توسط MAZIYAR » دوشنبه آگوست 08, 2011 3:14 pm
آره سعید بهم گفت.سعید هم دیگه نزدیک تهران هست.
یه حسی بهم میگه لب مرز واقعی گیلان(طالقان)هست.
در ضمن ای کاش بچه های میومدن.خیلی برای این بازی برنامه ریزی کرده بودم.
50 تا برگه آ4 چاپ کرده بودم که روش بزرگ نوشته بود 4.
دو تا پرده نوشتم که خیلی باحاله و سوپرایز میشید
الان علی کلکسیون بهم زنگ زد که رسیده استادیوم من هم فکر کنم تا 10 دقیقه دیگه حرکت کنم.
به امید خدا با دست پر بر میگردیم.
در ضمن دیروز هم به بچه های تیم زنگ زدم.به مختاری،ناظمی و بهشون گفتم امروز نوروزبل هست و هوادارا عیدی میخوان.بهم گفتن حتما به بازیکنا میگیم و به امید خدا با دست پر بر میگردیم.
فقط دعا کنید
"آبرار اَ خاک میرزا جاجیگایه / همیشه خنجرُ خون روبرایه"
"حواسَ خُب بَنَه می حرفَ بشنو / منو تو یک سریم ، دوشمن سیوایه"