توسط jamaran-city » جمعه نوامبر 25, 2011 6:45 am
بسم الله الرحمن الرحیم
محرم ماهی که هنوز شناخته نشده است , هنوز نمی دانیم در این ماه به دنبال
چه چیزی باید باشید و همواره پیام محرم را رها کرده ایم و به خرافات آن که
از جذابیت های زیادی هم نزد افراد برخوردار است می پردازیم .
مطلب را با چند سوال آغاز میکنم :
دلیل اینکه حسین , خودش و خانواده اش را در کربلا به کشتن دهد چیست ؟
نتیجه علامت کشی ها وسینه و زنجیر زنی ها در این ماه چیست ؟
به نظر شما چند درصد از رفتارها در این ماه نمادین و ریاکاریست ؟
در مورد این واقعه تاریخی باید بیشتر فکر کرد یا باید گریه کرد ؟
گریه ما چه تاثیری می تواند در روند رشد آموزه های دینی داشته باشد ؟
در رسم و رسومات این ماه مسائلی دیده می شود که چشم انسان را آزرده
می کند و دید کشورها را به نوع نگرش افراد جامعه ایران و یا شیعه ها
تقییر میدهد , این در حالی است که رفتارهای پیرو یک فرد و یا یک حذب
است که اقتدار آن مجموعه را حفظ می کند نه اصول یک اعتقاد , به بیان
شفافتر باید عرض کرد که راه و رفتار حسین اگر زیبا و پاک بوده باشد ,
رفتار ما به عنوان یک پیرو است که عموم مردم و افکار مختلف را به
حسین جذب می کند نه خود داستان حسین در جریان کربلا زیرا بازخورد
آن داستان مهم است و بیان کننده حقایق یک اتفاق مهم است .
اما متاسفانه محرم را ماه عزاداری نامیدند , که این بدترین نامگذاری برای
این ماه است , حسین و خاندان حسین اگر در جریان کربلا شهید شدند برای
این نبود که اکنون بعد از هزارو اندی سال به نام او بر سر خودمان بزنیم و
گریه کنیم , مگر جای حسین بد است که از کشته شدنش برآشفته می شویم ؟
اکنون وقت شادی است که فردی از خاندان محمد برای هدفش و در
راه خدایش کشته شده است , ما باید شاد باشیم که چنین حماسه بزرگی را
حسین به جهان معرفی کرده است و اوست که این جریان مهم را رقم زده
است اگر جامعه ایران و اعتقادات کهنه ما قبول می کرد , زیباتر آن بود که
در محرم همه سفید پوش باشند .
اما چنین نمی کنیم و با حرکتی اشتباه صلیب را وارد عزاداری حسین کردیم
تا خودمان هم ندانیم دلیل الم و المکشی نمادین در این ماه برای چیست !!!
صلیبی که بسیاری از جوانان ما از باب غرور و زور آزمایی به زیر آن
می روند که گویا در این رشته ورزشی با دیگران دست و پنجه نرم میکنند ,
که اگر این علامت ها به یاد آن روزگار و ارتش حسین به پا شده باشد که در
آن زمان المی نبود که اگر هم بوده است یزیدیان بیشتر از آن داشتند و این
علامت ها بیشتر نشان دهنده ارتش یزید می تواند باشد تا حسین , زیرا حسین
در آن برهه زمانی قصد جنگ نداشت هرچند آماده جنگ هم بود , و
سوال آنکه ; آیا اینگونه نمادها و ظاهرسازی ها در دسته های به راه افتاده
ماه محرم پیامی را می تواند داشته باشد ؟ آیا جز این است که بیشتر افراد به
این خیابان گردی ها به چشم تفریح و سیاحت ایام تعطیل نگاه می کنند ؟
مشگل بعدی داستان های تلخ درون تکایاهاست , داستان هایی که اگر دوربینی
مخفی جریان برخی از هیئت ها را برای ما به تصویر بکشد از دید یک محقق
و یک اندیشمند یا روشنفکر وضعیت بسیار زشتی را به تصویر خواهد کشید ,
فردی که به شدت خودش را میزند و سرش را به دیوار میکوبد , افرادی که
لخت می شوند و بر سینه می زنند و از همه تاسف آورتر قمه زن ها هستند و
مسائل دیگری که بیانش توهین به خوانندگان این وبلاگ است . از طرفی
نمی توان نقش برخی شیادینی که از احساسات مردم ایران سواستفاده کرده اند
و در لباس مداح هرگونه اراجیف را به خورد مردمی که برای عزاداری
حسین در آن محفل حضور دارند را نادیده گرفت و آنها هستند که باعث
می شوند عزاداران از خود بی خود شوند و دست به حرکاتی زشت بزنند ,
اگر خداوند شراب را حرام کرد نه بخاطر نوع و نام و یا رنگ شرابش بود ,
از این جهت شراب حرام شد که با خوردنش کنترل اعمال انسان از عنانش
خارج می شد , در نتیجه برخی از نوحه سرایان منحرف این ایام را نیز
می بایست گفتارشان را حرام اعلام کرد , اگر از دستورات خداوند قرار
است اطاعت و پیروی کنیم .
