بحث و گفتگو در حول اخبار صفحه اصلی سایت و خبرگزاری ها

[farhad2590076]

[Emadz3]

[farhad2590076]

[vahidakbari]

[nima_beckham]

مهم اینه که تُرک ها خودشون رو آذری نمیدونند و چیزی که الان هستند از نظر زبان شناسی ترک زبانند پس بهتر هست ما به زور به اونا آذری نگیم .



ما ملت گیلک هستیم / منبع : http://v6rg.com/?p=1618

اصرار بر تکرار این عبارت به «لزوم نامیدن» برمی‌گردد. نامیدن درمقابل نامیده شدن، نوعی شورش بر سلطه است؛ نوعی کنش‌گری‌ست. درواقع امر نمادین نامیدن برای یک ملت(ملت با مفهوم دوم در بخش پیشین)، ریشه در تلاش آن ملت برای «بودن» و «شدن» دارد. اصرار ملت‌ها بر نام‌ها به همین دلیل است. مانند اصرار ما بر نام‌هایی چون دریای کاسپین، کوه سماموس و نام درست شهرها و انزلیچی‌مان (چون سوماسرا و دیلمان و…)

این‌که چرا برای نامیدن این هویت قومی، از واژه‌ی «گیلک» استفاده شده، تنها به خاطر اشتراک زبانی‌شان بوده است. چرا که زبان مشترک مردمان جلگه‌نشین گیلان و غرب مازندران گیلکی خوانده می‌شود و مردمان مرکز و شرق مازندران نیز زبان خود را با نام «گِلِکی» می‌نامند. (ایران کلباسی. گویش مردم کلاردشت) و مردمان کوهستان هر دو استان نیز همین زبان را، با همین نام به کار می‌برند. گرچه همواره برای نامیدن مردمان این دیار و زبان‌شان از نام‌های ساختگی هم‌چون دیلمی، شمالی، رشتی، مازنی، گیلانی، تاتی و… نیز استفاده شده است.

در استان گیلان، به جز منطقه‌ی تالش‌نشین، همواره با عناوینی چون گیل، دیلم، گالش و… برخورد داشته‌ایم که البته این عناوین در مناطق غربی و مرکزی مازندران نیز کاربرد تاریخی داشته و دارند.

واقعیت امر این است که در میان مردم بومی جلگه و کوهستان گیلان و مازندران، هرگز عنوان «دیلمی» یا «دیلم» وجود خارجی نداشته، چه رسد به واژه‌ی فارسی و غریب «دیلمستان»!

دیلمان، نام منطقه‌ای کوچک از منطقه‌ی وسیع کوهستان‌های گیلان و مازندران است که معنی ویژه‌ی خود را دارد و هرگز نام قوم، نژاد یا زبان نبوده است.

هنوز در غرب استان مازندران نیز مردمان کوهستان به جلگه‌ی مازندران گیلان می‌گویند و این ربطی به تقسیمات جغرافیای سیاسی ندارد. چرا که همه‌ی کوه‌نشینان، قشلاق و منطقه‌ی جلگه‌ای را گیلان (گیلؤن) می‌نامیدند.

در واقع ترکیب «گیل و دیلم» در چند دهه‌ی اخیر جای‌گزین «گیله‌مرد و گالش» گشت و این به خاطر صورت ناخوش و تحقیرآمیزی بود که متاسفانه دو عنوان گیله‌مرد و گالش در دوران معاصر کسب کرده بودند.

جالب آن‌که نگارنده هرگز در زبان مردمان جلگه و کوهستان ندیده و نشنیده‌ام که کسی خود را «گیل» یا «دیلم» بنامد. (واژه‌های گیل و دیلم بعدها توسط قشر تحصیل‌کرده از کتب تاریخ‌نویسان به میان مردم برده شد. چون در تاریخ نام دیلم و دیلمی همواره هم‌ارز شجاعت و افتخار و عدم شکست و تسخیرناپذیری بوده، عزیزان حاضرند به هر زور و ضربتی که شده این عبارت را «احیا» کنند. به ویژه که گیلک و گیلکی، گیله‌مرد یا رشتی بودن را به ذهن تداعی می‌کند و به دلیل دهه‌ها توهین و تحقیر در قالب جوک و شوخی، انگیزه‌ی فرار از عنوان گیلک و پناه جستن به عناوینی چون دیلمی و زبان دیلمی [!] و… دوچندان می‌شود )

