مشاهیر و نخبگان رشت

مطالب عمومی و متفرقه و مقالات تاریخی مربوط به استان را در این بخش قرار دهید

مديران انجمن: meraj130, MAZIYAR, antiros

پستتوسط Damash1 » دوشنبه اکتبر 07, 2013 8:38 pm

[align=center:63ee000afe][color=green:63ee000afe][size=24:63ee000afe]عزت‌الله هدایت[/size:63ee000afe][/color:63ee000afe]


[b:63ee000afe] معروف به «عزت الله خان کمیسر» از مشروطه‌خواهان گیلان و از اعضای مرکزی نهضت جنگل بود.

وی در جوانی به جریانات مشروطه (حکومت قانون) خواهی پیوست. پس از انقلاب محرم ۱۳۲۷ ه. ق که در رشت به وقوع پیوست و در نهایت منجر به فتح تهران و بازگشت مشروطیت گردید، هدایت وارد خدمت نظمیه (شهربانی) رشت شد و به عنوان کمیسر (رئیس شهربانی سابق) یکی از محلات این شهر مشغول به کار گردید و از همین ایام به عزت الله خان کمیسر نامبردار شد.

هدایت در نهضت جنگل به پیشوایی میرزا کوچک خان جنگلی نیز همراه میرزا بود و از اعضای مرکزی انجمن رهبری نهضت و وکیل جنگلی‌ها در رشت بود. در رویداد یورش به رشت توسط انگلیسی‌ها خانه وی در سبزه میدان را به آتش کشیدند[/b:63ee000afe][/align:63ee000afe]
تصوير
نماد کاربر
Damash1
کاربر فوق حرفه ای
کاربر فوق حرفه ای
 
پست ها : 1043
تاريخ عضويت: چهارشنبه آگوست 03, 2011 12:00 am
محل سکونت: همه جای رشت سرای من است

پستتوسط keivan » سه شنبه اکتبر 08, 2013 10:29 pm

کیومرث ملک‌مطیعی در سال ۱۳۱۵ در بندر انزلی زاده شد.

بازی در تئاتر را از سال ۱۳۳۰ در رشت و بازی در سینما را از سال ۱۳۵۰ با یک چمدان * به کارگردانی محمد متوسلانی شروع به کار کرد.

این بازیگر سینما در نزدیک به ۵۰ فیلم سینمایی نقش آفرینی کرد ولی آنچه در سالهای اخیر به شهرتش افزود حضور وی در مجموعه‌های تلویزیونی شب هزار و یکم، زیر آسمان شهر و مدرسه ما بود.

در کارنامه بازیگری چهار دهه اخیر آقای ملک مطعیی فیلم‌های متنوعی دیده می‌شود و وی در این مدت هیچگاه فعالیت هنری را ترک نکرد. وی بازی در فیلم هایی نظیر شهر شراب، ماهی‌ها در خاک می میرند، کلاغ، نفس بریده و فریاد زیر آب را در کارنامه خود دارد که مربوط به سالهای قبل از انقلاب است و آخرین فیلم هایی هم که وی در آنها نقش بازی کرده حلقه‌های ازدواج و گل بارون است که مربوط به سال گذشته است.

از دیگر فیلم هایی این بازیگر می توان به تفنگ شکسته، مهمانی خصوصی، معما، ترن، جنگلبان، الو الو من جوجوام، آوای دریا، انزلیچی فراری و انزلیچی جنگی اشاره کرد.

او ۲۱ فروردین ۱۳۸۹ ساعت ۱۴:۵۰ به علت ایست قلبی در بیمارستان دکتر شریعتی تهران درگذشت. وی مدتی به علت بیماری مشکلات گوارشی در همین بیمارستان بستری بوده است
زنده باد گیلان عزیزم .فرقی نمیکند رشتی یا انزلی چی. بهتر است خودمان را محدود به مرزهای جغرافیایی نکنیم هرگاه در این گیتی فردی از دیار گیل و دیلم به قله میرسد من به خود میبالم پس زنده باد گیلان و گیلانی
در کل 1 بار ویرایش شده. اخرین ویرایش توسط keivan در سه شنبه اکتبر 08, 2013 11:01 pm .
نماد کاربر
keivan
کاربر نسبتا فعال
کاربر نسبتا فعال
 
پست ها : 85
تاريخ عضويت: پنج شنبه ژانويه 26, 2012 12:00 am

پستتوسط keivan » سه شنبه اکتبر 08, 2013 10:32 pm

دکتر ابراهیم حشمت طالقانی ملقب به «حشمت الاطباء» و «سردار حشمت» فرزند عباسقلی بود. وی تات زبان و اهل انزلیچی شهراسر طالقان شناخته می شود. از سران نهضت جنگل بود که از آغاز تشکیل این نهضت با آن همکاری می‌کرد و چندی از طرف هیأت اتحاد اسلام که شورای رهبری نهضت جنگل محسوب می‌شد، به حکومت لاهیجان منصوب شد.در توضیح بگم که در زمان نه چندان دور طالقان جزئی از گیلان عزیز ما بود
نماد کاربر
keivan
کاربر نسبتا فعال
کاربر نسبتا فعال
 
پست ها : 85
تاريخ عضويت: پنج شنبه ژانويه 26, 2012 12:00 am

پستتوسط keivan » سه شنبه اکتبر 08, 2013 10:36 pm

یونس استادسرایی مشهور به میرزا کوچک جنگلی (۱۲۵۷ - ۱۱ آذر ۱۳۰۰ هجری خورشیدی) مبارز انقلاب مشروطه و رهبر * جنگل که در اعتراض به نقض تمامیت ارضی و استقلال ایران از سوی بیگانگان بعد از مشروطه، قیام کرد.
میرزا یونس معروف به میرزا کوچک فرزند میرزا بزرگ در سال ۱۲۵۷ ه. ش. در محله قدیمی استادسرا شهر رشت در خانواده‌ای متوسط و مذهبی چشم به جهان گشود. وی سنین آغاز عمر را در مدرسه علمیه حاج حسن (صالح آباد) و مدرسه جامع شهر رشت به آموختن صرف و نحو و تحصیلات دینی گذرانید. پس از آن به قزوین رفته و در مدرسهٔ صالحیه تحصیل انزلیچی حوزوی را ادامه داد و چندی هم در مدرسه محمودیهٔ تهران به همین منظور اقامت گزید. پایه آموزش حوزوی، می‌توانست وی را در سلک یک روحانی تربیت کند، امّا حوادث و انقلابات کشور مسیر افکارش را تغییر داد و او را به راهی دیگر کشاند. میرزا کوچک خان دارای دو خواهر به نامهای کربلایی خانم و سارا خانم و دو برادر به نامهای میرزا محمدعلی خان و میرزا رحیم خان بود، که هر دو بعد از میرزا وفات یافتند. بنا به گفته اطرافیان، او مردی قوی بنیه، زاغ چشم و دارای سیمایی متبسم بود واز نظر اجتماعی مردی با ادب، فروتن، خوش برخورد، مومن به اصول اخلاقی، صریح اللهجه، طرفدار عدل و آزادی و حامی مظلومان بود. میرزا کوچک خان اهل ورزش بود و از مصرف مشروبات الکلی و دخانیات خودداری می‌کرد. میرزا در سنین آخر عمرش همسری برگزید.

