*مجيد جهانپور: بهترین آمار و ارقام را برای رشتی ها به وجود آورد حرکت رو به جلوی استقلال رشت به همراه جهانپور در سالهای 66-67 نوید یک تیم نوپا و بزرگ را برایمان تداعی میکرد. آن روزها فوتبال رشت کاملا تکیه به تیم سپیدرود داشت و هر از چند گاهی تیمهایی مثل آب و برق و ابوذر و ایرانمهر سو سو میزدند ولی تداوم نداشتند. اما جهانپور با استقلال رشت آرزوی مردم رشت را بر آورده کرد و نخستین مربی بود که به همراه نخستین تیم رشتی با صعود به لیگ دسته یک که بالاترین سطح فوتبال ایران در آن سالها بود (1370) موجی از شادی را به ارمغان آورد. او از پنج بار صعود تيم هاي رشتي به سطح اول فوتبال ايران،سه بار سهم دارد. مرد بی ادعای رشت همیشه در پایان کارش مورد بی مهری همشهریان خود قرار میگرفت !! خوشبختانه خیلی از طرفدارن عزیز این مربی بومی رو به خوبی می شناسند ونیازی به معرفی نیست.
*احمد صومی : بازیکن سالهای دور سلامت بخش که بعدها به سپیدرود تغییر نام داد . مربی جوان آن سالهای بعد از انقلاب سپیدرود...شاید اگر بد شانس نبود و لیگ باشگاهی در آن سالها وجود داشت، بشتر به ارزشش پی میبردند . البته خیلی از طرفداران اواخر از ارنج کردن تیم توسط صومی دلگیر بودن و علت عدم نتیجه گیری تیم را به وي نسبت میدادند. احمد صومي همچنين افتخار اين را دارد كه سپيدرود را به سطح اول فوتبال ايران برساند.
*سید علی افتخاری : بچه خوب شهرباران هوادارانش را همیشه به ياد آن گلی که به چین زده بود مي اندازد و بعد از آن بازی بود که هواداران به وی می گفتند سیدعلی ...چینی بزن...
یکی از بهترین خاطرات مربوط به وی و شاید اوج تعصبش رو می توان به بازی استقلال رشت با تیم المپیک شوروی در سال 1369ربط داد . در جایی که شوروی سابق خودش را آماده مسابقات جهانی کرده بود و بعد از شکست تیمهای استقلال تهران - پرسپولیس تهران - منتخب مازندران و تحمیل شکستی تحقیر آمیز بر ملوان با حساب 4-0 وارد رشت شده بود . سید علی افتخاري بر اثر يك برخورد با مدافع حریف مصدوم میشود و با برانکارد او را از زمین بیرون می برند و داور اعلام پنالتی می کند . بازیکنان به احترام سیدعلی پنالتی نمی زنند و خودش با بلند شدن از برانکارد به سمت توپ می رود و با زدن گل برتری استادیوم را غرق شادی می کند و بعد از او قلی پور گل دوم استقلال رشت را ميزند تا تنها شکست تیم شوروی در ایران توسط تیم خوب استقلال رشت رقم بخورد. افسوس که سید علی زود از پیش ما رفت و همزمان با ورود تیم استقلال رشت به لیگ کشور شهرمان را ترک کرد و به کشاورز تهران در اون سال ها پیوست و دیگر هیچ موقع به رشت به عنوان بازیکن برنگشت.
*بهزاد داداش زاده : براداران داداش زاده چند نفر بودند که به فوتبال می پرداختند . دوران بازی بهزاد داداش زاده در استقلال رشت زياد نبود و در آن سالها استقلال رشت به مشكل مالي برخورده بود كه اين تيم رشتي براي تامين بودجه ناچار شد بهزاد داداش زاده را با 300 هزار تومان به تيم تهراني انتقال دهد. بازیکن بزرگی که برای تیم شهرش می توانست بیشتر زحمت بکشد.
*امید هرندی : دروازبان جوان سالهای 60-61 سپیدرود که سابقه حضور در تیم ملی را هم داشت . دوران طلايی هرندی شامل دو بخش می شود که یکی مربوط به حضور در اوایل فوتبالش در سپیدرود و دیگری حضور موفق به همراه استقلال رشت و صعود به لیگ کشور در اوایل دهه هفتاد است . نکته جالبی که از هرندی که در ياد هواداران مانده، فریادهای منحصر به فردش است( منم..........) که قبل از دفع هر توپ می گفت. و اما اوج تعصب وي به تيم شهرش برميگرد به موقعي كه به خاطر شهرش اردوي تيم ملي را ترك كرد كه همان باعث شد ديگر وي را به تيم ملي دعوت نكنند!
*رسول حقدوست : بازیکن خوب سپیدرود کاپیتان با تعصب تیم . از اواخر فوتبالش که سال 70 با ایرانمهر در لیگ گیلان حضور داشت و در کل بیشتر عمر فوتبالیش در حضور به سپیدرود خلاصه میشود.و با اين تيم توانست قهرمان جام بين المللي بنگلادش شود.
*هادي طباطبايي : در مورد او توضیح چندانی نیاز نیست چرا که او را به خوبی اکثر نسل جدیدی ها می شناسند. دروازه باني كه با آمدن اسمش لقب شيركپنهاگ و بازي با دانمارك به ياد فوتبال دوستان مي آيد.
هادی از استقلال رشت مطرح شد اما متاسفانه او هم مدت طولاني در رشت بازي نكرد و بيشتر عمر فوتبالي خود را در تيم استقلال تهران سپری کرد ولي وی هميشه محبوب هواداران رشتي بوده است كه اين محبوبيت در بازي خيرخواهانه منتخب گيلان و تيم ملي 1998 به وضوح ديده شد.
اینم از خودم: دایی هادی تو باقرآباد سانویچی داره (ساندویچی اکبرآقا) یاد ساندویچاش بخیر وقتی 3-4 سالم بود خیلی ازش میخریدم. همشم با نون بربری بود.
درود به شرف و غیرت همه اونایی که ریشه و تعصبشون فراموش نکردن و بخاطر منافع شهر و قومشون و خاستگاهشون خودشون رو فدا میکنن.
(منبع:http://bazar.gilyavaran.com)