مردمان ساکن منطقه‌ی استان سیاسی گیلان و غرب استان سیاسی مازندران، مردمان بومی، بر اساس «شیوه‌ی تولید» و «محل زیست» به سه دسته تقسیم می‌شدند:

گیله‌مردان (giləmard): کسانی که ساکن جلگه‌اند و شیوه‌ی تولیدشان مبتنی بر کشاورزی‌ست. البته شیوه‌های صیادی و شکار هم به صورت شیوه‌ی باقی‌مانده از دوره‌های پیشین قابل ذکرند.

کلایی‌ها (kəlāyi): مردمان ساکن کوه که شیوه‌ی تولید آن‌ها هم کشاورزی‌ست و یک‌جانشین بوده و به کار کشت گندم و جو مشغول‌اند. اینان امروزه به اشتباه دیلمی خوانده می‌شوند.

گالشان (gāləš): که شیوه‌ی تولیدشان هنوز دام‌داری بوده و تا همین چند سال پیش همگی کوچ‌نشین بودند که این سال‌ها با وجود ابزار حمل و نقل، تنها به کوچ دادن دام بسنده می‌کنند و خود کم‌تر به کوچ می‌پردازند. اینان نیز امروزه به اشتباه دیلمی خوانده می‌شوند.

تفاوت این سه دسته و مبنای این دسته‌بندی، شیوه‌ی تولید و نوع زیست است که معرف سه مرحله‌ی تولید اجتماعی‌اند. با توجه به شواهد عینی و این نکته‌ی مهم که زیست انسان در جلگه –با توجه به شرایط باتلاقی و جنگل‌های انبوه و رطوبت و بارندگی- نیاز به سطح خاصی از فن‌آوری و توانایی داشت، طبیعی‌ست که ریشه‌ی اصلی این مردمان کوه باشد و نگاهی به تکامل تدریجی شیوه‌ی تولید (از کوچ‌نشینی و دام‌داری به یک‌جانشینی و کشاورزی دیم و از آن به یک‌جانشینی در جلگه و زه‌کشی زمین و کشاورزی آبی) و نیز نگاهی به اشتراک زبانی و فرهنگی، نمی‌توان این سه دسته را سه قوم گونه‌گون نامید.

لهجه‌ی گیلکی مردمان کوهستان (گالشی) بسیار بکرتر بوده و آن تشتت عمده‌ای که در جلگه شاید به دلیل وجود رودخانه‌ها وجود دارد، در کوهستان دیده نمی‌شود. چنان‌که در جلگه، رودخانه‌های پسیخان، سفیدرود، پولورود و چشمه‌کیله و چالوس، منطقه‌ی زبانی گیلکی در جلگه را به چند قطعه‌ی عمده‌ی گویشی تقسیم کرده‌اند. اما در منطقه‌ی کوهستان ما با گویشی از زبان گیلکی روبه‌روییم که به نوعی هم‌پوشان تمام این تفاوت‌ها و تشتت‌هاست و از سویی دارای گنجینه‌ی واژگانی دست‌نخورده‌تری نیز هست. (گرچه نمی‌توان وجود رودخانه‌ها را عامل اساسی این تشتت لهجه دانست. عواملی چون سیستم ملوک‌الطوایفی و فقدان قدرت مرکزی و نیز عدم انباشت سرمایه و در نتیجه فقدان ادبیات مکتوب هم دلایل دیگر این مسأله هستند.)

این نکته را نیز باید افزود که جابه‌جایی‌هایی که در فصل‌های گرم و سرد در منطقه‌ی جلگه و کوهستان وجود داشته، تفکیک زبانی و نژادی منطقه را به شدت مشکل می‌سازد و هم‌چنین بعد از حادثه‌ی قرن هشتم (پیروزی خاندان کارکیا در جنگی که با مردمان کوهستان داشتند) و اختلاطی که پس از آن واقعه بین آن‌ها صورت پذیرفته است، این مشکل را دوچندان می‌کند.

