از قوم کاس بیشتر بدانیم.

[antiros]

[color=black:b70a57d267]یکی از معروفترین و قدیمی ترین اقوامی که به عنوان ساکنان گیلان معرفی شده اند، قوم کاس است که از دو تیره ی کاس پی و کاس سی تشکیل می شد. پی به معنای رود یا آب است و کاس پی یعنی کاسی های ساحل نشین و سی هم به معنای سنگ و کوه است و به کاس سی یعنی کاسی های کوه نشین. اسنان که از پیش از حمله آریائیان به فلات ایران، از آوازه و قدرت زیادی برخوردار بودند، نه تنها گیلان، بلکه چنان که در نقشه مشرق قدیم تشان داده شده است در کناره ی غرب دیای کاسپی از محل تلاقی رود کرا و ارس تا جنوب و جنوب غربی این دریا می زیستند.
نام این قوم در منابع تاریخی به صورت های کوشائیو، کوسایی، کیس سی، * سی و کاس سی ثبت شده است. دانشمندانی مانند هنری فیلد، ارنست هرتسفلد و سر آرتر کیث بر این باورند که کاسپیان در هزاره ی چهارم و پنجم پیش از میلاد کشاورز بودند و دانش کشاورزی را در کنار دریاکناران کاسپین و اطراف رود سند، جیحون، سیحون، دجله و فرات منتشر گردد. لازم به ذکر است که کاس ها به دلیل شهرت و اهمیت خود در دنیای باستان ، دریایی که اکنون با نام خ.ز.ر در ایران مشهور است و اقوام مختلفی در طول تاریخ در کنار آن زیسته اند را به نام خود ثبت کرده اند. غربی ها هنوز این نام را به نام کاس ها می شناسند و در منابع و نقشه های جغرافیایی این دریا را کاسپی (Caspian sea) می نامند. باری، گیرشمن درباره ی قدیمی ترین سندی که اشاره به نام کاس ها دارد، نوشته است:
“قدیمی ترین مراجعی که در آن ها ذکر کاسیان به میان آمده است، متون مربوط به قرن بیست و چهارم پیش از میلاد است که متعلق به عهد پوزورو – اینشو شیشناک است. به نظر می رسد که آنان در طی هزاره ی سوم پیش از میلاد، این قوم از نسبتاَ بی اهمیت بوده است. آشوریان آنان را به نام کاسی می شناختند. این اسم به شکل کوسایوئی توسط استرابون یاد شده و او جای کاسیان را در ناحیه شرقی تر، در دربند های کاسپین، بالای تهران کنونی یاد می کند که جزوی از قلمرو گیلان بود. تصور می شود نام شهر قزوین نیز و هم چنین دربای خزر ممکن است حاکی از خاطره ی این قوم باشد…
نام قوم کاس در هیچ یک از اسناد و کتیبه های هخامنشی نیامده است، اما هرودوت، تاریخ نویس دوره ی باستان در فهرست مالیاتی ای که از ایران تهیه کرده است، ضمن شرح استان یازدهم، از کاسپی ها! نیز نام می برد.(البته این در حالی است که خود داریوش در کتیبه اش از این قوم به عنوان تابع نام نمی برد که هردوت که مخصوصا ارقام فوق العاده دقیق تاریخی ارائه می دهد از قبیل لشگرکشی ۵ میلیونی خشایار شاه چیزی می نویسد که خود شاه هم ننوشت! زیرا همواره در طول تاریخ تا قبل از شاه عباس صفوی حکومت گیلان حکومتی کموبیش مستقل بوده است پس می توان ۹۹% به درستی مطلب شک کرد) به نوشته ی هرودوت، آنان سالیانه ۲۰۰ تالان معادل ۵۳۰۰ کیلوگرم نقره به دولت هخامنشی پراخت می کردند. هم چنین در بند های ۶۷ و ۶۸ کتاب هفتم تاریخ هرودوت، از کاسیان به عنوان گروه های مسلحی به خشایار شاه در ارتش ۵ میلیون نفری اش! کمک می کرده اند. البته من فکر می کنم که در آن دوران هرودوت نمی دانست می تواند از واحدی به نام میلیارد هم استفاده کند، وگرنه…
