موج سواری!
در نوشته جاری نامی از شهرکی یا اسطوره های شخیصش نخواهم برد، چرا که قصد ندارم وسیله ای باشم برای بزرگنمایی مشتی حقیر که با بردن نام رشت سعی در مطرح کردن خود دارند.
دشمنی جوامع عقب افتاده از نظر علمی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی با جوامع روشنفکر و پیشرو در زمینه های مذکور امری است که قابل انکار نبوده ونیازی به ریشه یابی و یافتن دلائل حس نمیشود. زیرا تنها دو دلیل وجود خواهد داشت:
1- مطرح شدن بواسطه طرح دشمنی با جوامع مشهور و پیشرو در مسائل فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و علمی که از نامی با ثبات در تاریخ برخوردارند و گاهی چند جامعه و قومیت در سایه مدیریت و حمایت این جوامع پیشرو قرار میگیرند. (یادآوری میکنم که تا چند دهه گذشته استان گیلان شامل استان مرکزی کنونی و استان زنجان بود که همگی در سایه مدیریت و حمایت رشت عزیز زمان سپری مینمودند).
2- سرپوش نهادن بر بی کفایتی خود بواسطه تشکیل یک دشمن فرضی در اذهان عوام و خلاصه نمودن تمامی دلائل عقب افتادگی خود در پایمال شدن حقوقشان توسط قدرت برتر و حاکم.
از این جوامع کوچک و حقیر متاسفانه در استان گیلان کنونی ما نیز یافت میشود. جوامعی که با مغزهای کوچک و مواج، محلی هستند جهت موج سواری افرادی نوکیسه و به غایت حقیر که سعی دارند با دروغ و دغل خود را متعصب نشان دهند نسبت به جوامع کوچک و جالب اینجاست که در مواقع لزوم خود بارها به این جوامع خیانت کرده اند ومیکنند و کلا این افرادند که باعث عقب افتادگی جوامع مذکور هستند. در این میان عوام در این جوامع عقب افتاده از این افراد سواستفاده گر قرمانان ملی میسازند تا به خیال کوچک خود سربازان جان بر کفشان باشند در جنگ با جوامع پیشرفته. که البته این عوام خود دو دسته هستند. اولی از شدت بی سوادی و بی خبری آب به آسیاب سو استفاده گران میریزند و دسته دوم از آنجا که جامعه ضعیف خود را خالی از افراد لایق و برجسته میبینند چاره ای نمی یابند جز شیره مالیدن بر سر خود و بستن چشم بر حقایق و سرسپردن به قهرمانان ملی شان که الحق و والانصاف این قهرمانان پوشالی در جوامع پیشرفته پشیزی برای مردم ارزش ندارند که هیچ، بلکه بواسطه شیوه زندگی، اخلاق و اعمالشان خود نوعی ضد ارزش محسوب می شوند.
در کنار وضعیت اسف بار این جوامع که تعدادشان از انگشتان یک دست هم تجاوز نمیکند، در استان ما هستند جوامع بزرگ و روشن فکری همچون رشت و لاهیجان و صومعه سرا که چه در عصر مشروطه و چه در زمان نهضت جنگل جان برکفانی هوشیار و به غایت مطلع و باسواد به گیلان عزیز هدیه نمودند و دوش به دوش هم محیطی ساختند که کرد و تاجیک و ترک و بلوچ برای سر دادن ندای آزادی طلبی در کنار برادران گیلک خود بدین جا شتافتند. آری! جوامع بزرگ فارغ از اذهان کوچک جوامع عقب افتاده تاثیرگذارند بر زندگی. آری! در سطح وسیعتر، هنوز هستند قومیت های گیلک و ترک که دوش به دوش هم و برادرانه، تهران را که در زمان وقوع مشروطه عرصه حمکرانی دیکتاتور ها بود، فتح کردند و دموکراسی را برای مردم ایران به ارمغان آوردند و در این میان بودند جوامع عقب افتاده و بی سوادی که هریک از این دو قومیت را به صفتی سزاوار خودشان متهم نمودند، به قصد انتقام گیری از آجر شدن نانشان.
در پایان موردی متذکر میشوم خطاب به شخص خودم تا از یاد نبرم که برادرانی گام به عرصه شهر عزیزم رشت میگذارند و قصد خدمت دارند چرا که مردم این شهر و استان را لایق خدمت میدانند و این امر جوامع کوچک و عقب مانده را میترساند. چراکه شاید سالیان متمادی بر اساس رانت و برخی حمایت های ناعادلانه تنها یک زمینه برای مطرح کردن خود یافته اند و اکنون با قدم گذاردن چنین عزیزانی به مرکز استان عزیزمان گیلان همان یک زمینه را نیز برای خود از دست رفته میبینند و سعی دارند به زعم خود گمراه کنند مردمی را که خادم خود را بخوبی شناخته اند و تا پای جان حامی اش هستند. قافل از اینکه اینجا رشت است و اذهان بیدار مردمش جای موج سواری برای افراد نوکیسه و تازه به دوران رسیده نیست. اینجا شهر مشروطه است، شهر جمهوری، شهر اولین ها، رشت. و مردم به خوبی میان موج سواران و خادمان تفاوت قائل می شوند.