تالارهای گفتمان هواداران داماش گیلان
از این که تالار گفتمان وارش اسپرت را انتخاب کرده اید سپاسگذاریم. لطفا از ارسال مطالب خلاف واقع، سیاسی، و توهین آمیز اکیداً خودداری فرموده
گفتگو آزاد
مديران انجمن: meraj130, antiros
.png "کاربر سایت")
توسط MAZIYAR » شنبه فبريه 22, 2014 12:20 pm
گیلکی را زنده بداریم!
دیروز دوم اسفند همزمان با 21 فوریه روز جهانی زبان مادری بود. روزی که بی گمان ما گیلانی ها به یاد زبان مادری خود یعنی گیلکی می افتیم. زبانی که متاسفانه هر روز از دامنه نفوذ آن در همین گیلان کاسته شده و افراد کمتری پیدا می شوند که به فرزندان خود گیلکی بیاموزند! وضعیتی که شاید خیلی زود زبان گیلکی را از رواج بیاندازد و آن را به زبانی مرده تبدیل کند.
براین اساس تمامی گیلکان باید زبان مادری خود را پاس داشته و از مرگ آن جلوگیری کنند.
وقتی که وزیر ارشاد اعلام می کند از تدریس زبان مادری در مدارس حمایت می کند، باید فرهیختگان گیلک و دوستداران زبان گیلکی از این فرصت استفاده کرده و با ایجاد کمپین های مختلف، مراکز فرهنگی و حتی فرهنگستان زبان و ادبیات گیلکی، کارزاری مردمی در احیای زبان گیلکی پدید آورده و از فراموشی این زبان جلوگیری کنند.
سرمقاله امروز روزنامه خزر
دیروز دوم اسفند همزمان با 21 فوریه روز جهانی زبان مادری بود. روزی که بی گمان ما گیلانی ها به یاد زبان مادری خود یعنی گیلکی می افتیم. زبانی که متاسفانه هر روز از دامنه نفوذ آن در همین گیلان کاسته شده و افراد کمتری پیدا می شوند که به فرزندان خود گیلکی بیاموزند! وضعیتی که شاید خیلی زود زبان گیلکی را از رواج بیاندازد و آن را به زبانی مرده تبدیل کند.
براین اساس تمامی گیلکان باید زبان مادری خود را پاس داشته و از مرگ آن جلوگیری کنند.
وقتی که وزیر ارشاد اعلام می کند از تدریس زبان مادری در مدارس حمایت می کند، باید فرهیختگان گیلک و دوستداران زبان گیلکی از این فرصت استفاده کرده و با ایجاد کمپین های مختلف، مراکز فرهنگی و حتی فرهنگستان زبان و ادبیات گیلکی، کارزاری مردمی در احیای زبان گیلکی پدید آورده و از فراموشی این زبان جلوگیری کنند.
سرمقاله امروز روزنامه خزر
"آبرار اَ خاک میرزا جاجیگایه / همیشه خنجرُ خون روبرایه"
"حواسَ خُب بَنَه می حرفَ بشنو / منو تو یک سریم ، دوشمن سیوایه"
"حواسَ خُب بَنَه می حرفَ بشنو / منو تو یک سریم ، دوشمن سیوایه"
-
MAZIYAR - مدیر انجمن
- پست ها : 4566
- تاريخ عضويت: سه شنبه سپتامبر 07, 2010 12:00 am
- محل سکونت: varesh city
توسط soroosh8 » شنبه فبريه 22, 2014 12:26 pm
وحید محمدی : تنها آرزویم این است که دوباره پیراهن مقدس داماش را بر تن کنم
سایت هواداران داماش گیلان - اف سی داماش دات آی آر : حال که وقفه ای در لیگ برتر رخ داده است به بهانه اتفاقات اخیر داماش و اخراج مشاور ارشد ! عابدینی سراغ یکی از بازیکنان سابق تیم امید داماش و حال حاضر پاس گیلان رفتیم . بازیکنی که در اوج بدلیل ناملایمت هایی که به او روا داشته شد از حضور در داماش بازماند . او فوتبالش را از پگاه آغاز نمود و بعد از چند فصل توانست کاپیتان امیدهای داماش شهر باران شود . متن زیر ماحصل گفتگوی اف سی داماش با وحید محمدی ، کاپیتان اسبق امیدهای داماش می باشد :
اف سی داماش دات آی آر : لطفاً خودتان را کامل معرفی کنید.