در زمان یورش اسکندر به ایران، کاسی ها در برابر سپاه یونانی و مقدونی مقاومت زیادی نشان دادند و اسکندر نتوانست سرزمین آنان را فتح کند و برآنان پیروز شو. از دوره ی اشکانیان نام کاس پی ها و کاس سی ها به مرور فراموشی سپرده شد، به گونه ای که در آستانه ی پیدایش مسیحیت دیگر در منابع تاریخی از آنان یادی نشده است. به نظر می رسد این قوم پیش از تاریخ – که نامش در ادوار تاریخی در ردیف نام اقوامی آمده است که در جنگ ها در سپاه شاهنشاهان ایران حضور می یافتند – با پیش آدن حوادث تازه در فلات ایران، اقوام بومی و ایرانی مستحیل شده اند، هر چه امروز نامشان در گیلان و مازندران و سایر نقاط ایران در اعلام جغرافیایی باقی مانده است، مانند نام واژه های کاسان، کاسی سرا، کاس احمدان در قسمت غربی گیلان. هم چنین به جز دریای کاسپی که در نقشه های جهانی به این نام معروف است، کوه قفقاز (کوه کاس) و شهر قزوین(کاسپین) . کاشان نام خود را از قوم کاس گرفته اند. این نامواژه ها از جمله شواهد سکونت کاس ها در دوسوی البرز در زمان های دور هستند.
بر پایه های گزارش های مورخان پیشین و پژوهش های محققان و باستان شناسان دوره ی معاصر، کاس ها از قدی می ترین اقوام شناخته شده پیش از آریائیان در فلات ایران به شمار می روند، پس از قرن ها زندگی در نواحی ساحلی و کوهستانی کرانه ی شرقی، غربی و جنوبی دریای کاسپی به دلایلی چون افزایش جمعیت و تراکم جمعیت و یا فشار اقوام مهاجر، ناگزیر به طرف سرزمین های جدید حرکت کردند. در همین راستا، گروهی از آنان که کاس پی خوانده می شدند، با پشت سر گذاشتن سرزمین های شمالی البرز، به سوی دامنه های جنوبی البرز سرازیر شدند و در آن سرزمین ها جای گرفتند و گروهی دیگر که کاس سی نام گرفتند با گذشتن از کوهستان های شمال ایران، وارد غرب ایران شدند و بر خاور و باختر رشته کوه های زاگرس چیرگی یافتند. گروهی از اینان پس از چندی، به دلیل تداوم موج های مهاجرت و فشار اقوام تازه وارد، ضمن برجای گذاشتن آثاری از تمدن خود در دره های زاگرس، در جلگه ی میان رودان نفوذ کردند و با تشکیل دولتی نیرومند(سومر) از سال ۱۷۴۷ تا ۱۱۷۱ پیش از میلاد در این بخش از آسیا فرمان راندند. استرابون، جغرافی دان و وقایع نگار مشهور یونان باستان خاستگاه کاس سی های باختر ایران را جنوب رود ارس و کنار دریای کاسپی معرفی می کنند و آنان را مهاجرانی می دانند که از کنار آن دریا به زاگرس و میان رودان راه یافتند. وی در نوشته هایش مسیر مهاجرت کاس سی ها را که در یادداشت های تاریخی با نام های مختلف یاد شده اند – از دریاکناران به زاگرس (نواحی کردستان، کرمان شاهان، لرستان) و میان رودان دانسته است. بارتولد خاور شناس معروف انزلیچی بر این باور است که کاسپیان همان کاسیان هستند که زندگی در سواحل دریای کاسپی را به کوهستان های باختر ایراان ترجیح دادند و به همراه سایر تیره ای از کاسی هایی (کاسیت ها) به شمار می آورد که در باختر ایران از قدرت و نفوذ فراوانی برخوردار شدند. برخی از مورخان دنیای باستان مانند پلین این نام را به تمام قبایل و اقوام ساکن سواحل جنوبی دریای کاسپین که یک گروه زبانی مشترک را در مقابل گروه زبان مادی تشکیل می دادند، اطلاق می کند. بعی از محققان نژاد و زبان کاس ها را هندواروپایی دانسته اند، از جمله دکتر مشکور نوشته است:
