[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/functions.php on line 4752: Cannot modify header information - headers already sent by (output started at [ROOT]/includes/functions.php:3887)
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/functions.php on line 4754: Cannot modify header information - headers already sent by (output started at [ROOT]/includes/functions.php:3887)
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/functions.php on line 4755: Cannot modify header information - headers already sent by (output started at [ROOT]/includes/functions.php:3887)
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/functions.php on line 4756: Cannot modify header information - headers already sent by (output started at [ROOT]/includes/functions.php:3887)
تالارهای گفتمان هواداران داماش گیلان • مشاهده مبحث - .....>زنگ تفریح< ....

.....>زنگ تفریح< ....

پیشنهادات و انتقادات + مطالب متفرقه ورزشی، اجتماعی، تاریخی و... (ارسال های سیاسی حذف خواهند شد) را در این بخش قرار دهید.

مديران انجمن: meraj130, antiros

پستتوسط pedram_1367 » يکشنبه مه 06, 2012 2:30 am

صورت زشت و وحشتناک این مرد (+عکس)

حمد حاسین، مرد هندی که در حال حاضر 44 سال داشته و در شهر "سیناگار" زندگی می کند از یک نوع بیماری بسیار نادر رنج می برد. این سندرم خاص باعث شده است تا طرف راست صورت و سینه وی به شکل ترسناک و زشتی پیدا کند. وی از زمانی که متولد شده بود دارای لکه ای سرخ بر روی صورتش بود که کم کم بزرگ شده و سمت راست سینه وی را نیز پوشانده است. متاسفانه این لکه در صورت وی باد کرده و شکل بسیار نامطلوبی را به این مرد داده است.

متاسفانه خانواده او به دلایل مشکلات مالی نتوانسته بودند او را در زمان کودکی درمان کنند و وی تا دوره بزرگ سالی با این مشکل دست و پنجه نرم کرد. او خود در این مورد می گوید: من در ابتدا متوجه نبودم که با دیگران متفاوت هستم و دلیل آن هم رفتار خوب خانواده و اطرافیان با من بود. اما پس از رسیدن به سن بلوغ و ورود به جامعه بود که من متوجه شدم که تفاوتهایی با دیگران دارم. متاسفانه بسیاری از مردم با من برخورد مناسبی نداشتند و حتی تعدادی تصور می کنند که بیماری من واگیردار است و صورت خود را در مقابل من می پوشانند. من چند بار سعی کردم که ازدواج کنم اما به خاطر این بیماری موفق نشدم.
او در زمانی که به اندازه کافی رشد کرد به دنبال شغلی گشت تا نهایتا در یک دفتر روابط عمومی به عنوان یک کارمند ساده استخدام شد. وی پس از جمع کردن پول کافی به پزشک مراجعه کرد. پزشکان بیماری وی را سندرم‌ " haemangioma " تشخیص دادند که در آن توموری در بدن به وجود می آید که پر از رگهای خونی اضافی و ناخواسته است. وی در هندوستان به زیر تیغ جراحان رفت که متاسفانه به دلیل خونریزی عمل وی ناموفق بود.
وی سپس با دکتر " میلتون وانر" در نیویورک تماس گرفت تا در مورد مشکل خود مشورت بگیرد. این پزشک بیماری وی را "لکه سرخ" تشخیص دادند که به دلیل درمان نشدن رشد کرده و به این شکل در آمده است. این پزشک در مورد شرایط محمد می گوید: بیماری "لکه سرخ" قابل درمان است اما در این مورد به دلیل عدم درمان و بزرگ شدن عضو کار برای درمان بسیار سخت شده است. اما همچنان امیدهایی برای درمان وجود دارد.

محمد امیدوار است که بتواند با انجام عمل جراحی از این شرایط نجات پیدا کرده و به زندگی عادی خود بازگردد. وی در حال حاضر با مادر و خواهر خود زندگی می کند. پدر او در سال 2008 میلادی فوت کرده است.




نماد کاربر
pedram_1367
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 2725
تاريخ عضويت: چهارشنبه جولاي 13, 2011 12:00 am
محل سکونت: شهر باران ( RASHT )

پستتوسط siabagh » يکشنبه مه 06, 2012 9:08 am

[quote:85dd454c7d="pedram_1367"]صورت زشت و وحشتناک این مرد (+عکس)

حمد حاسین، مرد هندی که در حال حاضر 44 سال داشته و در شهر "سیناگار" زندگی می کند از یک نوع بیماری بسیار نادر رنج می برد. این سندرم خاص باعث شده است تا طرف راست صورت و سینه وی به شکل ترسناک و زشتی پیدا کند. وی از زمانی که متولد شده بود دارای لکه ای سرخ بر روی صورتش بود که کم کم بزرگ شده و سمت راست سینه وی را نیز پوشانده است. متاسفانه این لکه در صورت وی باد کرده و شکل بسیار نامطلوبی را به این مرد داده است.

