زمانی که یک قشر راه نادانان در پیش گیرند.

ملوان تیم گیلانی یا ضد گیلانی؟
امروز یه سری به سایت اصلی هواداری ملوان زدم. راستش بگم بعد از تیمای رشتی به شدت هوادار ملوان هستم. چون عقیدم بر این استوار هست که درسته که اکثر فوتبالیستها ودست اندرکاران ملوان فرهنگ و شعور و قدرت تحلیل درست و حسابی ندارن (که اگه داشتن با 42 سال حمایت مستمر دولتی وضعشون این نبود) ولی در هر صورت بیرون از استان اونها رو هم به چشم گیلک میبینن و متاسفانه بهشون رشتی میگن علاوه بر این من خاطره خوبی از مردم گل انزلی دارم. ضمنا تاکید میکنم که خیلی از ورزشکارای انزلی هم از فرهنگ و شعور بالایی برخوردارن نمونش خدا بیامرز انزلیچی قایقران، ضمنا قشر تحصیلکرده انزلی هم آدمای روشنفکرو درست و حسابی هستن فی الجمله افکارشون نسبت به رشتیا خیلی نزدیک و برادرانست. اما ای کاش درصدی از این میزان فرهنگ و درک در وجود ورزشکارها، مخصوصا فوتبالیست ها و هوادارانی بود که رهسپار استادیوم ها میشند. بگذریم رفتم به سایت ملوان کلاب که از احوال و اوضاع آگاه بشم به این امید که خبر خوشحال کننده ای از این تیم هم استانی بخونم. در ابتدا موضوع دردنامه توجهم جلب کرد. وارد موضوع شدم و چندتا نظر رو خوندم و متاسفانه بیش از پیش از این قشر بی غیرت و بی ریشه که قومیت و ناموس و استان و همه چیزشون رو به یک توپ میفروشند نا امید شدم. و حتی به جمله هایی از کاربران مختلف برخوردم. "رشتی ها باد به پرچم هستند"، "رشتی ها غریب پرستند"، "رشتیها تعصبی به تیم شهرشون ندارند" و . . . . فهمیدم که این دردنامه درد از جانب رشتی هاست. میزان پرت بودن این قشر از مرحله خیلی من رو به فکر فرو برد ودوست دارم این قشر چندتا چیز رو ملکه ذهن کنن:
1- اون زمان که رشتیها مقابل ضلم و بی عدالتی ایستاند و نهضت مشروطه و جمهوری گیلان رو بنیان نهادند و حتی 400 شهید انزلی چی زیر پرچم میرزا جنگیدند شما کجا بودین وقبل انقلاب برای ثبات اسم شهر انزلی چکار کردید؟
2- اگر انزلی فاصلش با رشت 60 کیلومتر بود و بجای اون، مثلا کیاشهر فاصلش با رشت 30 کیلومتر بود انزلی مهمترین بندر شمال میشد یا کیاشهر؟ پس چرا انقدر نمک نشناسی و بی معرفتی؟!
3- در حال حاضر انزلی در چه زمینه ای میتونه خودش رو با رشت نه بلکه با شهرهای کوچکتر استان مثل لاهیجان قیاس کنه؟ از نظر شهری؟ از نظر فرهنگی؟ از نظر قدمت؟ از نظر ثبات نام شهری؟ از نظر قشر تحصیلکرده؟ لابد دلیل اینها هم رشتیا هستن.
4- قهرمانان انزلی کسانی غیر از عوام فریبانی هستن که هنوز از موقعیت جغرافیایی انزلیچی خود اطلاعی ندارن؟ حالا از این قشر پرت از مرحله سوال کن پرفوسور امین کیوان یا سایه بان کیا هستن؟ حتما نمی دانند که انزلی چی بودند. آیا این قهرمانان ملی کنونی انزلی با کسانی مثل نامجو ها و سجودی ها در ورزش، سمیعی ها و رضا های میدان علم و معین های میدان فرهنگ و صدها سوسن تسلیمی در عرصه هنر قابل قیاسند؟ آقایان رمز عقب ماندگی شما طرز فکرتان است و معیارهایتان برای قهرمان و پهلوان بودن.
5- اما با این همه عقب ماندگی در زمینه های مختلف چه شد که انزلی در زمینه فوتبال داعیه استعداد پروری داره؟ آیا غیر این هست که بیش از 40 سال حمایت دولتی، ثبات اسپانسر، استثمار استعدادهای استان و کشور در غالب سرباز تا این حد این قشر رو مدعی نموده؟ واگر این حمایت مداوم در جای دیگری از استان نه در رشت بلکه حتی در لاهیجان بود خروجی های به مراتب بیشتری از انزلی نمیداشت؟
در پایان خیلی خیلی متاسفم از نوشتن چنین متنی. ولی فکر دیگری باقی نمیمونه وقتی قهرمان ملی انزلی (پورغلامی) در تبریز ادعا کنه که اکثریت شهرش ترک زبانه (خدایی به غیرت من برخورد نمیدونم انزلی چیا چرا ساکت موندن؟!!) و تیم استانمون (ملوان) به یک تیم تبریزی راه بده برای اینکه تمام انرژیش رو ذخیره کنه برای تیم هم استانیش. یقین دارم از این کار هر چیزی برداشت بشه، شعور و غیرت برداشت نخواهد شد. کاش این قشر خاص با افروختن آتش دشمنی پوچ میان جامعه فوتبالی دو شهر آب به آسیاب دشمن نمیریختند.
