بهار فوتبال رشت با رفتنت می آید...+نامه شهریورماه وارش اسپرت به مالک باشگاه

[color=black:149040e2ed]همان روزهای ابتدایی حضور شهرام قویدل در شهرباران مواجه شده بود با بروز شایعاتی مبنی بر بستن تیم کهکشانی و ورود سرمربی مشهور و ...
که در آن برهه به عنوان سایت هواداران داماش که در روزهای سخت و آرام ، پا به پای هواداران داماش صدای حنجره های آن ها شده بودیم نامه ای خصوصی(تا مورد سو استفاده ی دشمنان قرار نگیرد) به مالک باشگاه نوشتیم و سعی کردیم بسیار محترمانه هشدارهای لازم را گوشزد کنیم و در همان زمان توسط مدیر روابط عمومی باشگاه ، برای ایشان و مدیرعامل باشگاه قرائت شد.
جالب می بینیم در شرایط کنونی نامه خصوصی شش ماه قبل وارش اسپرت به مالک باشگاه را برای اطلاع کاربران سایت و هواداران داماش در سایت قرار دهیم:
=================================================================================
همان طور که ورزش برای مردم دیار باران نشاط به ارمغان می آورد ، کم هم دل هایشان را درد نمی آورد.
ورزشی که از دیرباز گاهاَ روی بی معرفتِ خود را به ما نشان داد.از پهلوان نامجویی که افسانه اش دیگر تکرار نمی شود شروع می کنیم،نامجوی متولد رشت بود و همین کافی بود تا به اندازه ی یک ورزشکار معمولی پایتخت هم از او یاد نشود!
همان طور که بازیکنان بومی باتعصبی به مانند نظیف کار،مهدوی و ... را داریم بازیکنانی هم مثل "ر ن" داریم که بعد از گل زدن به تیم شهرش ، انگار گل قهرمانی تیمش در جام جهانی را زده بود!
بازیکنان غیربومی متعصبی هم در این شهر بازی کردند که به مانند یک بومی به این شهر متعصب بودند که "م م" را می توان نمونه بارز این ادعا نامید ولی بی معرفت هایی هم داشتیم که اوجش "م م ک" بود و یا بازیکنانی که با پول ساق های خود را شارژ می کردند.
مربیان زیادی هم به این شهر آمدند و رفتند.یکی از این مربیان "الف ق" بود که خاطرت خوشی با او پشت سر گذاشتیم ولی در شرایط سخت تنهایمان گذاشت تا "م ت" به این شهر ورود کند و با آن حواشی تیم را هفتم جدول تحویل داد و رفت.
این ها را بازگو کردیم تا مبحثی مهم را تشریح کنیم.حاشیه هایی که با ورود شرکت صدرا در گیلان به گوش می رسد.صحت یا کذب بودنش در آینده نه چندان دور مشخص می شود.
از امیدخان هرندی،که اکنون لقب امید شهرباران به خود گرفته است آغاز می کنیم.کسی که در اوج بی پولی و تبلیغات منفی اطرافیانش ورود کرد تا در گرداب مشکلات به یاری تیم شهرش بشتابد و به خیلی ها بفهماند فرق سرمربی بومی با غیربومی در چه است!
اخباری که اکنون از سوی مالک باشگاه به گوش می رسد که اگر صحت داشته باشد اوج بی معرفتی فوتبال را به رخ همگان می کشد.امید هرندی با خون و دل خوردن بازیکنان را به تیم شهرشان متعهد نگه داشت،پس باید حمایت همه جانبه از او انجام شود.نمی گوئیم پیمان ابدی با او بسته ایم ولی باید حداقل یک نیم فصل را به او بها داد و بعد تصمیم گیری کرد ، در واقع از نظر خیل عظیم هواداران حمایت از امید هرندی ، بر مالک جدید و مدیریت باشگاه تکلیف می باشد.