میرزا در واقعه مشروطیت به انقلابیون جبهه شمال پیوست و در فتح قزوین شرکت داشت. *#‌ها مدتی او را از رشت تبعید کردند. در سال ۱۲۹۳ ه. ش میرزا که تازه از تبعید آزاد شده و به رشت آمده بود به شدت تحت تاثیر ظلم و ستم نیروهای *# بر مردم گیلان قرار گرفت و تصمیم گرفت که به کمک دوستان مشروطه خواه خود دوباره دست به قیام بزند. اما اینبار علاوه بر مطالبه آرمانهای آزادی خواهانه مشروطه که آنرا بر باد رفته می دید به دنبال نجات ایران و علی الخصوص گیلان از اشغال آشکار نیروهای نظامی نیز بود. افکار میرزا توانست در دل اقشار و طبقات مختلف مردم گیلان نفوذ کند. افرادی نظیر دکتر حشمت ومیرزا حسین کسمایی که از چهره‌های تحصیل کرده و فرهیخته گیلان بودند، و یا حسن آلیانی و شیخ علی شیشه بر که از طبقات معمولی جامعه بودند در میان طیف طرفداران میرزا دیده می‌شوند. و بجز اینها میرزا توانست از حمایت چند تن از تجار و کسبه معتبر از جمله حاج احمد کسمایی نیز برخوردار شود.
با تمام این اوصاف همیشه اظهار نظر در مورد میرزا کوچک خان جنگلی و قیام او کار آسانی نبوده است. رجال متجدد وابسته به پهلوی او را عنصر حکومت شوروی و آخوندی متهجر معرفی کرده‌اند که از جمله آنها می‌توان به احمد کسروی اشاره کرد. نیروهای بیگانه اعم از انزلیچی سفید، انزلیچی سرخ و انگلیسیها هم به تناسب رابطه‌ای که با او داشته‌اند تصویر متفاوتی از او ارائه کرده‌اند که نمی‌توان به قضاوت آنها اطمینان کرد. در این میان تنها قضاوت ژنرال انگلیسی دنسترویل جالب است که علی رغم جنگ با میرزا، او را مردی بزرگ و وطن پرست معرفی کرده است.
نماد کاربر
keivan
کاربر نسبتا فعال
کاربر نسبتا فعال
 
پست ها : 85
تاريخ عضويت: پنج شنبه ژانويه 26, 2012 12:00 am

پستتوسط keivan » سه شنبه اکتبر 08, 2013 10:39 pm

پرواز همای (۱۳۵۸، احمدسرگوراب، شفت) با نام پیشین سعید جعفرزاده احمد سرگورابی از خوانندگان ایران است. وی همراه با گروه مستان که مجموعه‌ای از نوازندگان سازهای ایرانی هستند، سبک تازه‌ای از موسیقی سنتی را ارائه می‌دهند. وی همچنین خواننده گروه ارکسترال به آهنگسازی شهرداد روحانی در آمریکا بوده‌است. همای، زاده انزلیچی «احمدسرگوراب» در گیلان بوده و ترانه‌هایی را نیز به زبان‌های گیلکی و تالشی اجرا کرده‌است.
سعید جعفرزاده احمد سرگورابی (نام و نام خانوادگی او توسط خودش و با اجازهٔ پدرش به منظور فارسی بودن نام و فامیلش به «پرواز همای» تغییر یافته)، متولد ۲۰ بهمن ماه ۱۳۵۸ در احمد سرگوراب شفت بدنیا آمد و دوران کودکی و نوجوانی خود را در آنجا سپری نمود او دیپلم خود را از هنرستان کمال الملک رشت (مرکز استان گیلان) کسب کرد و با علاقه فراوان به او در رشته شعر آواز وآهنگ وارد دانشگاه آزاد تهران شد و با ساز تخصصی سه تار و پیانو تحصیلات خود را در دانشگاه به پایان رساند.

در زمینه هنر آواز، شاگرد اساتیدی همچون فریدون پوررضا، سید کمال الدین عباسی، هنگامه اخوان، کریم صالح عظیمی را دارد و همچنین در باب زمینه شعر و ادبیات فارسی از استایدی همچون علیقلی محمودی بختیاری، حبیب نبوی، منصوره ثابت زاده، محمود طیاری و دکتر اصغر دادبه بهره مند گردید.

در اندک زمانی، همای گیلانی توانست فعالیت‌های حرفه‌ای خود را در زمینه شعر، موسیقی و آواز گسترش دهد، و با موفقیت کنسرت‌هایی را اجرا نماید. از جمله اجرای کنسرت‌های موسیقی اصیل در:

دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
دانشگاه هنر تهران
دانشگاه فردوسی خراسان
دانشگاه صنعتی شریف تهران
تالار وحدت
جشنواره موسیقی فجر
فضای باز کاخ نیاوران
تور کنسرت‌های آمریکا (Disney Hall)
کنسرت گیلان، فضای باز حوزه هنری
کنسرت ارکسترال با سرپرستی شهرداد روحانی
تور کنسرت‌هایی از هامبورگ تا هلند
نماد کاربر
keivan
کاربر نسبتا فعال
کاربر نسبتا فعال
 
