فصل قبل با هم عهد بستند وگفتند حتی با افشین به جهنم (لیگ یک) هم می رویم که همه دیدند داماشی ها لیگ را با سربلندی به پایان رساندند…
این فصل در پنج هفته اول نتایج تیم جنگی به دل نمی زد، اما این هوادار هرچه شرایط سخت تر می شد حمایتش از تیم و کادرفنی را بیشتر می کرد تا مبادا…
کادرفنی و در راس آن سرمربی تیم هم عملکرد خوبی از خود به جا گذاشت، یک دلی و پی بردن به اشتباهات پنج هفته اول ، داماش را به موفقیت نزدیک کرد. بازی خوانی کادرفنی در نیمه اول و تعویض های طلائی پنج هفته اخیر، سرمربی داماش را به آقای نیمه مربیان و تعویض های طلائی تا به اینجای فصل تبدیل کرده است.
افشین ناظمی تا به اینجا به خوبی نشان داد که جنبه بزرگ تر شدن را دارد ، چرا که حمایت هواداران از وی او را برای ادامه کار و کسب موفقیت مصمم کرد.
ممانعت از مغرور شدن و دوری جستن از حالت بادکنکی مهمترین خصلتی است که در وجود افشین ناظمی یافت می شود که اگر غیر از این بود ، پسوند محجوب بودن برای سرمربی بومی این شهر صدق نمی کرد!
در این بین حمایت قاطعی که عابدینی در پنج هفته ابتدائی از کادرفنی و سرمربی تیم نشان داد را نباید از یاد برد که عملکردش کمتر از هواداران ، افشین ناظمی و البته بازیکنان با ارزش نیست و با نگاهی به کارنامه مدیریتی عابدینی، نمره ی قابل قبول دیگری به کارنامه درخشان مدیریتی وی اضافه می شود.
نکته این جاست که کمتر هواداری در کشور است که عابدینی را بشناسد اما از فرمول "منحصر به فرد" تعویض سرمربی اش نشنیده باشد و این خصلت از پرسپولیس و سرمربیان سرشناسش تا داماش و سرمربیان اسبقش با وی همراه بوده است…
با توجه به این سوابق مدیریتی، حمایت از یک مربی جوان که فقط سه امتیاز از پنج بازی ابتدائی کسب کرده است شاید اصلا با عابدینی سابقِ هم خوانی نداشت!
اما عابدینی علاوه بر اینکه سنت شکنی کرد، حتی از اولتیماتوم هم استفاده نکرد و در تمام مصاحبه هایش با حمایت از کادرفنی، فشار سنگین عدم نتیجه گیری را از دوش سرمربی بومی و کادرفنی جوان خود برداشت و یا به عبارتی ، با تجربه ی گرانبهایی که در این سالها ناجی داماش شده، آن برهه سخت را که در حال تشکیل یک بحران جدید برای تیم می شد را مدیریت کرد.
در واقع عابدینی ، ناظمی و هواداران ، جواب اعتماد ، محجوب بودن و حمایتشان را گرفتند و از نگاهی دیگر باعث ترکیدن بغض کهنه ی فوتبال رشت شدند…
بغضی که مدت ها در گلوی فوتبالی های این شهر گیر کرده بود و می خواستند بگویند که فوتبال این شهر پتانسیل معرفی سرمربی به سطح اول فوتبال کشور را دارد تا فوتبال شهرباران را از ورود مربیان غیربومی بی نیاز کند.
البته نکته ای که در این هفته ها نباید از آن غافل شد بالا رفتن انتظار هواداران است. نتایج هفته های اخیر نباید با توجه به داشته هایمان انتظارات را آنقدر بالا ببرد که در صورت یک شکست با واکنش هواداران همراه شود ، بلکه باید انتظارات معقول و در عوض میل به موفقیت هم کما فی السابق در تیم سرشار باشد.
افشین ناظمی می تواند پس از علی پروین، سرمربی دومی شود که با پیرفوتبال ایران لیگ را به پایان برساند و باید نشست و دید عملکرد ناظمی و صبر عابدینی به چه شکل پیش خواهد رفت…
نگارنده: محسن تجددی پاسکیابی
وارش اسپرت-تارنمای هواداران داماش گیلان
ثبت ديدگاه