بريده و مطالب روزنامه هاي مربوط به داماش گيلان(آپدیت روزانه)

[Mahdi-BG]

من که چشم آب نمی خوره باشگاه به سلامت فروخته شه

[vahidakbari]

[Mahdi-BG]

[vahidakbari]

[MAZIYAR]

واگذاری داماش ، دغدغه‌ها و امیدها

مراسم رونمایی از هلدینگ گرند ، خریدار جدید باشگاه داماش عصر پنج‌شنبه در رشت برگزار شد ، آغاز یک ماه‌عسل برای فوتبال رشت که امیدواریم به یک زندگی شیرین منجر شود . خبرها باب میل امیر عابدینی و باشگاه داماش است ، نه نام باشگاه تغییر می‌یابد و نه خبری از تغییرات مدیریتی است . هلدینگ گرند مشهد امتیاز باشگاه داماش را خریده و به نام « داماش » تیمداری می‌کند ، امیر عابدینی هم که پدر داماش معرفی شده و چیزی نمانده که عنوان پدر فوتبال گیلان را از آن خود کند ! البته این احتمال وجود دارد که گرند به پسوند نام داماش تبدیل شود . انتقال تیم به مشهد هم که منتفی است و از روز اول این ماجرا هم باورکردنی نبود که تیم اول فوتبال رشت با خیل تماشاگرانش به شهر دیگری منتقل شود . پیش‌تر نیز نوشته بودیم که این خط قرمز یک شهر است . آن چه در همین ماه‌عسل برای فوتبال رشت یک دغدغه می‌سازد ، یادآوری سرمایه‌گذاری‌های کوتاه‌مدت در فوتبال گیلان است ، یادآوری سرمایه‌گذاری همین شرکت داماش که پایانی تلخ داشت و حضور شرکت صدرا که سرانجام خوشی نداشت ، یادآور حضور حسین هدایتی در ملوان یا پیش از آن سرمایه گذاری کوتاه مدت منطقه ی آزاد . این سرنوشت فوتبال گیلان است ، فوتبالی که برعکس اصفهان ، اهواز ، کرمان ، تهران و ... از بودجه‌های دولتی در ورزش بی بهره است و همیشه با چالش‌های اقتصادی مواجه می‌شود .


داماش در چند فصل اخیر آن چنان دچار بحران مالی بوده که حالا بی‌تردید بازیکنان و تماشاگران داماش منتظر اولین واکنش‌های مالک جدید باشگاه هستند . این که آیا مالک جدید در همین روزهای آغازین کارش مطالبات انباشته ی بازیکنان را پرداخت می‌کند یا باز هم داماش باید با بحران‌های مالی روزگار بگذراند . داماش دیروز پیراهن گرند خراسان را به تن کرد و مراسم معارفه ی مالک جدید هم که برگزار شد ، حالا باید دید مالک جدید آیا در همین هفته مطالبات معوقه ی بازیکنانش را پرداخت می‌کند ؟

صد البته پرداخت مطالبات معوقه ی بازیکنان و مربیان و عوامل باشگاه که حتی از فصل پیش باقی‌مانده ، از نیازهای ضروری و کوتاه مدت باشگاه است و آن چه اهمیتی بیشتر دارد ، هدفگذاری و برنامه‌هایی است که از مالک جدید توقع می‌رود . روشن بودن اهداف از یک سرمایه گذاری جدید و تدوین برنامه‌ها می‌تواند آینده ی داماش را تصویر کند . تشکیل کمیته ی فنی برای باشگاه که حرفش از سوی مدیر عامل گرند مطرح شده البته تصمیم خوبی است و باید دید در این کمیته چه افرادی انتخاب خواهند شد . راه‌اندازی و سازماندهی تیم‌های پایه نیز می‌تواند اتفاق خوشایند دیگری باشد ، به شرط آن که از اداره ی سنتی تیم‌های پایه دست بردارند و سازماندهی هدفمند و مدرنی با الگو برداری صحیح برای این تیم‌ها داشته باشند . اگرچه نکته ی حیاتی برای داماش تزریق پول است ، تزریق پول به باشگاهی که تحملش برای بی‌پولی‌ها به پایان رسیده بود و از نتایج نیم فصل دوم پایان تحمل را حس می‌کردید .