پست ها : 85
تاريخ عضويت: پنج شنبه ژانويه 26, 2012 12:00 am

پستتوسط keivan » سه شنبه اکتبر 08, 2013 10:49 pm

هنگامه اخوان (زاده سال ۱۳۳۴ خورشیدی در فومن) است.
زندگی نامه

صــدای خوش در خانواده وی موروثی بود ولی او تنها کسی بود که آموختن آواز را به طور جدی و حرفه‌ای دنبال کرد. هنگامه خواندن را از ۱۰ سالگی با آموختن آواز دشتی(از متعلقات دستگاه شور که خود دارای گوشه‌های متنوع است) نزد پدرش آغاز کرد. اولین بار پدر با او در مورد قمرالملوک وزیری صحبت کرد. وی شخصیت قمر را نه به عنوان یک خواننده بلکه به عنوان انسانی خیر و نیکوکار می‌ستود. هنگامه اخوان پس از اتمام تحصیلات ابتدایی برای دیدن خواهرش به تهران رفت. در هنگام اقامت در تهران خواهرو برادرش او را تشویق به ماندن در تهران و تکمیل تحصیلات موسیقی نمودند. وی در آزمون رادیو برای خوانندگی شرکت کرد. در کاستی که از صــدای خود ضبط وارائه کرده بود یکی از آثار استاد تجویدی و تعدادی از ملودی‌هایی که پدرش به او آموخته بود اجرا شده بود. هیأت داوران متشکل از پنج نفر بود: علی تجویدی. مرتضی حنانه. حبیب ا… بدیعی. جواد معروفی و فلاح که همه از موسیقیدانان مطرح زمان بودند. سه نفر از داوران او را پذیرفته ولی دو نفر از او خواستند در آزمون دیگری شرکت کند. در آزمون دوم هنگامـه اخوان به دلیل ندانستن ردیف پذیرفته نشد. او در کلاس‌های ردیف رادیو ثبت نام کرد و پس از تکمیل آموخته‌های خود در آزمون پذیرفته شد. با تشویق مرحوم تجویدی هنگامه اخوان نزد استاد ادیب خوانساری(از اســاتید بزرگ مکتب آوازی اصفهان) رفت و به آموختن ردیف و تکنیک‌های آوازی پرداخت. ابراهیم سرخوش(نوازندهٔ مشهورتار) اغلب کلاس را به منظــورکمک و همنوازی با هنرآمــوزان همراهی می‌کرد. هنگامه اخوان به مدت ده سال نزد استاد خوانساری تلمذ نمود. کلاسها ابتدا در رادیو و سپس در منزل استاد تشکیل می‌شد. ازسال ۱۳۵۴ هنگامه اخـوان شروع به خواندن در رادیو کرد و کار خود را با بازخـوانی آثار قمرالملوک وزیری آغاز نمود. همچنین با گروههای عارف به سرپرســتی پرویز مشکاتیان. شـیدا به سرپرستی محمدرضا لطفی و …به عنوان خواننده همکـاری داشت. وی کنسرت هـــای زیادی در ایران و اروپا برگزار کرده‌است. در سال ۱۳۶۳ از سوی آرشیو صدا وسیمــا دعوت به همکاری شد. و هم اکنون در وزارت ارشاد به عنوان کارشناس موسیقی مشغول به کار است و به تدریس آواز نیز می‌پردازد. استاد نصرا… ناصح پور در مورد وی گفته‌است: هنگامه اخوان یکی از بهترین خوانندگان زن ایرانی و صدای او یادآور صدای آسمانی قمر است. با اینحال لازم به ذکر است که عمده اثار بجای مانده از اخوان منحصر به بازخوانی های تصنیفها و آوازهای زنده یادان قمر الملوک وزیری و روح انگیز میشود. لذا ایشان همانند بیشتر همدوره هایش ( پریسا، سوسن مطلوبی و...) را نمیتوان صاحب سبک دانست ولو اینکه گستره و جذابیت صدا و تکنیک او از دو نفر نامبرده دیگر بسیار افزونتر بود. او در در چهارمین مجمع عمومی کانون خوانندگان خانه موسیقی به عنوان رئیس این کانون انتخاب شد. از شاگردان ایشان میتوان پرواز همای سرپرست و خواننده گروه مستان را نام برد .
نماد کاربر
keivan
کاربر نسبتا فعال
کاربر نسبتا فعال
 
پست ها : 85
تاريخ عضويت: پنج شنبه ژانويه 26, 2012 12:00 am

پستتوسط keivan » سه شنبه اکتبر 08, 2013 11:00 pm

احمد عاشورپور(۱۸ بهمن۱۳۸۶-۱۲۹۶۲۲ دی) زاده بندر انزلی واقع در شمال ایران و استان گیلان است. وی مهندس کشاورزی،خواننده، آهنگساز و ترانه‌سرای بود و اکثر ترانه های به زبان گیلکی و گاها فارسی ارائه شده است. از وی بعنوان پدر موسیقی محلی (فولکلور) گیلان یاد میشود
مهندس احمد عاشورپور، در ۱۸ بهمن ۱۲۹۶ در غازیان بندر انزلی زاده شد. تحصیلات مقدماتی خود را در این در زادگاهش گذراند و چنان که خودش در مصاحبه ای گفته است، وزن و قافیه و ریتم در شعر را در همین دوران و با مطالعه اشعار کلاسیک ایرانی، و از جمله دیوان شمس تبریزی، آموخته است.[۲] تحصیلات وی در زمینه مهندسی کشاورزی از دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران است. در سال ۱۳۲۲ به ابوالحسن صبا معرفی شد و در رادیو تهران به خوانندگی پرداخت. در این دوره از همکاری مرتضی محجوبی و حسین تهرانی برخوردار بود. سپس وی به دعوت روح‌الله خالقی با انجمن ملی موسیقی همکاری می‌کرد. او با رادیو دو دوره بین سالهای ۱۳۲۵ تا ۱۳۲۷ و ۱۳۳۶ تا سال ۱۳۳۸ به همکاری پرداخت. شعر چند ترانه او را جهانگیر سرتیپ پور سروده است.
استاد احمد عاشورپور