اکنون مهندس عابدینی،مدیرعامل محبوب رشتی ها را تحلیل کنیم.به نظر می رسد بعد از آمدن شرکت صدرا ،آن مدیر مقتدر و مستقل سابق را شاهد نیستیم.شواهد حکایت از آن دارد که فضای کاری بر مهندس عابدینی بسته شده است که صحبت از پرسپولیس می کند ، که در برنامه ی "باورزش" هم چشمه هایی از این اختلالات پشت پرده به چشم می خورد.
اگر ما می گوئیم داماشمان را با امیرش می خواهیم ،نه پیمان ابدی با او بسته ایم و نه داماش را وابسته به فرد می دانیم بلکه دلایل خاص خود را داریم.اگر از زحمات امیرعابدینی برای داماش گیلان بگذریم(چون بارها گفته ایم و یک مقوله جداگانه نیاز است)،از تجربیات مهندس عابدینی نمی توان گذشت،از هم دلی و محبتی که بین اعضا تیم و مدیرعامل وجود دارد نمی توان گذشت.شرکت صدرا تا به اکنون تجربه کار اجرائی در ورزش را ندارد پس نیاز می باشد مدیرعامل کاربلدی هم چون مهندس عابدینی سکان دار مدیریت باشگاه باشد،همان طور که رویانیان از هر راهی برای کشاندن عابدینی به سمت خودش استفاده می کند،پس چرا باید فضای کاری را طوری فراهم کنید تا از چنین وزنه ای محروم شویم!
آقای قویدل عزیز ما نمی دانیم چه کسانی به شما مشورت می دهند ولی ما تیم فوق کهکشانی نمی خواهیم،چون از بازیکنان به اصطلاح کهکشانی خیری ندیده ایم.ما عاشق بازیکنان باتعصب خودمان هستیم بازیکنانی نظیر:"ع ن" که پیشنهاد 700 میلیونی فولاد را رد کرد یا "م م" که 550 میلیون پیکان را نپذیرفت با آنکه به راحتی می توانست برود و همچنین "م م" 600 میلیون صنعت نفت آبادان هم نتوانست او را هوایی کند ، "م ح" ، "ا چ" و ... یا "م ا" که پانصد میلیون مس کرمان را قبول نکرد و آمد و در داماش 150 میلیون قرار داد بست چون همه به این شهر و هوادارانش تعلق خاطر دارند.
ما سرمربی خارجی نمی خواهیم،چون وقتی تعصب امیدخان را دیدیم بر خود وظیفه دانستیم تا از فرزند این دیار حمایت همه جانبه کنیم.
ما بکن بائر نمی خواهیم،چون اگر شخصی جز عابدینی مدیرعامل باشد،امکان دارد تا وقتی که آزمون خطایش به پایان برسد ، داماش هم پایان فصل جز 4.5 سهیمه سقوط جای بگیرد.اصلا مگر شما نگفته بودید ما فقط پول می دهیم و عابدینی خرج کند؟پس چه شد که از طُرُق گوناگون می خواهید اخلال ایجاد کنید؟
مهندس شهرام قویدل عزیز،اگر ما به شما به عنوان یک بومی می نگریم از شما انتظار هم داریم به عنوان یک بومی بر خواسته های مردم گیلان جامه ی عمل بپوشانید.مردم این شهر تجارب زیادی که گاها تلخ هم بوده است از این فوتبال دارند و نمی خواهند دوباره از همان سوراخ گزیده شوند.باید قدم ها را برای آسیایی شدن آهسته ولی استوار برداشت.
پول همیشه موفقیت و در کنارش محبوبیت نمی آورد و اگر اکنون در نزد هواداران داماش گیلان محبوبیتِ نِسبی به دست آورده اید سعی نکنید از روی بی تجربگی کارهایی انجام دهید تا این رابطه ی خالصانه خدشه دار شود.
اگر حرف هایمان را بی پرده و با صراحت بازگو کردیم،در واقع نشاَت گرفته از غرور جوانی و تعصب زیادمان به داماش می باشد و نمی توانیم آینده ای تاریک از داماش را با حضور شما تصور کنیم و انتقادهای ما از روی عشق به تیم می باشد و نه به قصد تخریب و ...
