میلاد مظهر یزدان علی (ع) گرامی باد_تایپیک ویژه روز پدر

[size=24:72b367111f][align=center:72b367111f]هو المحبوب[/align:72b367111f][/size:72b367111f]
[color=red:72b367111f]سر الاسرار و مشرق الانوار حقيقة النقطة البائية و اصل الحيوة المائية الاسم الاعظم و المظهر الاتم باب الله و وعاء علم الله و مجمع علوم الانبياء و مرجع سلاسل الاولياء مظهر العجائب و مظهر الغرائب و النجم الثاقب مولانا علي بن ابي طالب صلوات الله عليه [/color:72b367111f]
[img:72b367111f]http://www.pic1.iran-forum.ir/images/up6/44531606139139420992.jpg[/img:72b367111f]
[color=orange:72b367111f]نام مبارکش علي، پدرش ابوطالب بن هاشم بن عبد مناف، نام پدر عالي مقدارش عمران بود. پس از تولّد اولين فرزندش «طالب»، کنيه ابوطالب گرفت. حضرت اميرالمؤمنين را کنيههاي بسيار است که اشهر آنها ابوالحسن و ابوتراب است. القاب همايونش نيز بيشمار که از جمله اسدالله و اسد الرّسول و سيف الله و مرتضي و اميرالمؤمنين و يعسوب الدّين است. مادر والاگهرش فاطمه بنت اسد بن هاشم بن عبدمناف است. حضرتش چهارمين فرزند ابوطالب و سنّاً کوچکترين برادران ديگر طالب و عقيل و حمزه است و اين بزرگواران اولين هاشمي هستند که از دو سوي (پدر و مادر) هاشمي نژادند.[/color:72b367111f]
[img:72b367111f]http://www.pic1.iran-forum.ir/images/up6/88312076034020557845.jpg[/img:72b367111f]
[color=green:72b367111f]تولّد ذات همايونش بنابر اصحّ اخبار ۱۳ رجب سي سال بعد از عام الفيل و ۲۴ سال قبل از هجرت در درون خانۀ کعبه روي داده، که آن روز مادر آن حضرت به زيارت خانۀ کعبه رفت. چون مقابل خانه رسيد، آثار وضع حمل در وي پديدار شد همان لحظه ديوار خانه بشکافت و فاطمه داخل خانه گرديد و ديوار خانه به هم پيوسته شد و پس از تولّد آن حضرت فاطمه از خانه بيرون آمد، در حالتي که قنداقۀ علي را در بغل داشت گفت: هاتفي در خانه به من القاء کرد که وي را علي نام بگذار. آنگاه آن نوزاد عزيز را به خانه نزد پدرش ابوطالب برد و پدر را از ديدار فرزند گرامي ديده روشن شد. آنگاه حضرت رسول (ص) به خانه ابوطالب آمده علي را برداشت و به سينۀ مبارک چسبانيده، بوسيد و دربارۀ قدر و جلالتش فرمايشاتي فرمود. [/color:72b367111f]
[img:72b367111f]http://www.pic1.iran-forum.ir/images/up6/76625842831606260479.jpg[/img:72b367111f]
[color=olive:72b367111f]حضرتش تا سال ۱۶ قبل ازهجرت با ساير برادران در زير سايه عنايت پدر بزرگوارش نشو و نما يافت، تا چنان اتفاق افتاد که در آن سال قحط و غلا در مکّه ظاهر شد و مردم براي امرار معيشت به سختي و زحمت دچار شدند و حضرت رسول (ص) به عباس بن عبدالمطلب که نسبتاً با بضاعت بود و زندگاني مرفهي داشت فرمود که عسرت معيشت اغلب مردم را در فشار گذارده و عموي ما ابوطالب پيرمرد و کم بضاعت و عيالمند است، خوب است هريک از ما يکي از پسرانش را نزد خود برده متکفّل زندگي وي شويم تا از سختي معيشت عمّ بزرگوارم کاسته شود. عباس موافقت کرده به اتفاق نزد جناب ابوطالب رفته پس از استيذان از آن جناب عباس، جعفر را برگرفته و حضرت رسول (ص) علي را که اين هنگام هشت ساله بود اختيار فرمود و به منزل خود برد و تحت تکفّل و در ظلّ عنايت خود با علاقۀ تمام پرستاري و تربيت ميفرمود، علي نيز با خلوص و علاقه قلبي به خدمتگزاري مربّي خويش ميپرداخت تا زمان بعثت حضرت رسول (ص) رسيد و حضرتش به نبوّت مبعوث شد ولي هنوز به دعوت مأمور نبود. در همان اوان علي که ده ساله بود در اولين نمازي که خديجه و حضرت رسول خواندند شرکت کرد.