“به قول استرابون، کاسی ها از ماد و کنار دریای کاسپی به حوالی لرستان آمده بودند… از بررسی نام های خدایان و شاهان آن ها معلوم می شود که زبان ایشان با زبان مردم قفقاز یک ریشه داشته و شباهت زیادی به زبان هندواروپایی دارد. بنابر این میتوان تصور کرد که آنان چون ماد ها از نژاد آریایی بودند که پیش از قوم ماد و پارس به این منطقه آمده بودن” البته درا ین نوشته پارت ها جاگذاشه شدند. ولی امروزه معلوم شده که آریایئها از سمت شرق ایران وارد شده اند. آن دسته از آریایی هایی که از قفقاز جداگانه به فلات ایران و منطقه گیلان آمده اند سیت ها یا همان سکاها بودند که در آینده درباره آن ها بحث خواهد شد.
اما دیاکونوف، مورخ و باستان شناس انزلیچی با رد این دیدگاه، مدعی است که هنوز مدارکی معتبر به دست نیامده تا نشان دهد کاس ها از نظر نژادی یا زبانی با اقوام هندواروپایی مرتبط بوده اند. به باور وی، آنان از دوران دیرین که کسی به یاد ندارد، در بخش هایی از ایران زندگی می کردند. هرتسفلد و سر آرتور کیت، دوتن از خاورشناسان برجسته ی معصر کاسپیان را نام قابل قبولی برای اهالی بومی و هم چنین فلات ایران پیش از ورود آریایی ها می دانند. این دو پژوهشگر دنیای باستان هم چنین بر این باورند که کاسپیان در هزاره ی چهارم و پنجم پیش از میلاد کشاورز بودند و دانش کشاورزی را در کنار دریاکناران کاسپین و اطراف رود سند، جیحون، سیحون، دجله و فرات منتشر کردد. پروفسور گیرشمن نیز بر پایه ی تحقیقات گسرد ی خود درباره ی نخستین اقوام ساکن در فلات ایران انجام داده اند، بر این باور است که نام کاس سی یا کاس پی ممکن است مفهوم نژادی وسیع تری از نام قومی واحد اشته باشد و همه اقوام آسیایی (غیر هندواوپایی، غیر ترک، غیر شرق دور و غیر سامی) را که ایران را به اشغال خود در آوردند در بر گیرد.
ممکن است بگویید این انسان ها از کجا آمده اند که جزء هیچ کدام از دستجات بالا نیستند در پاسخ باید گفت که:
درباره ی زمان پیدایش انسان و آغاز فعالیت او بر روی کره زمین، بر اساس فسیل های یافته شده از بشر اولیه، دیدگاه های گوناگونی ارائه شده است. بسیاری از دانشمندان بر این باورند که یک میلیون سال پیش (هم زمان با آغاز دوران چهارم زمین شناسی) انسان های اندیشمند پیدا شدند. تا کنون، تمامی دانشمندان، شرق آفریق را منشا انسان دانسته اند. بر اساس دیدگاه دانشمندان، انسان های نخستین پس از حضور در آفریقا، به اروپا، آسیا مهاجرت کردند و در سرتاسر این دوقاره پراکنده شدند. در طی این فرآیند، انسان های نخستین وارد خاور میانه و فلات ایران شدند و دسته هایی از آنان در جست و جوی مکانی بهتر برای زندگی، به مرور در نواحی جنوبی دریای کاسپی جای گرفتند.
پایتخت امپراتوری كاسیها شهر ئاكروكروف در صد كیلومتر شهر بغداد هست وهنوز این شهر باستانی متعلق به‌ كاسیها وجود دارد.
بجز دریای کاسپی که در نقشه های جهانی به دریای کاسپین معروف است ، کوه قفقاز (کوه کاس) و شهرهای قزوین (کاسپین) و کاشان نام خود را از نام قوم کاس گرفته اند. این نامواژه ها از جمله شواهد سکونت کاس ها در دو سوی البرز در زمان های دور هستند.[/color:b70a57d267]