امروز یه سری به سایت اصلی هواداری ملوان زدم. راستش بگم بعد از تیمای رشتی به شدت هوادار ملوان هستم. چون عقیدم بر این استوار هست که درسته که اکثر فوتبالیستها ودست اندرکاران ملوان فرهنگ و شعور و قدرت تحلیل درست و حسابی ندارن (که اگه داشتن با 42 سال حمایت مستمر دولتی وضعشون این نبود) ولی در هر صورت بیرون از استان اونها رو هم به چشم گیلک میبینن و متاسفانه بهشون رشتی میگن علاوه بر این من خاطره خوبی از مردم گل انزلی دارم. ضمنا تاکید میکنم که خیلی از ورزشکارای انزلی هم از فرهنگ و شعور بالایی برخوردارن نمونش خدا بیامرز انزلیچی قایقران، ضمنا قشر تحصیلکرده انزلی هم آدمای روشنفکرو درست و حسابی هستن فی الجمله افکارشون نسبت به رشتیا خیلی نزدیک و برادرانست. اما ای کاش درصدی از این میزان فرهنگ و درک در وجود ورزشکارها، مخصوصا فوتبالیست ها و هوادارانی بود که رهسپار استادیوم ها میشند. بگذریم رفتم به سایت ملوان کلاب که از احوال و اوضاع آگاه بشم به این امید که خبر خوشحال کننده ای از این تیم هم استانی بخونم. در ابتدا موضوع دردنامه توجهم جلب کرد. وارد موضوع شدم و چندتا نظر رو خوندم و متاسفانه بیش از پیش از این قشر بی غیرت و بی ریشه که قومیت و ناموس و استان و همه چیزشون رو به یک توپ میفروشند نا امید شدم. و حتی به جمله هایی از کاربران مختلف برخوردم. "رشتی ها باد به پرچم هستند"، "رشتی ها غریب پرستند"، "رشتیها تعصبی به تیم شهرشون ندارند" و . . . . فهمیدم که این دردنامه درد از جانب رشتی هاست. میزان پرت بودن این قشر از مرحله خیلی من رو به فکر فرو برد ودوست دارم این قشر چندتا چیز رو ملکه ذهن کنن:
1- اون زمان که رشتیها مقابل ضلم و بی عدالتی ایستاند و نهضت مشروطه و جمهوری گیلان رو بنیان نهادند و حتی 400 شهید انزلی چی زیر پرچم میرزا جنگیدند شما کجا بودین وقبل انقلاب برای ثبات اسم شهر انزلی چکار کردید؟
2- اگر انزلی فاصلش با رشت 60 کیلومتر بود و بجای اون، مثلا کیاشهر فاصلش با رشت 30 کیلومتر بود انزلی مهمترین بندر شمال میشد یا کیاشهر؟ پس چرا انقدر نمک نشناسی و بی معرفتی؟!
3- در حال حاضر انزلی در چه زمینه ای میتونه خودش رو با رشت نه بلکه با شهرهای کوچکتر استان مثل لاهیجان قیاس کنه؟ از نظر شهری؟ از نظر فرهنگی؟ از نظر قدمت؟ از نظر ثبات نام شهری؟ از نظر قشر تحصیلکرده؟ لابد دلیل اینها هم رشتیا هستن.
4- قهرمانان انزلی کسانی غیر از عوام فریبانی هستن که هنوز از موقعیت جغرافیایی انزلیچی خود اطلاعی ندارن؟ حالا از این قشر پرت از مرحله سوال کن پرفوسور امین کیوان یا سایه بان کیا هستن؟ حتما نمی دانند که انزلی چی بودند. آیا این قهرمانان ملی کنونی انزلی با کسانی مثل نامجو ها و سجودی ها در ورزش، سمیعی ها و رضا های میدان علم و معین های میدان فرهنگ و صدها سوسن تسلیمی در عرصه هنر قابل قیاسند؟ آقایان رمز عقب ماندگی شما طرز فکرتان است و معیارهایتان برای قهرمان و پهلوان بودن.
5- اما با این همه عقب ماندگی در زمینه های مختلف چه شد که انزلی در زمینه فوتبال داعیه استعداد پروری داره؟ آیا غیر این هست که بیش از 40 سال حمایت دولتی، ثبات اسپانسر، استثمار استعدادهای استان و کشور در غالب سرباز تا این حد این قشر رو مدعی نموده؟ واگر این حمایت مداوم در جای دیگری از استان نه در رشت بلکه حتی در لاهیجان بود خروجی های به مراتب بیشتری از انزلی نمیداشت؟
در پایان خیلی خیلی متاسفم از نوشتن چنین متنی. ولی فکر دیگری باقی نمیمونه وقتی قهرمان ملی انزلی (پورغلامی) در تبریز ادعا کنه که اکثریت شهرش ترک زبانه (خدایی به غیرت من برخورد نمیدونم انزلی چیا چرا ساکت موندن؟!!) و تیم استانمون (ملوان) به یک تیم تبریزی راه بده برای اینکه تمام انرژیش رو ذخیره کنه برای تیم هم استانیش. یقین دارم از این کار هر چیزی برداشت بشه، شعور و غیرت برداشت نخواهد شد. کاش این قشر خاص با افروختن آتش دشمنی پوچ میان جامعه فوتبالی دو شهر آب به آسیاب دشمن نمیریختند.