چرا از استقلال-پرسپولیس متنفریم؟

[size=18:3e7f312b1f] سلام به همه ی دوستان وارشی. مدتی بود به فکر زدن تاپیکی با این عنوان بودم. همانطور که شما هم واقف هستید دو تیم پایتخت رو در ایران پرطرفدار ترین تیم های ایران قلمداد میکنند. اما به راستی چرا این دو تیمه پایتخت در همه ی شهرستان ها طرفدار دارند؟ و ایا هر نسل که میکذرد تعداد طرفداران این دو تیم بیشتر میشود یا در حال نزول است؟
مطمئنا شما هم در دوران کودکی یا از زمانی که تا حدی خود را شناختید با جمله ی استقلالی هستی یا پرسپولیسی از جانب دوستان دبستانی یا ... مورد سوال قرار گرفته اید. اما سوال اینجاست که چرا کودکی که شهرستانیست و تعلق خاطر و حسی به پایتخت ندارد از ازل باید طرفداره یکی از دو تیم تهرانی باشد؟
با کمی بررسیه تاریخ فوتبال ایران به جواب های مورد نظر خواهیم رسید. دو تیم تاج (استقلال) و پرسپولیس از همان ابتدا به واسطه ی کمک های دولتی تیم های پیشرو محسوب میشدند و بهترین بازیکنان شهرستانی (تیم های دیگر) و حتی خارجی به واسطه ی بودجه های کلان دولتی در اختیار این دو تیم ثروت مند قرار میگرفت. اما چرا نظام و دولت حتی در قبل از انقلاب از ازل به دنبال بزرگ کردن و قدرتمند کردن دو تیم از پایتخت بود؟ ایا هدفی جزء هدف سیاسی میتواند پشت این داستان قرار داشته باشد. از تبلیغات گسترده ی رادیو تلوزیون روزنامه گرفته ( به طور کلی رسانه های گفتاری و شنیداری) تا حمایت های نا عادلانه ی دولتی که تا الان هم پا برجاست همه و همه از سیاسی بودن این موضوع خبر میدهد.
در کشور های جهان سومی که مردمی عوام دارد بهترین راه دوری از جنگ های قومیتی و مذهبی ایجاد کردن کانون های قدرت در پایتخت است. و مردم عوام و نا اگاه به خاطر علاقه ی خود به بازیه مهیجی به نام فوتبال و به خاطر داشتن حس برتر طلبی نسبت به تیمی به ناچار به دلیل نداشتن تیم های قویه شهر خودی یکی از تیم های پایتخت را انتخاب میکردند و از سوی دیگر تبلیغات بسیار عظیم رسانه ی ملی که هر لحظه در حال ترویج سیاست یاد شده بوده ان شهرستانی- ان کشاورز- ان کارمند- ان انزلیچی و...که به دنبال زنگ تفریحی ادغام شده با حس برتری طلبیست و فقدان ان را در شهر و دیار خود میبیند به ناچار تسلیم به انتخاب یکی از دو تیم پایتخت میباشد که این حس ارامش بخش که همراه با تعصب میشود را به وی اهدا میکند. و این موضوع نسل به نسل ادامه میابد.
اما ایجاد کنندگان این سیاست به این موضوع فکر نمیکردند که روزی به واسطه ی بالا رفتن سطح سواد و به همراه ان توقعات و فراگیر شدنه اینترنت و ماهواره و ... فرزندان ان کارمند- ان انزلیچی و...خود را با مردمان سایر کشور ها ی توسعه یافته مقایسه میکنند و معنیه عقب مانده گی و دور افتادگی را خواهند فهمید. وقتی به المان و لیگ این تیم نگاه میکند میبیند که پایتخت ان برلین تیمی بسیار ضعیف تر از تیم های شهر های کوچک دارد. به طور فرض یک دورتمندی را نمیبیند که طرفدار بایرن مونیخ باشد که افتخارات و ثروت و قدرت بیشتری دارد. یا انگلستان را میبیند که کانون قدرت در لندن وجود ندارد و شهر منچستر در فوتبال بسیار پیشرو تر از ...
در کشور های توسعه یافته هرگز دیده نمیشود که هواداران یک تیم بسیار ضعیف تیم شهر و استان خود را رها کرده و به حمایت و ابراز تعصب به تیم شهری بپردازند که تیمی قدرتمند تر و ثروتمند تر دارد! بله هر نسل که میگذرد سطح اگاهی ها بالا تر رفته و ان سیاست منحوس شیطانی در حال تضعیف است. هوادارای شهرستانی تبعیض ها-تبلیغ ها-تحقیرها را میبینند و اینها عوامل تنفر از تیم های سرخ ابیه پایتخت است. سیاسیون در کشور جهان سومی چون ایران چه بخواهند چه نخواهند دیگر این دو تیم محبوبیت گذشته ی خود را در شهرستان ها ندارند و هر لحظه در حال کمرنگ و کمرنگ تر شدنند. گرچه توانسته اند با تبلیغات شدید و بودجه های کلان دولتی هنوز عده ی زیادی از مردم در شهرستان ها مانند (شیراز وخوزستان و...) را فریب دهند و دلگرم به این دو تیم شیطانی قرار دهند اما باید بپذیرند که در شهر های ابادان-تبریز-رشت-بوشهر-انزلی و... هواداران این دو تیم بسیار کم و حتی در شهر هایی مثل تبریز به صفر میل میکند. و یکی از دلایل محروم نگه داشتن و یا تحقیر و اعمال تبعیض و فشار نسبت به این شهرها همین ترسشان از سرایت اگاهی و تعصب هواداران این تیم ها به شهر ها و استان های دیگر است.