زندگی استاد احمد عاشورپور جلوه های گوناگونی دارد و نشانگر مجموعه ای از ویژگی های بارز و برجسته در شخصیت وی میباشد. در عرصه ی هنر عاشورپور، آهنگ ساز، ترانه پرداز و خواننده ای با صدای گرم و رسا بود. ترانه های او را نه تنها مردم گیلان که بسیاری از مردم در سایر نقاط ایران ورد زبان داشتند. نخستین بار عاشورپور با توصیه استاد ابوالحسن صبا به رادیو رفت. در آن زمان او و معتمد وزیری (از اهالی کردستان) نخستین کسانی بودند که ترانه های محلی را به عرصه ی رادیو کشاندند. در دورانی که ترانه های محلی بسیار حقیرتر از خواندن ترانه های معمول به نظر می آمد، او به خواندن ترانه های مردمی پرداخت، ترانه هایی که رنگ و بوی زندگی مردم کوچه و بازار، مردم زحمت کش و تهی دستان را داشت.
محلی گیلان

در سال ۱۳۳۲ وقتی عاشورپور از فستیوال هنری جوانان در بخارست به ایران بازگشت او را بازداشت کردند. او به زندان رفت و به تعبیدگاه خارک فرستاده شد. وقتی آزاد شد به هر جایی که برای کار کردن پا می گذاشت بی درنگ نامه ساواک هم در پی او می آمد با این مضمون که به مهندس احمد عاشورپور شغل حساس واگذار نکنید. ولی توانایی های علمی و مدیریتی مهندس عاشورپور چنان بود که سرانجام راه را می گشود و دیگران را به تکریم در مقابل دانش خود وا می داشت. در یک فقره از تدبیرهای علمی و فنی او جان بیست و هشت هزار دام از خطر مرگ رهایی یافت. وقتی در دوران سربازی در برابر سربازان به گونه ی احمد سیلی زده شد و از پرسیده شد که تو برای چه کسی می خوانی؟ عاشورپور از روی برگرداند و رو به سربازان گفت: من برای شما می خوانم و خواند: آی لیلی، جان لیلی، می جان جانان لیلی، و به گفته ی شاهدان همه ی سربازان با او، هم صدا شدن
وی در دیماه ۱۳۸۶ به علت عفونت ریه و کهولت سن در بیمارستان جم تهران بستری شد و سرانجام در ۲۲ دیماه در بخش عمومی همان بیمارستان درگذشت و در گورستان بی بی حوریه در غازیان بندر انزلی به خاک سپرده شد.[۷] هر ساله در سالگرد وفات وی اهالی هنر، دوستان و آشنایان وی یاد او را در زادگاهش بندر انزلی برسر مزارش زنده نگاه میدارند
زنده باد گیلان عزیزم .فرقی نمیکند رشتی یا انزلی چی. بهتر است خودمان را محدود به مرزهای جغرافیایی نکنیم هرگاه در این گیتی فردی از دیار گیل و دیلم به قله میرسد من به خود میبالم پس زنده باد گیلان و گیلانی
نماد کاربر
keivan
کاربر نسبتا فعال
کاربر نسبتا فعال
 
پست ها : 85
تاريخ عضويت: پنج شنبه ژانويه 26, 2012 12:00 am

پستتوسط keivan » سه شنبه اکتبر 08, 2013 11:03 pm

شاپور جفرودی (۱۳۰۷-۱۳۸۳) هنرمند، شاعر، ترانه سرا، آهنگساز، بازیگر تئاتر و خواننده موسیقی محلی گیلان بود.

شاپور جفرودی در سال ۱۳۰۷ در شهرستان رشت بدنیا آمد و به مدت سی سال در تهران زندگی کرد. او فعالیت هنری خود را از سال ۱۳۳۰ در تئاتر گیلان آغاز کرد و یکی از بنیان‌گزاران تئاتر گیلان بود.

جفرودی روز ۱۳ خرداد ۱۳۸۳ در منزل خود در تهران درگذشت. آرامگاه این هنرمند در امامزاده طاهر کرج واقع است.
نماد کاربر
keivan
کاربر نسبتا فعال
کاربر نسبتا فعال
 
پست ها : 85
تاريخ عضويت: پنج شنبه ژانويه 26, 2012 12:00 am

پستتوسط keivan » سه شنبه اکتبر 08, 2013 11:08 pm

پروفسور علی درویش‌زاده استاد دانشگاه، محقق، پژوهشگر از چهره های ماندگار علمی و ملقب به پدر علم زمین شناسی ایران زاده (۱۳۱۴) در بندر انزلی از استان گیلان واقع در شمال ایران میباشد.
در ۱۳۱۴ در بندر انزلی به دنیا آمد. پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی، دبیرستان را با کسب رتبه اول در رشته علوم تجربی در دبیرستان فردوسی انزلی به پایان برد. در آن سالها دانشگاهها چنان وسعتی نداشت و تنها دو دانشگاه تازه تأسیس تهران و تبریز وجود داشت، به همین دلیل به تهران مهاجرت کرد و در کنکور دانشگاه تهران ثبت نام کرد. او عاشق معلمی بود و دوست داشت معلم باشد و برای رسیدن به این هدف و با توجه به این که مدرک دیپلم وی نیز علوم طبیعی بود، در دانشکده علوم دانشگاه تهران در رشته زمین شناسی و زیست شناسی و در دانشکده کشاورزی امتحان داد[۲]. سال ۱۳۳۷ از دانشکده علوم دانشگاه تهران در رشته زمین شناسی فارغ التحصیل شد و همان سال به پیشنهاد استادش دکتر یدالله سحابی در دانشگاه تهران استخدام شد و سال ۱۳۴۰ نیز موفق به اخذ فوق لیسانس زمین شناسی شد[۳]، [۴]. پس از آن به فرانسه رفت و از دانشگاه کلرمون فران در گرایش پترولوژی در سال ۱۳۵۰ فارغ التحصیل شد و بلافاصله به ایران بازگشت و به عنوان استادیار در دانشگاه تهران به تدریس مشغول شد. البته سال ۱۳۶۷ برای فرصت مطالعاتی به اتریش نیز سفر کرد و پس از آن توانست کتاب زمین شناسی ایران را که بیشتر اطلاعات آن را از کتابخانه های اتریش جمع آوری کرده بود، منتشر سازد. طی سالهای ۱۳۵۵ و ۱۳۶۳ نیز موفق به اخذ درجات دانشیاری و استادی دانشگاه تهران شد[۵]، [۶]. سال ۱۳۷۲ از سوی وزارت علوم تحقیقات و فناوری به عنوان استاد نمونه دانشگاههای کشور انتخاب شد و در دوره اول چهره های ماندگار نیز در سال ۱۳۸۰ به عنوان چهره ماندگار علم زمین شناسی معرفی شد. کتابهای اصول آتشفشان شناسی و پترولوژی تجربی و کاربردهای آن وی در دورهای اول و هفتم کتاب سال جمهوری اسلامی ایران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان کتاب سال برگزیده شده‌اند.[۷] او هم‌اکنون رئیس دانشگاه غیرانتفاعی جابربن حیان رشت است.
زنده باد گیلان عزیزم .فرقی نمیکند رشتی یا انزلی چی. بهتر است خودمان را محدود به مرزهای جغرافیایی نکنیم هرگاه در این گیتی فردی از دیار گیل و دیلم به قله میرسد من به خود میبالم پس زنده باد گیلان و گیلانی
نماد کاربر
keivan
کاربر نسبتا فعال
کاربر نسبتا فعال
 