متاسفانه خانواده او به دلایل مشکلات مالی نتوانسته بودند او را در زمان کودکی درمان کنند و وی تا دوره بزرگ سالی با این مشکل دست و پنجه نرم کرد. او خود در این مورد می گوید: من در ابتدا متوجه نبودم که با دیگران متفاوت هستم و دلیل آن هم رفتار خوب خانواده و اطرافیان با من بود. اما پس از رسیدن به سن بلوغ و ورود به جامعه بود که من متوجه شدم که تفاوتهایی با دیگران دارم. متاسفانه بسیاری از مردم با من برخورد مناسبی نداشتند و حتی تعدادی تصور می کنند که بیماری من واگیردار است و صورت خود را در مقابل من می پوشانند. من چند بار سعی کردم که ازدواج کنم اما به خاطر این بیماری موفق نشدم.
او در زمانی که به اندازه کافی رشد کرد به دنبال شغلی گشت تا نهایتا در یک دفتر روابط عمومی به عنوان یک کارمند ساده استخدام شد. وی پس از جمع کردن پول کافی به پزشک مراجعه کرد. پزشکان بیماری وی را سندرم‌ " haemangioma " تشخیص دادند که در آن توموری در بدن به وجود می آید که پر از رگهای خونی اضافی و ناخواسته است. وی در هندوستان به زیر تیغ جراحان رفت که متاسفانه به دلیل خونریزی عمل وی ناموفق بود.
وی سپس با دکتر " میلتون وانر" در نیویورک تماس گرفت تا در مورد مشکل خود مشورت بگیرد. این پزشک بیماری وی را "لکه سرخ" تشخیص دادند که به دلیل درمان نشدن رشد کرده و به این شکل در آمده است. این پزشک در مورد شرایط محمد می گوید: بیماری "لکه سرخ" قابل درمان است اما در این مورد به دلیل عدم درمان و بزرگ شدن عضو کار برای درمان بسیار سخت شده است. اما همچنان امیدهایی برای درمان وجود دارد.

محمد امیدوار است که بتواند با انجام عمل جراحی از این شرایط نجات پیدا کرده و به زندگی عادی خود بازگردد. وی در حال حاضر با مادر و خواهر خود زندگی می کند. پدر او در سال 2008 میلادی فوت کرده است.




[/quote:85dd454c7d]

واي بيلاوارسي....
نماد کاربر
siabagh
کاربر فوق حرفه ای
کاربر فوق حرفه ای
 
پست ها : 1082
تاريخ عضويت: سه شنبه آگوست 16, 2011 12:00 am
محل سکونت: RASHT

پستتوسط siabagh » يکشنبه مه 06, 2012 9:16 am

موزيك ويدئوي بسيار زيباي آها بوگو از زاكون و موري(zacon feat mori)
كيفيت فوق العاده \ به گيلكي بيشتر اميدوار باشيم با ين جوانان:
لينك دانلود:



[img:b176a7bea8]http://dl-iranbala.info/DL/1391/Pictuer/Music%20Video/Irani/Aha-Boogoo-(Ft-Mori).jpg[/img:b176a7bea8]
تا قبله مي شين مردومه من قبله نمايم
نماد کاربر
siabagh
کاربر فوق حرفه ای
کاربر فوق حرفه ای
 
پست ها : 1082
تاريخ عضويت: سه شنبه آگوست 16, 2011 12:00 am
محل سکونت: RASHT

پستتوسط RASHTBOY » يکشنبه مه 06, 2012 10:29 am

به این تست شک نکنید. [color=red:d4e8f84b73]این آخرین و استانداردترین تست شخصیت شناسى است که این روزها در اروپا بین روانشناسان در جریان است.[/color:d4e8f84b73] پاسخهایش هم اصلاً کار دشوارى نیست. کافى است کمى به خودتان رجوع کنید. یک کاغذ و قلم هم کنار دستتان باشد و جوابی را که انتخاب می کنید یادداشت کنید که بتوانید امتیازهایى که گرفته اید جمع بزنید. حاضرید؟ پس شروع کنید:

