گفتی بازی با شهرداری بندرعباس.
اونجا صفر صفر شده بود و نیمه اول اینجا رو خیلی بد بازی کرده بود پگاه.
یکی از رفیقام با من اومده بود ورزشگاه خیلی عصبی شده بود جوری که صورتش کبود شد.
بعد از یه سانتر بد شروع کرد به دادن فوحش خوار و مادر... جلومون یه مردی با پسر 10 یا 12 سالش نشسته بود.
وسط فحش دادن رفیقم بچه برگشت به سمت دوستم لباسش رو آروم تکون داد و گفت آقا ... آقا... شما خیلی بی تربیت هستید....
خدایی این رفیقم تا آخر بازی حرف نزد.