پ.ن: عشق است گیلک و کاسپی .

[aryanrecord]

حرف ناشتی آبرار عالی بووو

[siabagh]

آبرار دمت گرم ، فقط لينك منبع يم بني خوب به
در مورد سومريان، اولين تمدن بشري خيلي خوب بينيويشتي شا گفتن آما جه اوشن نژاديم كه قديميترين نوشته جهان به نام افسانه گيل گمش هم مربوط به سومريان ايسه كي او دورون نويسنده گه كي آما جه ايتا منطقه جنگلي و كوهستاني و ساحلي به بين النهرين عراق بوموئيم كه تنها جايي كي خاورميانه ميان با اَ مشخصات نها سواحل درياي كاسپين ايسه؛اصل اَ كيتاب الواح گيلي ايسه ي اوروپائيان پيدا گودد و اون بخاندد. اوشان بوشوده بين النهرين(ميان رودان) ميان و ايتا پيله تمدن بوجود باوردد؛ قفقازم به معني كاف كاس كوه كاس ايسه كي تونم بينيويشتي، و نام كاشان و قزوين هم هتو؛ حتا قزوينا ، پيشتران كشوين گوفتيدي؛ البته تي نيويشته خط 13 ميان فكر كونم دربند هو دربند تهران نبه ؛ و منظور از دربند شهر دربند شومال قفقاز ايسه كي الان جزو انزلیچی ايسه:
http://wikimapia.org/#lat=42.0594895&lo ... 10&l=0&m=b

دركل الان تنها جايي كي خوشان كاسپين و گيلك دانيدي هه روشنفكران گيلاني ايسد ولي مازندران و گلستان و سمنان و شومال تهران و قزوين هم زبان بومي گونه ا ي از زبانان كاسپين ايسه و امي امرا هم خانواده ايسئد؛ همچنين اسامي بسيار زيادي خاورميانه ميان نهه كي به گيلان و كاسپين ربط داره ؛ قزوين و كاشان و گيلانغرب و بندر ديلم و....مانستان
البته قفقازو آذربايجان ميانم خيلي جايان نها كي اوشان اسم به امي ريشه اشاره داره : انزلیچی لاهيج جهوري آذربايجان ،شهرستان زن گيلان؛ گيلده اردبيل؛ گيلك اباد سراب آذربايجان شرقي؛ و خيلي جايان ديگه كي الان حضور ذهن نارم ولي خيلي موهم ايسه كي آما تحقيق بتانيم بوكونيم
ايتا جزيره درياي كاسپين ميان نهه كي هسا جمهوري آذربايجان شين ايسه به نام جزيره گيل خيلي جالبه اَنا بيدين:
http://wikimapia.org/#lat=39.9487006&lo ... 11&l=0&m=b

در مورد زازاكي يان نانم چندي دني ، ولي تا اوجايي كي من دانم اشان 1100 سال پيش جه ديلمان گيلان مهاجرت بوگودد وبو شود تركيه فعلي الان اشان جمعيت 3-4 ميليون نفر ايسه شرق تركيه ، اشان زبان ديلمكي ايسه و امي زبان گيلكي ، البته اوشان زبان خيلي تحت تاثير كوردي و ارمني و توركي قرار بيگيفته ولي اگه ايپچه تحقيق بوكونيم دينيم كي هني خيلي واژه يان مشترك داريم دراصل اوشانم امي هم نژاد ايسئد. :
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D8% ... A%A9%DB%8C

[antiros]

منبع:
دانشنامه ی فرهنگ و تمدن گیلان - تاریخ گیلان پیش از اسلام نوشته قربان فاخته
دانشنامه ی آزاد ویکی پدیا

[meelad]

حالا یه سوالی که برای من پیش اومده اینه که پس گیلکها جز نژاد آریایی محسوب نمیشن ؟

[antiros]

meelad : اره د بره قبل از اینکه اریایها بیان اینجا ما بودیم اینجا و کاسپی هستیم ما ...

[meelad]

عجــب تاریــخ و پیــشینه ای داریم امَن بــره .

[siabagh]

ايتا چيز ديگه كي بخاندم ان بو كي منطقه كرمانشاه ميان اشان زبان گوراني ايسه ؛ كي نتانه ايتا گونه جه زبان كوردي ببه؛ چون زبان كوردي 3 تا شاخه داره 1-كُرمانجي كي ويشتر توركيه كوردان و اورميه كوردان اَ زبان امرا گب زنئد،2 -سوراني كي ويشتر عراق كوردان و كردستان ايران به اَ زبان صحبت كونئد 3- كردي جنوبي يا اورامي كي جنوب كردستان و شمال كرمانشاه به اَ زبان گب زنئد
اما امي بحث واگرده به زبان گوراني كي زبان كرمانشاه و ايلام ايسه اگه اشتباه نوكونم اولا برخلاف ديگر كوردان كي سني مذهب ايسئد اشان شيعه ايسئد،تا الان قوميت پرستان كورد براي جدايي طلبي هميشگ كرمانشاه جزو كردزبان دانستيد ولي دانشمندان زبانشناس اوروپايي به ان نتيجه فارسد كي اَ زبان به زبان زازاكي كي توركيه ميان گب بزه به نزديك تر ايسه تا 3 شاخه زبان كوردي ، من خودوم متوجه ببستم كي كرمانشاهيان نتاند بقيه كوردان زبان بفهمد و بر عكس(واگردان)پس هن وسني اشان كورد نيد ، تازه امي زبان گيلكي به زبان كرمانشاهي خيلي نزديكه ،درحالي كي آما از نظر جغرافيايي به كورداي مهاباد و سنندج نزديكتريم ولي اشان زبان به امي زبان كمتر نزديكه نانم اگه دوست كرمانشاهي بداريد تانيد خودوتان به اَنتيجه فارسيد، من فكر كونم زبانان كاسپين در حال حاضر فارغ از هر اسم و مرزبندي شامل زبانان گيلكي ؛ تالشي؛ تبري؛ زازاكي؛ گوراني ببه كي هر تا جه اشان كلي زيرشاخه دارد