[/color:72b367111f]
[img:72b367111f]http://www.pic1.iran-forum.ir/images/up6/05985650811062702529.jpg[/img:72b367111f]
[color=blue:72b367111f]علي (ع) همچنان با علاقه و ايمان تامّ و تمام در خدمت پيغمبر بود و در تمام شدايد و بلايا ابداً از حضرتش جدائي نفرمود و همه وقت جان خود را وقايه حفظ جان پيغمبر داشت وهيچگاه از تحمل شدايد کفّار تن نزد. مدت توقف مکّه و سنوات محصور بودن در شعب ابوطالب و در همه جا و همه وقت ملازم خدمت و مواظب حفظ و حراست وجود شريف پيغمبر بود، تا موقع هجرت به مدينه رسيد و شب هجرت حضرت رسول امانات مردم را براي ردّ صاحبانش به وي سپرد و دستورات لازم براي آوردن خاندان خود به مدينه به او داد. آنگاه فرمود: براي اغفال کفّار و مشرکين که امشب قصد قتل من دارند، لازم است تو در رختخواب من بخوابي. علي عرض کرد: با خوابيدن من در جاي شما، آيا جان شما محفوظ ميماند؟ فرمود: بلي، عرض کرد: سمعاٌ و طاعةً، «سر چه باشد که نثار قدم دوست شود». شب در جامۀ خواب آن حضرت خوابيد و سحر با حمله مشرکين مصادف شد، و سه روز بعد طبق دستور پيغمبر فواطم را که مادر خود و فاطمه زهرا دختر پيغمبر و فاطمه بنت عبدالمطلب باشند، به طرف مدينه حرکت داد و در قبا قبل از حرکت پيغمبر به طرف شهر مدينه به آن حضرت پيوست.........
[/color:72b367111f]
[img:72b367111f]http://www.pic1.iran-forum.ir/images/up6/70383884057772289191.jpg[/img:72b367111f]
[color=indigo:72b367111f]
معجزات و کرامات حضرتش از حدّ شمارش فزون و خطبات حکمت آيات و سخنان معرفت بنيانش ازحيز احصا بيرون است که نمونه آنها نهج البلاغه و دستورالعمل براي مالک اشتر و وصاياي آن حضرت به جناب امام حسن (ع) است. فضائل و مناقبش زياده از آن است که عقل و فهم بشري براي درک تمام آنها رسا باشد يا گمان امکان تعريف و توصيف وي جز از عارفان وي بنورانيت روا باشد. وي شخصي است که خداي متعال در قرآن مجيد هريک از خصائص و فضائل وي را جداگانه ستوده است: در صفت فداکاري وي در راه دين وَمِنَ النّاسِ مَنْ يشِري نَفْسَه ابتِغاءَ مَرضاتِ الله[۱۰] و دربارۀ بذل و بخشش او يقيمونَ الصّلوةَ و يؤتون الزَکوة وهُمْ راکِعون[۱۱] و در باب ايثار و ازخود گذشتگي او و يطيعونَ الطّعامَ علي حُبّه[۱۲] و دربارۀ عصمتش يريدُاللهُ لِيذْهِبَ عَنکُمُ الرِجُسَ اهلَ البيت[۱۳] نازل فرموده و شجاعتش را هاتف غيبي از مقام لا ريبي به لافتي الاّ علي لاسيف الاّ ذوالفقار اعلام کرده و رسول اکرم (ص) به وي اَنتْ اَخي في الدّنيا و الآخرة، و انت منّي بمنزلۀ هارون من موسي، و مَنْ کُنتُ مولاه فهذا علي مولاه اَللّّهمَّ و الِ مَن والاه، ولأُ عْطِينَّ الرايةَ غَداً رَجُلاً يحِبُّ الله و رسولَه، و يحِبّه اللهُ و رَسولَهُ، وضَربةُ عَلي يومَ الخَندق اَفْضَلُ من عِبادة الثَّّقَلَينِ فرموده و در قضيه مباهله وي را به مصداق انفسنا همراه برده، با اين حال چگونه ديگران ميتوانند که يک از هزارها فضائل او را برشمارند که:
به کنه ذاتش خرد برد پي اگر رسد خس به قعر دريا
پس بهتر آنکه بندۀ نا چيز نيز حدّ خود بشناسد و کمال عجز خود اعتراف نموده و بگويد:
اوصاف علي به گفتگو ممکن نيست گنجايش بحر در سبو ممکن نيست
______________________________________________________________________
منبع :کتاب رهبران طریقت وعرفان تالیف حاج سلطانحسین تابنده گنابادی
[/color:72b367111f]
[color=blue:72b367111f][size=18:72b367111f]پدرم! تو وجودی هستی که وجود من از تو موجود شده پس موجودیتم را مدیون وجود پر از ایثار تو هستم !