از سویی، امروزه به دلیل پیچیدگی زندگی، شاهد ترکیبی از انواع روش تولید و زیست در میان این سه دسته هستیم که مبانی اولیه‌ی این تقسیم‌بندی را در دوره‌ی معاصر بی‌اعتبار می‌سازد.

گیلک، عنوانی برگرفته از «زبان گیلکی»ست که برای اطلاق به کلیت این قوم (هر سه پاره‌ی آورده شده) استفاده شده است.

[vahidakbari]

چقدر جای آقا معین وبرخی دوستان تو سایت خالیه؟امیدوارم خیلی زود شاهد حضور این دوستان در سایت باشیم.

[888]

نویسنده: میثم محبوب

وقتی که داماشی ها در پایان نیم فصل اول لیگ برتر در میانه جدول رده بندی قرار گرفتند ، شاید کمتر کسی فکر می کرد که این تیم در نیمه دوم راه پر پیچ و خم لیگ برتر به جایی برسد که در سه هفته مانده به پایان ، از شرایط سختی برای بقا در لیگ برتر برخوردار شود و کارش به اما و اگرهای احتمالی کشیده شود


اما دلایل و مشکلات مختلف که از قضا یاد آوری شان هم دیگر تکراری و ملال آور شده و در این مجال هم نیتی بر واکاوی شان نبوده ، باعث شد تا این شرایط برای داماش به وجود آید و حداقل اینکه داماش و هوادارانش در شب عید هم به مانند این سال سخت دل نگرانی را کماکان همراه خود داشته باشند.

نتایج و شرایط برای داماش در نیم فصل دوم به گونه ای رقم خورد که هفته به هفته کار برای نماینده فوتبال شهر باران سخت شد و با نتایجی که در ایستگاه بیست و هفتم لیگ برتر حاصل شد ، حالا کار داماش سخت تر و پیچیده تر از قبل هم شده است.

کمتر کسی پیش بینی می کرد که راه آهن در تبریز ، آن هم با سه گل موفق به شکست دادن تراکتورسازی شود ، اما این نتیجه رقم خورد تا شاگردان علی نظرمحمدی با تنزل به رده سیزدهم جدول رده بندی از شرایط حساسی برخوردار شوند.

منهای مس کرمان که در انتهای جدول در فاصله چهار امتیازی با داماش قرار گرفته ، فاصله داماش که با 25 امتیاز در رده سیزدهم جدول قرار گرفته با دو تیم پایین تر از خود یعنی ذوب آهن و فجرسپاسی به ترتیب دو و یک امتیاز است که در این فوتبال همراه با برد 3 امتیازی حاشیه امنیت مناسبی به شمار نمی رود ، به خصوص اینکه سه هفته حساس هم تا پایان ماراتن نفس گیر لیگ برتر باقی مانده ، هفته هایی که رسیدن به برد و کسب 3 امتیاز در آنها حکم طلا را پیدا می کند و با این اوصاف باید گفت که داماش سه فینال سرنوشت ساز را در سه ایستگاه پایانی پیش روی دارد.

از قضا نگاهی به بازی های داماش در سه هفته باقیمانده نشان می دهد که بازی آسانی هم در هفته های پیش روی ، انتظار داماشی ها را نمی کشد و آنها به دیدار حریفانی می روند که خودشان هم به نحوی همانند داماش و حتی نیازمند تر از این تیم به کسب سه امتیازاتش هستند.

اول از همه داماش باید در خانه به مصاف پرسپولیس برود ، پرسپولیسی که با برد مقابل صبا از بخت دوباره ای برای حضور در کورس قهرمانی برخوردار شده و شاید نتیجه ای جز پیروزی در رشت ، پرونده آنها را برای کسب قهرمانی در این فصل به کل مختومه کند. آری در چنین شرایطی داماش باید به مصاف پرسپولیس برود و از این رو سه امتیاز هم برای داماشی ها و هم برای پرسپولیسی ها می تواند کلید خوشبختی باشد.

