ویسی _ سرمربی پیکان _ که کنفرانس خبری پیش از بازی داماش - پیکان را برای تماشا و آنالیز بازی حریف هفته ی بعد خود از دست داده بود، هرگز پیش بینی طوفان ابرهای شهر باران را نمی کرد، اگرنه بدون شک نقد پیش رو را با نسیه ی آتی معاوضه نمی نمود!
درنخستین بازی داماش پس از ماه ها بلاتکلیفی، فشار مالی و حواشی خسته کننده، در حالی که مالک جدید تیم، مدیر عامل، هواداران و حتی بسیاری از مسولین ذیربط و بی ربط استانی ... برای تماشای بازی داماش _ شیر رها شده _ به ورزشگاه آمده بودند، و در شبی که هرندی سرمربی بومی تیم با اشراف به تمام مسائل فوق، این بازی را مهمترین بازی لیگ بر شمرده بود، یک بازی خاطره انگیز در عضدی رقم خورد.
داماش ِ هرندی که سبکی فرافتادن باری سنگین را بر شانه های خود احساس می کرد، در ادامه ی همان تعصب و همتی که قریب به یکسال به ساق های خسته اش توان داده، گویی برای بیرون ریختن عقده ی آن روزهای سخت به میدان آمده بود.
ابرهای شهر باران، غرش آسمان ِ یکسال نباریده را داشتند ...
شاید بتوان بازی روان و رو به جلوی داماش را علی رغم ناهماهنگی گاه و بی گاه در سیستم دفاعی، گواه روشنی بر تاکید های هرندی در روش تهاجمی بازی داماش دانست.
گویی هرندی ولع برد و گل زنی را به تیم تزریق کرده است، آن اندازه که اشتباهات داوری هم نتواند از این ولع بکاهد؛ اگر چه باید برای دفاع از داشته های خود هم به همان میزان خساست را به تیم تزریق نماید!
در شب خاطره انگیزی که به میزبانی محبوب شهر باران _داماش _ رقم خورد، هواداران نیز بیشتر از هر زمان دیگری بر تعصب بی مثال خود صحه گذاشتند.
دیشب، وقت ِ هنرنمایی هوادارانی بود که هواخواهی را نه فقط برای روز های برد و فراز تیم، که در روزهای فروافتادن تیم ترجمه کرده اند. همان ها که تحسین مربیان با اخلاق و بی حاشیه ی لیگ همچون فرکی و ابراهیم زاده را نیز برعملکرد خود ضمیمه دارند، همان ها که هر تیمی آرزوی داشتن چنین هوادارانی را دارد ...
[color=red:b0fd91c3c1]
برد دیشب، دسته گل زیبای تقدیمی تیم به هواداران پرشور بود ...[/color:b0fd91c3c1]
[size=18:b0fd91c3c1] [/size:b0fd91c3c1]