روزت مبارک[/size:72b367111f][/color:72b367111f]
[color=red:72b367111f]سر الاسرار و مشرق الانوار حقيقة النقطة البائية و اصل الحيوة المائية الاسم الاعظم و المظهر الاتم باب الله و وعاء علم الله و مجمع علوم الانبياء و مرجع سلاسل الاولياء مظهر العجائب و مظهر الغرائب و النجم الثاقب مولانا علي بن ابي طالب صلوات الله عليه [/color:72b367111f]
[img:72b367111f]http://www.pic1.iran-forum.ir/images/up6/44531606139139420992.jpg[/img:72b367111f]
[color=orange:72b367111f]نام مبارکش علي، پدرش ابوطالب بن هاشم بن عبد مناف، نام پدر عالي مقدارش عمران بود. پس از تولّد اولين فرزندش «طالب»، کنيه ابوطالب گرفت. حضرت اميرالمؤمنين را کنيههاي بسيار است که اشهر آنها ابوالحسن و ابوتراب است. القاب همايونش نيز بيشمار که از جمله اسدالله و اسد الرّسول و سيف الله و مرتضي و اميرالمؤمنين و يعسوب الدّين است. مادر والاگهرش فاطمه بنت اسد بن هاشم بن عبدمناف است. حضرتش چهارمين فرزند ابوطالب و سنّاً کوچکترين برادران ديگر طالب و عقيل و حمزه است و اين بزرگواران اولين هاشمي هستند که از دو سوي (پدر و مادر) هاشمي نژادند.[/color:72b367111f]
[img:72b367111f]http://www.pic1.iran-forum.ir/images/up6/88312076034020557845.jpg[/img:72b367111f]
[color=green:72b367111f]تولّد ذات همايونش بنابر اصحّ اخبار ۱۳ رجب سي سال بعد از عام الفيل و ۲۴ سال قبل از هجرت در درون خانۀ کعبه روي داده، که آن روز مادر آن حضرت به زيارت خانۀ کعبه رفت. چون مقابل خانه رسيد، آثار وضع حمل در وي پديدار شد همان لحظه ديوار خانه بشکافت و فاطمه داخل خانه گرديد و ديوار خانه به هم پيوسته شد و پس از تولّد آن حضرت فاطمه از خانه بيرون آمد، در حالتي که قنداقۀ علي را در بغل داشت گفت: هاتفي در خانه به من القاء کرد که وي را علي نام بگذار. آنگاه آن نوزاد عزيز را به خانه نزد پدرش ابوطالب برد و پدر را از ديدار فرزند گرامي ديده روشن شد. آنگاه حضرت رسول (ص) به خانه ابوطالب آمده علي را برداشت و به سينۀ مبارک چسبانيده، بوسيد و دربارۀ قدر و جلالتش فرمايشاتي فرمود. [/color:72b367111f]
[img:72b367111f]http://www.pic1.iran-forum.ir/images/up6/76625842831606260479.jpg[/img:72b367111f]
[color=olive:72b367111f]حضرتش تا سال ۱۶ قبل ازهجرت با ساير برادران در زير سايه عنايت پدر بزرگوارش نشو و نما يافت، تا چنان اتفاق افتاد که در آن سال قحط و غلا در مکّه ظاهر شد و مردم براي امرار معيشت به سختي و زحمت دچار شدند و حضرت رسول (ص) به عباس بن عبدالمطلب که نسبتاً با بضاعت بود و زندگاني مرفهي داشت فرمود که عسرت معيشت اغلب مردم را در فشار گذارده و عموي ما ابوطالب پيرمرد و کم بضاعت و عيالمند است، خوب است هريک از ما يکي از پسرانش را نزد خود برده متکفّل زندگي وي شويم تا از سختي معيشت عمّ بزرگوارم کاسته شود. عباس موافقت کرده به اتفاق نزد جناب ابوطالب رفته پس از استيذان از آن جناب عباس، جعفر را برگرفته و حضرت رسول (ص) علي را که اين هنگام هشت ساله بود اختيار فرمود و به منزل خود برد و تحت تکفّل و در ظلّ عنايت خود با علاقۀ تمام پرستاري و تربيت ميفرمود، علي نيز با خلوص و علاقه قلبي به خدمتگزاري مربّي خويش ميپرداخت تا زمان بعثت حضرت رسول (ص) رسيد و حضرتش به نبوّت مبعوث شد ولي هنوز به دعوت مأمور نبود. در همان اوان علي که ده ساله بود در اولين نمازي که خديجه و حضرت رسول خواندند شرکت کرد.
