توسط siabagh » سه شنبه مه 22, 2012 1:53 pm
به نظر من تحقير ما گيلاني هاست؛ تيم نداشته باشيم بهتر از اينه كه يه اصفهاني بياد مالك و همه كاره تيم ما باشه، فكر شو بكنيد يه بازي حساس مثلا باتيم سپاهان يا ذوب اهن داريم ؛ اونوقت معلوم نيست مالك باشگاه چيكار ميكنه؛
مشكل خود ماهستيم اينقدر بيكار نشستيم ؛ كم كاري كرديم از مسئولان تا مردم گيلان الان داره دودستي تقديم غير بومي هاميشه؛ واقعا متاسفم واسه همشهري ها و هم استاني هاي خودم و حتي خودم ؛ كه فقير ترين بيكارترين؛ بي تفاوت ترين؛ بي اتحاد ترين مردم هستيم جز يه 10 درصد مردم گيلان؛ وگرنه اگه همين گيلان دست اصفهاني ها بود بخدا سوئيسش ميكردند؛ چون كار ميكنند ؛ پس انداز ميكنند غ هواي همو دارند ؛ غير اصفهاني رو نميذارند تو شهرشون فعاليت گنده كنه؛ تبريزي ها هم همينطور؛ مشهدي ها هم همينطور؛ يعنب يه سرمايه دار نداشتيم تو اين گيلان به اين بزرگي؟؟؟ واقعا متاسفم؛ بعد تا صحبت ميشه؛ ما گيلانيها اين بوديم و ان بوديم؛ ما جلوي اعراب و مغول وايسادييم ما ميرزا داشتيم و بقيه نداشتند؛ داشتم داشتم مهم نيست دارم دارم مهمه؛ راستي الان ماچي داريم؛؟؟؟؟
چند صد هزار نفر مهاجر تو استاناي ديگه و تهران و خارج كشور ؛ كه 90 درصدشون 10 سال درو از گيلان ميمونند ؛ يادشون ميره گيلاني هستند؛ حتي زبونشون رو هم ديگه فراموش ميكنن؛ مثل علي كريمي و سعيد دقيقي و ....
متاسفم تو شهر ما بسياري از كارهاي پولساز و حساس دست همين تركاي دسته دوم اردبيلي افتاده ؛ حالا اگه اون تبريزيها ميومدن رشت كه ديگه هيچي مارو بيرون ميكردند؛ اين همه امكانات خدا بهما داده 90 درصدمون عرضه بهره برداري نداريم؛ همونم ميوفته دست غير بومي؛ بعضي ها ميگن ما كلانشهر داريم ، بعد حال ميكنند، كلانشهر تبريز كرج و شيراز و اصفهانه با يك ميليون و نيم جمعيت نه شهر ما كه 580 هزار نفره؛ همونم ديگه داره ثابت ميمونه اينقدر كه همه از گيلان گريزانند و جوونا فرصت ازدواج ندارند و اگه اشته باشند هم ازدواج نميكنند ؛ اين شده كه كمترين ازدواج ، پيرترين استان؛ كمترين رشد جمعيت مربوط به گيلانه؛ هر كه بگه دولتها به ما ظلم كردند من باهاش مخالفم؛ بخدا خودمون كم كاريم؛ تو خانواده و جامعه به اموزش نميدن كه كار افرين باشيم هميشه دنبال اينيم كه بريم زير دست يكي كار كنيم ولي يه اصفهاني يه تهراني واسه خودش و چند نفر ديگه كار درست ميكنه با تلاش و اعتماد به نفسش؛ ولي اينجا چي جوونا يا تو قليون سرا هستند يا ماهيگيري يا كوهنوردي يا دريا كنار با هر تفريح ديگه تنها چيزي كه وجود نداره كاره؛ ميري شهراي ديگه جو اون شهر طوريه كه وادار به كارت ميكنه بارها رفتم خارج استان هنور آفتاب نزده مردم مثل مور و ملخ دارن ميرن سر كار ولي اينجا صبح كه پا ميشي ساكت و اروم همه خوابند؛ راحت گيلاني بخواب من ساكت برات باشگا داري ميكنم ؛ گيلاني بخواب من سعادتي برات استانداري ميكنم ؛ گيلاني بخواب من ترك برات نون ميپزم ؛ ساخت و ساز ميكنم ؛ زميناتو مالك ميشم
حتي ببخشيد جوون گيلاني بخواب من غير بومي اصفهاني و تبريزي و تهراني و قزويني اصفهاني و اردبيلي ،ميام تو استانت ازدواج ميكنم ، ازدواجه ديگه گناه كه نيست؛ ولي چرا همه واسه ازدواج ميان گيلان؛ ؟؟؟؟ نميدونم شايد از نظر نژادي گيلاني ها از همه زيباترند؛ ببخشيد مجبور شدم بگم يه تلنگري به خودمون بزنيم شايد از خواب بيدار شديم.
تا قبله مي شين مردومه من قبله نمايم