نکته : شایعه شده شرکت گرند از خرید داماش انصراف داده است .

* روزنامه ی ایران ورزشی _ 92.11.19

[MAZIYAR]

یک شرط منطقی و یک شرط غیر منطقی برای خریدار جدید!

معامله به هم خورد . این آخرین خبری است که درباره ی واگذاری داماش از رشت رسید . داماش که روز بازی با راه‌آهن روی پیراهنش نام برند گرند را تبلیغ کرد ، پس از بازی و هنگام ثبت قرارداد با خریدار جدید به توافق نرسید . نکته ی سوال برانگیز این است که اگر داماش با گرند به توافق قطعی نرسیده بود ، چرا کنفرانس مطبوعاتی برگزار شد و چرا روی پیراهن داماش نام این برند را حک کردند !


امیر عابدینی چند شرط برای واگذاری داماش تعیین کرده بود ، اول این که نام تیم تغییر نکند و دیگر این که داماش همیشه در رشت فعالیت کند و به شهر دیگری منتقل نشود . پاس شدن چک اول نیز شرط لازم دیگری است ، به‌خصوص برای این باشگاه که در اوج بحران مالی است . مدیرعامل گرند که پیش‌تر در سایت این شرکت گفته بود می‌خواهد امتیاز یک تیم لیگ برتری را پس از خریداری ، به مشهد منتقل کند ، سپس تغییر موضع داد و گفت داماش به مشهد منتقل نمی‌شود . این هلدینگ حتی پذیرفت که نام داماش تغییر پیدا نکند اما هنگام ثبت قرارداد انگار مدیرعامل گرند نپذیرفت که این شرط‌ها در قرارداد ثبت شود .


درباره ی این شرط که داماش نباید به شهر دیگری منتقل شود ، بحثی نیست . بی تردید انتقال این تیم به هر شهر دیگری غیرمنطقی و غیرحرفه‌یی است . داماش در رشت دوستداران پرشماری دارد و البته صاحب چند دهه قدمت است ، از آن سال ها که استقلال رشت بود یا استقلال شهرداری رشت ، سپس پگاه لقب گرفت یا در این سال های اخیر که نام تیم اول شهر رشت ، داماش بود . تصور کنید ابومسلم را از مشهد به شیراز منتقل کنند یا سپاهان را به مشهد بفرستند ، چه تصمیم خنده داری است ! انتقال تیم‌های بی تماشاگر تهرانی که پس از چند دهه تیمداری هرگز نتوانستند تماشاگری را مجذوب خود کنند ، طرحی بود که اگر با کارشناسی دقیق انجام می‌شد ، برای فوتبال ایران اتفاقات خوبی را رقم می‌زد اما این که تیمی مثل داماش را به شهر دیگری منتقل کنند ، چه بحث بیهوده و عجیبی است ، بحثی که حتی مطرح کردنش موجب سبز شدن اسفناج بر سر می‌شود .


اما این شرط که نام داماش باید حفظ شود ، خواسته‌یی به شدت غیرمنطقی است که وقتی هلدینگ گرند آن را پذیرفت ، باعث تعجب شد . داماش اگرچه نام انزلیچی در گیلان است اما به‌عنوان یک نام تجاری برای این تیم انتخاب شد . داماش کارخانه‌یی است از مجموعه شرکت‌های امیر منصور آریا که آب معدنی تولید می‌کند و منطقی نیست که شرکت دیگری امتیاز باشگاه داماش را بخرد و همچنان برند داماش را تبلیغ کند . این تغییر نام‌های پی در پی در فوتبال رشت البته آزار دهنده شده اما وقتی یک باشگاه نامی تجاری دارد ، با چنین بحرانی مواجه می‌شود . فوتبال رشت اگر نامی غیرتجاری و بومی برای تیمش انتخاب می‌کرد ، دیگر لازم نبود یک روز پگاه شود و یک روز داماش باشد و روز دیگر نام دیگری داشته باشد . هنوز هم دیر نشده و انتخاب یک نام بومی و غیر تجاری بهترین راهکار است ، نامی که نه شعبه ی استقلال در رشت باشد و نه برند‌هایی مثل پگاه و داماش و گرند .