پست ها : 85
تاريخ عضويت: پنج شنبه ژانويه 26, 2012 12:00 am

پستتوسط soulful » دوشنبه نوامبر 11, 2013 2:15 pm

فتح‌الله خان اکبر
فتح الله خان اکبر (زاده ۱۲۳۴ خورشیدی در رشت- درگذشته ۱۳۱۷ در تهران) ملقب به سپهدار اعظم و معروف به سپهدار رشتی نماینده مجلس، وزیر و نخست‌وزیر در دوران مشروطه از آبان تا اسفند ۱۲۹۹ ه‍. ش.

در زمانهای مختلف او با لقبهای پی در پی م:.7-نند بیگلربیگی، سالار افخم، سالار اعظم، سردار منصور (از ۱۳۲۰) و سپهدار اعظم (از ۱۳۳۳) شناخته شده‌است.


فتح الله، یکی از نامداران ثروتمند گیلان، فرزند حاج میرزا محمدعلی امشه‌ای معروف به حاجی خان در سال ۱۲۷۳ ه‍. ق (۱۲۳۴ ه‍. ش) به دنیا آمد و پس از اتمام تحصیلات در حد سطح، همچون پسرعمویش صادق خان اکبر محتشم الملک (سردار معتمد بعدی) وارد تشکیلات عریض و طویل عموی متمول و متنفذ خود اکبر خان بیگلربیگی (مالک و حاکم مشهور دوره ناصری و!:.77جاره دار گمرکات شمال ایران) گردید.

او و صادق خان خیلی زود مورد توجه اکبر خان قرار گرفتند و به نامزدی دو دختر او درآمدند. لیکن هنوز این نامزدی به ازدواج نیانجامیده بود که اکبر خان در سال ۱۳۰۷ ه. ق بدرود حیات گفت و فتح الله خان با هدف حفظ دارایی بیگلربیگی در خانواده، ترجیح داد بجای دخترعمو با بیوه جوان عموی خود ازدواج کند. از قضا دختری که نامزد فتح الله خان بود، اندکی بعد درگذشت و تمامی ثروت اکبر خان به تنها دختر و بیوهٔ او و در واقع به فتح الله خان و صادق خان رسید.


فتح‌الله اکبر
فعالیت سیاسی

فتح الله خان در همان سال ۱۳۰۷ ه‍. ق با درجه امیر تومانی و عنوان بیگلربیگی اجاره دار گمرکات شمال ایران شد و بر جای عموی خود نشست و به تدریج ملقب به سالار افخم، سالار اعظم و سردار منصور شد.

فتح الله خان سردار منصور مقارن با انقلاب مشروطیت برای اداره تلگراف خانه راهی پایتخت و در آنجا با آزادی خواهان و مشروطه طلبان آشنا شد و به آنان پیوست.

در سال ۱۳۱۸ ه‍. ق سرویس پستی به مبلغ ۶۰٬۰۰۰ تومان در سال به فتح الله خان اجاره داده شد، و او به عنوان وزیر پست انتخاب شد. پس از شروع به کار دولت مشروطه، او از * قانونخواهی حمایت کرد و یک روز پس از برکناری از سمت وزیر پست و تلگراف در سال ۱۳۲۶ ه‍. ق دو هفته پیش از به توپ بسته شدن مجلس شورای ملی، به فرمان محمدعلی شاه قاجار به کلات در خراسان تبعید شد. ولی چندی بعد که عمو زادگانش؛ میرزا کریم خان رشتی، عبدالحسین خان معزالسلطان (سردار محیی)، عمیدالسلطان و... با همکاری دیگر مشروطه خواهان انقلاب محرم ۱۳۲۷ ه. ق رشت را به راه انداختند و پس از آن قزوین و تهران را فتح کردند، او نیز قدرت یافت و به عضویت کمیسیون ۲۸ نفره سران مشروطه درآمد و دوباره به وزارت پست و تلگراف منصوب شد.

او پس از آن در کابینه‌های اول، دوم و سوم محمدولی خان تنکابنی سپهدار اعظم در سمت خود ابقاء شد و در کابینه چهارم او به سمت وزارت عدلیه منصوب گردید (۱۳۲۷ و ۱۳۲۸ ه‍. ق).[۳]

سردار منصور در سال ۱۳۳۳ ه‍. ق به ترتیب در کابینه‌های عین الدوله و فرمانفرما وزیر عدلیه و وزیر پست و تلگراف شد و همچنین در این سال از طرف اهالی طوالش و کرگانرود به نمایندگی دوره سوم مجلس شورای ملی برگزیده شد که به جهت تصدی پست دولتی از پذیرفتن آن خودداری کرد. در سال ۱۳۳۴ ه‍. ق که محمدولی خان تنکابنی با لقب سپهسالار اعظم مجدداً رئیس الوزراء شد، فتح الله خان هم با لقب سپهدار اعظم مجدداً وزیر پست و تلگراف شد. به همین خاطر در تاریخ، محمدولی خان به سپهدار تنکابنی و فتح الله خان به سپهدار رشتی نامبردارند.

او از سال ۱۳۳۶ ه‍. ق (۱۲۹۵ ه‍. ش) در سه کابینه وثوق الدوله وزیر داخله و وزیر جنگ شد. تا اینکه در آبان ۱۲۹۹ ه‍. ش (۱۳۳۹ ه‍. ق) فرمان ریاست الوزرایی به نام او صادر شد. لیکن کابینه او پس از سه ماه با وقوع کودتای رضا خان میرپنج (سردار سپه و رضا شاه بعدی) سقوط کرد. پس از کودتا او در سفارت بریتانیا در تهران پناهنده شد و سپس به خانه‌اش در رشت رفت، جایی که تا زمان فوت اش در سال ۱۳۱۷ بیصدا در آن زیست.

