چند کلامی با امیر شهر باران

[align=justify:32f1c19be1]* با پایان گرفتن تقریبی فصل برای داماش گیلان و مشخص شدن وضعیت این تیم ، اینک با خیالی تقریبا آسوده تر می توان به بعضی از مسائل که بنا به ملاحظات زمانی از بازگویی آن خودداری شد پرداخت . بدون شک در ذهن خیلی از هواداران پرسش های زیادی است که امروز شاید وقت مطرح کردن است . چرا که بازگو نکردن انها در این زمان راه تکرار حوادث پیش آمده را سهل تر خواهد کرد . بنا بر این اصل همه هواداران بخصوص دوستانی که بیشتر پیگیر حوادث و اتفاقات این فصل بودند نباید نسبت به کاستی ها و نواقص موجود در عین بیان شایستگیها سکوت کنند، چرا که بدون شک ملتی پیروز خواهند بود که نگاهی دقیقتر به گذشته خود داشته باشد با بیان این مقدمه نگارنده دو مورد را برای بیان ضروری دیدم . . . ابتدا چند کلامی با امیر شهر باران و دومین مورد نگاهی به عملکرد خود ما ( هواداران داماش ) است که اگر فرصتی برای نفس کشیدن بود به آن پرداخته خواهد شد . و این مطالب در عین حال دعوت از همه دوستان برای بیان دیدگاه ، نظر و انتقاد هایی است که شاید در طول فصل نسبت به ابراز آن ملاحظاتی را مد نظر داشته اند.
[/align:32f1c19be1]
[size=20:32f1c19be1][color=black:32f1c19be1]چند کلامی با امیر شهر باران[/color:32f1c19be1][/size:32f1c19be1]
[align=justify:32f1c19be1][size=15:32f1c19be1]شاید کمتر کسی باشد که از نقش و تاثیر تاریخی امیر عابدینی بر داماش گیلان و فوتبال رشت آگاه نباشد . و این روایتی است که منجر به لقب امیر شهر باران و داماش گیلان برای مردی شده که موهای خود را در حوادث فوتبالی این سرزمین با تمامی زشتی ها و زیبایی هایش سفید کرده . از یادآوری روزهای پر از استرس سال قبل و حوادث عجیب و غریبی که بر تیم شهرمان گذشت سعی می گردد که خود داری شود ، تنها یک نکته در انروزها غیرقابل انکار است که اگر از نقش پر رنگ هواداران که بگذریم ، این امیر عابدینی و مدیریتش بود که به هر شکل کشتی داماش و فوتبال رشت را از میان طوفان عبور داد آنهم در روزگاری که تعداد دوستان حتی در خود گیلان از چند نام عزیز فزونتر نمی شد . این مدیریت در فصل جاری نیز بارها داماش را از بحران و دشمنان رنگارنگ نجات داد تا امروز که امیدها برای رسیدن به آرامش افزایش پیدا کرده این مطلب برای آن بیان شد تا معلوم گردد نکاتی که در ذیل می آید هیچکدام دال بر نفی مدیریت امیر عابدینی نبوده بلکه تنها نگاه یک هوادار که کم و بیش مسائل تیم شهرش را دنبال می کرده می باشد . و بدون شک این نگاه از انجا که در جریان ریز مسائل نبوده خالی از نفص نیست و حداقل در این مورد می تواند مفید باشد که مدیریت باشگاه در جریان بازتاب عملکردشان در نگاه هواداران قرار گیرند .
