متاسفانه این روزها شاهد بیشترین اختلافات و تنش ها در تیم بودیم.
این روزها نه انتقادی در کار است نه انتقادپذیری. کار از انتقاد منطقی گذشته حالا همه به دنبال مقصر و متهم می گردند.
از اشتباهات عابدینی می گویند. کسی که خود را پدر معنوی داماش می نامد و به سادگی از انحلال داماش صحبت می کند. کسی که آرامش تیم را با استعفانامه های متوالی سلب کرد، قطعا مقصر است.
از اشتباهات کادرفنی می گویند. اشتباهاتی که دائما تکرار می شوند و قصد تمام شدن ندارند. از کنار گذاشتن چاوشی گرفته تا نیمکت نشینی مهدوی و عدم برنامه و.....
از اشتباهات بازیکنان می گویند. بازیکنانی که هر از گاهی خود را برای ملی پوش شدن محق می دانند و گاهی اوقات با اشتباهات درون و بیرون از زمین تیم را به حاشیه می برند.
از اشتباهات هواداران می گویند. هنگامی که تیمی مثل داماش 3 بازی متوالی را در خانه می بازد، یعنی یک جای کار هوادار عیب دارد.....
.
.
.
.
.
.
همه ی ما مقصریم. این ها همه تکرار مکررات است. اما چه کار باید بکنیم؟
همه ی ما باید حیا کنیم و رها کنیم؟ یعنی داماش را تنها تر از همیشه کنیم؟ آن هم زمانی که خودمان از نامهربانی ها علیه داماش گلایه می کنیم و می گوییم "هیچکی ما رو دوست نداره" حتی خودمان!!!؟؟؟
دوستان این راهش نیست.
اتفاقا امروز باید پشت این تیم باشیم. امروز نباید هوادار و بازیکن و مربی و مدیرعامل علیه یکدیگر جبهه بگیرند.
فراموش نکنیم اگر داماش ببازد همه ی ما می بازیم و اگر ببرد همه ی ما پیروزیم. فراموش نکنیم دلیل تمام انتقادات و تشویق ها پیروزی داماش است. مبادا با سخنانی که آنان را "انتقاد" و "تشویق" می دانیم، پیروزی را از داماش سلب کنیم.
در پایان اگر در زمینه ای اشتباه کردم یا یکطرفه به قاضی رفتم، از تمام دوستان عذرخواهی می کنم و امیدوارم به سن کمم ببخشند.
به امید پیروزی داماش
