همزمان با پنجمین سالگرد در گذشت ایرج زهرابی پیش کسوت فوتبال رشت شما را به خواندن مصاحبه اختصاصی وارش اسپرت با ارتین زهرابی فرزند ایشان که دوسال پیش انجام شده بود دعوت می کنیم وی در حال حاضر به عنوان روزنامه نگار و تحلیل نویس در روزنامه خبرورزشی فعالیت دارد و در این مصاحبه از خاطرات وسوابق این مرحوم یاد شده است.
برای خواندن این مصاحبه به لینک زیر بروید:
http://www.varesh-sport.com/558-%D9%85% ... 8%A8%DB%8C
وارش اسپرت - تارنمای هواداران داماش گیلان : در آستانه سالروز در گذشت ایرج زهرابی ، پیشکسوت و بزرگ مرد عرصه مدیریت فوتبال گیلان و استقلال رشت ، وارش اسپرت - تارنمای هواداران داماش گیلان به سراغ آرتین زهرابی فرزند ایشان رفت و در گفتگویی اختصاصی از سوابق و خاطرات مرحوم زهرابی پرسید . آرتین زهرابی هم اکنون به عنوان روزنامه نگار و تحلیل نویس در روزنامه خبرورزشی فعالیت دارد .
varesh-sport.com : در آستانه سالگرد درگذشت مرحوم زهرابی تصمیم گرفتیم به سراغ شما که فرزند و پاره تن ایشان هستید بیاییم و یادی از گذشته و ایشان داشته باشیم . از مرحوم زهرابی برای ما بگوئید و اینکه حضور ایشان در عرصه فوتبال چطور بود و چطور وارد این مقوله شدند. در کل یک بیوگرافی از ایشان برای ما بفرمائید.
مثل همه پيشکسوتان فوتبال ايران،پدرم فوتبال را از زمين هاي خاکي شروع کرد. مقر فوتبالي هاي شهر رشت در دهه 40 و حتي 50 پارک شهر بود. ايرج زهرابي هم در آنجا براي نخستين بار پا به توپ شد و سپس به تاج رشت-استقلال رشت- پيوست. حدود يک سال هم پدرم به عنوان مربي و بازيکن در تيم پپسي رشت حضور داشت و سپس در سال1356 به سپيدرود رشت پيوست. قهرماني در چند دوره از رقابت هاي ليگ دسته اول گيلان حاصل فعاليت هاي روزهايي بود که او فوتبال بازي مي کرد و سپس به دليل ادامه تحصيل، فوتبال را کنار گذاشت.در دهه 60 ايرج زهرابي را در فعاليت هاي اجرايي فوتبال ديديم. او ابتدا به عنوان مشاور داوود رسايي- رئيس وقت هيات فوتبال استان گيلان- مشغول به کار شد و خيلي زود در جايگاه رياست فوتبال گيلان تکيه زد که فوتبال ما در اين دهه به اوج افتخارات خود رسيد. تصور مي کنم اين افتخارات که مقارن با تشکيل تيم منتخب گيلان بود در تاريخ فوتبال اين استان، بي تکرار و دست نيافتني باشد.ايرج زهرابي در دهه 70 مدير تيم ملي فوتسال شد.
متن کامل گفت و گو در ادامه مطلب
varesh-sport.com : هزينه های تیم استقلال رشت به چه شکل توسط ایشان تامین میشد؟ استقبال مردم در آن زمان به چه شكلي بوده است؟
استقلال رشت تيمي بود متصل به شهرداري رشت و طبعا با حمايت هاي شهرداري و شوراي شهر رشت اداره مي شد.تيمي که چند بار براي صعود به رقابت هاي ليگ برتر ناکام ماند و سرانجام با حضور پدرم،شهر رشت براي نخستين بار صاحب يک تيم در رقابت هاي ليگ برتر شد.در روزهايي که ايرج زهرابي به عنوان رئيس هيات فوتبال گيلان، تيم منتخب گيلان را در ليگ سراسري قدس اداره مي کرد،به ياد مي آورم هزينه هايي اين تيم را از جيب خود و البته کمک هاي کارخانه هايي که عضو هيات مديره و مديرعاملش بود مي پرداخت. به ياد ندارم در آن روزها فوتبال گيلان درد بي پولي را با آن حمايت ها و دلسوزي ها حس کرده باشد.