شاید همه شبی را که امیر عابدینی در کنار شهرام قویدل ، جوانی با پیراهن سفید قرار گرفت را به یاد داریم . وعده ها و بلند پروازی ها درست از همان زمان آغاز شد مطلبی که مثال سنگ بزرگ علامت نزدن است را بیش از بیش مورد تائید قرار داد . هنوز صباحی نگذشته بود که آواز گل و بلبل جای خود را به سکوت های معنی دار داد . ظاهرا اختلاف ها بر سر مردی بود که داماشی را هدایت میکرد مردی که در روزگار نداری ، باشگاه داماش به محبوبیت و دانشش دل بسته بود مردی که خیلی هم بد نتیجه نگرفت اما زمزمه های برکناریش مدام همراهیش می کرد ! و حوادث بعد داربی گیلان و محرومیت داماش و از دست رفتن نتایج بهانه را برای آوردن مردی مهیا کرد که در روزهای بعد عملکردش منجر به حوادثی دیگر شد حالا سئوال اینجاست که در آنروزها امیر عابدینی کجا است ؟ آیا سکوت او در آن زمان به عنوان مدیر عامل باشگاه راه درستی برای داماش بود ؟! اگر عابدینی موافق برکناری هرندی بود جرا هیچ واکنش موثری قبل از آن در رابطه با نتایج داماش دیده نشد . ایا با مردی که در روز نداری به هر دلیلی ( بلند پروازی و یا عشق ) در کنار تیم قرار گرفته بود رفتار درستی شد ؟ ( کاری به واکنشهای مسئله دار هرندی ندارم چرا که این بحث در رابطه با امیر عابدینی است ) و از همه مهمتر اگر مدیر عامل عزیز به هر علتی با برکناری هرندی موافق بوده چرا در مقابل انتخاب مردی که به وضوح متهم به دلالی بوده سکوت کرد ؟! آیا سرنوشت شاهین بوشهر دلیل خوبی برای مخالفت با درخشان نبود ؟ آیا انتخاب درخشان از شرط و شروط قویدل و دار و دسته پشتش برای تزریق سرمایه به باشگاه بود یا سکوت عابدینی ناشی از آشنایی قدیمی با این بازیکن قرمز پوش بوده که دراین صورت بزرگترین علامت سوال در قبال مدیریت ایشان خواهد بود . چرا که این ملاحظه کاری داماش را تا استانه سقوط پیش برد و ایشان به هیچ عنوان نمی تواند از مسئولیت انتخاب درخشان با عنوان فشار از مالکیت شانه خالی کند.
بدون شک انتخاب شهرام قویدل به عنوان خریدار داماش یکی از چالش برانگیز ترین مسائل ورزشی بود که امیر عابدینی با آن روبه رو شد . ورود قویدل به داماش اگر با چراغ سبز امیر عابدینی همراه نبود تقریبا غیر ممکن می گشت . اما بدون شک خود امیر عابدینی بهتر می داندکه در شرایط بحران قرار نیست به هر طنابی دست آویخته شود چرا که این توجیه ، مدیریت بحران ایشان را زیر سئوال خواهد برد. چشم پوشیدن و یا نا آگاهی بر سوابق مرد و شرکتی که به عنوان خریدار در قبال چگهای وعده دار وارد عمل شده بود یکی از عجیب ترین تصمیمات مدیریتی ایشان است اتکا به حرفهای مدیران معلوم الحال و دیدن زرق و برق آقایان در پذیرش ایشان از سوی مرد گرم و سرد چشیده ای مثل عابدینی بعید به نظر می رسید . هیچ کس منکر انواع فشارها بر روی ایشان در آن زمان نبوده اما این به قول ایشان طبیعت این فوتبال است و نمی تواند توجیه گر تصمیمات اشتباه باشد .
اما جام حذفی مهلکه ای بود که بلند پروازی و جاه طلبی مالکی خام و مربی بلند پرواز ، داماش را در آن گرفتار کرد . در حالی که خیلی از تیمهایی که شرایط مشابه با داماش داشتند یا از شرکت در آن منصرف شدند و یا با تیم دوم خود در آن شرکت کردند . آقای عابدینی نگارنده باور ندارد که شما با حضور داماش در این رقابتها موافق بوده باشید چرا که خود بهتر به پتانسیل این تیم چه از لحاظ نرم افزاری و چه سخت افزاری آگاه بودید و همه شاهد بودیم که چگونه این دیدارهای فرسایشی( از مصدومیت تا خستگی مفرط بازیکنان ) باعث شد ضربه های مهلکی بر این تیم در لیگ وارد شود . بدون شک در مقابل شعارهای احساسگرایانه که هواداران و جوانان را به آسیایی شدن و قهرمانی امیدوار می کرد شما بهتر می توانستید ببیند که چه به روز این تیم در رقابتهای لیگ می آید بلند پروازی که منجر به این شد که داماش در نبرد مرگ و زندگی روبه روی بهترین تیم ایران قرار بگیرد . واقعیت اینجا بود که از شما به عنوان مدیر عامل باشگاه انتظار بود که جدا از موج احساسی تصمیمی منطقی بگیرید و مصالح تیم را فدای رضایت باند قدرتی که شکل می گرفت نکنید.
