بهره برداری از هویت یک شهر برای رسیدن به اغراض اقتصادی!

[color=black:58d07e44c8]جنگ مغلوبه شده است ، پس از ماجرای اختلاس سه هزار میلیاردی داماش با بحران های مختلفی دست و پنجه نرم کرد که انگار تمامی نداشت و این روزها به اوج خود رسیده است.
داماش گیلان با امیر عابدینی سال گذشته و در اوج مشکلات مالی موفق به کسب مقام هفتم لیگ برتر شد و این عنوان بالاترین مقامی بود که یک تیم گیلانی در لیگ برتر بدست آورده است.
فصل جدید بار دیگر با مشکلات عدیده مالی آغاز و داماش فصل را با بی پولی آغاز کرد اما در یک صبح مرداد ماه خبر رسید که نجات دهنده ای از راه می رسد،به استقبالش رفتیم ،حرف هایش را شنیدیم و برایش هورا کشیدیم؛اما نمی دانستیم که از حب علی به داماش نیامده او بغض معاویه را داشته است.
اوم می دانست داماش هویت و غرور ماست او می دانست عشق و علاقه جوانان این آب و خاک همه را درگیر این تیم کرده و همه حاضرند برای سامان دادن به این تیم که عشق گیلانی هاست دستان ناتوان او را بگیرند.
آری با دستانی ناتوان آمد تا از برند داماش و حمایت هوادارانش برای مطامع اقتصادی خود استفاده کند.بدنبال ساخت پاساژ در ورزشگاه عضدی افتاد ، حتی با مسئولان خانه شبانه روزی مژدهی بر سر تخریب آن مجموعه عاطفی مذاکراتی کرد تا آنجا را تخریب و تبدیل به پاساژ کند ،بدنبال گرفتن امتیاز برای ثبت نام 50 هزار گیلانی برای دریافت وام خودرو رفت ، صنعت چای را تلاش کرد تا در اختیار خود قرار دهد و همه اینها را با استفاده از برند داماش مطالبه کرد.اما وقتی مسئولان نظارتی فهمیدند او چیزی در چنته ندارد و می خواهد از آب گل آلود ماهی بگیرد و روزانه صدها نفر از کسانی که در استان های دیگر برای دریافت وام خودرو ثبت نام کرده و به چیزی نرسیده بودند در مقابل دفترش در تهران تجمع می کردند و جلوی کلاهبرداری هایش را در استان گرفتند فریاد بر آورد که مسئولان استان کمکم نمی کنند.
او می خواست همه در مقابلش سر تعظیم فرود آورده تا او به مطامعش برسد.اما نشد آنچه که او آرزویش را داشت ، پس نقشه ای دیگر کشید ! با مدیرعامل باشگاهی دیگر برای جام حذفی شروع به معامله کرد ، پدیده فوتبال رشت را به او فروخت و میلیون ها تومان دریافت کرد اما دریغ از هزینه کرد در باشگاه!تا جائیکه تیم بانوان با پول سرپرستش به مسابقه اعزام شد ، تیم نوجوانان با پول پدر یکی از بازیکنان به سفر رفت و تیم امید اصلا نرفت.جالب اینکه تیم بزرگسالان به پشتوانه مالی هیات فوتبال استان به درود اعزام شد.
تجمع امروز صدها طلبکار در مقابل دفترش در تهران که توسط خبرگذاری اوج نیوز منتشر گردید هر روز اتفاق می افتد و فغان مردان و زنانی که تمام زندگیشان را به او داده بودند تا خودرویی گرفته و معشیتشان را سامان دهد به آسمان می رسد.
او آن ها را فریب داد اما نمی تواند با عشق ما بازی کند ، افراد برایمان مهم نیستند.امیر عابدینی روزی آمد و برایمان خدمت کرد و دیر یا زود روزی خواهد رفت،اما داماش عشقمان است با عشقمان نمی توانی معامله کنی ، داماش غرورمان و هویتمان است به غرور و هویتمان نمی توانی آسیب برسانی.