سپهدار رشتی در سال‌های ۱۳۰۰ تا ۱۳۰۴ ه‍. ش نمایندگی رشت را در ادوار چهارم و پنجم مجلس شورای ملی بر عهده داشت، ولی پس از انقراض قاجاریه و روی کار آمدن سلسله پهلوی از فعالیت سیاسی کناره گرفت.

او عاقبت در سال ۱۳۱۷ ه‍. ش در تهران چشم از جهان فروبست و در گورستان ابن بابویه در آرام گاه خانوادگی به خاک سپرده شد.
ارزیابی شخصیت

او اغلب احمق تصویر شده، ولی شغل و اقدامات اش القا می‌کنند که احتمالاً ساده‌لوحی او حساب شده بوده‌است. یک مرد بریتانیایی به نام هنری سوج لندور او را باهوش، زیرک و مهریان یافت.
نماد کاربر
soulful
کاربر نسبتا فعال
کاربر نسبتا فعال
 
پست ها : 111
تاريخ عضويت: پنج شنبه جولاي 12, 2012 12:00 am
محل سکونت: رشت (کردمحله - خیابون فلسطین)

پستتوسط soulful » دوشنبه نوامبر 11, 2013 2:18 pm

میرزا کریم‌خان رشتی

میرزا کریم‌خان رشتی از رجال سیاسی فعال دوره مشروطه بود. میرزا کریم خان علی رغم مساعی فراوانی که در اعاده مشروطیت مبذول نموده بود، هیچ مقام و منصبی را نپذیرفت و تا پایان عمر در زمزه رجال متنفذ پشت پرده سیاست قرار داشت.

او که در جهت تحکیم پایه‌های قدرت و سلطنت رضا شاه پهلوی تلاش نموده بود، مورد غضب این پادشاه قرار گرفت و تا پایان سلطنت وی یعنی سال ۱۳۲۰ ه. ش در تبعید بسر می‌برد ولی پس از روی کار آمدن محمدرضا شاه پهلوی به تهران احضار شد و مشاور و ندیم پادشاه جوان گردید.

عبدالکریم خان اکبر معروف به میرزا کریم خان رشتی فرزند میرزا کاظم خان وکیل الرعایای امشه‌ای (از مالکان گیلان) و برادرزاده اکبر خان بیگلربیگی (از اعیان گیلان در عصر ناصری و اجاره دار گمرکات شمال) و پسرعموی فتح الله خان اکبر و صادق خان اکبر (از اعیان و رجال معتبر ایران که در دوره قاجار و پهلوی به وکالت و وزارت و حکومت رسیدند) بود.

میرزا کریم خان و برادرانش عبدالحسین خان سردار محیی، حسن خان عمیدالسلطان، ابوتراب خان معزالسلطنه، احمدعلی خان امشه‌ای و عباس خان امشه‌ای در جریان مبارزات مشروطه خواهی در ایران، خصوصا در دوره استبداد صغیر، نقش قابل توجهی داشتند. به ویژه میرزا کریم خان که مغز متفکر انجمن سری موسوم به کمیته ستار به شمار می‌آمد که هدف از تشکیل آن اعاده مشروطیت در دوره استبداد صغیر با توسل به قوه قهریه بود. در نهایت اقدامات این کمیته منجر به انقلاب محرم ۱۳۲۷ ه. ق رشت و فتح این شهر توسط مشروطه خواهان شد که این واقعه نیز به نوبه خود زمینه فتح تهران و خلع محمدعلی شاه قاجار را فراهم نمود.

میرزا کریم خان رشتی در سال ۱۳۲۳ خورشیدی در تهران بدرود حیات گفت و در مقبره خانوادگی خاندان اکبر واقع در گورستان ابن بابویه به خاک سپرده شد.
نماد کاربر
soulful
کاربر نسبتا فعال
کاربر نسبتا فعال
 
پست ها : 111
تاريخ عضويت: پنج شنبه جولاي 12, 2012 12:00 am
محل سکونت: رشت (کردمحله - خیابون فلسطین)

پستتوسط soulful » دوشنبه نوامبر 11, 2013 2:20 pm

نماد کاربر
soulful
کاربر نسبتا فعال
کاربر نسبتا فعال
 
پست ها : 111
تاريخ عضويت: پنج شنبه جولاي 12, 2012 12:00 am
محل سکونت: رشت (کردمحله - خیابون فلسطین)

پستتوسط mojtaba24 » دوشنبه نوامبر 11, 2013 11:57 pm

حسن اکبرزاده (زاده ۱۳۰۶ رشت) پژوهشگر و ریاضیدان ایرانیست. وی پس از طی تحصیلات متوسطهٔ خود در دبیرستان البرز تهران ٬ درسال ۱۹۴۶ در رشته ریاضی به دانشگاه تهران راه یافت و به سال ۱۹۵۰ با کسب رتبه نخست رشته ریاضی موفق به دریافت مدال درجهٔ یک علمی شد .سپس برای ادامهٔ تحصیلات راهی فرانسه شد. وی توانست پس از گذراندن ریاضیات عمومی، مکانیک استدلالی، حساب جامعه و فاصله و هندسهٔ عالی، از دانشگاه سوربن مدرک کارشناسی خود را دریافت کند. یک سال بعد با دریافت گواهینامهٔ ارشد آنالیز عالی، رسالهٔ دکترای خود را در علوم ریاضی از سر گرفت و در سال ۱۹۶۱ میلادی موفق به دریافت دکترا از این دانشگاه شد. پایان نامه دکترای هشتاد صفحه‌ای او در مجلهٔ دانشسرای عالی فرانسه به چاپ رسید. [۱]

اکبرزاده در سپتامبر ۱۹۹۲ از سوی مرکز تحقیقات علمی فرانسه مدال درجه یک علمی دریافت کرد.[نیازمند منبع] وی از ماه اکتبر ۱۹۵۷ تاکنون به عنوان مأمور، استاد و رئیس بخش تحقیقات با مرکز رسمی مرکز ملی پژوهش‌های علمی فرانسه و لابراتوار کلژ دو فرانس پاریس همکاری می‌کند.

