توسط mahyarmaya » يکشنبه آپريل 07, 2013 8:22 am
دیر زمانی نیست با هم رفیق شدیم و بعد از آنکه ریشه های ما را زدن دوباره رشد کردیم "از آن زمان که پیمان با هم بودن را بستیم حرف میزنم.
درد منو تو مشترک بود"درد مظلوم بودن شهرمان"منو تو عهد کردیم تو بهانه ای باشی برای ایستادگی و مقاومت من "و من تا همیشه به پایت بمانم " و ماندم
عهد بستیم نامــت از دیارم باشد"و تا ابـــد برای ثبات نامـت بجنگم و جنگیدم .
زمانی که رفاقت را آغار کردیم به دارایی و موقعیتت و افتخاراتت فکر نکردم "اصل رفاقتمان رشتی بودن بود"اینکه تو نماد هویت مان باشی من به بهانه تو با هر کس و ناکس بجنگم و جنگیدم.
قرارمان این بود فریب نارفیق را نخوریم"و من باشم تو " و با کسی این عشق را تقسیم نکنیم"و سهم لذت رفاقت را فقط من ببرم و تو.
برای پیروزی تو "به سختی راه فکر نمی کنم "اینکه در باران از شدت سرما نابود میشوم یا از تابش آفتاب" فکر نکنم .میثاقی که باهم بستیم پا برجاست "برای پیروزی تو جانم را نابود کنم و میکنم.
در مکتب رفاقت ـمان چیزی جز مرام نیست "قرار بود من و تو فقط به مرام هم ایمان داشته باشیم و فریب غربیه را نخوریم و برای بودنت فقط وابسته تو باشیم و هستم.
الان بزرگ شدیم رفیق...
آنقدر رشد و توانمند شده ایم که برای پیروز شدن تو "از چندین ماه قبل برنامه ریزی میکنن تا با جنگ رسانه ایی و راه هایی که اهل مرد ها نیس برنده بازی باشن.
آنقدر بزرگ شدیم که برای زمین زدنت قلم ها را با پول پررنگ میکنن!کارشناس داوری را اجیر می کنن!لیدر های تیم همشهری ـمان را به کمک طلب میکنن(!) و چقدر خفت وار است تیم پرطرفدار ایران " جواب نه میشنوند و درس غیرت را برایشان شرح میدهند.
منو تو آنقدر بزرگ شده ایم که توان بردن ما را ندارن و 120 دقیقه برای بردن متوسل به شانس شدن و تیرک به فریاد کلاش بزرگ ایران آمد.
منو تو انقدر بزرگ شده ایم که هراس عصیان ما رنگ لباس شان را تغییر میدهند .
رفیق ، ما اینجایم ! کنار تو !
نخواهمت بخشید فقط به یک گناه ، . . اگر فکر کنی که تنهایی
تو به من افتخار کن رفیق" همچون من که به تو افتخار کردم "که در اوج نداری سربلند مان کردی جلوی میلیاری ها.
تـــب و گرمــا زدگی "حنجره پر سوزش"بعض قورت داده"تنگی جــا"تشنگی و گرسنگی"فشار و استراس"همــه رو به جان میخرم امـــا تو برایم بمان رفیق"برایم بمان تا به خاطر تو استادیوم میعادگاه نعره های گیلان پرستی من باشد "
میعادگاه عشقم به شهرم باشد"
میعادگاه عرض ادب به میرزا کوچک خان بزرگمان باشد"
تو بمان که من فریاد بزنم که نسل من عاشق گیلک بودن است"
تو بمان تا گل نزدنت رشتی ها را بیقرار کند"
رفیق تو بمان تا اثبات کنیم که چه رفاقتی داریم .
تو بمان تا من حقانیت را از بقیه بگیرم"تو فقط برایم بمان رفیق که رفیق دیگری ندارم.
تو بمان تا پایان بازی با صدای لرزان و گلوی پر خراش و بغض قورت داده نامت را شیــون بزنم .
من و تو با هم برزگ شده ایم و دیگر توان کسی نیست ما را از هم جدا کنن"این مرام ریشه اش در قلبم است و اثبات کردیم که این رفاقت یک ادعا نیست و برای بودن مینویسم"میخوانم"اشک می ریزم"ناسزا میشنوم"فنا میشوم و البته نابودشان میکنم.
رفیق ، ما اینجایم ! کنار تو !
نخواهمت بخشید فقط به یک گناه ، . . اگر فکر کنی که تنهایی
آخرين ويرايش توسط
mahyarmaya on يکشنبه آپريل 07, 2013 5:07 pm, ويرايش شده در 3.