داماش روزی که امتیاز باشگاه پگاه را خرید ، در اقدامی منطقی نام برند خود را برای این باشگاه انتخاب کرد . حالا این توقع که خریدار بعدی با نام داماش باشگاهداری کند با هیچ منطقی سازگار نیست . برند داماش تا همین جا از تبلیغ توسط این باشگاه بهره مند شده ، در حالی که به تعهدات مالی خود پایبند نبوده . این برند در واقع میلیارد‌ها تومان به باشگاه بدهکار است و معلوم نیست با چه مکانیزمی این بدهی‌ها پرداخت خواهد شد . حالا تصور کنید خریدار جدید همچنان با نام داماش تیمداری کند !


سرنوشت معامله ی داماش با گرند هنوز نامشخص است اما فراموش نکنیم که به غیر از شرط انتقال ، شرط‌های دیگر هم باید منطق اقتصادی و حرفه‌یی داشته باشد . عابدینی همان مدیری است که نام تجاری داماش را برای این باشگاه انتخاب کرد و حالا این چه توقعی است که خریدار جدید به باشگاهداری با نام تجاری مالک پیشین محکوم شود ؟ عابدینی حتی با تعلق خاطر شخصی‌اش رنگ پیراهن این تیم را چند فصل پیش تغییر داد و وقتی متوجه ریزش تماشاگر شد ، دوباره پیراهن آبی را انتخاب کرد .


دوباره و چند باره باید نوشت بهترین گزینه برای فوتبال رشت انتخاب یک نام غیر تجاری و بومی است ، نامی که در انتخابش تماشاگران واقعی فوتبال رشت ( نه چند لیدر و هوادار وابسته به مدیران باشگاه ! ) سهیم باشند و در انتخاب رنگ پیراهن نیز سلیقه ی عمومی همان تماشاگران اصیل در نظر گرفته شود .


داماش اما فارغ از این بحث‌ها در اوج بحران اقتصادی است و مسوولان استانی حتی پرداخت سریع قرض یک میلیاردی را از این باشگاه دریغ کرده‌اند . معامله با گرند هم که سرنوشت نامعلومی دارد و بازیکنان هم که تماشاگر این بازی بی پایان مدیران هستند ، بازی سیاستمدارانه‌یی برای خریدن زمان و افزایش عمر مدیریت ، یک روز با بغض و روز دیگر با تشر و چند روزی هم با رو کردن یک خریدار .

* ف. گیلکان _ روزنامه ی ایران ورزشی _ 92.11.20

[MAZIYAR]

فيلم هندي در جلسه ی معارفه ی مالك جديد داماش !

پنجشنبه ی گذشته كنفرانس خبري داماش در رابطه با واگذاري باشگاه برگزار شد كه اتفاقات بسيار عجيبي در آن افتاد !

* عليرضا هوشياري _ روزنامه ی ورزشی نود -

پنجشنبه ی گذشته كنفرانس خبري داماش در رابطه با واگذاري باشگاه برگزار شد كه اتفاقات بسيار عجيبي در آن افتاد ! از اشك‌هاي ديدني امير عابديني و تهديد او به اخراج خبرنگار گرفته تا صحبت‌هاي عجيب‌تر خريدار جديد داماش . در كل اين جلسه بيشتر شبيه فيلم هندي بود تا جلسه ی واگذاري و معرفي مالك جديد تيم شهرباران كه از مشهد به رشت رفته‌ بود !

شروع با اشك‌ريزان

در جلسه‌یي كه با يك ساعت تاخير آغاز شد ، ابتدا عابديني دهه ی مبارك فجر را تبريك گفت و از مديرعامل شركت خريدار به خاطر قبول حمايت مالي و معنوي از باشگاه داماش تشكر كرد ! او با جملاتي كنايه آميز از مسوولان ورزشي و سياسي استان نيز به شدت انتقاد كرد . عابديني مثل هميشه دست بالا را گرفت و به سمت وعده‌هايي چون آسيايي شدن و ... رفت . مديرعامل داماش كه اشك‌ريزان حرف مي‌‌زد ، عده‌یي ازخبرنگاران را مجاب كرد برايش كف زده و تشويقش كنند ! او بدهي باشگاه را هشت ميليارد و يكصد ميليون تومان اعلام كرد و قرار شد مالك جديد آن را پرداخت كرده و براي فصل آينده نيز حدود دوازده ميليارد تومان هزينه كند .

