سپیدرود ،رودی که دیگر نمی خروشد...

مطالب مربوط به باشگاه ها و تیم های گیلان و سایر رشته های استان را در این بخش قرار دهید.

مديران انجمن: meraj130, antiros

سپیدرود ،رودی که دیگر نمی خروشد...

پستتوسط MEHRDAD » چهارشنبه دسامبر 01, 2010 3:04 pm

که در هر سال سپیدرود در بالای جدول لیگ دست دوم می ماند ولی در هفته های پایانی به جای ساپورت شدن از سوی مدیریت تیم به هزاران حاشیه و سنگ اندازی از سوی همان مدیریت از صعود با ز می ایستاد و خلاصه افتاد اتفاقی که شاید خیلی هم به کام مدیران باشگاه خوش نیامد.اینبار بیش از نیمی از بازیکنان هم قسم شدند که تا پای جان بمیرند که تیم به لیگ دسته یک بیاید و سپیدرود اینبار میلیمتری به لیگ یک صعود کرد.


- اوایل دهه ی شصت بود.روزهای جنگ بود وآتش.از آسمان موشک می بارید و از زمین فاجعه.هرروز را به امید این به شب می رساندیم که شاید فرجی شود و شب را با بیم اینکه مبادا صبح به پاخیزیم و ببینیم ویران شده هرآنچه داشتیم و نداشتیم.دشمن با همه ی توش و توانش سعی بر این داشت که نا امن کند فضای میهنمان را و نا امید مان سازد از داشتن فردایی بدون جنگ و آرامش.

آن روزها برای نسل من شاید تنها بهانه ای که برای ساعاتی چند فکرمان را به اندازه حتا چند دم و بازدمی از اضطراب و نگرانی آسوده می نمود وشاید هم لبخندی بر گوشه ی لبانمان نقش می بست، عشق به فوتبال بود. عشقی که آن روزها مانند امروز نبود،نه نان داشت و نه آب.نه از کنار آن صاحب جلال و شوکت میشدی و نه به میزهای آنچنانی می رسیدی.

همان زمان یک شمال بود و یک لیگ پرهیجان گیلانش.یک گیلان بود و ملوان و شاهد انزلی و گمرک آستارا و استقلال رشت و استقلال انزلی و صد البته سپیدرودش.آری سپیدرود همان تیمی که در رشت برایش قرمز و آبی نداشت همه دوستش داشتند گو اینکه طرفداران متمایل به آبی اش بیشترهم بودند چون در ابتدای تشکیل سپیدرود، رشت تیم دیگری نداشت ،تا سالها بعدکه به همت وتلاش مرحوم زهرابی تاسیس شد باشگاهی به نام استقلال.

بله سپیدرود از شرق گیلان تا غرب و البته مرکز برایش می مردند،همه جا غیر ازانزلی البته! و سینه چاک میکردند و حتا هزینه می پرداختند.آنروزها کسی واژه داربی را نمی شناخت اما نبرد سپیدرود ملوان یک جنگ بود و تعطیل رسمی در کل شمال.

آنروزها از هفته ها قبل به استقبال جنگ گلادیاتوری شمال می رفتند هوادارن.یک سو ملوان بود با ریشه قدیمی و افتخارات زبان زد و هوادارن سینه چاکش و یک سو سپیدرود بود با یک لشکر هوا خواه و هزارادعا و فخر فروشی اش. آن روزها هیچ کس فکرش را هم نمیکرد زمان آبستن چه حوادث شومی خواهد بود برای پرطرفدار ترین تیم مرکز.

آری زمان گذشت و ایام به کام نچرخید و سپیدرود پس از کنار کشیدن مدیر متمول آن روزهایش( بیژن شعار)هرگز رنگ خوشبختی به خود ندید.هر سال شد دریغ از پارسال هر سال سقوط وسقوط و سقوط. تا جایی که سالهاست دست و پا می زند در لیگی که نه در شآن نامش است و نه در خور پیشینه اش.