وی تا کنون در سمینارها و کنفرانسهای علمی متعددی شرکت داشته و به عنوان سخنران به کشورهای مختلفی سفر کرده‌است. از جمله مهمترین دستاوردهای او می‌توان به آثاری که در زمینهٔ هندسهٔ Finslerian Geometry منتشر کرده، اشاره نمود. [۲]

از وی بیش از چهل و هفت کتاب، مقاله و پژوهش در اروپا و آمریکا به چاپ رسیده‌است. آخرین مقالهٔ او با عنوان «عمومیتی از فضاهای اینشتین» در مجلهٔ Journal of Geometry and Physics منتشر شده‌است. از جمله کتابهای معروف وی نیز می‌توان به Initiation to Global Finslerian Geometry اشاره کرد. [۳]

سید محمد خاتمی، رییس جمهور سابق ایران در سفری که به استان گیلان، زادگاه حسن اکبرزاده داشت، از او به عنوان یکی از دانشمندان برجستهٔ استان یاد کرد.
تندیس این ریاضیدان و پژوهشگر گیلانی در سبزه میدان شهر رشت به چشم می خورد
زنده باد گیلان سرسبز من

تصوير
نماد کاربر
mojtaba24
کاربر خیلی فعال
کاربر خیلی فعال
 
پست ها : 571
تاريخ عضويت: شنبه دسامبر 03, 2011 12:00 am
محل سکونت: اصفهان

پستتوسط vahidakbari » جمعه فبريه 14, 2014 7:45 pm

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/c ... n_2004.jpg
آیدین آغداشلو
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
برای دیگر کاربردها، آغداشلو (ابهام‌زدایی) را ببینید.
آیدین آغداشلو:

آیدین آغداشلو (زاده ۸ آبان ۱۳۱۹ در رشت) نقاش، نویسنده، منتقد فیلم و طراح هنرمند معاصر ایران است.

آیدین آغداشلو سال ۱۳۱۹ شمسی در محلهٔ آفخرا ی رشت به دنیا آمد. پدرش از مهاجران قفقازی آذربایجانی‌تبار بود و در ۱۲ سالگی آیدین درگذشت و وی از آن زمان با مادرش زندگی می‌کرد. در جوانی با پری وزیری‌تبار (هنرپیشه تئاتر و سینما) که با نام هنری شهره آغداشلو شناخته شده است، ازدواج کرد. ولی این ازدواج به جدایی انجامید و آیدین آغداشلو مجدداً در سال ۱۳۵۹ با فیروزه اطهاری (دانش‌آموختهٔ رشتهٔ معماری) که از دانشجویان خود او بود، ازدواج کرد و صاحب یک دختر و یک پسر به نام‌های «تارا» و «تکین» شد. او در حال حاضر در تهران ساکن است و خانواده اش در تورنتوی کانادا ساکن هستند.

فعالیت‌ها:

آیدین آغداشلو از پنج سالگی به نقاشی روی آورد و در ۱۴ سالگی نقاشی‌هایش در کتاب‌های درسی چاپ می‌شد و بعدها نقاشی و گرافیک حرفه اصلی او شد و در رشته نقاشی از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل گردید و از آن تاریخ تاکنون به خلق آثار هنری و تدریس نقاشی و تاریخ هنر در دانشگاه اشتغال دارد. او علاوه بر خلق آثار نقاشی و گرافیکی ارزشمند، در زمینه تئاتر و سینما نیز صاحب نظر است. وی با رسانه‌ها ارتباط خوبی دارد و گفتگوهای متعددی از او در نشریات ایران به چاپ رسیده است
---------------------------------------
آیدین آغداشلو:
زادروز ۸ آبان ۱۳۱۹
محلهٔ آفخرا رشت
محل زندگی رشت, تهران
ملیت ایران
دوره معاصر
همسر شهره آغداشلو (۱۳۵۹-۱۳۵۱)
فیروزه اطهاری (تا کنون-۱۳۵۹)
فرزندان «تارا» و «تکین» از همسر دوم
نماد کاربر
vahidakbari
کاربر خیلی فعال
کاربر خیلی فعال
 
پست ها : 599
تاريخ عضويت: دوشنبه ژانويه 13, 2014 12:00 am
محل سکونت: منظریه

پستتوسط vahidakbari » جمعه فبريه 14, 2014 8:03 pm

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/c ... n_Poet.jpg

میر احمد ثاراللهی (متولد ۲٩ فروردین ۱۲۸۴، در رشت، استان گیلان)، متخلص به «ثاری»، شاعر ایرانی است.


زندگی:

میر احمد ثاراللهی که در شعر (ثاری) تخلص می کند. در روز ۱۸ آپریل ۱٩٠۵ (میلادی) برابر با ۲٩ فروردین ۱۲۸۴ (ه.ش) در رشت متولد شد. بنابراین تولد او را میتوان تقریبا مقارن با پایان انقلاب مشروطه ایران دانست چنانچه خود در مطلع و مقطع قصیده ای چنین می گوید:


مـن از آنروز که از مادر گیتی زادم ... در کف فتنه اخوان حسود افتادم

ثاری ار ماده میلاد تو خواهند بگو ... سر مشروطه ام و آخر استبدادم


اجداد پدری ثاراللهی از سادات جلیل القدر موسوی زنجانی الاصل می باشند که همه در تقوی و دانش و سبقت در امور خیر معروف بوده اند. از جمله آنها مرحوم میر حسن معروف است که نخستین احداث کننده پل رودبارتان رشت بنام پل میرحسن می باشد.

والدش مرحوم سید رضا ثاراللهی مردی عالم و پرهیزگار بوده است و در دوران حیاتش مردم از محضر شریف او کسب فیض می کردند. وی مردی سخی الطبع و بلند همت بود، از فقرا و مساکین دستگیری و نگاهداری می کرد، از حال بیچارگان غافل نبود و تمام مصاعی و درآمد خود را صرف آسایش و اطعام مردم می کرد، بطوریکه بعد از مرگش برای وراث خود چیزی باقی نگذاشت. ساختمان مسجد ثاراللهی واقع در خیابان دکتر حشمت ( لاهیجان سابق ) یادگار آن مرحوم می باشد.