1) چه موقع از روز بهترین و آرام ترین احساس را دارید؟

الف _ صبح،

ب- عصر و غروب،

ج _ شب



2) معمولاً چگونه راه مى روید؟

الف _ نسبتاً سریع، با قدم هاى بلند،

ب- نسبتاً سریع، با قدمهاى کوتاه ولى تند و پشت سر هم،

ج _ آهسته تر، با سرى صاف روبرو،

د _ آهسته و سربه زیر، ه- - خیلى آهسته



3) وقتى با دیگران صحبت مى کنید؛

الف _ مى ایستید و دست به سینه حرف مى زنید،

ب- دستها را در هم قلاب مى کنید،

ج _ یک یا هر دو دست را در پهلو مى گذارید،

د _ دست به شخصى که با او صحبت مى کنید، مى زنید،

و ه-_ با گوش خود بازى مى کنید، به چانه تان دست مى زنید یا موهایتان را صاف مىکنید



4) وقتى آرام هستید، چگونه مى نشینید؟

الف _ زانوها خم و پاها تقریباً کنار هم،

ب- چهارزانو،

ج _ پاى صاف و دراز به بیرون،

د _ یک پا زیر دیگرى خم



5) وقتى چیزى واقعاً براى شما جالب است، چگونه واکنش نشان مى دهید؟

الف _ خنده اى بلند که نشان دهد چقدر موضوع جالب بوده،

ب _ خنده، اما نه بلند،

ج _ با پوزخند کوچک،

د _ لبخند بزرگ،

ه_ لبخند کوچک



6) وقتى وارد یک میهمانى یا جمع مى شوید؛

الف _ با صداى بلند سلام و حرکتى که همه متوجه شما شوند، وارد مى شوید

ب _ با صداى آرامتر سلام مى کنید و سریع به دنبال شخصى که مى شناسید، مى گردید

ج _ در حد امکان آرام وارد مى شوید، سعى مى کنید به نظر سایرین نیایید



7) سخت مشغول کارى هستید، بر آن تمرکز دارید، اما ناگهان دلیلى یا شخصى آن را قطع مى کند؛

الف _ از وقفه ایجاد شده راضى هستید و از آن استقبال مى کنید

ب _ بسختى ناراحت مى شوید

ج _ حالتى بینابین این 2 حالت ایجاد مى شود



8) کدامیک از مجموعه رنگ هاى زیر را بیشتر دوست دارید؟

الف- قرمز یا نارنجى

ب- سیاه

ج- زرد یا آبى کمرنگ

د- سبز

ه- آبى تیره یا ارغوانى

و- سفید

ز- قهوه اى، خاکسترى، بنفش



9) وقتى در رختخواب هستید (در شب) در آخرین لحظات پیش از خواب، در چه حالتى دراز مى کشید؟

الف- به پشت

ب- روى شکم (دمر)

ج- به پهلو و کمى خم و دایره اى

د- سر بر روى یک دست

ه- سر زیر پتو یا ملافه...



10) آیا شما غالباً خواب مى بینید که:

الف- از جایى مى افتید.

ب- مشغول جنگ و دعوا هستید.

ج- به دنبال کسى یا چیزى هستید.

د- پرواز مى کنید یا در آب غوطه ورید.

ه- اصلاً خواب نمى بینید.

و- معمولاً خواب هاى خوش مى بینید


امتیازات


سؤال اول: الف(2 امتیاز)، ب (4 امتیاز)، ج (6 امتیاز)

سؤال دوم: الف (6امتیاز)، ب (4 امتیاز)، ج (7 امتیاز)، د (2 امتیاز)، ه (1 امتیاز)

سؤال سوم: الف (4 امتیاز)، ب (2 امتیاز)، ج (5 امتیاز)، د (7 امتیاز)، ه (6 امتیاز)

سؤال چهارم: الف (4 امتیاز)، ب (6 امتیاز)، ج (2 امتیاز)، د (1 امتیاز)

سؤال پنجم: الف (6 امتیاز)، ب (4 امتیاز)، ج (3 امتیاز)، د (5 امتیاز)، ه (2 ا متیاز)

سؤال ششم: الف (6 امتیاز)، ب (4 امتیاز)، ج (2 امتیاز)

سؤال هفتم: الف (6 امتیاز)، ب (2 امتیاز)، ج (4 امتیاز)

سؤال هشتم: الف (6 امتیاز)، ب (7 امتیاز)، ج (5امتیاز)، د (4 امتیاز)، ه (3 امتیاز) و (2 امتیاز)، ز (1 امتیاز)

سؤال نهم: الف (7 امتیاز)، ب (6 امتیاز)، ج (4 امتیاز)، د (2 امتیاز)، ه (1 امتیاز)

سؤال دهم: الف (4 امتیاز)، ب (2 امتیاز)، ج (3 امتیاز)، د (5 امتیاز)، ه (6 امتیاز)، و (1 امتیاز)

خب، امتیازهایتان را جمع زدید. عدد به دست آمده را با جدول مقابل مقایسه کنید و شخصیت خودتان را بشناسید.


نتیجه گیرى:


* اگر امتیاز شما بالاى 60 است

دیگران در ارتباط و رفتار با شما شدیداً مراقب و هوشیار هستند آنها شما را مغرور، خودمحور و بى نهایت سلطه جو مى دانند، گرچه شما را تحسین مى کنند و به ظاهر مى گویند«کاش من جاى تو بودم!!» اما معمولاً به شما اعتماد ندارند و نسبت به ایجاد رابطه اى عمیق و دوستانه بى میل و فرارى هستند.


* اگر از 51 تا 60 امتیاز دارید

بدانید دوستان شما را تحریک پذیر مى دانند، بدون فکر عمل مى کنیدو سریع از موضوعات ناخوشایند برآشفته مى شوید ، علاقه مند به رهبرى جمع و تصمیم گیریهاى سریع دارید (هرچند اغلب درست از کار درنمى آیند!) دیگران شما را جسور و اهل مخاطره مى دانند. کسى که همه چیز را تجربه و امتحان مى کند، از ماجراجویى لذت مى برد و در مجموع به دلیل ایجاد شرایط و بستر

هیجانات توسط شما، از همراهى تان لذت مى برند.


