[b:9cba46f92a]ده نکته درباره حضور و نقش متفاوت گیلانی ها در * مشروطه[/b:9cba46f92a][size=18:9cba46f92a] [/size:9cba46f92a]
« در * مشروطه دو دسته پا در میان داشته اند : یکی وزیران و درباریان و سرداران برجسته و بنام ، و دیگری بازاریان و کسان گمنام و بیشکوه . آن دسته کمتر یکی درستی نمودند و این دسته کمترین نادرستی نشان دادند . هر چه هست کارها را این دسته گمنام و بیشکوه پیش بردند و تاریخ باید به نام ایشان نوشته شود . »
احمد کسروی ، تاریخ مشروطه ایران
آگاهی از تاریخ ، مقدمه هر کار روشنفکری است . این آگاهی زمانی عمیق تر می شود که مکانمند شود یعنی سرنوشت فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی یک ملت یا یک قوم ، در یک بازه زمانی و مکانی خاصی مورد تحلیل و واکاوی قرار گیرد . ظرف زمانه و زمینه روزگار وقوع رخداد ها بازشناخته شود و به رویداد ها بعنوان یک پدیده « دینامیک » – با پویایی درونی – نگریسته شود . با این نظرگاه رویدادها جدای از پویش درونی شان یک سری ارتباطات خارجی نیز با جهان خارج برقرار می کنند . عناصری مدام به آنها داخل و از مجموعه آنها خارج می شود . نقطه مقابل این نگاه ، دیدگاه ایستا ( استاتیک ) به وقایع تاریخی است که در آن خواننده مثل دوربین عکاسی از صحنه تاریخ عکس می گیرد و در تاریکخانه ذهن خویش ظاهرش می کند . به عبارتی پویایی واقعه را از آن می ستاند. این دقیقاً مثل این است که عقابی را پس از شکار ، خشک کنید و در معرض دید و نظر بگذارید . اما آیا این عقاب خشک شده ، همان عقاب شکاری است !
پیشترها زمانی می گفتیم تاریخ ، چراغ راه آینده است . باید تاریخ بخوانیم که از آن عبرت بگیرم تا راه فردا را با آن روشن کنیم . اما طنز روزگار را ببین که امروز ما -که در آینده دیروز خود هستیم- آینده را چراغ راه گذشته کرده ایم . صد سال پس از انقلاب مشروطه ، هنوز بسیاری بر این باورند که ما از تاریخ گذشته خود چیزی نمی دانیم و نمی فهمیم ! بلی درست است . تاریخ ما هنوز چراغ راه گذشته نشده است که از چراغ راه آینده بودنش سخن بگوییم . و دقیقاً به همین خاطر است که وضع گذشته و حال و آینده مان یکی است . امروز ما کم کم این نکته را فهمیده ایم یا داریم می فهمیم حالا که نتوانسته ایم گذشته را چراغ را ه آینده کنیم ؛ باید حداقل « بی آیندگی ، خود را چراغ تجدید نظر در متد خوانش گذشته سازیم . شاید این سنگ بزرگ که به زور هزار پهلوان از زمین جدا نشده ، به مدد این جوی آب باریک که آرام آرام دورش را می گیرد تکانی دادیم .
در این نگرش نو ، همانطور که گفتیم به جای نگاه ایستا به تاریخ ، وقایع تاریخی را پویا می بینیم . به جای ساده سازی ، آنها را آنگونه که هستند می بینیم . به جای کلی گویی های بی سند و مدرک ، نگاه خود را مثل یک نقاش نکته بین ، ریز می کنیم . به جای “مرکز گرایی تاریخی ” که نقش یک قوم یا منطقه را تحت تاثیر روایت های ناسیونالیسی یا تحت تاثیر سلطه مرکزیت سیاسی مهم جلوه می دهد ، یک نوع « روایت موزاییک وار » از تاریخ ارائه می دهیم که قدر و منزلت و نقش همه اقوام و طبقات و مناطق را باز شناسند . به جای قضاوت کردن کلی و یکباره درباره ایران بدون شناختن پاره های جغرافیایی و فرهنگی مختلف آن ، به درک منطقه ای و بومی در سایه تاریخنگاری محلی دقیق و روشمند می رسیم . سنت های فرهنگی مختلف و در نتیجه تجددهای ممکن را بهتر می فهمیم . اینجاست که در درک معنای مشروطه در ذیل افق تاریخی آن دچار مشکل نمی شویم . و چون زمینه های مختلف فرهنگی ، اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی آن دوره را می دانیم ، می فهمیم که چرا فی المثل مشروطه در گیلان متفاوت از پارهای دیگر ایران است . این روایت را هر چه نام بنهیم ؛ تاریخنگار اجتماعی ، تاریخنگاری فرودستان ، تاریخنگاری حرفه ای ، محلی ، غیر رسمی ؛ بی تردید حکایت آن جدای از تاریخنگاری غالب ماست که در آن فلان الدوله ها یا نقش برجسته یک طبقه خاص در پیش برد تحولات خلاصه شده . این روایت به جای زدن شیپور زدن از سر گشادش آنرا درست و به قاعده در دست می گیرد و می نوازد . تاریخنگاری با این متد ، پویایی و ارتباطی دیالکتیکی بین اجزای مختلف خود بر قرار می کند . حتی می توان امید بست که این روایت چون از « ساده انگاری » پرهیز دارد ، کمتر مستعد سوء استفاده های ایدئولوژیک باشد .
جدای از اینها ما امروز بیشتر از گذشته نیازمند شناخت روشمند و علمی تاریخ خود و بررسی دقیق امواج و زلزله هایی هستیم که ما را به این نقطه رسانده . در این مسیر بیش از عامل اندیشه و نقش روشنفکری باید به اجتماع ، اقتصاد ، فرهنگ و زندگی و روابط انسانی – یعنی آنچه تا به امروز کمتر به آن پرداخته ایم – توجه کنیم .
با عرض سلام خدمت دوستای گلم بعد مدتها خدمتتون رسیدم و خواستم ای اول کاری یه تحفه نا چیز تقدیمتون کنم امیدوارم خاطر مشکل پسندتونو راضی کنه چون این مطلب خیلی طولانی هست واز حوصله خواننده خارج میشه تصمیم گرفتم اونو تو چند قسمت تقدیمتون کنم.