یادداشت ویژه:اميدوار به روزهاي آفتابي/ امان از دست ِ اين دفاع ِ ژله اي!

[color=darkblue:86e853db29][b:86e853db29]اميدوار به روزهاي آفتابي/ امان از دست ِ اين دفاع ِ ژله اي!![/color:86e853db29][/b:86e853db29]
عصر روز پنج شنبه که داور کم تجربه و پر اشتباه بازي,سوت آغاز مسابقه را زد,کمتر کسي با توجه به حواشي و بحرانهاي چند روز گذشته تصور مي کرد که داماش آنگونه مسابقه را آغاز کند و آنچنان به پايان برساند...
داماش ِ متحول شده که در فاز تهاجمي کاملا متنوع و مهار ناپذير ظاهر شده بود,هر آنچه که مي توانست با دفاع ِحريف کرد...
از يک طرف اتوباني که به دست ِ مبارک حسين ابراهيمي(حيفم آمد همينجا نگويم "حسين تيم ملي" ) روبانش پاره شده بود,بارها و بارها مورد تاخت و تاز و مانورها و لايي هاي اين جوان با استعداد گيلاني قرار گرفته بود و از طرف ديگر عليرضا جهانبخش و متوسل زاده که کاملا خوب توجيه شده بودند,فضاهاي خالي دفاع حريف را شناسايي کرده و به سرعت برق وباد خود را به آنجا مي رساندند و خطر آفرين مي شدند,تو گويي که راه دروازه حريف را از بر هستند...
به معني واقعي کلمه; داماش آنروز هر لحظه بوي گل مي داد...به راستي اگر اشتباهات فاحش ِ داوري در نگرفتن سه پنالتي رخ نمي داد و در ضربات آخر کمي بيشتر دقت مي شد,شايد الان نتيجه چيز ديگري بود و داماش مي توانست به راحتي فاتح اين رقابت ِ بسکتبال وار باشد!!
داماش یک بار دیگر پتانسيل بالايش را به رخ کشيد و ما را بيش از پيش به آينده اش اميدوار کرد...
نکته مثبت ديگر را ميتوان در مصاحبه بعد از بازي حميد درخشان جستجو کرد...او که گويي در همين مدت کم به حساسيتهاي موجود در رشت نسبت به "سوگولي هاي ِ پايتخت" پي برده بود,در پاسخ به سوال خبرنگار در مورد تيم قرمز پايتخت,قاطعانه از تمرکز و مسئوليتش در قبال ِ داماش سخن گفت و از يک طرف فتنه خبرنگار را در نطفه خفه کرد و خيال جمعيت کثيري را از بابت ِ مصاحبه هاي بعديش راحت و از طرف ديگر خودش را يک قدم به هوادارن ِ پور شور داماشي نزديک کرد...البته از اين هم نگذريم که بازي دادن به سعيد مرتضوي هم نشان ميدهد که اين مربي نيم نگاهي به بازيکنهاي بومي,جوان و با انگيزه داماش دارد....
اما....اما امان از دست ِ اين دفاع ژله اي و لرزان...
دست ِ بر قضا در اينطرف زمين هم اتوباني باز شده بود آن هم از نوع چهار بانده اش!!
امروز داماش به مانند چند بازي گذشته در فاز ِ تدافعي هيچ حرفي براي گفتن نداشت و توپ را از هر طرف ِ آن که مي انداختي از طرف ديگرش بيرون مي آمد!چيزي شبيه به "پنير سوئيسي"!!
دفاعي که نظيفکار آن نظيفکار پارسال نبود(عدم تمرکز) و دروازه اي که فراهاني آن فراهاني اوايل فصل نبود,با نمايشي فاجعه بار,به سان ِ آب خوردن 3 امتياز اين مسابقه که در جيبمان بود را از کف دادند و فقط آه و حسرتش را برايمان باقي گذاشتند ...
مع الوصف بار ديگر چهار دفاع داماش به همراه دروازه بانش,فستيوالي از اشتباهات مهلک و رنگارنگ را به منحصه ظهور گذاشتند و با دريافت 10 گل در سه بازي,دوباره زنگ خطر را براي ما به صدا در آوردند و نشان دادند که اين دفاع هنوز کارهاي زيادي براي انجام دادن دارد....
از اينها که بگذريم هر چند که کسب يک امتياز از بازي خارج از خانه آن هم در مقابل تيمي همچون صبا براي خودش غنيمتي است,اما بايد از همين الان اين بازي و اتفاقات مربوط به آن را به دست ِ فراموشي سپرده و با تقويت نقاط قوت و بر طرف کردن نقاط ضعف,به فکر بازي بعد بود....
بازي ِ "شش امتيازي " که روز دوشنبه در ورزشگاه خالي ِ عضدي و در مقابل ذوب آهن,همسايه قعر نشين اما احيا شده ما برگزار ميشود...بازي اي که ايمان دارم با ترميم نقاط ضعفمان مي تواند يک نتيجه رويايي را برايمان رقم بزند و سر و ساماني به وضعيتمان بدهد...
