توسط MAZIYAR » شنبه نوامبر 27, 2010 7:14 pm
با نگاهي به آرشيو تالار گفتمان وارش اسپرت مطالب زيادي رو در مورد حضرت ميرزاكوچك خان جنگلي پيدا ميكنيم ولي اين مطالب همه به صورت جدا و پراكنده هستند كه براي كسي كه ميخواد مطالب اين عزيز رو پيدا كنه سخت هست و با نزديك شدن به سالگرد اين بزرگوار بهترين كار اين است كه همه عزيزان مطالب خود را در همين تايپيك گرد هم بياورند.
تمام مطالبي رو كه دوستان در گذشته در تايپيك هاي جداگانه آوردند سعي ميكنيم در همين تايپيك جمع آوري كنيم و از شما عزيزان هم خواهشمنديم كه ياري كنيد
[color=black:e073f160a8][b:e073f160a8]انقلاب گیلان از جهات مختلف(1)[/b:e073f160a8]
پیشنهاد میکنم تا این پست رو بخونید.چون بسیار جالب هست و معمولا از خصوصیاتی که کمتر به آن پرداخته شده رو مشاهده میکنید.در این پست بیشتر به خصوصیات کلی جنگلی ها پرداختم و در پست بعد سعی میکنم بیشتر از خصوصیات فردی حضرت میرزا کوچک کبیر براتون بگم
مقدمه
در دومین سال جنگ جهانی اول، وقایعی در گیلان رخ داد که به نهضت جنگل یا انقلاب گیلان معروف گشت. رهبر این نهضت،حضرت میرزا کوچک خان جنگلی بود، مردی از تبار روحانیان، آزادی خواهان و استقلال طلبان که از طبقه محروم، ولی باایمان برخاسته بود.
وی برای پی ریزی شالوده نهضت، به تنهایی به گیلان رهسپار شد و برای استقلال کشور و نجات آن از شرّ بیگانگان، هفت سال تمام و در شرایط بسیار دشوار، با دشمنان داخلی و خارجی جنگید. میرزا، سرانجام در سال 1300، به دیدار دوست شتافت. امروز پس از هشتاد و چند سال که از شهادت حضرت میرزا کوچک خان جنگی می گذرد، باز هم زمزمه های آزادی خواهان در سوگ آن سردار دلاور به گوش می رسد.
روحانی انقلابی
حضرت میرزا کوچک خان، مرد دین بود که برای خدا دست به قیام زد و هدفی جز اجرای احکام دین، جلوگیری از تجاوزهای دشمن و اصلاح کشور نداشت. وی در آغاز جوانی، در تهران درس طلبگی خواند و بعد به مجاهدان مشروطیت پیوست. بیداد پادشاهان قاجار و بی کفایتی آنان، موجب شده بود تا مردم در اندیشه قیام برآیند. میرزا درصدد بود با گردآوری بزرگان گیلانی در یک مبارزه با اشغالگری خارجی و دولت مستبد، همه گیلانی ها را به قیامت فراخوانَد و به این منظور «هیئت اتحاد اسلام» متشکل از روحانیان برجسته منطقه را تشکیل داد.
[b:e073f160a8]دکتر حشمت، یکی از مجاهدان درباره میرزا می گوید: «این آدم با آنکه انقلابی است، وطن دوست، ملت پرست و دین پرور است».[/b:e073f160a8]
مباره میرزا کوچک خان
حضرت میرزا کوچک خان، مرد قیامت و مبارزه بود. او با مشاهده ستم دشمنان خارجی و بی لیاقتی حاکمان داخلی، تصمیم گرفت کاری صورت دهد. به همین دلیل، تحت تأثیر افکار استادش «سید عبدالوهاب صالح» که رهبری روحانیت رشت را در انقلاب مشروطه بر عهده داشت، از ابتدای * مشروطه به آنان پیوست و با سخرانی ها و افشاگری های خود، مردم را به انقلاب دعوت کرد. میرزا به همراه چند نفر از دوستان هم عقیده خود، انجمن روحانیان را تشکیل داد. او در این انجمن، به اعضا مشق نظامی می داد و در عین حال، به فراهم آوردن اسلحه می پرداخت.
اهداف قیام جنگل
حضرت میرزا کوچک خان، انقلاب جنگل را از دریچه اندیشه های سیاسی اسلام می نگریست. تاخت و تازهای خارجی در صحنه سیاست و اقتصاد کشور، سیاست بازی عناصر منافق و خودفروخته، وضع آشفته گیلان، و نیز بی کفایتی دولتمردان، انگیزه هایی بود که این مرد بزرگ را به میدان سیاست و سپس صحنه کارزار کشاند.
او بارها در برابر مردم گیلان، هدف از نهضت خود را، زنده ساختن قوانین اسلام اعلام و بیان کرد که حضرت میرزا کوچک، هرگز اسلحه را از خود دور نمی کند، مگر زمانی که مطمئن شود افراد ایرانی، از متجاوزان بیگانه و ستمکاران داخلی مصون، و از امنیت و رفاه برخوردارند. میرزا در جایی دیگر می گوید: «ایران، مالِ ایرانی است. محال است خدا و طبیعت بگذارند تجاوز و تعدی متعدیان متجاوز، مستقر و دایم گردد».
شاگرد مکتب حسین علیه السلام
میرزا کوچک خان، از درس آموختگان مکتب امام حسین علیه السلام به شمار می آمد که روح شهامت، شهادت طلبی و قیامت برای خدا را از سید و سالار خود آموخته بود. میرزا پیش از شروع یکی از جنگل ها، در سخنانی به یاران خود گفت: «ما ار سر سلسله مجاهدان اسلام، یعنی حضرت سید الشهداء، سرمشق می گیرم.... گرچه در ظاهر حضرت امام حسین علیه السلام مغلوب شد، ولی نام نامی و اسم گرامی آن بزرگوار، قلوب آزادی خواهان را همیشه به نور خود منور داشته است».
سخنرانی آخر میرزا، شب عاشورای امام حسین علیه السلام را به یاد می آورد. او در آخرین سخنرانی خود چنین گفت: «رفقا! آن طور که من فهمیده ام، مقصد دولت و نیروهای تعقیب کننده، دستگیری شخص من است. بنابراین، مایل نیستم شما برای خاطر من در زحمت و رنج باشید. اجازه می دهم به میل خودتان، همه جا می خواهید بروید. امیدوارم یک بار دیگر موفق شوم لذت دیدارتان را درک کنم».[/color:e073f160a8]
آخرين ويرايش توسط
MAZIYAR on شنبه سپتامبر 08, 2012 8:24 am, ويرايش شده در 4.
"آبرار اَ خاک میرزا جاجیگایه / همیشه خنجرُ خون روبرایه"
"حواسَ خُب بَنَه می حرفَ بشنو / منو تو یک سریم ، دوشمن سیوایه"