* اگر از 41 تا 50 امتیاز به دست آوردید

به خود امیدوار باشید ، دیگران شما را بانشاط، سرزنده، سرگرم کننده و جالب و جذاب مى بینند. شما دائماً مرکز توجه جمع هستید و از تعادل رفتارى خوبى بهره مند هستید. فردى مهربان، ملاحظه کار و فهمیده به نظر مى رسید. قادر هستید به موقع باعث شادى و خوشى دوستانتان شوید و اسباب هلهله و خنده آنها را فراهم کنید و در همان شرایط و در صورت لزوم بهترین کمک بر اعضاى گروه هستید.


* اگر 31 تا 40 امتیاز نصیب شما شد

بدانید در نظر سایرین معقول، هوشیار، دقیق ، ملاحظه کار و اهل عمل هستید. همه مى دانند شما باهوش و با استعداد هستید اما مهمتر از همه فروتن و متواضع هستید. به سرعت و سادگى با دیگران باب دوستى را باز نمى کنید. اما اگر با کسى دوست شوید صادق، باوفا و وظیفه شناس هستید. اما انتظار بازگشت این صداقت و صمیمیت از طرف دوستانتان را دارید گرچه سخت دوست مى شوید اما سخت تر دوستى ها را رها مى کنید.


* از 21 تا 30 امتیاز

در نظر سایرین فردى زحمت کش هستید اما متأسفانه گاهى اوقات ایرادگیر هستید. شما بسیار بسیار محتاط و بى نهایت ملاحظه کار به نظر مى رسید. زحمتکشى که در کمال آرامش و با صرف زمان زیاد در جمع بار دیگران را بردوش مى کشد و بدون فکر و براساس تحریک لحظه اى و آنى هرگز نظر نمى دهد. دیگران مى دانند شما همیشه تمام جوانب کارها را مى سنجید و سپس تصمیم مى گیرید.

* و اگر کمتر از 21 امتیاز داشتید: دیگران شما را خجالتى، عصبى و آدمى شکاک و دودل مى دانند شخصى که همیشه سایرین به عوض او فکر مى کنند، برایش تصمیم مى گیرند و از او مراقبت مى کنند. کسى که اصلاً تمایل به درگیرشدن در کارهاى گروهى و ارتباط با افراد دیگر را ندارد!
نماد کاربر
RASHTBOY
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 3094
تاريخ عضويت: يکشنبه آگوست 28, 2011 12:00 am
محل سکونت: رشت شهر برترینها

پستتوسط armin8651 » سه شنبه مه 08, 2012 10:16 am

[b:66beffcddd]سفری از کهان تا کیهان

[/b:66beffcddd]
رشت، داماش، عشق
نماد کاربر
armin8651
کاربر خیلی فعال
کاربر خیلی فعال
 
پست ها : 545
تاريخ عضويت: دوشنبه مه 16, 2011 12:00 am
محل سکونت: رشت

پستتوسط pedram_1367 » چهارشنبه مه 09, 2012 5:38 am

کار عجیب و وحشتناک یک زوج برای ثابت کردن عشق خود (+عکس)

یک زوج جوان برای اثبات عشق خود را زیر 1 میلیون زنبور مدفون کردند. این زوج شجاع ثابت کردند که عشق گاهی خطرناک است. آنها برای اثبات وحدت و یکی بودنشان خود را زیر 1 میلیون زنبور پنهان کردند.

به گزارش آخرین نیوز به نقل از برترین ها این مرد چینی یک زنبور دار است و همسرش را متقاعد کرد که برای اثبات عشقشان به زندگی مشترک خود را در پوششی از زنبور های عسل قرار دهند و این زن هم حرف شوهر خود را پذیرفت. وزن این زنبورها 96.5 کیلوگرم بود. این مرد میگوید: من نسبت به زنبورها آشنایی دارم و نیش آنها در من اثر نمی گذارد.
وی میگوید یک بار توسط 400 زنبور گزیده شده است اما برایش اتفاقی پیش نیامده است و این در حالی است که اگر این اتفاق برای یک فرد عادی رخ دهد حتما خواهد مرد. آنها در حالیکه دستان یکدیگر را گرفته بودند کم کم با پوشش زنبوری پوشیده شدند.



نماد کاربر
pedram_1367
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 2725
تاريخ عضويت: چهارشنبه جولاي 13, 2011 12:00 am
محل سکونت: شهر باران ( RASHT )

پستتوسط keyvan » چهارشنبه مه 09, 2012 5:45 am

عجب عششششششششششششششششششقی /18/
نماد کاربر
keyvan
متعصب سایت
متعصب سایت
 
پست ها : 1248
تاريخ عضويت: سه شنبه فبريه 08, 2011 12:00 am
محل سکونت: * رشت با تمدن *

پستتوسط RASHTBOY » پنج شنبه مه 10, 2012 11:14 am

این تست را بادقت جواب دهید و گزینه هایی كه انتخاب میكنید اعداد مقابلشان را باهم جمع كنید تا در آخر معلوم شود شما در چه ماهی باید متولد میشدید




1- آیا خود را فردی خودكاو و درونگر تلقی میكنید؟
الف) بله قطعا(3) ب) گاهی اوقات(2) ج) خیر به هیچ وجه (1)