چون خون و دل ها خورده ایم تا این گل سرسبد گیلان را با چنین محبوبیتی به دست شما سپرده ایم ولی این را هم بگوئیم در تمام شرایط به مانند ارتش میرزا پشتش ایستاده ایم و برایش به جنگ با هر دشمنی می شتابیم و ثابت هم کرده ایم که فقط شعار نداده ایم و هرچه که از دستمان بر آمد گذاشته ایم.
وارش اسپرت-شهریور 91
====================================================================================
اکنون هم از تمام زحمات و هزینه هایی که ایشان در این تیم کردند و در عوض سود به مراتب بیشتری هم بهره مند شدند تشکر می کنیم و از ایشان خواهشمندیم برای جلوگیری از ضربه به تیم محبوب گیلانی ها و باقی ماندن خاطره ای خوب در ذهن فوتبال دوستان گیلانی ، فضا را برای ورود حمایت کننده مالیِ دیگر باز کند تا مردم این شهر نفس راحتی بکشند.مردم شهری که ابتدا فقط به عنوان یک هوادار به داماش می نگریستند ولی اکنون داماش هم به یکی از مهمترین دغدغه های زندگی شان تبدیل شده است و با این شرایطی که ایشان برای عشق مان به وجود آوردند فقط متحمل استرس می شویم...
مهندس قویدل عزیز ، جمله ی آخرمان را با هر نگاهی می خواهی بنگر ، به عنوان یک هوادار عاشق ، به عنوان یک خط به گیر یا هر اصطلاح دیگری...
شهرام خان تیم را مسالمت آمیز تحویل بدهید تا هواداران سینه سوخته ی این شهر ، سال 92 را بی دغدغه آغاز کنند...
جناب آقای قویدل بزرگوار ، بزرگواری کن و دم عید ، این عیدی را به ما بدهید ... تا با خاطره ی خوش از هم جدا شویم....
عید 92 را پیشاپیش به شما تبریک عرض می کنیم ...[/color:149040e2ed]
که در آن برهه به عنوان سایت هواداران داماش که در روزهای سخت و آرام ، پا به پای هواداران داماش صدای حنجره های آن ها شده بودیم نامه ای خصوصی(تا مورد سو استفاده ی دشمنان قرار نگیرد) به مالک باشگاه نوشتیم و سعی کردیم بسیار محترمانه هشدارهای لازم را گوشزد کنیم و در همان زمان توسط مدیر روابط عمومی باشگاه ، برای ایشان و مدیرعامل باشگاه قرائت شد.
جالب می بینیم در شرایط کنونی نامه خصوصی شش ماه قبل وارش اسپرت به مالک باشگاه را برای اطلاع کاربران سایت و هواداران داماش در سایت قرار دهیم:
=================================================================================
همان طور که ورزش برای مردم دیار باران نشاط به ارمغان می آورد ، کم هم دل هایشان را درد نمی آورد.
ورزشی که از دیرباز گاهاَ روی بی معرفتِ خود را به ما نشان داد.از پهلوان نامجویی که افسانه اش دیگر تکرار نمی شود شروع می کنیم،نامجوی متولد رشت بود و همین کافی بود تا به اندازه ی یک ورزشکار معمولی پایتخت هم از او یاد نشود!
همان طور که بازیکنان بومی باتعصبی به مانند نظیف کار،مهدوی و ... را داریم بازیکنانی هم مثل "ر ن" داریم که بعد از گل زدن به تیم شهرش ، انگار گل قهرمانی تیمش در جام جهانی را زده بود!
بازیکنان غیربومی متعصبی هم در این شهر بازی کردند که به مانند یک بومی به این شهر متعصب بودند که "م م" را می توان نمونه بارز این ادعا نامید ولی بی معرفت هایی هم داشتیم که اوجش "م م ک" بود و یا بازیکنانی که با پول ساق های خود را شارژ می کردند.