وحید محمدی هستم ، متولد 31 تیر سال 70 .فوتبالم را از تیم 12 ساله های پگاه شروع کردم ،وقتی در تست فنی مورد پذیرش قرار گرفتم ،آقای شهرام حمیدی !، به عنوان دروازه بان مرا انتخاب کردند.ولی وقتی بر سر تمرین رفتم آقای پاکدل پستم را عوض کردند و به عنوان دفاع وسط به بازی گرفته شدم.
اف سی داماش دات آی آر : آیا در مسابقاتی هم شرکت داشتید؟
بله .بعد از مدتی تمرین ، مسابقات کشوری در یزد برگزار می شد و من برای اولین بار بود که به مسابقات کشوری می رفتم.البته در آن مسابقات از بین 32 تیم شرکت کننده به رتبه دهم دست پیدا کردیم . آن بازی ها سکوی پرتابی برایم بود تا بتوانم در فوتبال پیشرفت کنم. بعد از آن خوشبختانه و با کمک مربیان توانستم به رده 14 ساله های پگاه بپیوندم و همان سال نیز با لطف خدا بازوبند کاپیتانی را بر بازو داشتم که در مسابقات لیگ کشوری به مقام سوم دست پیدا کردیم .
اف سی داماش دات آی آر : گویا در تمامی رده های پایه کاپیتان تیم بودید !
خدا را شاکرم و ستایش می کنم که توانستم در اکثر ر ده های تیم محبوبم بازوبند کاپیتانی را بر بازویم ببندم.سال بعد هم در رده نوجوانان،با تلاش فراوان که داشتم دوباره بازوبند کاپیتانی به من رسید که در همان موقع افتخار بزرگی بود که نصیب من می شد.
مصاحبه اختصاصی و کامل اف سی داماش را در بیشتر ببینید :
اف سی داماش دات آی آر : گویا در همین سالی که سوم شدید ، پگاه منحل شد !
بله،اتفاقاً همان سالی بود که باید تیم جوانان منتقل می شدیم.در ابتدای فصل خبر انحلال پگاه رسید،البته کمی بعد ،خبر رسید که شرکت داماش جایگزین شرکت پگاه خواهد شد. در زمان انحلال پگاه کمی نا امید بودیم،ولی دوباره با خبر آمدن شرکت داماش قوت قلبی تازه گرفتیم.تمامی امکانات و تجهیزاتی که در اختیار ما بود،ما را به دنیای جدیدی از فوتبال نوید می داد،که فکر می کردیم می توانیم بهترین پیشرفت ها را داشته باشیم..همان سال با آمدن حاج اقا عابدینی مدیریت خوب باشگاه و تدابیر خوب ایشان یک تیم خوب و چهره را به کشور معرفی کردند.البته حضور ایشان باعث دلگرمی ما بود،و ما امید این را داشتیم که بهترین برنامه ها و آینده را در روبروی خود ببینیم.
اف سی داماش دات آی آر : حضورت در تیم جوانان چطور بود؟
-من در رده جوانان کشور هم حضور داشتم و در لیگ کشور هم بودیم که در همان لیگ بهترین بازی های خودم را انجام دادم و توانستم به عنوان دفاع وسط ،4گل به ثمر برسانم،که جز با یاری بازیکنان آن روزهای داماش و لطف خدا میسر نمی شد.در مسابقات آن سال توانستیم جز 4 تیم راه یافته به مرحله نیمه نهایی کشور باشیم ،ولی با بد شانسی نتوانستیم به مرحله فینال برسیم و در نهایت به مقام چهارمی نائل شدیم.