2- چگونه با تغییرات مواجه میشوید؟
الف) به پیشواز و استقبال آنها میروید(3)
ب) به خوبی خود را با آنها سازگار و هماهنگ میكنید(2)
ج) تا جای ممكن از آنها فرار میكنید(1)

3- از كجا ، بیشترین قدرت احساسی تان را دریافت میكنید؟
الف) از درون خود (2) ب) از محیط اطرافتان(1)

4- آیا به جزییات اهمیت زیادی میدهید و به اصطلاح مو را از ماست بیرون میكشید؟
الف) بله(3) ب) تا حدی( 2) ج) خیر (1)

5- آیا در قبال ارتباطهایتان احساس تعهد و مسئولیت میكنید؟
الف) بله (3) ب) گاهی اوقات(2) ج) خیر (1)

6- كدام یك از گزینههای زیر بهتر از همه خصوصیات شما را توصیف میكند؟
الف) پرشور، مشتاق، پر حرارت و سرشار از انرژی (3)
ب) با ثبات، پیگیر، منطقی و اهل عمل(4)
ج) عاطفی و روشنفكر(2)
د) حساس، تحریك ذیر و شهوتی(1)

7- آیا خود را فردی كاری و فعال تلقی میكنید؟
الف) بله كاملا(3) ب)تا حدی(2) ج) خیر اصلا (1)

8- آیا در زمینه خرج كردن پول، خوب و حساب شده عمل میكنید؟
الف) بله كاملا(3) ب)تا حدی(2) ج) خیر اصلا (1)

9- آیا خود را فردی مبتكر و خلاق تلقی میكنید؟
الف) بله كاملا(3) ب)تا حدی(2) ج) خیر اصلا (1)

10- آیا فردی جسور و بی پروا هستید؟
الف) بله (3) ب) گاهی اوقات(2) ج) خیر (1)

11- آیا خود را فردی لذت طلب تلقی میكنید؟
الف) بله كاملا(3) ب)تا حدی(2) ج) خیر اصلا (1)

12- آیا فردی كمال گرا هستید؟
الف) بله (2) ب) خیر (1)

13- آیا احساسات و عواطف خود را بروز میدهید؟
الف ) بله همیشه(3) ب) گاهی اوقات (2) ج) خیر اصلا (1)

14- اطرافیانتان شما را چگونه توصیف میكنند؟

الف) فردی واقع نگر (2) ب) فردی آرمانگرا (1)

15- در یك مهمانی معمولا:
الف) به پذیرایی از دیگران میپردازید (6)
ب) با گفتن لطیفه دیگران را به خنده وا میدارید(5)
ج) در كنار دوستان یا خویشاوندان مینشینید و سخت سرگرم گپ زدن با آنها میشوید (4)
د) خاطرات شیرین و جالبتان را برای دیگران تعریف می كنید (3)
ل) با همه سر صحبت را باز میكنید و هر چند دقیقه یك بار كنار فرد جدیدی مینشینید(7)
م) در گوشهای دنج مینشینید و در سكوت و تنهایی رفتار دیگران را زیر نظر میگیرید(1)
ی) برای مهمانان میوه پوست میكنید و توجه همه را به خود جلب میكنید (2)

نتیجه تست

اگر نتیجه تست به دست آمده با هر كدام از گزینههای زیر مطابقت داشت، شما باید در آن ماه خاص متولد میشدید چرا كه خصوصیات تان بیشتر با ویژگی های منحصر به فرد آن برج سازگار است و اگر نتیجه تست با ماه تولدتان یكی باشد، قطعا شرایط خاص ردیف بودن سیارهها و وضعیت كره ماه در هنگام تولدتان مناسب بوده است

اگر امتیازتان بین 15 تا 17 است: شما میبایست در ماه اسفند متولد میشدید

اگر امتیازتان بین 18 تا 20 است: شما میبایست در ماه بهمن متولد میشدید

اگر امتیازتان بین 21 تا 23 است: شما میبایست در ماه دی متولد میشدید

اگر امتیازتان بین 24 تا 26 است: شما میبایست در ماه آذر متولد میشدید

اگر امتیازتان بین 27 تا 29 است: شما میبایست در ماه آبان متولد میشدید

اگر امتیازتان بین 30 تا 32 است: شما میبایست در ماه مهر متولد میشدید

اگر امتیازتان بین 33 تا 35 است: شما میبایست در ماه شهریور متولد میشدید

اگر امتیازتان بین 36 تا 38 است: شما میبایست در ماه مرداد متولد میشدید

اگر امتیازتان بین 39 تا 41 است: شما میبایست در ماه تیر متولد میشدید

اگر امتیازتان بین 42 تا 44 است: شما میبایست در ماه خرداد متولد میشدید

اگر امتیازتان بین 45 تا 46 است: شما میبایست در ماه اردیبهشت متولد میشدید

اگر امتیازتان 47 است: شما میبایست در ماه فروردین متولد میشدید
نماد کاربر
RASHTBOY
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 3094
تاريخ عضويت: يکشنبه آگوست 28, 2011 12:00 am
محل سکونت: رشت شهر برترینها

پستتوسط pedram_1367 » يکشنبه مه 13, 2012 3:12 am

دوستان راه حل ازواج هم در اومد ... ما رفتیم واسه ازدواج /4/ /4/

http://host10.aparat.com//public/user_d ... 193872.flv
نماد کاربر
pedram_1367
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 2725
تاريخ عضويت: چهارشنبه جولاي 13, 2011 12:00 am
محل سکونت: شهر باران ( RASHT )

پستتوسط pedram_1367 » يکشنبه مه 13, 2012 3:49 am

جزییاتی از فاجعه برنامه خاله شادونه ...

