به مناسبت نودمين سالگرد شهادت سردار بيسربا ياد ميرزا كوچك جنگلي
فضاي اختناق درباره مردان بزرگ تاريخ معاصر همچون سيد حسن مدرس و شخ محمد خياباني و ميرزاكوچك جنگلي و ستارخان و باقرخان و علي دلواري بوشهري و كلنل پسيان و ... تار و تاريك بود و حتي دبيران و استادان از پاسخگوئي به سؤالاتم يا طفره ميرفتند و يا خود را به كوچه تغافل ميكشاندند و بعضيها كه روشنفكر مآب بودند، ميرزا را سوسياليست خداپرست و طلبهاي روشنفكر و يا دينداري كه هر كارش را با استخاره حل و فصل ميكرد.
آفتاب- محمدحسن اصغرنيا*: از دوران باصفايي كه در دبستان آريان رشت با مديريت مرحوم آقاي موسي مهربد داشتم و خاطرات شيريني كه از مربّي بزرگم مرحوم استاد ابوالحسن خماميزاده برايم به يادگار مانده است، تا زماني كه وارد دبيرستان شاهپور رشت آن روزها و (دبيرستان آيتالله دكتر بهشتي) شدم و سپس در دانشگاه تهران، همهجا نام بزرگ مردي برايم گوشنواز و شيرين مينمود، از معلمان و مربيانم راجع به نهضت جنگل و ميرزاكوچك فرزند ميرزا بزرگ ميپرسيدم؟ هيچ منبع و مأخذي نمييافتم به غير از كتاب مرحوم ابراهيم فخرائي تحت عنوان سردار جنگل و ديگر هيچ.
انصافاً فضاي اختناق درباره مردان بزرگ تاريخ معاصر همچون سيد حسن مدرس و شخ محمد خياباني و ميرزاكوچك جنگلي و ستارخان و باقرخان و علي دلواري بوشهري و كلنل پسيان و ... تار و تاريك بود و حتي دبيران و استادان از پاسخگوئي به سؤالاتم يا طفره ميرفتند و يا خود را به كوچه تغافل ميكشاندند و بعضيها كه روشنفكر مآب بودند، ميرزا را سوسياليست خداپرست و طلبهاي روشنفكر و يا دينداري كه هر كارش را با استخاره حل و فصل ميكرد.
البته دانشجويان در همهجاي كشور بهويژه در كوي اميرآباد تهران نوشتهها و حرفهاي او را مينوشتند و دستبهدست ميچرخاندند و براي دوستداران تغيير رژيم پهلوي نمونه و الگويي بود در مقاومت و صلابت و پايمردي... و جاذبهاي آنچناني كه دكتر حشمت پزشك معروف را جذب نهضت كرد و در خارج از كشور هم ايرانيان دوستدار وطن نهضت جنگل را نقشه راه خود ميدانستند و همدل و همراه مبارزين شرق و غرب و شمال و جنوب كشور.
بچههاي ولايت دارالمرز گيلان روزهاي جمعه در مسجد چهار برادران رشت قبل از انقلاب به مناسبتي جمع ميشديم و يكي از محورهاي محفل مذهبي و سياسي جمع ميرزا بود. هرچند متأسفانه بعد از انقلاب پيشنماز محلّه اسم مسجد (چهاربرادران) را كه چهار برادري بودند كه اين مسجد را ساختند عوض كرد، درصورتي كه بايد جايگاهي باشد و بگويد كه با اينگونه كارها مشكلي حل نميشود، نام باغ محتشم را تبديل به پارك قدس كردند و ... .
خلاصه اينكه در سال 1368 به بهانه بزرگداشت ميرزا كوچكخان جنگلي به فومن گيلان دعوت شده بودم و در گفتاري كوتاه پيشنهاد كردم براي شناخت تاريخ ملتها و كشور و منطقه و محله نيازمند مراكز مطالعاتي هستيم و نه خوشبينانه و يا بدبينانه بلكه واقعبينانه ايجاد مركز بازشناسي نهضت جنگل را پيشنهاد كردم.
بحمدالله اين توفيق بهدست آمد و استاداني دست شاگرد اصغر خود را گرفتند و ياوراني همسو پيدا شدند و اين مركز بازشناسي شكل گرفت و چندين كتاب را هم به چاپ رساند.
1- گنجينه اسناد ويژه نهضت جنگل كه تاكنون دوبار به چاپ رسيده است
2- مدخلي بر بازشناسي نهضت جنگل
3- سردار قبيله شقايق
4- نهضت جنگل به روايت تصوير كه به چاپ سوم رسيده است.
5- بلشويكها در گيلان كه از فرانسه به فارسي ترجمه گرديد.