نماينده‌یي كه حرف نزد !

در كمال تعجب قبل از ورود مالكان شركت خريدار و عابديني ناگهان كوچك‌نژاد نماينده ی مردم رشت در مجلس به همراه ساير مسوولان استان به سالن آمدند اما بدون حتي يك جمله حرف زدن جلسه را ترك كردند ! در همين راستا مديرعامل داماش اعلام كرد : « قرار بود شوراي شهر يك ميليارد تومان به عنوان قرض به باشگاه بدهند كه بعد از گذشت چند ماه به ما ندادند و من هم به همين جهت از آنان بسيار دلگيرم . » حال اين كه چرا او چنين درخواستي كرده بود ، كسي متوجه نشد ! در اين ميان روابط عمومي شركت خريدار كه با سياست خاصي كنار عابديني نشسته بود ، در مقاطعي تذكراتي را به خبرنگاران مي‌‌داد كه در يك مورد با واكنش يكي از آن ها مواجه شد . اين خبرنگار كه اتفاقاً مدير روابط‌عمومي باشگاه داماش هم هست ! خودش را مدير برگزاري جلسه دانست تا از قافله عقب نماند ! جالب است اين شخص هر از چندگاهي يك حرفي مي‌ زد كه اصلاً به جلسه ربطي نداشت تا قبل از جنگ مديران عالي رتبه اختلاف مديران روابط عمومي شركت و باشگاه كليد بخورد !

سوتي خريدار !

خلاصه نوبت به مدير شركت خريدار رسيد تا جمله‌اش را با يك «سوتي» آغاز كند ! او در ابتدا گفت : تصميم دارم نام داماش را به گرند گيلان تغيير دهم ! كه اين حرف مالك جديد با اعتراض همه‌ ی حاضرين همراه بود كه در ادامه او به نام «داماش گرند» اكتفا كرد ! البته عده‌یي هم بودند كه از همان ابتدا نقش بادمجان دورقاب‌چين را برعهده گرفتند و حتي در بعضي مواقع حرف هايي زدند كه باعث خنده ی حاضرين مي‌‌شد . اين گروه لابد فكر مي‌‌‌كردند مالك جديد كه آمده ، پول زيادي هم آورده و مي‌‌شود با او همكاري كرد ! اين كه عابديني هم خواهان تمام طلب‌هايش از مالك جديد بود نيز در نوع خود جالب بود . مديرعامل داماش حتي مدعي شد كه از بازيكنان نيز بابت طلب‌هاي شان تخفيف مي‌‌گيرد تا هزينه‌ها پايين بيايد . حال اين كه او چرا مي‌‌خواست از آن ها تخفيف بگيرد ، شايد مصداق همان مثال « كدخدا مي‌‌بخشد اما ... » باشد .

قرارداد به هتل كشيده شد

به هر حال جلسه ی خبرساز و پرسوژه با حاشيه به پايان رسيد و عابديني و خريداران جديد به همراه ریيس هيات‌ فوتبال راهي هتل شدند تا قرارداد را امضا كنند . گفته مي‌‌شود كه اين قرارداد امضا شده ولي اين كه مالك جديد چه گونه تيمداري خواهد كرد بايد منتظر ماند و ديد .

[MAZIYAR]

بی ربط به شهر ما و وضعیت تیم ما هم نیست!

[MAZIYAR]

مالکان خراسانی خواهان انتقال داماش در اینده ای نزدیک هستند!(روزنامه گل)
رهنما:مخالف انتقال داماش هستم(روزنامه گل)

[Mahdi-BG]

[MAZIYAR]

Ali Ahmadi Saravani آقای کاس نژاد عزیز، آنچه شما می گویید حقیقتی است برای نامهای تجاری، اما داماش دیگر نام یک برند تنها نیست مردم این شهر با این نام گریه کرده اند و خندیده اند، مردم این شهر به این نام تعلق خاطر پیدا کرده اند و نه من و نه شما و نه هیچ کس دیگری حق ندارد در مورد نامی که مردم به آن تعلق خاطر پیدا کرده اند تفکر تغییر داشته باشد. آقای دیدار در کنفرانس خبری مثالی زیبا زدند که : ما در شهری زندگی می کنیم که میدانی در آن بیش از 30 سال است که نامش تغییر کرده اما هنوز مردم می گویند سبزه میدان...دوست گرامی داماش تنها یک نام نیست این را باور کنید و از شما خواهش می کنم یکبار بروید روی سکوهای سیمانی ورزشگاه پیر شهرمان تا حرف مرا بیشتر باور نمایید