روزنامه ایران نوشت:
برنامه خاله شادونه برای کودکان خرمدره پایان دلخراشی داشت و مرگ 3 کودک را زیر دست و پا رقم زد. وقتی خاله شادونه در پایان برنامه از بچه‌‌‌ها خواست نزد مادرانشان بروند هیچ کس تصور نمی‌کرد فاجعه‌ای آفریده شود.
عصر پنج‌شنبه 21 اردیبهشت ماه سال جاری هر کسی می‌شنید در برنامه خاله شادونه حادثه‌ای فاجعه‌آمیز رخ داده است، شوکه می‌شد و باور نمی‌کرد. 3 کودک کشته شدند و 7 کودک در بیمارستان‌‌‌های مختلف تحت درمان قرار گرفتند.
شادی رنگ باخته
بلیت‌‌‌ها از یک هفته پیش به فروش رسیده بود. بچه‌‌‌ها ثانیه​شماری می‌کردند تا روز اجرای برنامه برسد. پلاکارد‌‌‌های توزیع شده در شهر، هیجان بچه‌‌‌ها را بیشتر می‌کرد. عسل تا صبح رویای خاله شادونه را می‌دید و صبح‌‌‌ها از مادر می‌پرسید چند شب دیگر باید بخوابد تا در برنامه خاله شادونه حاضر شود. برای همبازی‌هایش گفته بود که قرار است در برنامه خاله شادونه شرکت کند و بلیت را هم در دست دارد.
روز پنج‌شنبه زودتر از همیشه از خواب بیدار شد. دل توی دلش نبود تا خاله‌ شادونه را از نزدیک ببیند. از ظهر لباس‌هایش را پوشید و آماده شده بود تا ساعت 3 بعد از ظهر به همراه مادر به سالن برود. طاقت و قرار نداشت، مادر وقتی بی‌صبری وی را دید، زودتر حاضر شد و تصمیم گرفت برای آن‌که عسل کوچولو بیش از این انتظار نکشد وی را به سالن برگزاری مراسم ببرد. مسیر زیادی نبود و نیم ساعته به سالن رسیدند اما با جمعیت زیادی پشت در سالن روبه‌رو شدند. قرار بود بچه‌‌‌ها از مادرانشان جدا شوند و همگی کنار هم بنشینند. عسل، هم دستان مادرش را ر‌‌ها کرد و بین بچه‌‌‌ها نشست. برنامه شروع شد. برایش مانند رویا بود و وقتی خاله شادونه را برابرش و نزدیک خود دید آنقدر ذوق کرده بود که مانند بقیه بچه‌‌‌ها نمی‌توانست روی زمین بنشیند و سعی می‌کرد سر پا خاله شادونه را تماشا کند.
سروصدای زیاد بود اما بچه‌‌ها همه می​خندیدند و مادران از شنیدن شادی بچه‌هایشان به وجد آمده بودند. برنامه یک ساعت طول کشید و انتهای برنامه بود که خاله شادونه با صدای بلند گفت: حالا بچه‌‌ها پیش مامان‌هاشون برند. همین که خاله شادونه از روی سن بیرون رفت غوغایی فاجعه‌آور به پا شد. هرکدام از بچه‌‌ها باید مادرشان را از میان جمعیت مادران پیدا می‌کردند. در اصلی سالن هم بسته شده بود و جمعیت باید از در‌های فرعی کوچکی که در اطراف سالن قرار داشت خارج می‌شدند. عسل کوچولو و دیگر بچه‌‌ها نمی‌توانستند مادرشان را در میان این زنان پیدا کنند و همگی بی‌اختیار در هجوم جمعیت به سمت در‌های خروجی کشیده می‌شدند و مدام مادرشان را صدا می‌کردند اما انگار هیچ‌کس صدایشان را نمی‌شنید. عسل پایش لغزید و به زمین افتاد. هجوم جمعیت و عبور آنها از روی جسم کوچک عسل، وی را بی‌هوش کرده بود. این کودک 4 ساله پس از خروج جمعیت به بیمارستان منتقل شد و نمی‌دانست رویای تماشای برنامه خاله شادونه برای همیشه در ذهنش به کابوس تبدیل می‌شود. عسل کوچولو نجات پیدا کرد اما 3 کودک در سرنوشت مشابهی تسلیم مرگ شدند.
بنا به تحقیقات خبرنگاران شوک از هفته گذشته بلیت‌‌های برنامه خاله شادونه در مهد‌های کودک و مدارس به فروش رسیده و با اعلام همگانی به مردم اطلاع داده شد که مراسم ویژه مادران و کودکان است. قرار بود این مراسم در سالن ورزشی خرمدره برگزار شود که گفته می‌شود گنجایش سه‌هزار نفری دارد. بیش از سه هزار بلیت به فروش رسیده بود اما هنوز تقاضا برای فروش بلیت ادامه داشت و مسئولان برگزاری تصمیم گرفتند بلیت بیشتری به فروش برسانند. آنها برگه‌‌های سفیدرنگ را به قسمت‌‌های کوچک‌تری تقسیم کرده و با مهر برنامه آنها را به عنوان بلیت به فروش می‌رساندند. بیش از 7 هزار بلیت به فروش رسیده بود. در حالی که گنجایش سالن فقط سه هزار تن بود. وقتی در‌ها بسته شد نفس کشیدن هم سخت شده بود با وجود این که ازدحام جمعیت بیشتر از دو برابر ظرفیت سالن بود اما برنامه با وجود بی‌نظمی‌‌های زیادی شروع شد. خبرنگاران شوک در بررسی‌‌های میدانی پی بردند که در پایان برنامه چون گروه نمایش قرار بود از در بزرگ سالن خارج شوند، پس از خروج آنها در بزرگ بسته شد و جمعیت زیادی که داخل سالن بودند به سمت در‌های کوچک دو طرف سالن هجوم بردند. جالب اینکه داربست​هایی که در دو طرف سالن برپا شده بود، فشرده شدن جمعیت را بیشتر می‌کرد.