یکی از بحث برانگیز ترین مباحث مدیریتی داماش خریدهای نیم فصل این تیم بوده . خریدهایی که غیر از یک مورد نه تنها به تیم کمک نکرد بلکه یکدستی و یکپارچگی تیم را هم از بین برد . گفته های شما در رابطه با استفاده از کارشناسان برای انتخاب بعضی از این بازیکنان ذهن را به آنسو هدایت می کند که شاید بهتر باشد در انتخاب این کارشناسان دقت بیشتری شود . اما مهمترین مورد دیدگاه شما در رابطه با هویت سازی برای داماش در استفاده از بازیکنان اسمی است . آقای عابدینی ، همانطور که دیده اید داماش گیلان هویت خود را از گیلان سرسبز و هوادارانی می گیرد که روز و شب خود را با عشق این تیم سپری میکنند . این تیم نیازی به هویت سازی رسانه ای با استفاده از بازیکنان تاریخ گذشته ندارد . احتیاجی نیست که از داماش بنویسند چون بازیکن x و y در این تیم حضور دارند بازیکنانی که نمی گویم در آخر به این باشگاه خیانت کردند اما آنقدر بی انگیزه بودند که بانی نتایجی تاسف بار شوند و بعد هم با انواع جنجال سازی قهر کنند و بروند جون دلشان هرگز اینجا نبوده ، این باشگاه برای مطرح بودن اول از همه به نیروهای بومی خود و بعد به بازیکنان با عیرت و متعصبی نیاز دارند که اگر هم اشتباهی کنند از ناراحتی اشک بریزند و شما در این روزهای آخر اوج غیرتشان را بهتر از همه دیده اید و آنان بودند که داماش را مطرح کردند نه بازیکنان اسمی و تاریخ گذشته .
اما . . . تمامی این دردل ها هرگز باعث نمی شود که آنچه را که شما به مانند یک پدر در حق داماش و گیلان انجام دادید از یاد برود شما ثابت کردید زمانی که تمامی گرگها برای دردید فرزندتان دندان تیزمی کردند چگونه مانند یک پدر مقابلشان سینه سپر کردید و فوتبال رشت به خاطر خواهد داشت که امیر عابدینی هرگز به داماش و هوادارانش پشت نکرد و برای همین است که شما را خیلی بیشتر از خیلی ها رشتی می دانیم . شما با این تیم و هوادارانش در همه سختی ها شریک بودید . و شاید کسی نداند که چه استرس و فشاری را تحمل کردید و شاید همین باعث تولد عشقی شد که این هواداران نثارتان می کنند و کیست که نداند عشق روزگار سختی همیشه پایدار خواهد ماند . و امیر شهر باران لقبی خواهد بود که در تاریخ فوتبال این شهر تا ابد ثبت شده است .[/size:32f1c19be1][/align:32f1c19be1] [color=black:32f1c19be1] [/color:32f1c19be1]
مجید محمدی
اردیبهشت1392
[/align:32f1c19be1]
[size=20:32f1c19be1][color=black:32f1c19be1]چند کلامی با امیر شهر باران[/color:32f1c19be1][/size:32f1c19be1]
[align=justify:32f1c19be1][size=15:32f1c19be1]شاید کمتر کسی باشد که از نقش و تاثیر تاریخی امیر عابدینی بر داماش گیلان و فوتبال رشت آگاه نباشد . و این روایتی است که منجر به لقب امیر شهر باران و داماش گیلان برای مردی شده که موهای خود را در حوادث فوتبالی این سرزمین با تمامی زشتی ها و زیبایی هایش سفید کرده . از یادآوری روزهای پر از استرس سال قبل و حوادث عجیب و غریبی که بر تیم شهرمان گذشت سعی می گردد که خود داری شود ، تنها یک نکته در انروزها غیرقابل انکار است که اگر از نقش پر رنگ هواداران که بگذریم ، این امیر عابدینی و مدیریتش بود که به هر شکل کشتی داماش و فوتبال رشت را از میان طوفان عبور داد آنهم در روزگاری که تعداد دوستان حتی در خود گیلان از چند نام عزیز فزونتر نمی شد . این مدیریت در فصل جاری نیز بارها داماش را از بحران و دشمنان رنگارنگ نجات داد تا امروز که امیدها برای رسیدن به آرامش افزایش پیدا کرده این مطلب برای آن بیان شد تا معلوم گردد نکاتی که در ذیل می آید هیچکدام دال بر نفی مدیریت امیر عابدینی نبوده بلکه تنها نگاه یک هوادار که کم و بیش مسائل تیم شهرش را دنبال می کرده می باشد . و بدون شک این نگاه از انجا که در جریان ریز مسائل نبوده خالی از نفص نیست و حداقل در این مورد می تواند مفید باشد که مدیریت باشگاه در جریان بازتاب عملکردشان در نگاه هواداران قرار گیرند .
