سیمای رشت از گذشته های دور و توسعه آن
نام رشت در متون تاریخ و جغرافیا برای اولین بار در کتابی از مولفی ناشناخته با عنوان"حدود العالم من المغرب الی المشرق" که سال 372 هجری قمری تالیف شده آمده است و تا قبل از آن هیچ نشانی در آثار مکتوب از این شهر موجود نیست.
نزدیکترین نواحی که مولف "حدود العالم" نسبت به رشت نام می برد،نواحی ننک،کوتم،سراوان است؛که امروزه سر جاده رشت-قزوین قرار گرفته و جز حومه ی رشت به شمار می روند.لذا با توجه به اینکه مولف "حدود العالم" نام این نواحی رو جز شهرهای بزرگ گیلان غربی ذکر کرده به نظر می رسد،نواحی مذکور در آن زمان از اعتبار زیادی(حتی بیشتر از رشت)برخوردار بوده اند.
ننک که در حال حاضر نانک و کوتم به صورت(کوه دم و کهدم)خوانده میشود،امروزه جز شهر سنگر است که در گذشته ی تاریخ گیلان و حوادث تاریخی قبل از تسلط شاه عباس صفوی بر گیلان در سال هزار هجری،نقش مهمی داشته و میتوان گفت بعد از انتخاب رشت به عنوان مرکزیت گیلان از نقش و اعتبار آن کاسته شده است.
در رشت سبزه میدان و میدان شهرداری فعلی که در مقابل بقعه و جلوی دارالحکومه بود کارکرد و نقشی همانند شهرهای دیگر داشته است.این دو مکان همانند میدان های شهرهای دیگر ایران برای انجام برخی کارهای حکومتی مانند مجازات و برگزاری جشن ها و ایراد خطابه ها بوده است.
توسعه رشت بعد از فتح گیلان توسط شاه عباس صفوی
سرزمین گیلان که تا دوره صفویه و ظهور شاه عباس صفوی،به وسیله پادشاهان و امرای فئودال منطقه اداره میشده و تا آن زمان تابع حکومت مرکزی ایران نبوده،با شکست و فرار "خان احمد گیلانی"آخرین فرمانروای سلسله ی کیاییه در سال 1000 هجری قمری،به چنگ شاه عباس پادشاه صفوی افتاد و از آن تاریخ،گیلان ایالتی از سرزمین ایران به حساب آمد و شاه عباس بنا به موقعیت ممتاز تجاری رشت و کاستن از نفوذ بازماندگان امرای لاهیجان و فومن،رشت را به عنوان مرکز گیلان انتخاب و از آن تاریخ آهنگ توسعه ی رشت شتابی در خور یافت،به طوری که در دو قرن گذشته به "دروازه اروپا" نامدار شد.
در دوره سلطنت شاه صفی،رشت که از زمان شاه عباس صفوی زمینه ی مساعدی برای تبدیل شدن به مقر حکمرانی گیلان یافته بود،به تدریج به عنوان تحتگاه فرمانروایان اسالت گیلان تثبیت شد و دیگر شهرهای مهم گیلان مانند لاهیجان و فومن جایگاه اعتبار پیشین خود را از دست دادند و تابع مرکزیت رشت شدند.
گذشته از موقعیت تجاری و قرار گرفتن رشت در گذرگاه ایران و اروپا،آنچه که رشت را مورد توجه شاهان قرار میداد،آغاز کسترش روابط ایران و اروپا در آن روزگار و عامل اصلی پیوند دهنده ی این ارتباط؛تجارت پرسود ابریشم بود که گیلان از مراکز مهم تولید و تجارت آن محسوب میشد.
[b:d3ff645089]*نکته جالب:در گذشته گیلانی ها تحت تبعیض بودند و مثل الان از حق گیلانی ها بر میداشتند و به شهرهای دیگر به خصوص اصفهان میدادند.پس سفارش میکنم متن زیر را با دقت بخوانید...
بی شک یکی از مهمترین انگیزه های دولت صفوی در تصرف گیلان،دستیابی و تسلط بر همین شاهراه ارتباطی و در اختیار داشتن تجارت ابریشم(که قبل از پیدایش نفت در ایران)،یکی از اقلام مهم صادراتی ایران بود.