مربیان زیادی هم به این شهر آمدند و رفتند.یکی از این مربیان "الف ق" بود که خاطرت خوشی با او پشت سر گذاشتیم ولی در شرایط سخت تنهایمان گذاشت تا "م ت" به این شهر ورود کند و با آن حواشی تیم را هفتم جدول تحویل داد و رفت.
این ها را بازگو کردیم تا مبحثی مهم را تشریح کنیم.حاشیه هایی که با ورود شرکت صدرا در گیلان به گوش می رسد.صحت یا کذب بودنش در آینده نه چندان دور مشخص می شود.
از امیدخان هرندی،که اکنون لقب امید شهرباران به خود گرفته است آغاز می کنیم.کسی که در اوج بی پولی و تبلیغات منفی اطرافیانش ورود کرد تا در گرداب مشکلات به یاری تیم شهرش بشتابد و به خیلی ها بفهماند فرق سرمربی بومی با غیربومی در چه است!
اخباری که اکنون از سوی مالک باشگاه به گوش می رسد که اگر صحت داشته باشد اوج بی معرفتی فوتبال را به رخ همگان می کشد.امید هرندی با خون و دل خوردن بازیکنان را به تیم شهرشان متعهد نگه داشت،پس باید حمایت همه جانبه از او انجام شود.نمی گوئیم پیمان ابدی با او بسته ایم ولی باید حداقل یک نیم فصل را به او بها داد و بعد تصمیم گیری کرد ، در واقع از نظر خیل عظیم هواداران حمایت از امید هرندی ، بر مالک جدید و مدیریت باشگاه تکلیف می باشد.
اکنون مهندس عابدینی،مدیرعامل محبوب رشتی ها را تحلیل کنیم.به نظر می رسد بعد از آمدن شرکت صدرا ،آن مدیر مقتدر و مستقل سابق را شاهد نیستیم.شواهد حکایت از آن دارد که فضای کاری بر مهندس عابدینی بسته شده است که صحبت از پرسپولیس می کند ، که در برنامه ی "باورزش" هم چشمه هایی از این اختلالات پشت پرده به چشم می خورد.
اگر ما می گوئیم داماشمان را با امیرش می خواهیم ،نه پیمان ابدی با او بسته ایم و نه داماش را وابسته به فرد می دانیم بلکه دلایل خاص خود را داریم.اگر از زحمات امیرعابدینی برای داماش گیلان بگذریم(چون بارها گفته ایم و یک مقوله جداگانه نیاز است)،از تجربیات مهندس عابدینی نمی توان گذشت،از هم دلی و محبتی که بین اعضا تیم و مدیرعامل وجود دارد نمی توان گذشت.شرکت صدرا تا به اکنون تجربه کار اجرائی در ورزش را ندارد پس نیاز می باشد مدیرعامل کاربلدی هم چون مهندس عابدینی سکان دار مدیریت باشگاه باشد،همان طور که رویانیان از هر راهی برای کشاندن عابدینی به سمت خودش استفاده می کند،پس چرا باید فضای کاری را طوری فراهم کنید تا از چنین وزنه ای محروم شویم!
آقای قویدل عزیز ما نمی دانیم چه کسانی به شما مشورت می دهند ولی ما تیم فوق کهکشانی نمی خواهیم،چون از بازیکنان به اصطلاح کهکشانی خیری ندیده ایم.ما عاشق بازیکنان باتعصب خودمان هستیم بازیکنانی نظیر:"ع ن" که پیشنهاد 700 میلیونی فولاد را رد کرد یا "م م" که 550 میلیون پیکان را نپذیرفت با آنکه به راحتی می توانست برود و همچنین "م م" 600 میلیون صنعت نفت آبادان هم نتوانست او را هوایی کند ، "م ح" ، "ا چ" و ... یا "م ا" که پانصد میلیون مس کرمان را قبول نکرد و آمد و در داماش 150 میلیون قرار داد بست چون همه به این شهر و هوادارانش تعلق خاطر دارند.