به عقیده بنده خروج از تکایا و حسینیه ها از ریشه و بن اشتباه و غلط است ,
زیرا خرابی های به بار آمده از این حرکت از نکات مثبت آن به مراتب
بیشتر است , اشتباه نکنید بنده با اجتماعات در خیابان و خوش گذرانی های
دیر هنگام مردم , مخالف نیستم , مشگل بنده نام حسین است , حسینی که اکنون
بسیاری از محققین غربی رویش زوم کرده اند تا چیزی زیبا ببینند اما وقتی به
روزهای تاسوعا و عاشورای حسین و خیابان گردیها میرسند چیز دیگری
برداشت می کنند , دختران و پسران این روزها را غنیمت می شمارند و همه
عقده های نشعت گرفته از نوعی انزوا و القا شده از محیط را تخلیه می کنند
که می توان به آنها نیز حق داد .
سر و صدای ناشی از این دسته ها آرامش و آسایش پیرمردان یا پیرزنان را
بر هم می زنند , و اگر کسی در خانه مریضی داشته باشد باید با این داستان
بسازد و بسوزد .
می دانید وحشتناک ترین مسئله در ماه محرم و داستان حسین با تمام انحرافات
وارد شده که در آن است کجاست ؟
آنجایی که اگر از بیشتر عزاداران حسین بخواهید که 5 مورد از فرمایشات
حسین را بگویند زبانشان قاصر است و این از نوع فرهنگ سازی اشتباه است .
اگر بپرسید با رسیدن ماه محرم یاد چه چیزی می افتید , میگویند : گریه ,
نزری , دسته و عزاداری , مظلومیت حسین و تمام چیزهایی که به کار حسین
نمی آید .
چرا ما باید حقایق را و اصل ها را زیر فرع ها و خرافات و انحرافات
مخفی کنیم ؟
واقعا فکر می کنیم با نماد سازی در دین و مذهبمان به بشریت و به اعتقادات
خودمان و گذشتگان و یا جوانان آینده مملکت کمک کرده ایم ؟
به هر حال بنده این پست را ارسال می کنم و شاید خیلی ها به این نوع نگرش
خرده بگیرند ولی همینجا بنده قول میدهم روزی می رسد که از برای این
خرافه گری ها ضربه محکمی می خوریم و همین غربیان طناب اشتباهاتمان
را به حلق خودمان می اندازند , یادآوری می کنم روزی را که مردم ایران
با چهره و نقاشی حسین و علی (ع) انس جدا نشدنی گرفته بودند و در اکثر
خانه ها این شمایل ها وجود داشت و با نگاه به آن شمایل همه احساس خوبی
داشتند گویی خود حضرت است و همین موضوع چنان آلت دست روشنفکران
شد که مراجع تقلید و از جمله جناب آقای * رهبر یک مملکت وجود
و استفاده از هرگونه شمایل را در تکایا و هیئت ها ممنوع کردند .
موفق و پیروز باشید
هوالحق