توسط sheykhe_rashti » يکشنبه جولاي 29, 2012 6:21 pm
شرح
سالهاست که اهالی و آشنایان موضوعات ورزش ، فوتبال ، صنعت ، معدن ، شهرداری و بسیاری مقولات دیگر با چهره و ادبیات فردی روبرو می شوند که با جمع بندی کلیه اقدامات و فرمایشات ایشان ، مهم ترین موفقیت شان ترانسفر تعدادی از بازیکنان به خارج از کشور در سال نمی دانیم چند بوده است. اینکه بزرگواری با این سابقه مفصل و متنوع امور اجرایی و دولتی ، چرا و چگونه این چنین بی پرده ابتدا لب به شکوه گشوده و سپس مجموعه های متعددی که قاعدتاً ایشان باید در برابرشان پاسخگوی عملکردش باشد را آماج حمله و طعنه قرار می دهند ، شاید ریشه در مشکلات متنوعی دارد که امروز گریبانگیر تیم داماش گیلان تحت مدیریت ایشان شده است.
وضعیت امروز تیم داماش گیلان (تیم دوست داشتنی شهر ما ) به هیچ عنوان جای تمسخر مورد اشاره جناب مدیرعامل ندارد و حتماً جای رسیدگی و آسیب شناسی جدی به خصوص در زمینه های اجرایی و مدیریت دارد اما به نظر می رسد در وانفسای مسائل متعدد بوجود آمده و با استفاده از احساسات مردم بر موج فرافکنی سوار شدن و راهبرد فرار به جلو را برگزیدن ، حرکت مناسبی در استان گیلان و شهر رشت نیست. جناب ایشان پس از سالها سابقه اجرایی و دولتی در سطوح مختلف ملی و محلی و بخصوص دور اول شورای اسلامی شهر تهران ، هنوز نمی دانند که هر هزینه و صرف اعتباری در سازمان های دولتی و عمومی ، مستلزم اخذ مجوزهای لازم از مراجع قانونی و تامین اعتبار لازم است ؟ اساساً چرا باید همه نهادها و ارگان های دولتی و عمومی یک شهر و استان دست به دست یکدیگر دهند و یاری کنند تا ایشان باشگاه داری کنند ؟ به جناب ایشان یاداوری می گردد که نهاد شهرداری و شورای شهر ، به عنوان یک نهاد اجتماعی و نه صرفاً خدماتی ، برآمده از رای مستقیم مردم و برای تحقق خواست مردم در اداره امور شهر هستند. چرا باید این ارگان ها و همچنین استانداری محترم و سایر نهادهای دولتی و عمومی هزینه های مدیریتی ایشان را بپردازند ؟ چه اتفاقی افتاده که سالها تجربه ورزشی – معدنی – صنعتی- شهری ایشان نمی توانند به تایید نظر حل معمای تیم شهر ما کند ؟ چرا ایشان به مانند مدیران کم تجربه برخی تیم های ریشه دار اما انتقالی به سایر استانها همیشه از مقامات استان طلب اعتبارات می کنند و نهایتاً هم با افتخار چوب حراج به سرمایه اجتماعی شهر و استان می زنند، براستی چه کسی باید پاسخگو باشد؟ در وضعیت امروز فوتبال کشور ما کسی نیست که مسائل این حوزه را نشناسد.آیا ایشان نمی دانستند و وارد این گودشدند؟که عذر بدتر از گناه است و سوابق تابان ایشان چنین نمی گوید. اگر می دانستند و در این تیم حضور پیدا کردند،پس این بازی نه چندان جالب با افکار عمومی و تحری ک و تهییج آنان برای چیست؟ شهردار رشت بعنوان یکی از هزاران هوادار این تیم در حرکتی شخصی و برای ایجاد انگیزه ای کوچک در تیمی که هزینه های روز مره اش را هم ندارد، در ورزشگاه حضور پیدا کرده و وعده ای کوچک می دهند. و چون اساساً این موضوع به شخص حقیقی ایشان مربوط می شد و نه عنوان حقوقیشان هیچ تبلیغ و اعلانی هم از طرف مجموعه شهرداری برای این اقدام صورت نگرفت.اما قصد این نوشته ایراد اتهام به دیگر افراد نیست .ولی انصافاً کدام یک بیشتر به وظایف خودشان در قبال تیم داماش عمل کرده اند؟ یک هوادار از میان هزاران هوادار یا جناب مدیرعامل؟این سوال مطرح است که چگونه یک باشگاه با سرمایه اجتماعی قابل توجه، ماهها تحت تاثیر داستان اختلاس مشهور قرار می گیرد به نحوی که کار به دادستان محترم کل کشور می رسد؟ برنامه نود، بازی میان شاهین بوشهر(که اسپانسرش یکی از بانکهای درگیر موضوع دادگاه بود.) و داماش گیلان را داربی متهمان اختلاس نام گذارد.آیا این هنجارسازی بزرگ جناب مدیر عامل بود؟ آیا دستمزد حمایت بیدریغ و مستمر مردم خوب رشت از تیم شهرشان دریافت چنین اتهاماتی بود؟ چه کسی عملاً مردم یک شهر را به تمسخر گرفته است و از صبر نجیبانه آنان سوء استفاده می کند؟و نهایتاً تمامی نتایج تیم تحت الشعاع این موضوع توجیه می شود و باز هم شخص پاسخگویی در میان نیست؟ همان گونه که مجموعه شهرداری رشت وارد فرایند نحوه فروش تیم به مجموعه داماش و نحوه انتصاب ایشان در این باشگاه و اقدامات صورت گرفته به زعم ایشان هنجارساز در این تیم نمی شود، به ایشان نیز توصیه می کنیم در موضوعاتی که در صلاحیت اظهار نظر و تصمیم گیری ایشان نیست، وارد نشوند .
در پایان از خداوند متعال در ماه پر از رحمت و مغفرت رمضان برای تمامی بندگان حضرتش طلب مغفرت و عاقبت نیکو نموده و امیدواریم شرایطی فراهم گردد تا مجموعه باشگاه داماش گیلان تحت مدیریت جامع و دلسوز و البته بدور از نگاه تمامیت خواه و انحصار طلبانه، در فرایندی وابسته به تصمیم مردم و بستری مردمی واگذار گردد تا قلب همه مردم خوب این شهر مانند تمام این سالها،دوباره و همیشه با فراز و نشیبهای طبیعی این تیم(مانند هر تیم دیگر)به طپش افتاده و همه ما و باشگاه صادقانه شریک لحظه ای غم و شادی یکدیگر باشیم. چنین باد!
منم دامـــــــــــــــاش کوبنده