در ادامه چنین اهدافی شاه عباس پس از تسلط کامل بر گیلان طی فرمانی در سال 1007 منطقه ی گیلان رو جز املاک خاصه اعلام کرد و به دنبال آن انحصار تجارت ابریشم گیلان را در دست گرفت.از آن پس تولیدکنندگان ابریشم ناگریز شدند ابریشم خود را به عاملان شاه بفروشند.از این نظر شاهان صفویه بعد از شاه عباس به صورت تجار عمده ابریشم گیلان در امدند،اما متاسفانه به جای این که سود حاصل از این تجارت را صرف گیلان کنند،برای توسعه اصفهان و ساخت و ساز قصرها و بناهای این شهر هزینه نمودند!!!!!![/b:d3ff645089]
در واقع رشد اقتصادی در توسعه شهر رشت را میتوان بدین گونه خلاصه کرد،که این شهر در دوران صفوی رو به توسعه و آبادانی نهاد.در دوران قاجار به واسطه ی بسط بازرگانی با جهان"دروازه اروپا"نام گرفت که اهم آن عدم علاقه رضا شاه به گیلان و رابطه با دولت شوروی بود،مورد بی توجهی واقع شد و به تدریج اعتبار گذشته اش را از دست داد.
مراحل توسعه رشت
اشکوری درباره مرحله سوم طرح توسعه ی رشت یعنی سالهای 1300-1320 شمسی مینویسد:
در این عصر شهر رشت همچون دیگر شهرهای مرکز استان و مهم کشور دستخوش اصلاحات و عمران و آبادی گردید.از عمده ترین ویژگی های این دوران به ویژه در درون بافت های محلات مسکونی است.تغییرات و اصلاحات فیزیکی،بیشتر در مرکز شهر به وقوع پیوست که عبارت بود از:
احداث چهار خیابان سرتاسری از مبادی ورودی شهر به طرف مرکز آن.این خیابان ها که در حقیقت ادامه ی جاده های اصلی منتهی به شهر رشت بودند،در مرکز شهر و کنار بازار بزرگ آن یکدیگر را به شکل صلیبی قطع مینمودند و اولین خیابان های عریض رشت را تشکیل می دادند.در طرفین آن ها شروع به احداث مغازه گردید و بدین ترتیب قسمتی از مرکزیت بازار به سمت این خیابان های جدید سوق داده شد.
تاریخ احداث اولین خیابان رشت یعنی خ آیت الله خمینی(پهلوی سابق) سال 1304 بود.
تاریخ احداث خ علم الهدی(شاه سابق) و خ شریعتی(شاهپور سابق و رضا شاه سابق) 1314 بوده.
با احداث خیابان های جدید،مرکزیت اصلی شهر پا برجا ماند،چرا که با تخریب مقبره استاد ابوجعفر و محوطه ی قبرستان حوالی آن و احداث بنای شهرداری به جای آن و نیز تخریب "باغ نظمیه" که به روایت اشکوری "4000متر مربع مساحت داشت" و دارالحکومه نظمیه سابق،میدان شهرداری کنونی و ساختمان های اطراف یعنی پست و تلگراف ، هتل ایران و شهربانی احداث شد که شامل میدان کوچکی روبروی شهرداری و دو گلباغ یکی در مقابل شهربانی و اداره پست و دیگری در جلوی بازار شیک فعلی بود.
هم چنین به موازات آن صحرای ناصریه تبدیل به بیمارستان پورسینا ، کارخانه ی گونی بافی،ورزشگاه و بعدها دانشگاه شد.اشکوری درباره ی ویژگی این دوره می نویسد:
"مهمترین برجستگی این دوره کوتاه در توسعه شهر رشت ، اولا تغییر سیمای آن به خصوص در بافت مرکزی شهر به صورت شهرهای معاصر و خروج آن از شکل شهرهای کهنه و ثانیا به کارگیری سبک ویژ ای که از هماهنگی ، یکدستی و زیبایی برخوردار بود،باشد.معماری برخی از بناهای آن دوران امروز نیز از نظر میراث فرهنگی دارای ارزش فراوان است."
اشکوری در مورد مرحله چهارم یعنی سال های 1320 به بعد مینویسد:
"تغییر شکل تدریجی میدان مرکزی شهر از سنوات 1330 شمسی به بعد با احداث باغچه های گل و استخر آب و تعبیه فواره و تغییر نام ن به "میدان شهرداری"با مساحت حدود 7000 متر مربع."
در این مرحله همچنین اکثر باغ های رشت که در اطراف شهر و محلات مختلف عمدتا با نام های صاحبان شان معروف بودند،به صورت واحدهای مسکونی در آمد که نمونه بارز آن باغ معروف"سالار مشکوته" به شهرک میباشد. و نیز از دهه چهل و پنجاه قرن حاضر شهرک ها و محلات تازه ای در رشت ایجاد شد،که از جمله ی آن ها میتوان به کوی بیانی،رشتیان و بالاخره شهرک گلسار اشاره کرد.
بعد از انقلاب نیز با احداث خیابان های کمربندی؛محدوده ی رشت وسعت بیشتری یافت و در جوار آن شهرک های تازه ای پدید امد،که محدود ی رشت را فراتر از مرزهای گذشته گسترش داد