ما سرمربی خارجی نمی خواهیم،چون وقتی تعصب امیدخان را دیدیم بر خود وظیفه دانستیم تا از فرزند این دیار حمایت همه جانبه کنیم.
ما بکن بائر نمی خواهیم،چون اگر شخصی جز عابدینی مدیرعامل باشد،امکان دارد تا وقتی که آزمون خطایش به پایان برسد ، داماش هم پایان فصل جز 4.5 سهیمه سقوط جای بگیرد.اصلا مگر شما نگفته بودید ما فقط پول می دهیم و عابدینی خرج کند؟پس چه شد که از طُرُق گوناگون می خواهید اخلال ایجاد کنید؟
مهندس شهرام قویدل عزیز،اگر ما به شما به عنوان یک بومی می نگریم از شما انتظار هم داریم به عنوان یک بومی بر خواسته های مردم گیلان جامه ی عمل بپوشانید.مردم این شهر تجارب زیادی که گاها تلخ هم بوده است از این فوتبال دارند و نمی خواهند دوباره از همان سوراخ گزیده شوند.باید قدم ها را برای آسیایی شدن آهسته ولی استوار برداشت.
پول همیشه موفقیت و در کنارش محبوبیت نمی آورد و اگر اکنون در نزد هواداران داماش گیلان محبوبیتِ نِسبی به دست آورده اید سعی نکنید از روی بی تجربگی کارهایی انجام دهید تا این رابطه ی خالصانه خدشه دار شود.
اگر حرف هایمان را بی پرده و با صراحت بازگو کردیم،در واقع نشاَت گرفته از غرور جوانی و تعصب زیادمان به داماش می باشد و نمی توانیم آینده ای تاریک از داماش را با حضور شما تصور کنیم و انتقادهای ما از روی عشق به تیم می باشد و نه به قصد تخریب و ...
چون خون و دل ها خورده ایم تا این گل سرسبد گیلان را با چنین محبوبیتی به دست شما سپرده ایم ولی این را هم بگوئیم در تمام شرایط به مانند ارتش میرزا پشتش ایستاده ایم و برایش به جنگ با هر دشمنی می شتابیم و ثابت هم کرده ایم که فقط شعار نداده ایم و هرچه که از دستمان بر آمد گذاشته ایم.
وارش اسپرت-شهریور 91
====================================================================================
اکنون هم از تمام زحمات و هزینه هایی که ایشان در این تیم کردند و در عوض سود به مراتب بیشتری هم بهره مند شدند تشکر می کنیم و از ایشان خواهشمندیم برای جلوگیری از ضربه به تیم محبوب گیلانی ها و باقی ماندن خاطره ای خوب در ذهن فوتبال دوستان گیلانی ، فضا را برای ورود حمایت کننده مالیِ دیگر باز کند تا مردم این شهر نفس راحتی بکشند.مردم شهری که ابتدا فقط به عنوان یک هوادار به داماش می نگریستند ولی اکنون داماش هم به یکی از مهمترین دغدغه های زندگی شان تبدیل شده است و با این شرایطی که ایشان برای عشق مان به وجود آوردند فقط متحمل استرس می شویم...
مهندس قویدل عزیز ، جمله ی آخرمان را با هر نگاهی می خواهی بنگر ، به عنوان یک هوادار عاشق ، به عنوان یک خط به گیر یا هر اصطلاح دیگری...
شهرام خان تیم را مسالمت آمیز تحویل بدهید تا هواداران سینه سوخته ی این شهر ، سال 92 را بی دغدغه آغاز کنند...
جناب آقای قویدل بزرگوار ، بزرگواری کن و دم عید ، این عیدی را به ما بدهید ... تا با خاطره ی خوش از هم جدا شویم....
عید 92 را پیشاپیش به شما تبریک عرض می کنیم ...[/color:149040e2ed]