یک فاجعه
در زمان خروج جمعیت از سالن هیاهویی برپا بود تا این که فاجعه رقم خورد. به دلیل ازدحام زیاد جمعیت سه کودک زیر 7 سال زیر دست و پا خفه شدند و 7 کودک نیز مجروح و به بیمارستان آیت‌الله موسوی زنجان و بیمارستان ابهر و خرمدره منتقل شدند.
بازداشت چند مسئول
رئیس مرکز اطلاع‌رسانی پلیس زنجان گفت: مسئولان اجرایی برای برگزاری این مراسم مجوز داشتند و برنامه مختص زنان بود. در طول اجرای برنامه اتفاقی نیفتاد، اما از آنجا که بچه‌‌ها از مادرشان جدا شده بودند در پایان برنامه خاله شادونه اعلام کرد که بچه‌‌‌ها پیش مادرانشان بروند و پس از خروج گروه نمایش در‌های محل نیز بسته شد که این مسئله باعث ایجاد شلوغی بیش از اندازه در سالن شده و چند کودک زیر دست و پا گیر می‌کنند. در حال حاضر مسئول برنامه، مدیر برنامه، خاله شادونه و مسئول سالن از سوی پلیس دستگیر شده‌اند و خانواده قربانیان نیز از آنان شکایت کرده‌اند و تا پیگیری پرونده آنها مهمان پلیس هستند و با دستور قضایی سالن ورزشی خرمدره نیز تا اطلاع ثانوی پلمب شده است.
مرگ 2 دختر و یک پسر
پس از این حادثه بررسی‌‌های قضایی و پلیسی نشان داد که کشته شدگان نگار صالحی 7 ساله از هیدج، مهدی مولایی 3 ساله از ابهر و بهاره شادمهر 6 ساله از خرمدره، هستند و فاطمه محمدی 4 ساله، سیدعلی موسوی 7 ساله، نیلوفر قهرمانی 10 ساله و عسل محمدلو 6 ساله از خرمدره نیز در این حادثه بشدت زخمی شده و در بیمارستان‌‌های مختلف تحت درمان گرفته شده‌اند.
گفت‌وگو با عموی مهدی
عموی مهدی کوچولو که از مرگ نابهنگام برادرزاده خود هنوز شوک زده است گفت: پنجشنبه عصر مهدی که 3 ساله بود به همراه مادرش برای دیدن نمایش خاله شادونه به سالن 3 هزار نفری رفته بود که البته تنها 1700 صندلی دارد، اما برای این برنامه بیش از 4 هزار بلیت به فروش رفته بود که مادران در دور سالن نشسته بودند و بچه‌‌ها وسط سالن بودند. در خروجی سه پله داشت که بسیار باریک بود و هنگام خروج بچه‌‌ها از این در، شماری از آنها روی زمین افتادند و به دلیل فشاری که از جمعیت روی آنها آمده بود دچار مصدومیت شدند و سه کودک نیز خفه شدند که مهدی یکی از آنها بود. مهدی تنها بچه خانواده بود و وضع روحی خانواده بسیار خراب است و انتظار داریم مسئولان شهری پاسخگوی مصیبت این خانواده‌‌ها باشند.
مرگ تلخ نگار کوچولو
دایی نگار کوچولو نیز که از این ماجرا بسیار متأثر است، گفت: نگار ساعت 2 بعد از ظهر به همراه مادر و خواهر 3 ماهه‌اش از خانه خارج شد. اما پس از پایان برنامه وقتی بچه‌‌ها به سمت مادران خود حرکت می‌کردند شماری از مادران به خاطر ازدحام جمعیت به طبقه پائین افتاده و بچه‌‌ها زیر دست و پای آنها له شده بودند. این مرد با اعلام این که وضع روحی پدر و مادر نگار بسیار ناراحت‌کننده است، گفت: مادر نگار می‌گوید در لحظه آخر نگار را دیده که برای وی دست تکان داده است، اما در یک لحظه از جلوی چشمش ناپدید شده و پس از چند دقیقه جنازه وی را روی دست یکی از زنان دیده است.
مسئولان پاسخگو نیستند
در پیگیری‌‌های خبرنگار شوک با مسئولان امدادی شهر هیچ کدام از مسئولان پاسخگو نبودند. تلفن همراه فرماندار از دسترس خارج بود و مسئولان هلال‌احمر اعلام کردند روز حادثه مأموریت به آنان اعلام شده و در میان راه بودند که مأموریت لغو شده است. اورژانس نیز هیچ پاسخی نداد و گفت که ما اعزام نشده‌ایم. بیمارستان‌‌هایی که مصدومان به آنها اعزام شده بودند نیز پاسخگوی خبرنگاران نبودند و جالب‌تر این که چون این مراسم برای مادران و کودکان اجرا می‌شد هیچ فیلمی از این مراسم در دست نیست.
نماد کاربر
pedram_1367
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 2725
تاريخ عضويت: چهارشنبه جولاي 13, 2011 12:00 am
محل سکونت: شهر باران ( RASHT )