اف سی داماش دات آی آر : در تیم امید هم حضور داشتی ؛ شرایطت در تیم امید چگونه بود؟
در تیم امید شرایطم خوب بود . همان سال اول نیز به بزرگسالان رفتم . آن زمان اقای فیروز کریمی سرمربی وقت داماش بودند . آقای کریمی درخواست دو بازیکن در پست دفاع داشتند که یکی از آنها من بودم.البته آقای کریمی از من خوششان آمده بود و درخواست داده بود تا قرارداد مالی با من بسته شود.قرارداد من همان موقع چیزی حدود 18 میلیون تومان بود که قرار بود کل مبلغ پرداخت شود،که با بی خبری آقای عابدینی ، آقای مرغوب گفتند:شما سفید امضا کن و من 18 میلیون را از حاجی خواهم گرفت.شما فکرتان به فوتبال باشد و دغدغه مالی نداشته باشید.این صحبت های آقای مرغوب باعث شد ما دلگرمی داشته باشیم،اما در آخر فصل به یک باره ورق برگشت و مبلغ خیلی کمی از قرار داد به من رسید.
نمی دانم چه کاری یا خطایی انجام دادم که آن اقا اصلاً مرا قبول نداشت،نه از نظر فوتبالی و نه از نظر شخصی.خیلی از مربیان داماش مثل اقای احمدی صفت،پاکدل ،رنجکش ، رضا بهشتی ،ویشکایی مرا دوست داشتند و بازی هایم را مورد پسند می دانستند ولی نمیدانم که چرا اقای مرغوب به هیچ وجه بازی ام را قبول نداشتند!
یک بار زمان آقای کریمی ،بازی پلی اف با نفت آبادان بود که یک هفته در اردوی تهران بودیم ،آقای مارکار آقاجانیان مربی من بودند،به من گفته بودند که کارت بازی ات صادر شده،و شما چمدانتان را جمع کنید تا با تیم به آبادان برویم.همان موقع آقای محمد مختاری سرماخوردگی شدید داشتند،وقتی از اتاقم پایین آمدم و منتظر بودم،گفتند: وحید محمدی و محمد مختاری برایتان ماشین گرفتیم که به رشت بروید.آن لحظه خیلی شوکه شدم و با آقای مارکار تماس گرفتم و و تنها چیزی که پشت تلفن گفتند این بود که : حیف...! و حرف دیگری نزدند.سالی که اقای پوشنیک به داماش امدند ،به من چند بازی رسید که فقط در پست دفاع وسط بازی می کردم.آن بازی ها آن قدر می توانستم پیشرفت کنم که اجازه بازی در فاع جناحین به من نمی رسید و به نحوی اعتماد به نفسم را از دست داده بودم.نیم قصل دوم به تیم داماش تهران رفتم که همان سال به دسته یک صعود کرده بود.بعد از ان رابط اقای مرغوب با من تماس می گرفت که به باشگاه داماش گیلان برگرد.وقتی به رشت برگشتم ،آقای مرغوب گفتند: با سعید مرتضوی به دفتر باشگاه بیایید تا کمی صحبت کنیم.وقتی به دفتر باشگاه رفتیم ،آقای مرغوب حدود دو ساعت با ما صحبت کردند و قول های فراوانی به ما دادند،از جمله تمرین مداوم در بزرگسالان و قرارداد 30 میلیونی و غیره .همان موقع اتفاقاً علیرضا جهانبخش با من به رشت آمد و علیرضا به تمرین رفت و من به خاطر شخص مرغوب باز ماندم.
درآن سال بازیکن های بزرگی به داماش پیوسته بودند و مربی هم آقای دینورزاده بود. من پشت تمرینات مانده بودم.وقتی با آقای مرغوب تماس می گرفتم ،می گفتند:آقای دینورزاده در داماش ماندگار نیستند،دو سه هفته صبر کنید ،اقای دینورزاده می رود، و من به بزرگسال می روم و شما را بر سر تمرین می آورم .اتفاقاً همین اتفاق افتاد و آقای دینورزاده از تیم اخراج شد و آقای مرغوب به بزرگسال راه پیدا کردند و دیگر نه اسمی از وحید محمدی بود و نه از سعید مرتضوی.همان موقع کاپیتان تیم امید بودم و تیم به لیگ برتر راه یافت و از آن قرارداد سی میلیونی فقط 50 هزارتومان نصیبم شد.البته آقای مرغوب بازهم گفتند که اسم شما در لیست زیر 23 سال تیم جا خوهد گرفت .