[antiros]

siabagh : اتفاقا ایتا از امی رفیقان کرمانشاه شینه ... امان متوجه ا نزدیکی زبان ببوستیم...

[arya86]

نه اسكندر نه اعراب نتونستند گيلان را تصرف كنند درنتيجه اقوام و نياكانمان يك قوم اصيل و دست نخورده از نظر نژادي باقي ماندند وقدمت تاريخي اين خطه باعث فرهنگ غني شده كه گيلانيهاي عزيز را از ديگر استانها متمايز ميكنه[b]

[mahyarmaya]

خوندن اینها واسم 2تا چیز رو مهم میکنه .
1.چی بودیم و رگ و ریشه ما چی بودن و الان ما چی هستیم .
2.چی باید بکنبم که نه مثل سایق اما بالاتر از اینی که هستیم باشیم.
میدونم سیاست نظام اینه که با چماق بزنه بسر ما .اما هم کاری نکردیم.
ما چی کردیم ؟چی قرار بکنیم ؟این سوالهاست که همیشه توی ذهن منه آینده رشت با این وضیعت چی میخاد بشه.

[meelad]

من میگم با گسترش ارتباطات در دهه ها ی اخیر و ازدواجهایی که بین اقوام ایرانی با گسترش ارتباطات مخصوصا در دهه های اخـیر به وجود آمده، چقدر میشه ادعا کرد که نژاد مردم هر منطقه ای از ایران کاملا خالصــه و صد در صد از همون نژادی هست که اجداد و نیاکانش سابقه ی زیست در اون منطقه رو داشتن ؟؟
یعنی اگه یه کـرد با یه لر ازدواج کنن یا ترک با فارس نتیجه ی ازدواج اینا چی میشن ؟!!..از چه نژادی به حساب میاد ؟
منظورم اینه که الان هویت بخشی بیشتر فرهنگی هست تا صـرفـا نژادی ..

[siabagh]