سپیدرود که چند سالی است زیر بلیط مدیرعامل جوانش( نجفی ) رفته بیشتر از اینکه هویت باشگاهی اش حفظ شده باشد تبدیل شده به حیاط خلوت مدیر عامل متمولش. صاحب بزرگترین مجتمع فنی و آموزشی کشور(مجتمع فنی تهران)، مجموعه مجتمع تفریحی تلکابین رامسر و دهها معدن شن و ماسه در غرب مازندارن در این سالها آنقدر مالکیت باشگاه سپیدرود برایش مزه کرده که وقتی امیر عابدینی پیش از خرید پگاه و تبدیلش به داما ش به او پیشنهادی وسوسه انگیزی برای خرید سپیدرود می دهد،به عابدینی فرمودند تمام زندگی ات را در کفه ترازو بگذار یکجا خریدارم!!

او سالهاست باشگاه سپیدرود را با خرجی بخور و نمیر در پرتگاه لیگ دست دوم نگه داشته است نه میل صعود داشته و نه سقوط .گواه این مدعا به نتایج چند سال اخیر باشگاه برمیگردد که در هر سال سپیدرود در بالای جدول لیگ دست دوم می ماند ولی در هفته های پایانی به جای ساپورت شدن از سوی مدیریت تیم به هزاران حاشیه و سنگ اندازی از سوی همان مدیریت از صعود با ز می ایستاد و خلاصه افتاد اتفاقی که شاید خیلی هم به کام مدیران باشگاه خوش نیامد.اینبار بیش از نیمی از بازیکنان هم قسم شدند که تا پای جان بمیرند که تیم به لیگ دسته یک بیاید و سپیدرود اینبار میلیمتری به لیگ یک صعود کرد.

حالا توقعات دوباره فزونی گرفته است ابتدا ریاست هیئت فوتبال استان(محمدرضا قاسمی) پیش قدم شدند تا تیم را از مدیریت فعلی خریداری نمایند و به مجتمع فولاد گیلان که بزرگترین مجتمع صنعتی استان نیز هست تحویل دهند اما باز همان مخالفت ها و همان سنگ اندازی ها ی قدیمی. مگر می شود از سود سرشار جانبی داشتن سپیدرود به راحتی چشم پوشی کرد ؟

نوبت قراردادها رسید ستاره تیم سهیل حق شناس وقتی طلب قراردادی معادل یک چهارم پول پیشنهادی از سوی برق شیراز را از اقای مدیر عامل کرد پاسخی درشت شنید : سقف قرارداد ما حداکثر 5 میلیون هم نیست !( حق شناس با قراردادی حدود هفتاد میلیون تومان به برق شیراز پیوست)آیا کسی باور میکند که میانگین قرارداد بازیکنان سپیدرود حداکثر چیزی حدود سه میلیون تومان است!؟

سپیدرود دارد این روزها از ترس مرگ خودکشی میکند.هر روز باختی تازه از راه می رسد و هر روز یک سطر در شماره ها ی جدول به پایین تر میرود.این طوربهتر است برای آقایان شاید!هم هواداران دندان طمع بیرون می کشند و هم مسئولان!می دانید که زندگی در لیگ دسته دوم برای اقای مدیر به مراتب کم هزینه تر خواهد بود و البته کم حاشیه تر این وسط سپیدرود است که دارد دوباره به همان نا کجا آباد لیگ ها ی پایین تبعید می شود تا شاید این نسل تازه از راه رسیده نه نامی از بزرگی روزهای پر افتخار سپیدرود بخاطرنیاورند و نه نشانی.

سپیدرودهرروز که می گذرد دارد به سیاهچال فراموشی نزدیک تر می شود تا این وسط گروهی به فیض دنیویشان برسندالبته! یادش بخیر آن روزها در ورزشگاه پیر شهرمان همیشه پرچمی بزرگ خودنمایی می نمود با این مزمون :

اگر سپید رود بخشکد ماهیها می میرند

وامروز دارند ماهیهای شمال می میرند در آبهای خشکیده و آلوده سپیدرود، آلوده تر از هوای این روزهای پایتخت.برای نجات سپیدرود امروز بر خیزید فردا خیلی خیلی دیر است.





برگرفته از سایت گل
نماد کاربر
MEHRDAD
مدیر سایت
مدیر سایت
 
پست ها : 6710
تاريخ عضويت: يکشنبه سپتامبر 05, 2010 12:00 am
محل سکونت: وارش اسپرت

بازگشت به ورزش گیلان

چه کسي حاضر است ؟

کاربران حاضر در اين انجمن: بدون كاربران آنلاين و 1 مهمان