باز هم لیست زیر 23 سال آمد و اسمی از من نبود.من که از تیم های پایه برای پگاه و داماش بازی می کردم و کاپیتان بودم چگونه به بزرگسال راه پیدا نکردم ! همان لحظه به دفتر باشگاه رفتم و آقای مرغوب را دیدم و گفتم:اقای مرغوب،می خواهم دو دقیقه با شما صحبت کنم...! آقای مرغوب وقتی لب باز کردند ،تمای الفاظ رکیک و و فحاشی را علیه من انجام داد و آبرویم را در باشگاه برد که هیچگاه از خاطرم پاک نمی شود . آن روز چنان اشک می ریختم که حتی باور کسی نمی امد که من گریه کنم.ولی ان روز گریه کنان از باشگاه بیرون آمدم ،چون من وحید محمدی بعد از ده سال تلاش و کوشش برای داماش،چنین برخوردی با من شده بود.از ان به بعد رمقی برایم نمانده بود و از فوتبال و بازی گردن تنفر داشتم.
اف سی داماش دات آی آر : فوتبال را در آن برهه کنار گذاشتید ؟ !
بعد از مدتی تصمیم گرفتم به خارج از کشور بروم ،چون برادرم در سوئد زندگی می کند و فیلم بازی هایم را برای یک باشگاه سوئدی فرستاده بود و قرار بود به آنجا بروم و برای آن تیم بازی کنم.در ایران 90% کارهایم جور بود،اما در آخر با یک مشکل نتوانستم به آنجا بروم و در ایران ماندم.
اف سی داماش دات آی آر : در حال حاضر ؟
-در حال حاضر با مساعدت آقای اسماعیل رجب زاده توانستم به فوتبال برگردم و همینطور برای انجام خدمت مقدس سربازی به تیم پاس رشت پیوستم و خدا را شکر در آنجا مشغول هستم.
[color=darkblue]
اف سی داماش دات آی آر : نظرتان راجع به شرایط حال حاضر داماش چیست؟
-واقعاً حیف است.داماش بازیکنان خیلی خوب و با تعصبی دارد .کجای ایران بازیکنان با سه سال بی پولی و طلب برای تیم بازی می کند؟تیم خوب داماش از شرایط فنی و فیزیکی تیم بسیار خوبی است و علی اقای نظر محمدی خیلی خوب تیم را اداره می کند ،تنها مشکل از ضربات آخر است که بد شانسی هم چاشنی این نتیجه نگرفتن هاست.امیدوارم هواداران خوب و پر شور داماش هیچ گاه در هیچ شرایطی پشت تیم را خالی نکنند و به مانند این چند سال که یار دوازدهم داماش بودند با داماش بمانند.باور کنید هیچ تیم ایرانی هواداری پر شور تر از هوادار رشت ندارد که برای تیم گریه می کند،می خندد،تشویق می کند و ...
اف سی داماش دات آی آر : شیرین ترین و تلخ ترین خاطره فوتبالی؟
شیرین ترین خاطره م در زمان پگاه بود که در رده جوانان در مسابقات کشوری توانستم در دقیقه 80 گل به ثمر برسانم و تیم به مرحله نیمه نهایی صعود کند.تلخ ترین خاطره م نیز جدایی از داماش بود که هیچ گاه از ذهنم پاک نمی شود.
اف سی داماش دات آی آر : حرف پایانی !
آرزوی موفقیت برای تیم شهرم داماش و اینکه دیگر اسم داماش هیچگاه تغییر نکند .
مصاحبه : احد حجامی / اف سی داماش
سایت هواداران داماش گیلان - اف سی داماش دات آی آر : حال که وقفه ای در لیگ برتر رخ داده است به بهانه اتفاقات اخیر داماش و اخراج مشاور ارشد ! عابدینی سراغ یکی از بازیکنان سابق تیم امید داماش و حال حاضر پاس گیلان رفتیم . بازیکنی که در اوج بدلیل ناملایمت هایی که به او روا داشته شد از حضور در داماش بازماند . او فوتبالش را از پگاه آغاز نمود و بعد از چند فصل توانست کاپیتان امیدهای داماش شهر باران شود . متن زیر ماحصل گفتگوی اف سی داماش با وحید محمدی ، کاپیتان اسبق امیدهای داماش می باشد :
اف سی داماش دات آی آر : لطفاً خودتان را کامل معرفی کنید.
