[quote:e50fad9877="eparsi"]خب مازیار جان رسیدیم به سوالات من:
1-در کودکی چه حس و حالی داشتی که عشق دروازبانی بودی و همیشه در فوتبال سراغ این پست میرفتی؟
2-چی شد که از محله فلاحتی رشت نقل مکان کردید و رفتید (فکر کنم)تهران؟
3-بعد بهترین دوست دوران کودکی ات وقتی محله قدیم بودی کی بود (من نیستم مطمئنا پس نگو) که الان هم دوست داری ببینیش؟
4-درباره شخصیت های زیر هر چی به ذهنت میرسه بگو:
الف:آیت الله مطهری
ب:محمد مصدق
پ)شیون فومنی
ت)ماری کوری
ث)گورباچف
ت)ونجیلز
ث)آقا محمد خان قاجار
ج)سهراب سپهری
چ)مارکوپولو[/quote:e50fad9877]
1-به حرکات و رفتار عابدزاده علاقه ی زیادی داشتم و ادامه هم دادم ولی به دلیل مصدومیتی که پیدا کردم بعد از بهبود ادامه ندادم.
2-مهمترین دلیل نقل مکان قبول شدنم دانشگاه بود ولی در کل یه سری مسائل شخصی هم باعث شد که خیلی برام آموزنده بود و این رفتن و اومدن ها خیلی روی تفکرتم تاثیر داشت و وقتی اون موقع کسی میگفت تا الان خارج از استان زندگی نکردی و اون موقع قدر گیلانی ها رو میگیرید کاملا درک کردم.
3-ما رو یاد کودکیمون انداختی و چه دورانی داشتیم

اگه راستشو بخوای مجتبی قربان زاده بود همون که وقتی فوتبال بازی میکردیم همیشه با هم بودیم و اون پرتاب دست بلندی داشت و من از دروازه میومدم جلو و گل میزدم.(عجب دورانی بود

)
4-ابتدا باید بگم تحقیق و اطلاعات زیادی در مورد افراد غیر گیلانی ندارم و اگه جواب درستی ندادم ازت پوزش میخوام.و من هم هرچی به ذهنم میرسه خالصانه میگم.
الف:آیت الله مطهری:خ مطهری به ذهنم رسید
ب:یکی از دشمنان گیلان که گفت گشنه بودن مردم گیلان مهم نیست مهم این بود که گیلان زیر سلطه حکومت مرکزی موند!!!
پ:شیون فومنی:شاعر بزرگ گیلک زبان که یه تار موش رو به تمام شاعرهای پارس زبان نمیدم.و ان شاالله روزی برسه که اسم خیابان های رشت رو به جای شخصیت های ایرانی پر بشه از اسامی بزرگان و اسطوره های گیلان
ت:ماری کوری:داشنمند لهستانی که خیلی از بیماران سرطانی که بهبود یافتند باید بعد از خدا مدیون ماری کوری باشند.چیز دیگه ای به ذهنم نمیرسه
ث:گورباچف:آخرین رهبر شوروی که حتی با ایرانئ رابطه ی تقریبا خوبی داشت و چند نامه بین او و آیت الله خمینی رد و بدل شد ولی هیچ فایده ای نداشت
ت)ونجیلز:باهاش آشنایی ندارم.توی جیب جا میشه؟
ت:آقا محمد خان قاجار:اگه اینجوری بنویسیم خیلی بهتره آغا محمد خان قاجار.
در کل میخواست عقیم بودنش رو با بی رحمی و خشن بودن جبران کنه و چون نمیتونست کاری کنه همیشه زن هاش رو الکی میزد.
ج)سهراب سپهری:شاعر پارس زبانی که با دیگر زبان های زنده دنیا شعر گفت و شخصیت بین المللی دارد
چ:مارکوپولو:جهانگرد و تاجری که از راه ابریشم از ایران گذشت و در این زمانه معمولا برای مثال زدن در مورد دیر کردن از اصطلاح مارکوپولو استفاده میکنند.