[darestan]

[arya86]

[Mahdi-BG]

خدا کنه یه مالک درست حسابی پیدا بشه که اسم داماشو تغییر نده این اسم نه تنها اسم یه برنده بلکه اسم یه کوه تو گیلان هم هست ما به این اسم دل بستیم و کسی حق گرفتنشو نداره

[vahidakbari]

عليپور چگونه اعتصاب و تباني را به هم ربط داد؟/حاج آقاي پر حاشيه وارد مي شود

عصر ديروز كه روز تعطيلي رسانه ها هم به حساب مي امد ناگهان سايت فدراسيون فوتبال مصاحبه اي را به نقل از حجت الاسلام عليپور روي خروجي اش فرستاد كه تا حدودي تامل انگير بود

سايت گل-عصر ديروز كه روز تعطيلي رسانه ها هم به حساب مي امد ناگهان سايت فدراسيون فوتبال مصاحبه اي را به نقل از حجت الاسلام عليپور روي خروجي اش فرستاد كه تا حدودي تامل انگير بود. مرد روحاني اما پر حاشيه اين روزهاي فوتبال ما در مهمترين بخش صحبت هايش گفته بود:« با توجه به اینکه مسابقات لیگ های فوتبال ایران در هفته های پایانی بوده و با لحاظ قرارداد فیمابین باشگاه بازیکن و مربی و رعایت حقوق متقابل کلیه بازیکنان، مربیان، مدیران تیم ها ملزم به همکاری کامل و مقرر در قرارداد با باشگاهها بوده و هر گونه عدم حضور در تمرینات ، عدم همراهی بازیکنان و مربیان با تیم هایشان در مسابقات، مصاحبه علیه باشگاه و مسئولین عالی رتبه ورزش کشور و تحریک به عدم حضور سایر بازیکنان در تمرین و مسابقه تیم مربوطه و همراهی نکردن تیم، تخلف محسوب شده و می تواند از مقدمات ورود به اقدام به تبانی محسوب و وفق مقررات موجبات محرومیت اشخاص را از یک تا چند سال فراهم آورد.»

اما اعتصاب بازيكنان پرسپوليس كه ريشه در مشكلات مالي دارد چگونه به زعم اساتيد تباني به حساب مي آيد؟ يعني بازيكنان و سرمربي اين تيم كه با توجه به بازي هاي باقي مانده تا قبل از بازي با فجر شانس بيشتري را نسبت به ساير رقبا داشتند، عامدانه به تمرين نيامدند تا با فجر مساوي كنند و راه قهرماني استقلال و فولاد و يا ساير رقبا را هموار كنند؟ يا تيمي مثل صبا كه خطر سقوط تهديدش مي كند عامدانه اعتصاب مي كند تا خودش عوض مس و فجر و ذوب آهن به منطقه سقوط برسد؟

گويا فدراسيون فوتبال برداشت درستي از اين اعتصابات نداشته است. انها عوض اينكه مسير را براي حل مشكلات مالي باشگاه ها هموار كنند و گرفتن حق پخش تلويزيوني مي تواند بيشترين كمك را در اين مورد كند،عليپور را جلو فرستادند تا با تهديد و ارعاب بگويد آقايان اعتصاب كننده در معرض محروميت هستند!

گويا عليپور عادت دارد كه خودش را در چنين مواقعي بر سر زبان ها بياندازد. شايد به زعم او در بازي اين هفته پرسپوليس و صبا كه هر دو از تيم هاي اعتصاب كننده به حساب مي آيند احتمال تباني وجود دارد! دايي و پرسپوليسي ها مي خواهند استقلال را قهرمان كنند و و صمد شاگردانش هم هوس سقوط كردند تا دل كرماني ها و شيرازي ها را شادمان كنند.

كاش فدراسيون و مسولانش نگاه واقع بينانه تري به كنش و واكنش هاي فوتبال داشتند.