آقای قویدل خشم مردم گیلان را ندیده ای ، تصور کردی چون در مراسم عزاداری ، گاوی را قربانی کردی و برروی آن عکس یادگاری گرفتی به قلب هایمان را یافتی؟تصور کردی با پولی که برای داماش خرج کردی اختیارمان را بدست آوردی؟نه تو بیش از اینها به ما بدهکاری ، تو از قلب رئوفمان سوء استفاده کردی و الان باید تاوان زخمی که بر قلبمان فرود آوردی را بدهی.[/color:58d07e44c8]
داماش گیلان با امیر عابدینی سال گذشته و در اوج مشکلات مالی موفق به کسب مقام هفتم لیگ برتر شد و این عنوان بالاترین مقامی بود که یک تیم گیلانی در لیگ برتر بدست آورده است.
فصل جدید بار دیگر با مشکلات عدیده مالی آغاز و داماش فصل را با بی پولی آغاز کرد اما در یک صبح مرداد ماه خبر رسید که نجات دهنده ای از راه می رسد،به استقبالش رفتیم ،حرف هایش را شنیدیم و برایش هورا کشیدیم؛اما نمی دانستیم که از حب علی به داماش نیامده او بغض معاویه را داشته است.
اوم می دانست داماش هویت و غرور ماست او می دانست عشق و علاقه جوانان این آب و خاک همه را درگیر این تیم کرده و همه حاضرند برای سامان دادن به این تیم که عشق گیلانی هاست دستان ناتوان او را بگیرند.
آری با دستانی ناتوان آمد تا از برند داماش و حمایت هوادارانش برای مطامع اقتصادی خود استفاده کند.بدنبال ساخت پاساژ در ورزشگاه عضدی افتاد ، حتی با مسئولان خانه شبانه روزی مژدهی بر سر تخریب آن مجموعه عاطفی مذاکراتی کرد تا آنجا را تخریب و تبدیل به پاساژ کند ،بدنبال گرفتن امتیاز برای ثبت نام 50 هزار گیلانی برای دریافت وام خودرو رفت ، صنعت چای را تلاش کرد تا در اختیار خود قرار دهد و همه اینها را با استفاده از برند داماش مطالبه کرد.اما وقتی مسئولان نظارتی فهمیدند او چیزی در چنته ندارد و می خواهد از آب گل آلود ماهی بگیرد و روزانه صدها نفر از کسانی که در استان های دیگر برای دریافت وام خودرو ثبت نام کرده و به چیزی نرسیده بودند در مقابل دفترش در تهران تجمع می کردند و جلوی کلاهبرداری هایش را در استان گرفتند فریاد بر آورد که مسئولان استان کمکم نمی کنند.
او می خواست همه در مقابلش سر تعظیم فرود آورده تا او به مطامعش برسد.اما نشد آنچه که او آرزویش را داشت ، پس نقشه ای دیگر کشید ! با مدیرعامل باشگاهی دیگر برای جام حذفی شروع به معامله کرد ، پدیده فوتبال رشت را به او فروخت و میلیون ها تومان دریافت کرد اما دریغ از هزینه کرد در باشگاه!تا جائیکه تیم بانوان با پول سرپرستش به مسابقه اعزام شد ، تیم نوجوانان با پول پدر یکی از بازیکنان به سفر رفت و تیم امید اصلا نرفت.جالب اینکه تیم بزرگسالان به پشتوانه مالی هیات فوتبال استان به درود اعزام شد.
تجمع امروز صدها طلبکار در مقابل دفترش در تهران که توسط خبرگذاری اوج نیوز منتشر گردید هر روز اتفاق می افتد و فغان مردان و زنانی که تمام زندگیشان را به او داده بودند تا خودرویی گرفته و معشیتشان را سامان دهد به آسمان می رسد.
او آن ها را فریب داد اما نمی تواند با عشق ما بازی کند ، افراد برایمان مهم نیستند.امیر عابدینی روزی آمد و برایمان خدمت کرد و دیر یا زود روزی خواهد رفت،اما داماش عشقمان است با عشقمان نمی توانی معامله کنی ، داماش غرورمان و هویتمان است به غرور و هویتمان نمی توانی آسیب برسانی.
آقای قویدل خشم مردم گیلان را ندیده ای ، تصور کردی چون در مراسم عزاداری ، گاوی را قربانی کردی و برروی آن عکس یادگاری گرفتی به قلب هایمان را یافتی؟تصور کردی با پولی که برای داماش خرج کردی اختیارمان را بدست آوردی؟نه تو بیش از اینها به ما بدهکاری ، تو از قلب رئوفمان سوء استفاده کردی و الان باید تاوان زخمی که بر قلبمان فرود آوردی را بدهی.[/color:58d07e44c8]