استقبال مردم از استقلال رشت بي اندازه بود. ما در هر بازي کمتر از 15 هزار تماشاگر نداشتيم و به خاطر مي آورم که در دوره اي،استقلال رشت پرطرفدارترين تيم شهرستاني بود. اين حمايت ها زماني که پدرم استقلال رشت را به ليگ برتر آورد اوج بيشتري گرفت.
varesh-sport.com : آيا هرگز آن تيمي را كه مرحوم ذهرابي آرزويش را داشت محقق شد و به خواسته هایشان رسیدند؟
بايد اعتراف کنم پدرم براي استقلال رشت برنامه درازمدت داشت. او انساني بلندپرواز بود و روابطي عميق با بزرگان فوتبال ايران داشت. شايد شما به ياد نياوريد اما علي پروين براي اولين بار در اوج محبوبيت و در دهه 60 با پرسپوليس به رشت آمد و حاضر شد با تيم منتخب گيلان ديداري دوستانه برگزار کند.ناصرحجازي براي نخستين بار بابت مربيگري در يک تيم رشتي و به دليل دوستي با ايرج زهرابي وارد گيلان شد. در هرحال مشکلات مالي و برخي اشتباهات باعث شد تا استقلال رشت به تيم رويايي پدرم تبديل نشود.
varesh-sport.com : شادترین لحظه ورزشی و همینطور غیر ورزشی مرحوم ذهرابي چه بود و چه چیزی ایشان را بیشتر خوشحال کرد؟
پدرم را در دو مقطع زماني بيش از هر زمان ديگري شاد ديدم. بار اول در ليگ قدس بود که منتخب گيلان نايب قهرمان ايران شد. دليل نايب قهرماني هم شکست گيلان مقابل تيم منتخب تهران الف بود.البته آن تيم،تيم ملي ايران بود که گيلان با اختلاف يک گل شکست خورد.
دفعه دوم هم روزي بود که استقلال رشت به ليگ برتر صعود کرد. ماجراي آن صعود، آن قدر مفصل است که ذکر آن در اينجا نمي گنجد و شايد روزي بخواهم آن را به صورت يک کتاب چاپ کنم. فقط مي توانم بگويم اگر ايرج زهرابي نبود استقلال رشت در سال 1378 هرگز به ليگ برتر صعود نمي کرد و گيلان شايد طعم داشتن يک تيم ليگ برتري را در نخستين دوره برگزاري آن نمي چشيد.
varesh-sport.com : نظر ايشان در مورد تيم هاي رقيب استقلال رشت، مثل سپيدرود و ملوان چه بود؟آيا درست است كه ایشان به ملوان كمك مي كرد؟
نگاه پدرم به دليل 13 سال رياست در هيات فوتبال گيلان به تيم هاي استان،فراگير بود.يعني به ياد ندارم او يکي از اين تيم ها را به ديگري ترجيح داده باشد. حسرت بزرگش، تنهايي و بي کسي سپيدرود در تمام اين سالها بود. او اعتفاد داشت سپيدرود مي تواند با مديريت صحيح و سرمايه گذاري مناسب يکي از تيم هاي هميشه حاضر در ليگ برتر باشد. در مورد ملوان هم همواره اعتقاد داشت اين تيم شاگرد اول فوتبال گيلان است. پدرم با ملوان زندگي مي کرد و کمک هاي او به ملوان در دوران رياست داريوش مصطفوي در فدراسيون فوتبال کتمان نشدني است. حتي 4 سال قبل قرار بود با تلاش هاي محمد احمدزاده،ايرج زهرابي مديرعامل باشگاه ملوان شود. هرچند اين هم از همان حکايت هايي است که در کتابي که وعده اش را دادم بايد بنويسم.
varesh-sport.com : چطور شد که استقلال رشت به پگاه گيلان واگذار شد؟
دليل واگذاري استقلال رشت به سازمان صنايع شير ايران در يک کلام بي پولي بود. به خاطر هزينه بالاي تيمداري در ليگ برتر،شهرداري ديگر قادر به تامين هزينه هاي استقلال رشت نبود و در اين ميان فقط يک راه وجود داشت؛ پيدا کردن يک اسپانسر قوي که درآن زمان، پگاه با پدرم و مسولان شوراي شهر رشت وارد مذاکره شد.
varesh-sport.com : تلخترين لحظه ورزشي مرحوم زهرابی چه بود؟
سقوط استقلال رشت با زنده ياد ناصر حجازي به دسته اول ليگ آزادگان از جمله خاطرات تلخ ورزشي ايرج زهرابي است. آن غروب غمگين را خوب به ياد مي آورم و اشک هاي پدرم را در دهکده ساحلي هيچ وقت فراموش نمي کنم.
varesh-sport.com : در چه سال و چگونه ايشان فوت كردند؟
زياد دوست ندارم درباره مرگ صحبت کنم. پدرم در سال 86 به بيماري سختي مبتلا شد و در18 آبان 1387 بعد از يکسال مقاومت درگذشت و براي هميشه،من و خانواده ام را تنها گذاشت.
varesh-sport.com : خودتان در حال حاضر چه فعالیتی دارید؟
سالهاست در روزنامه هاي ورزشي مشغول فعاليت هستم و مثل 14 سال گذشته براي خبرورزشي مطلب مي نويسم.