وحید محمدی هستم ، متولد 31 تیر سال 70 .فوتبالم را از تیم 12 ساله های پگاه شروع کردم ،وقتی در تست فنی مورد پذیرش قرار گرفتم ،آقای شهرام حمیدی !، به عنوان دروازه بان مرا انتخاب کردند.ولی وقتی بر سر تمرین رفتم آقای پاکدل پستم را عوض کردند و به عنوان دفاع وسط به بازی گرفته شدم.
اف سی داماش دات آی آر : آیا در مسابقاتی هم شرکت داشتید؟
بله .بعد از مدتی تمرین ، مسابقات کشوری در یزد برگزار می شد و من برای اولین بار بود که به مسابقات کشوری می رفتم.البته در آن مسابقات از بین 32 تیم شرکت کننده به رتبه دهم دست پیدا کردیم . آن بازی ها سکوی پرتابی برایم بود تا بتوانم در فوتبال پیشرفت کنم. بعد از آن خوشبختانه و با کمک مربیان توانستم به رده 14 ساله های پگاه بپیوندم و همان سال نیز با لطف خدا بازوبند کاپیتانی را بر بازو داشتم که در مسابقات لیگ کشوری به مقام سوم دست پیدا کردیم .
اف سی داماش دات آی آر : گویا در تمامی رده های پایه کاپیتان تیم بودید !
خدا را شاکرم و ستایش می کنم که توانستم در اکثر ر ده های تیم محبوبم بازوبند کاپیتانی را بر بازویم ببندم.سال بعد هم در رده نوجوانان،با تلاش فراوان که داشتم دوباره بازوبند کاپیتانی به من رسید که در همان موقع افتخار بزرگی بود که نصیب من می شد.
مصاحبه اختصاصی و کامل اف سی داماش را در بیشتر ببینید :
اف سی داماش دات آی آر : گویا در همین سالی که سوم شدید ، پگاه منحل شد !
بله،اتفاقاً همان سالی بود که باید تیم جوانان منتقل می شدیم.در ابتدای فصل خبر انحلال پگاه رسید،البته کمی بعد ،خبر رسید که شرکت داماش جایگزین شرکت پگاه خواهد شد. در زمان انحلال پگاه کمی نا امید بودیم،ولی دوباره با خبر آمدن شرکت داماش قوت قلبی تازه گرفتیم.تمامی امکانات و تجهیزاتی که در اختیار ما بود،ما را به دنیای جدیدی از فوتبال نوید می داد،که فکر می کردیم می توانیم بهترین پیشرفت ها را داشته باشیم..همان سال با آمدن حاج اقا عابدینی مدیریت خوب باشگاه و تدابیر خوب ایشان یک تیم خوب و چهره را به کشور معرفی کردند.البته حضور ایشان باعث دلگرمی ما بود،و ما امید این را داشتیم که بهترین برنامه ها و آینده را در روبروی خود ببینیم.
اف سی داماش دات آی آر : حضورت در تیم جوانان چطور بود؟
-من در رده جوانان کشور هم حضور داشتم و در لیگ کشور هم بودیم که در همان لیگ بهترین بازی های خودم را انجام دادم و توانستم به عنوان دفاع وسط ،4گل به ثمر برسانم،که جز با یاری بازیکنان آن روزهای داماش و لطف خدا میسر نمی شد.در مسابقات آن سال توانستیم جز 4 تیم راه یافته به مرحله نیمه نهایی کشور باشیم ،ولی با بد شانسی نتوانستیم به مرحله فینال برسیم و در نهایت به مقام چهارمی نائل شدیم.