[quote:a4c6e29932="meelad"]من میگم با گسترش ارتباطات در دهه ها ی اخیر و ازدواجهایی که بین اقوام ایرانی با گسترش ارتباطات مخصوصا در دهه های اخـیر به وجود آمده، چقدر میشه ادعا کرد که نژاد مردم هر منطقه ای از ایران کاملا خالصــه و صد در صد از همون نژادی هست که اجداد و نیاکانش سابقه ی زیست در اون منطقه رو داشتن ؟؟
یعنی اگه یه کـرد با یه لر ازدواج کنن یا ترک با فارس نتیجه ی ازدواج اینا چی میشن ؟!!..از چه نژادی به حساب میاد ؟
منظورم اینه که الان هویت بخشی بیشتر فرهنگی هست تا صـرفـا نژادی ..[/quote:a4c6e29932]
تقريبا ميشه گفت فرهنگي است ؛مثلا الان سياهپوستان يا عرب تبار ها جمعيت زيادي را در فرانسه دارند ولي شايد خيلي از اينها استحاله شدند و بعد از چند نسل ديگر خودشان را فرانسوي ميدانند و به فرانسه خدمت ميكنند؛ درايران هم مثل همه جاي جهان نژاد خالصي وجود ندارد؛ البته بايدببينيم كه كدام فرضيه را قبول داريم اينكه همه بشر از يك جد مشترك بوجود آمدند درمكان و زماني خاص يا اينكه در نقاط مختلف كره زمين همزمان بصورت موازي بشر تكامل پيداكرد و هركدام مسير خودشان را رفتند و بعد به هم برخورد كردند و تركيب شدند؛ من خودمم حقيقتش موندم ديدگاه ديني(آدم حوا ) رو قبول كنم يا ديگاه غربي (بيگ بنگ) (انفجار بزرگ) رو يا ديدگاه هاي ديگه رو ، به هر حال چيزي كه مشخصه ما گيلاني ها از نظر نژادي بيشترين شباهتو با مردمان تالش و مازندران و ارمني ها و گرجي ها و تاحدي با مردم شرق تركيه (زازائستان)=(ديلمي هاي مهاجر حدود 1000 سال پيش)و مردم دو دامنه كوهاي البرز يعني شمال و جنوب ان (بومي هاي ري و كرج و تهران-مازندران و گرگان (به غير از مهاجران ترك و تركمن و زابلي و كرد ) سمنان و شاهرود و دامغان و شهميرزاد و الموت و تالقان و اشتهارد و حتي تارم و قسمتهايي از خلخال و اردبيل ؛ البته به ميزان كمتر شايد با كرمانشاهي ها و قفقازي ها هم شباهت داشته باشيم؛ ولي نكته اينجاست عناصر فرهنگي مشترك ما كاملا گسسته شده تاجايي كه در همين رشت ما جمعيت زياد غير بومي رو ميتونيم ببينيم ، يا كسايي كه فقط نسبشون گيلانيه و از زبان و فرهنگ گيلان چيزي نميدونند يا نميخواهند بدونند؛ چنان استحاله فرهنگ مركز نشينان شدند و همچنين فرهنگ غرب كه باز گرداندن آنها با اين جاذبه كمي كه ماداريم بسيار غير ممكن است؛ نكته ديگه مردماني كه زبانشان و فرهنگشان گيلكي است ولي خودشان نميدانند، مانند رودبار و عمارلو گيلان - الموت- تالقان ؛ كه خودشان را تات يا فارس ميدانند؛؟؟؟؟!!! يا كساني كه ميدانند گيلك زبان هستند ولي هويتي جعلي براي خودشان ميسازند مانند يكي دو ننسل اخير در مازندران كه ميگويند ما زبانمان مازني است؛ حالا اگر خودتان شخصا به يك مازندراني مسن و انزلیچی برخورد كنيد و بپرسيد كه زبانتان چيست:ميگويد گلكي، يا جماعت عظيم گيلكهاي استحاله شده در تهران و نقاط ديگر از نظر جمعيتي استانهاي گيلان و مازندران و گلستان سمنان استانهايي بااكثريت گيلك هستند و استانهاي البرز و تهران و قزوين استانهايي با اقليت عظيم گيلك هستند ولي ما متاسفانه در ضعيف ترين حالت هستيم نه تنها در ان استانهاي نامبرده بلكه در استان گيلان هم داريم استحاله ميشيم.
پس مهم اينه كه فرهنگ خودمون رو غالب كنم فرهنگ همان داشته هاي معنوي جمعي ماست و مه[size=18:a4c6e29932][color=green:a4c6e29932]مترين عنصرش زبان مشترك گيلكي ست.[/color:a4c6e29932][/size:a4c6e29932]

[MAZIYAR]

درود بر همه گیلک هایی که به اصالت خودشون افتخار میکنند.
با توضیحات سیاباغ خیلی حال کردم و خیلی هم ازش استفاده بردم ازش تشکر میکنم.
در جواب سوال مهیار هم باید بگم که تنها رمز موفقیت اجداد ما یکدل و متحد بودنتون آنها بود.
الان چی؟الان همه شهرهای ما با هم مشکل دارند.
ولی باز هم همه چیز نابود نشده و خیلی سندها باقیست که حداقل ما به اصالتمون افتخار کنیم ولی اگر ادامه داشته باشه دیگر نسل های ما فقط با خود اسمی به نام گیلک میبرند.
اما یه نکته برام خیلی جالب بود توی تحقیق ها قبلی که یه دانشمند گفته بود:
سرزمین گیلان سرزمینی هست که از هر نژاد بیان بعد از مدتی تحت تاثیر آب و هوا این سرزمین قرار میگرند و نژادشون تغییر میکنه.

[antiros]

گفتم این تایپیکو بیارم بالا ... شاید کسایی باشند که به خوندن این موضوع علاقه داشته باشند