varesh-sport.com : داماش را چطور می بینید و آيا به این تیم كه ميراث دار استقلال رشت هست علاقه مند هستيد؟
بدون شک به عنوان يک گيلاني نمي توانم به تيم هايي مثل داماش بي علاقه باشم اما مشکل فوتبال رشت تغييرات پياپي و تعويض نام هاست. مشکل فوتبال رشت کاملا در ريشه هاست،نکته اي که باعث شده شهر رشت فاقد تيمي اصيل باشد. داماش هم متاسفانه در فوتبال رشت ماندني نيست و چنان که مي دانيد به زودي اين تيم را با يک نام ديگر خواهيم ديد. در نتيجه، کشش و تمايل من و بسياري از اهالي رسانه هاي ورزشي به تيم هايي با قدمت و اصالت است.
varesh-sport.com : متاسفانه مشاهده می شود که اکثر خبرنگاران گیلانی تحلیلی منصفانه در حمایت از تیم محبوب گیلان انجام می دهند و این تصور در حال حاضر بیش از پیش وجود دارد و حتی بسیاری قصد دارند تیشه به ریشه این تیم بزنند و آن را نابود کنند. دليل اين كار از نظر شما كه خودتان يک خبرنگار هستيد چیست؟
متاسفانه من از فضاي رسانه اي فوتبال رشت دور هستم و اين مساله قضاوت را دشوار مي کند. فضاي کنوني فوتبال رشت به شدن نيازمند نقد است اما من به دليل دوري از رشت نمي توانم قضاوت کنم که نقدهاي ارائه شده چقدر بر پايه اصول و منطق بوده اند.الگوي رشت در تيمداري مي تواند مدل ارائه شده از سوي باشگاه ملوان باشد. مدلي که مي دانيم در رشت به دليل مشکلاتي،ضمانت اجرايي ندارد. در انزلي فوتبال را به فوتبالي ها مي سپارند اما در رشت حتي فوتبال در اختيار رشتي ها نيست.
varesh-sport.com : مطلبي را كه شما در خبرورزشي قرار داديد باعث دلگرمي هواداران داماش شد چطور شد كه دست به قلم شدید و درد دل هواداران رو بازگو كرديد؟
کوشش من اين است که از راه دور براي فوتبال گيلان نسخه نپيچم. در آن مورد چون مساله مربوط به تيم پرسپوليس بود و احساس کردم حقي از استان ما ضايع شده ورود کردم. خبرورزشي پرتيراژترين رسانه نوشتاري ورزشي کشور است و من در اين روزنامه حق اعمال نظرات شخصي ام را ندارم. تصور من اين است که همه ما براي پيشرفت فوتبال استان بايد بحث فوتبال رشت و انزلي را کنار بگذاريم و به آنهايي که مي کوشند ميانه فوتبال اين دو شهر را به هم بريزند گوشزد کنيم که دست از اين کارها بردارند.شادروان قايقران اگر اسطوره شد به اين دليل بود که محبوب همه مردم گيلان بود. او در تمام مدت عمر کوتاهش، رشت و انزلي را سوا نکرد و متعلق به همه گيلان بود. من در آن مطلب فقط خواستم به شخصي که خطا کرده بگويم مراقب آنچه بر زبان مي آورد باشد. ما رشتي و انزلي چي نداريم و همه متعلق به استان گيلان هستيم.
varesh-sport.com : حرف پاياني شما با مردم شهر رشت و استان گيلان،به ويژه با هواداران قديمي استقلال رشت كه هنوز هم عاشق همان تيم هستند؟
نخست از شما سپاسگزارم که در روزهايي بي وفايي فوتبال ايران يادي از پدرم کرديد. من در زندگي، مرگ هيچ عزيزي را باور نکرده ام و کوچ عزيزترين فرد زندگي ام را هم هنوز باور ندارم. با خاطراتش زندگي مي کنم و احساس مي کنم دست مهربانش بالاي سرم است.
دوست ندارم به ورطه شعار زدگي بلغزم اما اميدوارم روزي فوتبال گيلان جايگاه واقعي اش را در فوتبال ايران پيدا کند. استقلال رشت براي من و بسياري از هم استاني ها يک نوستالژي است. زنده کردن اين تيم يکي از آرزوهاي هميشگي پدرم بود و اميدوارم روزي فرا برسد که يکي از همين تيم هاي رشتي با پسوند يا پيشوند استقلال رشت در رقابت هاي ليگ برتر يا ليگ آزادگان شرکت کند. شک نداشته باشيد در اين صورت حمايت از فوتبال رشت توسط مردم چند هزار برابر خواهد شد.
با تشکر از آرتین زهرابی و همسر مرحوم ایرج زهرابی
و سپاس از دوستانی که ما را در امر هماهنگی ها و تنظیم مصاحبه همراهی کردند ، دکتر علوی و رضا دستمزد
تهیه و تنظیم : مازیار - مهرداد