در گام دوم داماش باید در اصفهان به دیدار ذوب آهنی برود که همانند رشتی ها با چنگ و دندان برای بقا می جنگد و انگیزه ای از جنس انگیزه داماشی ها را دارد. شاید هم شرایط داماش و ذوب تا این بازی به گونه ای شود که این دیدار حکم مرگ و زندگی را پیدا کند و صد البته بازی در اصفهان هم بر سختی های آبی های شهر باران می افزاید.

و در نهایت داماشی ها در ایستگاه آخر در خانه پذیرای مس کرمانی می شوند که در حال حاضر کاندیدای اول سقوط تا اینجای کار به حساب می آیند و نتایج بازی های هفته های 28 و 29 ممکن است شرایط این بازی را تحت تاثیر قرار دهد و معلوم نیست چه سرنوشتی انتظار این مصاف را می کشد.

اما داماشی ها در کنار این تفاسیر،از دو پوئن مثبت نسبت به سایر تیمهای پایین تر از خود برخوردارند. اول اینکه سرنوشت شان در دست خود شان قرار دارد و سه تیم پایین تر ازآنها باید به نتایج داماش نگاه کنند ، از این رو کسب یک پیروزی و با توجه به مصاف های رودر روی این تیم های انتهای جدولی با همدیگر، می تواند حداقل سهمیه فوتبال رشت را برای فصل آینده حفظ کند و پوئن دوم هم این است که مردان رشتی در دو بازی از این سه دیدار آینده ، در خانه خود پذیرای حریفان می شوند و حضور و حمایت همه جانبه هواداران این تیم در استادیوم پیر شهر باران می تواند کمک حال شاگردان نظر محمدی شود.

باید به انتظار نشست و دید داماشی ها که اتفاقا روزهای سختی را در کل این فصل گذرانده اند ، آیا می توانند این سه هفته سخت تر را هم به سلامت پشت سر بگذارند ؟

[mahmood1331]

به نقل از سايت رسمي فدراسيون فوتبال، علي دوستي‌مهر به منظور برپايي اردوي تيم فوتبال جوانان کشورمان، 27 بازيکن را به اردوي آماده‌سازي اين تيم دعوت کرد. بازيکنان دعوت شده بايد راس ساعت 14 شنبه دهم اسفند 92 خود را به کادرفني و سرپرستي معرفي کنند. اين اردو بعدازظهر پنج‌شنبه 15 اسفند به پايان مي‌رسد.

اسامي بازيکنان دعوت شده به اردوي تيم فوتبال جوانان ايران به شرح زير است:

محمدرضا کاوه، حسين مهربان و عبدالله تيموري (خراسان رضوي)

ماهان ستوده، مهدي هاشم‌پور، سيدميلاد موسوي و علي هليجي (خوزستان)

محمد صبوري (اردبيل)

ميثم جودکي (اراک)

يحيي نجاريان و حسن داداشي (مازندران)

مهدي حسين‌زاده، احمد گوهري، پيام نيازمند، سيدمجيد حسيني و نادر صفرزايي (تهران)

آرمين سهرابيان، ميلاد سرلک و محمد بائوج (اصفهان)

رضا جعفري (البرز)

علي عابدي، صادق محرمي، سعيد عزت‌اللهي و محمد پوررحمت الله (گيلان)

يوسف سيدي (آذربايجان شرقي)

سعيد غني و ميلاد شعبانلو (بوشهر)

[MAZIYAR]

اگه اشتباه نکنم مظلوم مصدومه

[MEHRDAD]

لايقي فر: داماش صد در صد مي ماند | شبيه خورخه کامپوس هستم!

http://varesh-sport.com/article1844.html

[Ardalan]

سال بعد سربازه؟ عجب داستانی شد این دروازبان واسه ما

[MAZIYAR]

قلی زاده:داماش بیش از 40 میلیارد برای ورزش گیلان هزینه کرد|خواسته مان این است که مبلغی به ما قرض بدهید+فایل صوتی

http://varesh-sport.com/article1845.html

[Inja-Rasht]

[MAZIYAR]