[/color:72b367111f]
[img:72b367111f]http://www.pic1.iran-forum.ir/images/up6/05985650811062702529.jpg[/img:72b367111f]
[color=blue:72b367111f]علي (ع) همچنان با علاقه و ايمان تامّ و تمام در خدمت پيغمبر بود و در تمام شدايد و بلايا ابداً از حضرتش جدائي نفرمود و همه وقت جان خود را وقايه حفظ جان پيغمبر داشت وهيچگاه از تحمل شدايد کفّار تن نزد. مدت توقف مکّه و سنوات محصور بودن در شعب ابوطالب و در همه جا و همه وقت ملازم خدمت و مواظب حفظ و حراست وجود شريف پيغمبر بود، تا موقع هجرت به مدينه رسيد و شب هجرت حضرت رسول امانات مردم را براي ردّ صاحبانش به وي سپرد و دستورات لازم براي آوردن خاندان خود به مدينه به او داد. آنگاه فرمود: براي اغفال کفّار و مشرکين که امشب قصد قتل من دارند، لازم است تو در رختخواب من بخوابي. علي عرض کرد: با خوابيدن من در جاي شما، آيا جان شما محفوظ ميماند؟ فرمود: بلي، عرض کرد: سمعاٌ و طاعةً، «سر چه باشد که نثار قدم دوست شود». شب در جامۀ خواب آن حضرت خوابيد و سحر با حمله مشرکين مصادف شد، و سه روز بعد طبق دستور پيغمبر فواطم را که مادر خود و فاطمه زهرا دختر پيغمبر و فاطمه بنت عبدالمطلب باشند، به طرف مدينه حرکت داد و در قبا قبل از حرکت پيغمبر به طرف شهر مدينه به آن حضرت پيوست.........
[/color:72b367111f]
[img:72b367111f]http://www.pic1.iran-forum.ir/images/up6/70383884057772289191.jpg[/img:72b367111f]
[color=indigo:72b367111f]
معجزات و کرامات حضرتش از حدّ شمارش فزون و خطبات حکمت آيات و سخنان معرفت بنيانش ازحيز احصا بيرون است که نمونه آنها نهج البلاغه و دستورالعمل براي مالک اشتر و وصاياي آن حضرت به جناب امام حسن (ع) است. فضائل و مناقبش زياده از آن است که عقل و فهم بشري براي درک تمام آنها رسا باشد يا گمان امکان تعريف و توصيف وي جز از عارفان وي بنورانيت روا باشد. وي شخصي است که خداي متعال در قرآن مجيد هريک از خصائص و فضائل وي را جداگانه ستوده است: در صفت فداکاري وي در راه دين وَمِنَ النّاسِ مَنْ يشِري نَفْسَه ابتِغاءَ مَرضاتِ الله[۱۰] و دربارۀ بذل و بخشش او يقيمونَ الصّلوةَ و يؤتون الزَکوة وهُمْ راکِعون[۱۱] و در باب ايثار و ازخود گذشتگي او و يطيعونَ الطّعامَ علي حُبّه[۱۲] و دربارۀ عصمتش يريدُاللهُ لِيذْهِبَ عَنکُمُ الرِجُسَ اهلَ البيت[۱۳] نازل فرموده و شجاعتش را هاتف غيبي از مقام لا ريبي به لافتي الاّ علي لاسيف الاّ ذوالفقار اعلام کرده و رسول اکرم (ص) به وي اَنتْ اَخي في الدّنيا و الآخرة، و انت منّي بمنزلۀ هارون من موسي، و مَنْ کُنتُ مولاه فهذا علي مولاه اَللّّهمَّ و الِ مَن والاه، ولأُ عْطِينَّ الرايةَ غَداً رَجُلاً يحِبُّ الله و رسولَه، و يحِبّه اللهُ و رَسولَهُ، وضَربةُ عَلي يومَ الخَندق اَفْضَلُ من عِبادة الثَّّقَلَينِ فرموده و در قضيه مباهله وي را به مصداق انفسنا همراه برده، با اين حال چگونه ديگران ميتوانند که يک از هزارها فضائل او را برشمارند که:
به کنه ذاتش خرد برد پي اگر رسد خس به قعر دريا
پس بهتر آنکه بندۀ نا چيز نيز حدّ خود بشناسد و کمال عجز خود اعتراف نموده و بگويد:
اوصاف علي به گفتگو ممکن نيست گنجايش بحر در سبو ممکن نيست
______________________________________________________________________
منبع :کتاب رهبران طریقت وعرفان تالیف حاج سلطانحسین تابنده گنابادی
[/color:72b367111f]
[color=blue:72b367111f][size=18:72b367111f]پدرم! تو وجودی هستی که وجود من از تو موجود شده پس موجودیتم را مدیون وجود پر از ایثار تو هستم !
روزت مبارک[/size:72b367111f][/color:72b367111f]