پستتوسط pedram_1367 » يکشنبه مه 13, 2012 3:52 am

دختر 19 ساله ایرانی در آمریکا غوغا کرده است( + عکس)

آلیا صبور شهروند امریکایی ایرانی الاصل است که تمام وقت در دانشگاه نیویورک تدریس می کند و به عنوان یک نابغه نام خود را در ردیف جوان ترین استاد دانشگاه جهان ثبت کرده است. وی در سن ۱۰ سالگی در دانشگاه استونی بروک ثبت نام کرد و در ۱۱ سالگی به عنوان عضو ارکستر سمفونی راک لند به اجرای قره نی پرداخت.

به گزارش آتی نیوز، صبور مدرک لیسانس خود را در ۱۴ سالگی در دانشگاه نیویورک اخذ و در ۱۸ سالگی در ۱۹ فوریه، مدرک دکترای خو را از دپارتمان تکنولوژی پیشرفته فوزیون در دانشگاه کانکوک سئول دریافت کرد.

وی تا ماه قبل در دانشگاه انزلیچی فیزیک را در دانشگاه کنکوک تدریس می کرد و در حال حاضر، ریاضی و فیزیک در دانشگاه جنوبی ایالت نیواورلند تدریس می کند. او یکی از دلایل ترک دانشگاه سئول را مشکل تکلم به زبان کره ای بیان کرده است.

صبور، اولین شهروند امریکایی است که رتبه اولین و جوان ترین پرفسور زن را در تاریخ امریکا دارا است. رکوردار قبلی جوان ترین پرفسور دانشگاه متعلق به فیزیکدان اسکاتلندی کولین مک لورین است که در سال ۱۷۱۷ در سن ۱۹ سال و ۷ ماهگی این رتبه علمی را کسب کرده بود.

نماد کاربر
pedram_1367
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 2725
تاريخ عضويت: چهارشنبه جولاي 13, 2011 12:00 am
محل سکونت: شهر باران ( RASHT )

پستتوسط amir131 » يکشنبه مه 13, 2012 6:44 am







[align=center][/align]
نماد کاربر
amir131
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 2402
تاريخ عضويت: شنبه سپتامبر 25, 2010 12:00 am
محل سکونت: Rain ciTy

پستتوسط armin8651 » يکشنبه مه 13, 2012 7:29 am

این عکس های خنده داری داره ببینین :D

http://troll.samenblog.com
رشت، داماش، عشق
نماد کاربر
armin8651
کاربر خیلی فعال
کاربر خیلی فعال
 
پست ها : 545
تاريخ عضويت: دوشنبه مه 16, 2011 12:00 am
محل سکونت: رشت

پستتوسط siabagh » يکشنبه مه 13, 2012 10:50 am

سوسن تسليمي -پرواز هماي - علي رضا مجلل(بازيگر نقش ميرزا)

[img:1a5b4344b4]http://v6rg.com/wp-content/uploads/2012/05/alireza-mojallal-homay-susan-taslimi.jpg[/img:1a5b4344b4]
تا قبله مي شين مردومه من قبله نمايم
نماد کاربر
siabagh
کاربر فوق حرفه ای
کاربر فوق حرفه ای
 
پست ها : 1082
تاريخ عضويت: سه شنبه آگوست 16, 2011 12:00 am
محل سکونت: RASHT

پستتوسط pedram_1367 » سه شنبه مه 15, 2012 6:15 am

شباهت برخی از بازیگران ایرانی و خارجی ...















نماد کاربر
pedram_1367
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 2725
تاريخ عضويت: چهارشنبه جولاي 13, 2011 12:00 am
محل سکونت: شهر باران ( RASHT )

قبليبعدي

بازگشت به متفرقه

چه کسي حاضر است ؟

کاربران حاضر در اين انجمن: بدون كاربران آنلاين و 2 مهمان