[size=24:b58e4810e2]
[align=center:b58e4810e2]به نام خدا[/align:b58e4810e2]
همیشه برنده ماندنی نیست!
اکنون که شوق و شور ِ هنوز از نبرد مردانه تان، در کنار حزن دست نیافتن به آن چه لایقش بودید در رگ و ریشه های جانِ ما جریان دارد،
بدانید که به راستی در نظر ما شما برنده اید ...
قامت استوار ما تا همیشه گویای غرور ِ اگر چه جریحه دارمان است، وقتی بازنده ی تمام عیار این نبرد نابرابر، دست های برآمده از آستین نفاق، خیانت و ناجوانمردی ست که تو را، که مرا، که ما را تنها گذاشت و چشم هایی که سوی دیدن تو را، مرا و ما را بر هیچ بلندایی نداشت ...
حالا شانه های تو و من، ساق های خسته ی تو و چشم های تر ما گواه خصومت ِ دست های ناپاکی ست که بی شک دیروز، از فروافتادن تو خندید و رضایت داشت.
سربازان دلاور!
ابوذر رحیمی تا کوشکی مصدوم، از چاوشی دیر آمده تا ...
همیشه این بازنده نیست که جا می ماند،
گاهی برنده رفتنی ست و بازنده تا همیشه در دل می ماند ...[/size:b58e4810e2]
... ما اشتباه میکنيم
که از چراغ، انتظارِ شکستن داريم،
شب ... سرانجام خودش میشکند ...