اف سی داماش دات آی آر : در تیم امید هم حضور داشتی ؛ شرایطت در تیم امید چگونه بود؟
در تیم امید شرایطم خوب بود . همان سال اول نیز به بزرگسالان رفتم . آن زمان اقای فیروز کریمی سرمربی وقت داماش بودند . آقای کریمی درخواست دو بازیکن در پست دفاع داشتند که یکی از آنها من بودم.البته آقای کریمی از من خوششان آمده بود و درخواست داده بود تا قرارداد مالی با من بسته شود.قرارداد من همان موقع چیزی حدود 18 میلیون تومان بود که قرار بود کل مبلغ پرداخت شود،که با بی خبری آقای عابدینی ، آقای مرغوب گفتند:شما سفید امضا کن و من 18 میلیون را از حاجی خواهم گرفت.شما فکرتان به فوتبال باشد و دغدغه مالی نداشته باشید.این صحبت های آقای مرغوب باعث شد ما دلگرمی داشته باشیم،اما در آخر فصل به یک باره ورق برگشت و مبلغ خیلی کمی از قرار داد به من رسید.
نمی دانم چه کاری یا خطایی انجام دادم که آن اقا اصلاً مرا قبول نداشت،نه از نظر فوتبالی و نه از نظر شخصی.خیلی از مربیان داماش مثل اقای احمدی صفت،پاکدل ،رنجکش ، رضا بهشتی ،ویشکایی مرا دوست داشتند و بازی هایم را مورد پسند می دانستند ولی نمیدانم که چرا اقای مرغوب به هیچ وجه بازی ام را قبول نداشتند!
یک بار زمان آقای کریمی ،بازی پلی اف با نفت آبادان بود که یک هفته در اردوی تهران بودیم ،آقای مارکار آقاجانیان مربی من بودند،به من گفته بودند که کارت بازی ات صادر شده،و شما چمدانتان را جمع کنید تا با تیم به آبادان برویم.همان موقع آقای محمد مختاری سرماخوردگی شدید داشتند،وقتی از اتاقم پایین آمدم و منتظر بودم،گفتند: وحید محمدی و محمد مختاری برایتان ماشین گرفتیم که به رشت بروید.آن لحظه خیلی شوکه شدم و با آقای مارکار تماس گرفتم و و تنها چیزی که پشت تلفن گفتند این بود که : حیف...! و حرف دیگری نزدند.سالی که اقای پوشنیک به داماش امدند ،به من چند بازی رسید که فقط در پست دفاع وسط بازی می کردم.آن بازی ها آن قدر می توانستم پیشرفت کنم که اجازه بازی در فاع جناحین به من نمی رسید و به نحوی اعتماد به نفسم را از دست داده بودم.نیم قصل دوم به تیم داماش تهران رفتم که همان سال به دسته یک صعود کرده بود.بعد از ان رابط اقای مرغوب با من تماس می گرفت که به باشگاه داماش گیلان برگرد.وقتی به رشت برگشتم ،آقای مرغوب گفتند: با سعید مرتضوی به دفتر باشگاه بیایید تا کمی صحبت کنیم.وقتی به دفتر باشگاه رفتیم ،آقای مرغوب حدود دو ساعت با ما صحبت کردند و قول های فراوانی به ما دادند،از جمله تمرین مداوم در بزرگسالان و قرارداد 30 میلیونی و غیره .همان موقع اتفاقاً علیرضا جهانبخش با من به رشت آمد و علیرضا به تمرین رفت و من به خاطر شخص مرغوب باز ماندم.
درآن سال بازیکن های بزرگی به داماش پیوسته بودند و مربی هم آقای دینورزاده بود. من پشت تمرینات مانده بودم.وقتی با آقای مرغوب تماس می گرفتم ،می گفتند:آقای دینورزاده در داماش ماندگار نیستند،دو سه هفته صبر کنید ،اقای دینورزاده می رود، و من به بزرگسال می روم و شما را بر سر تمرین می آورم .اتفاقاً همین اتفاق افتاد و آقای دینورزاده از تیم اخراج شد و آقای مرغوب به بزرگسال راه پیدا کردند و دیگر نه اسمی از وحید محمدی بود و نه از سعید مرتضوی.همان موقع کاپیتان تیم امید بودم و تیم به لیگ برتر راه یافت و از آن قرارداد سی میلیونی فقط 50 هزارتومان نصیبم شد.البته آقای مرغوب بازهم گفتند که اسم شما در لیست زیر 23 سال تیم جا خوهد گرفت .