مادر ایشان مرحومه بانو حبیبه زنی صالحه و عارفه و حامی فقرا و داور و فیصله دهنده دعاوی مردم بوده است و بارها با کدخدا منشی از منازعه مردم جلوگیری و آنان را با یکدیگر دوست می کردند. اندرزهای او در مردم اثر غیبی داشت و بسیار مدیر و بذله گو و دارای ذوق ادبی و لطیفه سرائی بوده است و خود او می گوید من طبع لطایف و ظرائف گوئی را از مادر خود به ارث برده ام و به مفاخرت از مادرش در یک قطعه ادبی می گوید:

«من نجابت ز مادری دارم»

می توان سلسله خانوادی مرحوم ثاراللهی راخاندان علم و ادب دانست.

تحصیلاتش درمدارس قدیمه بوده و از محضر والد مرحومش کسب فیض و دانش نموده است. در تمام ادوار زندگی مهمترین اوقات او صرف مطالعه کتابهای علمی و همنشینی با اهل علم و فیض بوده و از مطالعه کتاب خوب و درک فیوضات هیچگاه غافل نبوده است. اخلاق او بسیار نرم و پسندیده بود و از ابراز حقایق و رک گویی اظهار سخن بی پرده نمی توانست خودداری نماید. در لطایف و ظرایف گویی بحدی استاد بود که بقول یکی از دوستانش میشود او را جامع التمثیل نام گذاشت که قادر است از هر حرفی هزار حرف ساخته و آنرا به صورت لطیفه ظاهر نماید.

مجموعه لطایف و ظرایف و هزلیات او به ۲٠٠٠ مورد میرسد و خودش معتقد بود که اعمال روزانه مردم لطایف و ظرایف و موجب عبرت بوده و می باشد، منتها باید به موقع درک و یادداشت کرد. از اعمال و اقوال شعرا، عرفا و مردان مشهور داستان های شنیدنی و ناشنیده دارد که انسان از شنیدن آن غرق در تفریح و خنده می گردد.

اشعارش در نهایت سلاست و روانی است و در انتقاد و هجویات بسیار ماهر و می توان گفت استاد است و او را در این فن در ردیف مرحوم سرائی میتوان شمرد و بقدری در هجویات مهارت داد که بقول یکی از دوستانش گفتار او در هجا نقش فی الحجر و یا لباس درخور اندام طرف مورد نظر است. با این وصف کسی را از خود نرنجانید و این فن را موجب حب و بعض قرار نداد. در اشعار و ادبیات تابع شعرا و ادباء قدیم بود ولی معتقد بود که باید سبک شعر با وضع زمان تغییر نماید. بیشتر اشعار او در شکایت از وضع زمان و نابسامانی زندگی است. غزلیات، قطعات، رباعیات و قصاید بسیاری سروده و معتقد بود که کار از گفتن و شنیدن شعر و غزل گذشته و باید کار مهمتر و بزرگتری پیش گرفت و گام فراتری برداشت.

اغلب اشعارش در روزنامه هفتگی سایبان بچاپ رسیده است. به شعرای قدیم استاد سخن سعدی و حافظ ادارت کامل داشت و به شعرای معاصر خود مرحوم عارف قزوینی و ایرج میرزا و شهریار و فرخی یزدی علاقه مند بود.
در خدمت وزارت دارائی بوده و در بندر انزلی، رشت و رودسر مدتها به عنوان ریاست دوایر دارائی و غیره مشغول انجام وظیفه بوده تا در سال ۱۳۳۷ بازنشسته شد. پس از آن از طرف دو شهر از استان گیلان (آستانه اشرفیه – کوچصفهان ) بعنوان شهردار انتخابی، انتخاب و مشغول حل و فصل امور گردید و خود او در یک قطعه ادبی می گوید:

«عمر هرچند که در عسرت و ذلت گذرد ... حیف از آن عمر که در خدمت دولت گذرد»

و در قطعه ای دیگر می گوید:

«یک عمر تلف کردم در خدمت دارائی ... با این دل شوریده با این سر سودائی / شد عاقبت این مصرع مصداق براین داعی الی آخر»


میر احمد ثاراللهی به بیشتر نواحی ایران سفر کرده و با مردم بسیار از عالی و دانی همنشینی و معاشرت داشته و تجربیات شیرین و پربها تحصیل نموده و در این همنشینی ها و معاشرت ها عاقبت بینی و مردم شناسی او بسیار با ارزش و قابل تامل و ملاحظه است.
مجوعه‌ آثار

این مجموعه‌ها بر این پایه‌اند:

دیوان اشعار
کتاب مجموعه طنز لطائف الظرائف
دیوان مدایح و مراثی اهل بیت(ع) تحت عنوان رثاء الحسینی ( در دو جلد )

وفات

سرانجام دفتر عمر شاعر نامدار گیلان در عصر روز چهارشنبه هشتم تیر ماه سال شصت و هفت (ه.ش) پس از یکدوره بیماری جانکاه بسته شد و با قلبی امیدوار به فضل خداوند و لبانی مترنم بنام مولا و مقتدایش امیرالمومنین(ع) بدیدار حق شتافت و جان به جان آفرین تسلیم کرد و پیکرش را در صبح روز بعد با تشیع دوستان و بستگان در وادی تازه آباد رشت بخاک سپردند.
نمونه اشعار

نمونه‌ای از اشعار او:

خـواهی که میـان خوشــدلان فـرد شوی
از خواهش دل خوش است دلسرد شوی
تـــا کــی زپــی خـواهش دل مـی گـردی
ول کـــن الـــــــف مــراد تــا مــرد شــوی

و رباعی:

دنیــا گـذرد مـحنت دنیــا گـذرد
ایـن بــاد صبـا از لـب دریـا گـذرد
شادی و غم زمانه خوبی و بدی
بـی ما گـذرد چنانکه با ما گـذرد

و رباعی در مدح مولای متقیان علی(ع):

هستی همه حادث است و بنیاد علیست(ع)
عــالــم هـــمه بـــنده انـد و آزاد علیست(ع)
دنـــــیا هـــمه کــل مِـن علیهـا فـــان اسـت
آنـــکـس کـــه نــمرده و نــمیراد علیست(ع)
نماد کاربر
vahidakbari
کاربر خیلی فعال
کاربر خیلی فعال
 
پست ها : 599
تاريخ عضويت: دوشنبه ژانويه 13, 2014 12:00 am
محل سکونت: منظریه

قبليبعدي

بازگشت به فقط گیلان

چه کسي حاضر است ؟

کاربران حاضر در اين انجمن: بدون كاربران آنلاين و 0 مهمان

cron