خبرهای کوتاه یکشنبه 11 اسفندماه از باشگاه داماش گیلان

تیتر خبرها:
*امیدهای داماش با پیراهن های آستین کوتاه در سرمای زیر صفر تبریز!
*درخواست سرمربی داماش برای دو بازی تدارکاتی در تهران
*تمرینات داماش طبق روال قبل در عضدی
*مدافع باتجربه داماش در کلاس مربیگری
*معصومه جهانچی سرمربی تیم ملی نوجوانان فوتسال بانوان ایران شد

متن خبرها در لینک زیر:
http://varesh-sport.com/article1847.html

[MAZIYAR]

عابدینی: ما از معاون وزیر ناراحتیم ، چون اگر معنای استانداری را می‌دانست چنین مدیرانی انتخاب نمی‌شدند!

امیر عابدینی در گفت‌وگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم، درباره وضعیت باشگاه داماش گیلان اظهار داشت: اتفاق جدیدی نیفتاده اما صحبت‌های جدیدی از مدیران استان گیلان می‌شنویم.

وی با اشاره به زمانی که نام پگاه گیلان به داماش تغییر یافت، تصریح کرد: در زمان استانداری مهندس قهرمانی، ایشان نامه‌ای نوشتند که به دلیل بدهکاری و عدم تامین بودجه قادر به تامین نیازهای داماش نیستند. افرادی که اکنون مسئول هستند و نمی‌دانند مسئول به چه معناست، در آن زمان در گوشه و کنار استانداری کار می‌کردند.

مدیرعامل داماش تصریح کرد: مهندس قهرمانی بی‌پرده نوشت که یک هنجار اجتماعی اگر تعلیق شود از نظر امنیتی و سیاسی شهر دچار مشکل خواهد شد. در همین برهه شرکت لوشان و امیر منصور آریا در حال آغاز فعالیت بودند. ما نیز در تیم داماش تهران و در لیگ دسته اول حضور داشتیم. به ما زمانی که گفتند پگاه را تحویل بگیرید، نزدیک دو میلیارد و نیم پول دادیم و نام پگاه به داماش تغییر یافت.

عابدینی یادآور شد: از تغییر نام پگاه به داماش 5 سال می‌گذرد ولی جالب است آقایان می‌گویند، نمی‌دانیم مالک باشگاه داماش کیست. مطالبی که عنوان می‌کنند، نشان می‌دهد که آقایان بر اساس ضابطه انتخاب نشده و با لابی و رفاقت مسئولیت گرفته‌اند. مدیرکل استان اصلا نمی‌داند مدیرکلی به چه معنا است. از زمانی که داماش را تحویل گرفته‌ایم، 4 استاندار تغییر کرده‌اند.

مدیرعامل داماش گفت: در این چند سال داماش 8 میلیارد بدهی برجای گذاشته که بیش از 4 میلیارد آن برای شهرام قویدل مالک قبلی داماش است. مقداری از سازمان لیگ پول گرفتیم، مبلغی هم بابت ترانسفر علیرضا جهانبخش و محمد آبشک دریافت کردیم. از استانداری درخواست 200 میلیون پول کردیم که پاسخ دادند بضاعت نداریم. ما از معاون وزیر ناراحتیم، چون اگر معنای استانداری را می‌دانست چنین مدیرانی انتخاب نمی‌شدند.

عابدینی در ادامه با اشاره به وضعیت داماش در لیگ عنوان کرد: اگر «رد مال» تا پایان سال یا اوایل سال آینده صورت گیرد، مشکلات داماش حل می‌شود و تیم در لیگ می‌ماند و اگر این مسئله انجام نشود باز هم مسئولان قضایی به باشگاه کمک می‌کنند و داماش بازهم بدهکارتر می‌شود.

وی در خصوص دیدار 7 فروردین سال آینده داماش - پرسپولیس گفت: پرسپولیس برای قهرمانی باید از ما رد شود.کار پرسپولیس خیلی سخت است چون داماش همیشه مقابل تیم‌های مدعی خوب بازی کرده است. فصل گذشته استقلال را رفت و برگشت شکست دادیم و مانع قهرمانی سپاهان در نیم فصل اول شدیم.