باز هم لیست زیر 23 سال آمد و اسمی از من نبود.من که از تیم های پایه برای پگاه و داماش بازی می کردم و کاپیتان بودم چگونه به بزرگسال راه پیدا نکردم ! همان لحظه به دفتر باشگاه رفتم و آقای مرغوب را دیدم و گفتم:اقای مرغوب،می خواهم دو دقیقه با شما صحبت کنم...! آقای مرغوب وقتی لب باز کردند ،تمای الفاظ رکیک و و فحاشی را علیه من انجام داد و آبرویم را در باشگاه برد که هیچگاه از خاطرم پاک نمی شود . آن روز چنان اشک می ریختم که حتی باور کسی نمی امد که من گریه کنم.ولی ان روز گریه کنان از باشگاه بیرون آمدم ،چون من وحید محمدی بعد از ده سال تلاش و کوشش برای داماش،چنین برخوردی با من شده بود.از ان به بعد رمقی برایم نمانده بود و از فوتبال و بازی گردن تنفر داشتم.
اف سی داماش دات آی آر : فوتبال را در آن برهه کنار گذاشتید ؟ !
بعد از مدتی تصمیم گرفتم به خارج از کشور بروم ،چون برادرم در سوئد زندگی می کند و فیلم بازی هایم را برای یک باشگاه سوئدی فرستاده بود و قرار بود به آنجا بروم و برای آن تیم بازی کنم.در ایران 90% کارهایم جور بود،اما در آخر با یک مشکل نتوانستم به آنجا بروم و در ایران ماندم.
اف سی داماش دات آی آر : در حال حاضر ؟
-در حال حاضر با مساعدت آقای اسماعیل رجب زاده توانستم به فوتبال برگردم و همینطور برای انجام خدمت مقدس سربازی به تیم پاس رشت پیوستم و خدا را شکر در آنجا مشغول هستم.
[color=darkblue]
اف سی داماش دات آی آر : نظرتان راجع به شرایط حال حاضر داماش چیست؟
-واقعاً حیف است.داماش بازیکنان خیلی خوب و با تعصبی دارد .کجای ایران بازیکنان با سه سال بی پولی و طلب برای تیم بازی می کند؟تیم خوب داماش از شرایط فنی و فیزیکی تیم بسیار خوبی است و علی اقای نظر محمدی خیلی خوب تیم را اداره می کند ،تنها مشکل از ضربات آخر است که بد شانسی هم چاشنی این نتیجه نگرفتن هاست.امیدوارم هواداران خوب و پر شور داماش هیچ گاه در هیچ شرایطی پشت تیم را خالی نکنند و به مانند این چند سال که یار دوازدهم داماش بودند با داماش بمانند.باور کنید هیچ تیم ایرانی هواداری پر شور تر از هوادار رشت ندارد که برای تیم گریه می کند،می خندد،تشویق می کند و ...
اف سی داماش دات آی آر : شیرین ترین و تلخ ترین خاطره فوتبالی؟
شیرین ترین خاطره م در زمان پگاه بود که در رده جوانان در مسابقات کشوری توانستم در دقیقه 80 گل به ثمر برسانم و تیم به مرحله نیمه نهایی صعود کند.تلخ ترین خاطره م نیز جدایی از داماش بود که هیچ گاه از ذهنم پاک نمی شود.
اف سی داماش دات آی آر : حرف پایانی !
آرزوی موفقیت برای تیم شهرم داماش و اینکه دیگر اسم داماش هیچگاه تغییر نکند .