این موضوع داستان خیلی کلان و مفصلی داره که میشه یه کتاب در موردش نوشت اما از وقت و حوصله خارجه. به همین دلیل دیگه سخن رو کوتاه میکنم و منتظر دیدگاه ها و نظرات شما ابراران گل خواهم بود.[/size:3e7f312b1f]
مطمئنا شما هم در دوران کودکی یا از زمانی که تا حدی خود را شناختید با جمله ی استقلالی هستی یا پرسپولیسی از جانب دوستان دبستانی یا ... مورد سوال قرار گرفته اید. اما سوال اینجاست که چرا کودکی که شهرستانیست و تعلق خاطر و حسی به پایتخت ندارد از ازل باید طرفداره یکی از دو تیم تهرانی باشد؟
با کمی بررسیه تاریخ فوتبال ایران به جواب های مورد نظر خواهیم رسید. دو تیم تاج (استقلال) و پرسپولیس از همان ابتدا به واسطه ی کمک های دولتی تیم های پیشرو محسوب میشدند و بهترین بازیکنان شهرستانی (تیم های دیگر) و حتی خارجی به واسطه ی بودجه های کلان دولتی در اختیار این دو تیم ثروت مند قرار میگرفت. اما چرا نظام و دولت حتی در قبل از انقلاب از ازل به دنبال بزرگ کردن و قدرتمند کردن دو تیم از پایتخت بود؟ ایا هدفی جزء هدف سیاسی میتواند پشت این داستان قرار داشته باشد. از تبلیغات گسترده ی رادیو تلوزیون روزنامه گرفته ( به طور کلی رسانه های گفتاری و شنیداری) تا حمایت های نا عادلانه ی دولتی که تا الان هم پا برجاست همه و همه از سیاسی بودن این موضوع خبر میدهد.
در کشور های جهان سومی که مردمی عوام دارد بهترین راه دوری از جنگ های قومیتی و مذهبی ایجاد کردن کانون های قدرت در پایتخت است. و مردم عوام و نا اگاه به خاطر علاقه ی خود به بازیه مهیجی به نام فوتبال و به خاطر داشتن حس برتر طلبی نسبت به تیمی به ناچار به دلیل نداشتن تیم های قویه شهر خودی یکی از تیم های پایتخت را انتخاب میکردند و از سوی دیگر تبلیغات بسیار عظیم رسانه ی ملی که هر لحظه در حال ترویج سیاست یاد شده بوده ان شهرستانی- ان کشاورز- ان کارمند- ان انزلیچی و...که به دنبال زنگ تفریحی ادغام شده با حس برتری طلبیست و فقدان ان را در شهر و دیار خود میبیند به ناچار تسلیم به انتخاب یکی از دو تیم پایتخت میباشد که این حس ارامش بخش که همراه با تعصب میشود را به وی اهدا میکند. و این موضوع نسل به نسل ادامه میابد.
اما ایجاد کنندگان این سیاست به این موضوع فکر نمیکردند که روزی به واسطه ی بالا رفتن سطح سواد و به همراه ان توقعات و فراگیر شدنه اینترنت و ماهواره و ... فرزندان ان کارمند- ان انزلیچی و...خود را با مردمان سایر کشور ها ی توسعه یافته مقایسه میکنند و معنیه عقب مانده گی و دور افتادگی را خواهند فهمید. وقتی به المان و لیگ این تیم نگاه میکند میبیند که پایتخت ان برلین تیمی بسیار ضعیف تر از تیم های شهر های کوچک دارد. به طور فرض یک دورتمندی را نمیبیند که طرفدار بایرن مونیخ باشد که افتخارات و ثروت و قدرت بیشتری دارد. یا انگلستان را میبیند که کانون قدرت در لندن وجود ندارد و شهر منچستر در فوتبال بسیار پیشرو تر از ...
در کشور های توسعه یافته هرگز دیده نمیشود که هواداران یک تیم بسیار ضعیف تیم شهر و استان خود را رها کرده و به حمایت و ابراز تعصب به تیم شهری بپردازند که تیمی قدرتمند تر و ثروتمند تر دارد! بله هر نسل که میگذرد سطح اگاهی ها بالا تر رفته و ان سیاست منحوس شیطانی در حال تضعیف است. هوادارای شهرستانی تبعیض ها-تبلیغ ها-تحقیرها را میبینند و اینها عوامل تنفر از تیم های سرخ ابیه پایتخت است. سیاسیون در کشور جهان سومی چون ایران چه بخواهند چه نخواهند دیگر این دو تیم محبوبیت گذشته ی خود را در شهرستان ها ندارند و هر لحظه در حال کمرنگ و کمرنگ تر شدنند. گرچه توانسته اند با تبلیغات شدید و بودجه های کلان دولتی هنوز عده ی زیادی از مردم در شهرستان ها مانند (شیراز وخوزستان و...) را فریب دهند و دلگرم به این دو تیم شیطانی قرار دهند اما باید بپذیرند که در شهر های ابادان-تبریز-رشت-بوشهر-انزلی و... هواداران این دو تیم بسیار کم و حتی در شهر هایی مثل تبریز به صفر میل میکند. و یکی از دلایل محروم نگه داشتن و یا تحقیر و اعمال تبعیض و فشار نسبت به این شهرها همین ترسشان از سرایت اگاهی و تعصب هواداران این تیم ها به شهر ها و استان های دیگر است.
این موضوع داستان خیلی کلان و مفصلی داره که میشه یه کتاب در موردش نوشت اما از وقت و حوصله خارجه. به همین دلیل دیگه سخن رو کوتاه میکنم و منتظر دیدگاه ها و نظرات شما ابراران گل خواهم بود.[/size:3e7f312b1f]