دوستان و هم قطارن ِ داماشي,اين روزها تيم داماش بيش از هر زمان ديگري نياز به حمايت و تشويق شما دارد...
به اميد موفقيت پسران شهر باران در آن بازي...
عصر روز پنج شنبه که داور کم تجربه و پر اشتباه بازي,سوت آغاز مسابقه را زد,کمتر کسي با توجه به حواشي و بحرانهاي چند روز گذشته تصور مي کرد که داماش آنگونه مسابقه را آغاز کند و آنچنان به پايان برساند...
داماش ِ متحول شده که در فاز تهاجمي کاملا متنوع و مهار ناپذير ظاهر شده بود,هر آنچه که مي توانست با دفاع ِحريف کرد...
از يک طرف اتوباني که به دست ِ مبارک حسين ابراهيمي(حيفم آمد همينجا نگويم "حسين تيم ملي" ) روبانش پاره شده بود,بارها و بارها مورد تاخت و تاز و مانورها و لايي هاي اين جوان با استعداد گيلاني قرار گرفته بود و از طرف ديگر عليرضا جهانبخش و متوسل زاده که کاملا خوب توجيه شده بودند,فضاهاي خالي دفاع حريف را شناسايي کرده و به سرعت برق وباد خود را به آنجا مي رساندند و خطر آفرين مي شدند,تو گويي که راه دروازه حريف را از بر هستند...
به معني واقعي کلمه; داماش آنروز هر لحظه بوي گل مي داد...به راستي اگر اشتباهات فاحش ِ داوري در نگرفتن سه پنالتي رخ نمي داد و در ضربات آخر کمي بيشتر دقت مي شد,شايد الان نتيجه چيز ديگري بود و داماش مي توانست به راحتي فاتح اين رقابت ِ بسکتبال وار باشد!!
داماش یک بار دیگر پتانسيل بالايش را به رخ کشيد و ما را بيش از پيش به آينده اش اميدوار کرد...
نکته مثبت ديگر را ميتوان در مصاحبه بعد از بازي حميد درخشان جستجو کرد...او که گويي در همين مدت کم به حساسيتهاي موجود در رشت نسبت به "سوگولي هاي ِ پايتخت" پي برده بود,در پاسخ به سوال خبرنگار در مورد تيم قرمز پايتخت,قاطعانه از تمرکز و مسئوليتش در قبال ِ داماش سخن گفت و از يک طرف فتنه خبرنگار را در نطفه خفه کرد و خيال جمعيت کثيري را از بابت ِ مصاحبه هاي بعديش راحت و از طرف ديگر خودش را يک قدم به هوادارن ِ پور شور داماشي نزديک کرد...البته از اين هم نگذريم که بازي دادن به سعيد مرتضوي هم نشان ميدهد که اين مربي نيم نگاهي به بازيکنهاي بومي,جوان و با انگيزه داماش دارد....
اما....اما امان از دست ِ اين دفاع ژله اي و لرزان...
دست ِ بر قضا در اينطرف زمين هم اتوباني باز شده بود آن هم از نوع چهار بانده اش!!
امروز داماش به مانند چند بازي گذشته در فاز ِ تدافعي هيچ حرفي براي گفتن نداشت و توپ را از هر طرف ِ آن که مي انداختي از طرف ديگرش بيرون مي آمد!چيزي شبيه به "پنير سوئيسي"!!
دفاعي که نظيفکار آن نظيفکار پارسال نبود(عدم تمرکز) و دروازه اي که فراهاني آن فراهاني اوايل فصل نبود,با نمايشي فاجعه بار,به سان ِ آب خوردن 3 امتياز اين مسابقه که در جيبمان بود را از کف دادند و فقط آه و حسرتش را برايمان باقي گذاشتند ...
مع الوصف بار ديگر چهار دفاع داماش به همراه دروازه بانش,فستيوالي از اشتباهات مهلک و رنگارنگ را به منحصه ظهور گذاشتند و با دريافت 10 گل در سه بازي,دوباره زنگ خطر را براي ما به صدا در آوردند و نشان دادند که اين دفاع هنوز کارهاي زيادي براي انجام دادن دارد....
از اينها که بگذريم هر چند که کسب يک امتياز از بازي خارج از خانه آن هم در مقابل تيمي همچون صبا براي خودش غنيمتي است,اما بايد از همين الان اين بازي و اتفاقات مربوط به آن را به دست ِ فراموشي سپرده و با تقويت نقاط قوت و بر طرف کردن نقاط ضعف,به فکر بازي بعد بود....
بازي ِ "شش امتيازي " که روز دوشنبه در ورزشگاه خالي ِ عضدي و در مقابل ذوب آهن,همسايه قعر نشين اما احيا شده ما برگزار ميشود...بازي اي که ايمان دارم با ترميم نقاط ضعفمان مي تواند يک نتيجه رويايي را برايمان رقم بزند و سر و ساماني به وضعيتمان بدهد...
دوستان و هم قطارن ِ داماشي,اين روزها تيم داماش بيش از هر زمان ديگري نياز به حمايت و تشويق شما دارد...
به اميد موفقيت پسران شهر باران در آن بازي...