شاید همه شبی را که امیر عابدینی در کنار شهرام قویدل ، جوانی با پیراهن سفید قرار گرفت را به یاد داریم . وعده ها و بلند پروازی ها درست از همان زمان آغاز شد مطلبی که مثال سنگ بزرگ علامت نزدن است را بیش از بیش مورد تائید قرار داد . هنوز صباحی نگذشته بود که آواز گل و بلبل جای خود را به سکوت های معنی دار داد . ظاهرا اختلاف ها بر سر مردی بود که داماشی را هدایت میکرد مردی که در روزگار نداری ، باشگاه داماش به محبوبیت و دانشش دل بسته بود مردی که خیلی هم بد نتیجه نگرفت اما زمزمه های برکناریش مدام همراهیش می کرد ! و حوادث بعد داربی گیلان و محرومیت داماش و از دست رفتن نتایج بهانه را برای آوردن مردی مهیا کرد که در روزهای بعد عملکردش منجر به حوادثی دیگر شد حالا سئوال اینجاست که در آنروزها امیر عابدینی کجا است ؟ آیا سکوت او در آن زمان به عنوان مدیر عامل باشگاه راه درستی برای داماش بود ؟! اگر عابدینی موافق برکناری هرندی بود جرا هیچ واکنش موثری قبل از آن در رابطه با نتایج داماش دیده نشد . ایا با مردی که در روز نداری به هر دلیلی ( بلند پروازی و یا عشق ) در کنار تیم قرار گرفته بود رفتار درستی شد ؟ ( کاری به واکنشهای مسئله دار هرندی ندارم چرا که این بحث در رابطه با امیر عابدینی است ) و از همه مهمتر اگر مدیر عامل عزیز به هر علتی با برکناری هرندی موافق بوده چرا در مقابل انتخاب مردی که به وضوح متهم به دلالی بوده سکوت کرد ؟! آیا سرنوشت شاهین بوشهر دلیل خوبی برای مخالفت با درخشان نبود ؟ آیا انتخاب درخشان از شرط و شروط قویدل و دار و دسته پشتش برای تزریق سرمایه به باشگاه بود یا سکوت عابدینی ناشی از آشنایی قدیمی با این بازیکن قرمز پوش بوده که دراین صورت بزرگترین علامت سوال در قبال مدیریت ایشان خواهد بود . چرا که این ملاحظه کاری داماش را تا استانه سقوط پیش برد و ایشان به هیچ عنوان نمی تواند از مسئولیت انتخاب درخشان با عنوان فشار از مالکیت شانه خالی کند.
بدون شک انتخاب شهرام قویدل به عنوان خریدار داماش یکی از چالش برانگیز ترین مسائل ورزشی بود که امیر عابدینی با آن روبه رو شد . ورود قویدل به داماش اگر با چراغ سبز امیر عابدینی همراه نبود تقریبا غیر ممکن می گشت . اما بدون شک خود امیر عابدینی بهتر می داندکه در شرایط بحران قرار نیست به هر طنابی دست آویخته شود چرا که این توجیه ، مدیریت بحران ایشان را زیر سئوال خواهد برد. چشم پوشیدن و یا نا آگاهی بر سوابق مرد و شرکتی که به عنوان خریدار در قبال چگهای وعده دار وارد عمل شده بود یکی از عجیب ترین تصمیمات مدیریتی ایشان است اتکا به حرفهای مدیران معلوم الحال و دیدن زرق و برق آقایان در پذیرش ایشان از سوی مرد گرم و سرد چشیده ای مثل عابدینی بعید به نظر می رسید . هیچ کس منکر انواع فشارها بر روی ایشان در آن زمان نبوده اما این به قول ایشان طبیعت این فوتبال است و نمی تواند توجیه گر تصمیمات اشتباه باشد .