مصاحبه : احد حجامی / اف سی داماش
"دنیا فقط رشت و داماش"
-
soroosh8 - کاربر ویژه
.png "کاربر ویژه")
- پست ها : 2334
- تاريخ عضويت: دوشنبه آگوست 20, 2012 12:00 am
- محل سکونت: رشت
توسط amlasheman » شنبه فبريه 22, 2014 1:47 pm
داشتم به این فکر میکردم که فصل پیش دقیقا سه بازی مونده به آخر فصل تو همین وضعیت امسال بودیم،واقعا دلیلش چیه؟امیدوارم اگه تو لیگ موندیم اگه قرار به این طرز تیمداریه تیم رو منحل کنند بهتره این طوری دیگه مرگ یه باره شیون هم یه بار
-
amlasheman - کاربر نسبتا فعال
.png "کاربر نسبتا فعال")
- پست ها : 109
- تاريخ عضويت: پنج شنبه آپريل 25, 2013 12:00 am
توسط amlasheman » شنبه فبريه 22, 2014 3:13 pm
-
amlasheman - کاربر نسبتا فعال
- پست ها : 109
- تاريخ عضويت: پنج شنبه آپريل 25, 2013 12:00 am
توسط navidmadan » شنبه فبريه 22, 2014 3:46 pm
-
navidmadan - کاربر حرفه ای
.png "کاربر حرفه ای")
- پست ها : 846
- تاريخ عضويت: پنج شنبه اکتبر 20, 2011 12:00 am
توسط Mordab » شنبه فبريه 22, 2014 4:55 pm
فيروز كريمي سرمربي ذوب اهن شد
پس از چند روز شایعات پیرامون ذوب آهن و کریمی بالاخره این مربی به عنوان سرمربی انتخاب شد.
سایت گل- پس از چندین روز شایعه در اصفهان پیرامون سرمربی گری فیروز کریمی در تیم ذوب آهن، باالاخره شایعات رنگ واقعیت به خود گرفت و فیروز کریمی به عنوان سرمربی تیم ذوب آهن منصوب شد. در روزهای گذشته مسئولان تیم ذوب آهن با جدیت خبر سرمربی گری کریمی را کذب می خواندند، اما روز گذشته و در دیدار والیبال در اصفهان ، لیدر های ذوب آهن به تشویق کریمی پرداختند و امروز هم این مربی جانشین مجتبی تقوی شد.
تيم فوتبال ذوب‌آهن ابتدا با لوکا بوناچيچ فصل را آغاز کرد و سپس اين مربي جاي خود را به مجتبي تقوي داد تا در نهايت فيروز کريمي به عنوان سومين سرمربي اين باشگاه انتخاب شود
-
Mordab - کاربر فوق حرفه ای
.png "کاربر فوق حرفه ای")
- پست ها : 1173
- تاريخ عضويت: پنج شنبه دسامبر 01, 2011 12:00 am
توسط amlasheman » شنبه فبريه 22, 2014 5:10 pm
این ذوب اهن شده تیم باندی،هر مربی ای که باندش قویه مربیش میشه.حقشه که بیفته
-
amlasheman - کاربر نسبتا فعال
- پست ها : 109
- تاريخ عضويت: پنج شنبه آپريل 25, 2013 12:00 am
توسط mehdi_damash » شنبه فبريه 22, 2014 5:22 pm
کاملا مشخصه که هدفشون از آوردن این دلال اینه که داورا رو بخره برای این 3 تا بازی
-
mehdi_damash - کاربر حرفه ای
- پست ها : 669
- تاريخ عضويت: سه شنبه اکتبر 18, 2011 12:00 am
توسط vahidakbari » شنبه فبريه 22, 2014 6:33 pm
-
vahidakbari - کاربر خیلی فعال
.png "کاربر خیلی فعال")
- پست ها : 599
- تاريخ عضويت: دوشنبه ژانويه 13, 2014 12:00 am
- محل سکونت: منظریه
توسط vahidakbari » شنبه فبريه 22, 2014 6:34 pm
-
vahidakbari - کاربر خیلی فعال
- پست ها : 599
- تاريخ عضويت: دوشنبه ژانويه 13, 2014 12:00 am
- محل سکونت: منظریه
توسط vahidakbari » شنبه فبريه 22, 2014 6:37 pm
-
vahidakbari - کاربر خیلی فعال
- پست ها : 599
- تاريخ عضويت: دوشنبه ژانويه 13, 2014 12:00 am
- محل سکونت: منظریه
چه کسي حاضر است ؟
کاربران حاضر در اين انجمن: بدون كاربران آنلاين و 1 مهمان