6- نگاهي به اسناد تاريخي نهضت جنگل
7- درآمد تحليلي، تاريخي بر شخصيت، آراء و انديشههاي سردار جنگل
8- مكاتبات و نامههاي ميرزا كوچك خان
9- مداخلات شرمگينانه شوروي در نهضت جنگل
و آثار ديگري كه در دست اقدام است همچون: سرود سبز رهايي و بازنويسي روزنامه جنگل از خط نستعليق و ... . اعضاء مركز بازشناسي نهضت جنگل با همه تنگناها و عدم حمايتها موفق شدند به عنوان سازماني غيردولتي (N.G.O) و يا عضوي از (سمن) سازمان مردم نهاد، در تاريخ مردادماه 1384 در وزارت كشور ثبت تاريخ جمهوري اسلامي گردد و پروانه مربوطه را اخذ نمود.
ما براين باوريم كه هنوز حقايق بسيار مهمي درباره حركتها و نهضتهاي انقلابي مردم كشورمان عليه استبداد و استعمار شرقي و غربي و انزلیچی و انگليسي ناگفته باقي مانده و بر سينه تاريخ اين مرز و بوم سنگيني ميكند.
اين مجموعه برخود لازم ميداند كه براي شناخت هويتهاي ملّي و اسلامي ملت ايران و حراست از آن در مقابل آفتها و آسيبها به دور از هرگونه تعصّب و غرضورزي و با تكيه بر اسناد و مدارك به غور و بررسي، كنش و واكنشهاي اجتماعي بپردازد و جلوي افرادي كه همه چيز بهويژه تاريخ را مصادره به مطلوب ميكنند چه پيش از انقلاب و چه پس از آن مصادره بهمطلوب ميكنند بگيرد و با آگاهيبخشي بر غناي علمي و فرهنگي تاريخي، جامعه بيفزايد.
بدون ترديد از ميان حركتهاي انقلابي و اصيل مردم مبارز در اين مرز و بوم ايران زمين، نهضت جنگل يكي از درخشانترين و پرافتخارترين آنهاست.
رهبر اين نهضت يعني ميرزا كوچكخان جنگلي كه چهل و سهسال (43) بيشتر عمر نكرد، براي استقلال ايران از شرّ بيگانگان 7 سال متمادي و در شرائط بسيار دشوار با دشمنان خارجي شرقي و غربي دستنشانده داخلي آنان يعني رضاخان ميرپنچ و جاسوسان چندجانبه و مالكين و سرمايهداران بزرگ رو در رو ميجنگد و سرش را فداي قدم حضرت دوست ميكند و شهد شهادت مينوشد و در جنگل عشق شوري برپا ميكند.
بيجهت نيست كه امروز پس از نود (90) سال كه از شهادت قهرمان يكصدساله اخير كشورمان كوچكخان جنگلي ميگذرد، بازهم زمزمههاي آزاديخواهان در نوشتار و گفتار و شعر و ادبيات و فيلم و هنر و موسيقي در نواهاي شهري و انزلیچی در سوگ آن سردار دلاور به گوش ميرسد و تاكنون بيش از هفتاد (70) عنوان كتاب درباره اين مرد مظلوم تاريخ و ياورانش در داخل و خارج كشور به چاپ رسيده است.
از جمله استاد احد دهبزرگي شيرازي:
در جنگل عشـق، شور ايمان گل كرد گـلواژة آيـههاي قـرآن گـل كـرد
از جـاري رود خـون سـردار بـزرگ خورشيد، زخون سر بهداران گل كرد
و شعري گيلكي كه در دهم آذر 1296 در روزنامه جنگل:
اي گيلهمردان ويريزيد نترسيد از توپ و تفنگ هـرچه شـما داريـد از بيـل و گربـاز و تفنگ
شـمه جا نه نازم باييد اگر ناريـد داس و تبـر تشويق ناره شمه را فاديم تفنگ و مرز روفشنگ
دايند چره شما را گوييم باييد هـمه با اسـلحه تـا كه ايجا بـدو بديـم انـگليـسه تا بـه فرنگ
دشـمن ايرانيـان تشـكيـل بدا پليـس جنوب بـتـازگي ز انـدره در مغـرب ايـران هـورنـگ
پس باييد همت بكينم توپ و تفنـگه اوسانيم هرجا بـدهايـم بكشيـم باقـي بتـرانيـم به جنگ
در اين قسمت دو تن از استادان و همكاران عزيزي كه در شواريعالي مركز بازشناسي نهضت جنگل هادي و حامي و يار و ياور ما بودند و به ملكوت اعلي پيوستند يادي ميكنيم:
1- استاد سيدمحمدتقي ميرابوالقاسمي
2- استاد دكتر عنايتالله رضا
ضمناً قابل ذكر است كه رياست مركز با استاد ارجمند جناب آقاي جعفر خماميزاده و آقايان:
1- سيد جعفر مهرداد
2- فريدون نوزاد
3- دكتر كيانوش كيايي
4- فتحالله كشاورز
5- مهندس روبرت واهانيان
6- دكتر سيد جعفر لواساني
7- مهندس ناصر نورائي
8- دكتر محمدعلي آقائي
9- قاسم تبريزي
10- غلامحسين اميرخاني
11- مهدي فلاح
12- مرتضي اصغرنيا
*مسئول مركز بازشناسي نهضت جنگل
http://www.ravy.ir/content5697391.html