اما جام حذفی مهلکه ای بود که بلند پروازی و جاه طلبی مالکی خام و مربی بلند پرواز ، داماش را در آن گرفتار کرد . در حالی که خیلی از تیمهایی که شرایط مشابه با داماش داشتند یا از شرکت در آن منصرف شدند و یا با تیم دوم خود در آن شرکت کردند . آقای عابدینی نگارنده باور ندارد که شما با حضور داماش در این رقابتها موافق بوده باشید چرا که خود بهتر به پتانسیل این تیم چه از لحاظ نرم افزاری و چه سخت افزاری آگاه بودید و همه شاهد بودیم که چگونه این دیدارهای فرسایشی( از مصدومیت تا خستگی مفرط بازیکنان ) باعث شد ضربه های مهلکی بر این تیم در لیگ وارد شود . بدون شک در مقابل شعارهای احساسگرایانه که هواداران و جوانان را به آسیایی شدن و قهرمانی امیدوار می کرد شما بهتر می توانستید ببیند که چه به روز این تیم در رقابتهای لیگ می آید بلند پروازی که منجر به این شد که داماش در نبرد مرگ و زندگی روبه روی بهترین تیم ایران قرار بگیرد . واقعیت اینجا بود که از شما به عنوان مدیر عامل باشگاه انتظار بود که جدا از موج احساسی تصمیمی منطقی بگیرید و مصالح تیم را فدای رضایت باند قدرتی که شکل می گرفت نکنید.
یکی از بحث برانگیز ترین مباحث مدیریتی داماش خریدهای نیم فصل این تیم بوده . خریدهایی که غیر از یک مورد نه تنها به تیم کمک نکرد بلکه یکدستی و یکپارچگی تیم را هم از بین برد . گفته های شما در رابطه با استفاده از کارشناسان برای انتخاب بعضی از این بازیکنان ذهن را به آنسو هدایت می کند که شاید بهتر باشد در انتخاب این کارشناسان دقت بیشتری شود . اما مهمترین مورد دیدگاه شما در رابطه با هویت سازی برای داماش در استفاده از بازیکنان اسمی است . آقای عابدینی ، همانطور که دیده اید داماش گیلان هویت خود را از گیلان سرسبز و هوادارانی می گیرد که روز و شب خود را با عشق این تیم سپری میکنند . این تیم نیازی به هویت سازی رسانه ای با استفاده از بازیکنان تاریخ گذشته ندارد . احتیاجی نیست که از داماش بنویسند چون بازیکن x و y در این تیم حضور دارند بازیکنانی که نمی گویم در آخر به این باشگاه خیانت کردند اما آنقدر بی انگیزه بودند که بانی نتایجی تاسف بار شوند و بعد هم با انواع جنجال سازی قهر کنند و بروند جون دلشان هرگز اینجا نبوده ، این باشگاه برای مطرح بودن اول از همه به نیروهای بومی خود و بعد به بازیکنان با عیرت و متعصبی نیاز دارند که اگر هم اشتباهی کنند از ناراحتی اشک بریزند و شما در این روزهای آخر اوج غیرتشان را بهتر از همه دیده اید و آنان بودند که داماش را مطرح کردند نه بازیکنان اسمی و تاریخ گذشته .
اما . . . تمامی این دردل ها هرگز باعث نمی شود که آنچه را که شما به مانند یک پدر در حق داماش و گیلان انجام دادید از یاد برود شما ثابت کردید زمانی که تمامی گرگها برای دردید فرزندتان دندان تیزمی کردند چگونه مانند یک پدر مقابلشان سینه سپر کردید و فوتبال رشت به خاطر خواهد داشت که امیر عابدینی هرگز به داماش و هوادارانش پشت نکرد و برای همین است که شما را خیلی بیشتر از خیلی ها رشتی می دانیم . شما با این تیم و هوادارانش در همه سختی ها شریک بودید . و شاید کسی نداند که چه استرس و فشاری را تحمل کردید و شاید همین باعث تولد عشقی شد که این هواداران نثارتان می کنند و کیست که نداند عشق روزگار سختی همیشه پایدار خواهد ماند . و امیر شهر باران لقبی خواهد بود که در تاریخ فوتبال این شهر تا ابد ثبت شده است .[/size:32f1c19be1][/align:32f1c19be1] [color=black:32f1c19be1] [/color:32f1c19be1]
مجید محمدی
اردیبهشت1392